از فیلمهای توقیفی و اکران یکباره تا بیاطلاعی مجلسیها و بقیه ماجرا
گروه فرهنگی خبرگزاری آنا/ محسن غلامی: سبد اکران فیلمهای سینمایی در این چند وقتی که گذشت و زمانی که پیش رو خواهیم داشت نسبتا متنوع است. جدا از کیفیتشان اما در قصهپردازی و همچنین فیلمسازی، میتوان شاهد فیلمهایی بود که هرکدام روی موضوعی تمرکز کردهاند. پس مخاطب لااقل در انتخاب فیلمهای مورد علاقه خود برحسب قصه و ژانر، قابلیت انتخاب دارد.
با این وجود میزان استقبال مخاطب در گیشه نیمه اول سال در قیاس با زمان مشابه، فراز آنچنانی ندارد و چه بسا به سمت فرود میرود.
صدالبته این تبلیغات است که در کنار کیفیت فیلم میتواند کنجکاوی مخاطب را برانگیزد تا به سمت دیدن آن برود و نهایتا با پر شدن سالنها، جذب گیشه، پول میلیاردی و ... مواجه شویم. اینها نیز به راحتی و به سادگی بدست نمیآید. با این حال چه بسا تبلیغاتِ حتی گولزننده است که میتواند میل به دیدن فیلمها را منجر شود.
این وسط اتخاذ تصمیمات جدید و شاید خلقالساعه نیز بتواند راه چاره باشد هم برای جذب مخاطب و هم جذب فیلمساز! مثل هیاهویی که هرچند وقت نیز درباره فیلمهای به اصطلاح توقیفی شنیده میشود تا با اکران این آثار و کنجکاوی مردم برای دیدن این توقیفیها، بتوانند به گیشه رونقی دیگر بدهند.
نکته جالب اینکه این موضوع همیشه محل دعوا و جدل است. البته دعواها بیشتر در حد "حرف" است نه "عمل".
در یکی دو هفته اخیر نیز خبر از رفع توقیف پنج فیلم داده شد که قرار است یا با ضبط مجدد برخی سکانسها و یا جرح و تعدیل بخشهایی از فیلم که لزوما به محتوای آن برمیگردد؛ این آثار راه به اکران ببرند.
برخی از این فیلمها هنوز دیده نشدهاند و صرفا از فیلتر شورای پروانه ساخت گذشتهاند، پس نمیشود قضاوت عجولانهای نسبت به آنها داشت مثل «پارادایس». فیلمی کمدی که به دلیل نمایش روحانیت در قالب کارکترهای کمدی، احتمالا باعث ایجاد سوءتفاهمهایی شده و نهایتا حکم به تصویربرداری برخی صحنههای مجدد گرفتهاند تا بتواند مجوز نمایش را بدون حاشیه بگیرید.
حکایت دیگر فیلمهای از توقیف درآمده (خانه دختر، خانه پدری، عصبانی نیستم، آشغالهای دوستداشتنی) کمی جای سوال و بحث دارد. برخی از این آثار نمایشهای جشنوارهای یا درحد اکران خصوصی داشتهاند پس خیلی راحتتر میتوان درباره آنها بحث داشت.
دو فیلم «عصبانی نیستم» و «آشغالهای دوستداشتنی» به دلیل محتوای سیاسی که دارند، اکران آن ها حتی با حذف برخی سکانسهای شبههبرانگیز که دقیقا مرتبط است با فتنه 88، عجیب است.
عجیب از این بابت که کل قصه این فیلم ها، حمایت از جریان فتنه در سال 88 است و این بطور سراسری در کلیت اثر، پراکنده شده و به سادگی هم نمیتوان این سکانسها را تعدیل و حذف کرد. بویژه در مورد «عصبانی نیستم» که هرچند بعد از چندین سال از ساخت، موضوعیت خودش را از دست داده اما به هرحال عمده سکانسها مرتبط است با جریانات ضد حاکمیت که با حذف این سکانسها لزوما یا داستان فیلم متفاوت میشود و یا چیزی از فیلم دیگر باقی نمیماند!
در مورد «آشغالهای دوستداشتنی» که حواشی بیشتری داشته، چه بسا میتوان با حذف برخی سکانسها آن را راحتتر تعدیل کرد. گرچه نیت فیلمساز نمایش فتنه 88 به شکل دیگری بوده اما روند قصهگویی داستان و نمادهای آن را میتوان با تدوین مجدد و حذف برخی ایماء و اشارهها، به سمت فیلمی اجتماعی و شاید کمی کمدی هم برد.
اینکه دو فیلم مذکور به خصوص فیلم رضا درمیشیان واقعا به چه شکل قابل اصلاح و بالاخره اکران عمومی است، نیاز به نظارت اساسی دارد.
اگر مروری بر گذشته کنیم، پیش از این نیز آثاری داشتهایم که حتی در حین اکران، تصمیم بر اصلاح آنها گرفته میشد اما به هنگام اکران مجدد اتفاقا خبری از هیچگونه اصلاحیهای بر آنها نبود! پس همهچیز حکایت از عوامفریبی داشت تا اعتراضها به سکوت کشیده شود. مثل حواشی فیلم «من مادر هستم» که به شکل غیرواقعی خبر از سانسور آن دادند اما عین نسخه اصلی را تا روز آخر روی پرده نگه داشتند!
و اما در مورد دیگر فیلمهای از توقیف درآمده ...
در مورد «خانه دختر» باید چند سکانس سوءتفاهمزا از اساس حذف شود. شاید عدم اکران این فیلم، بیشتر به خاطر حواشی و اظهارنظرهایی بوده که ایجاد شائبه میکرد. فیلمی اجتماعی ساخته شهرام شاهحسینی که با قید فیلمبرداری مجدد یکی دو صحنه، مجوز اکران گرفته است.
اما در مورد «خانه پدری» که از قضا نمادی از خانوادههای مذهبی متعصب را به تصویر کشیده، نمایشی خلاف واقع است. یکی دو صحنه به شدت خشن در داستان وجود دارد که اتفاقا توسط کارکتر و نماد مذهبی فیلم رقم میخورد. اینکه چطور میشود این فیلم را با نسخه فعلی روی پرده فرستاد، مشخص نیست.
از این جهت که هیچ نقل قولی از کیانوش عیاری به عنوان کارگردان فیلم، مبنی بر حذف صحنههای خشن و سانسور احتمالی آن دیده نشده و راضی به آن هم نیست؛ درحالیکه که مدیران سازمان سینمایی از توافق با این کارگردان خبر میدهند. گویا فیلم با این حرفهای ضد و نقیض قرار است با همان نسخه قبلی روی پرده برود. اینبار با برچسب گروه سنی مشخص و به شکل محدودتر در گروه هنر و تجربه!
سوال جدی این است که واقعا چه تفاوتی بین سالنهای "هنر و تجربه" با سالنهای عمومی وجود دارد؟! یا اینکه اصلا رسالت این گروه سینمایی آیا اکران چنین فیلمهای داستانی است؟ مگر «خانه پدری» مشمول سیاستهای آنهاست؟ و چندین و چند سوال بیجواب دیگر.
این فیلمها قرار است به نمایش گذاشته شوند چه با سانسور و چه بیسانسور و احتمالا بدون اینکه کسی متوجه ماجرا شود!
حرف بر سر سیاستهایی است که هر روز عوض میشود. گویا این سازمان سینمایی و دولتیها هستند که باید برای آشتیکنان و راضی نگه داشتن همه سر تعظیم جلوی فیلمسازان معترض فرود آوردند. و نکته جالبتر اینکه دیگر خبری از اظهارنظرهای مجلسیها به ویژه کمیسیون فرهنگی دیده و شنیده نمیشود. همه انگار بیاطلاع هستند!
انتهای پیام/