داریوش شایگان: شهرهای قدیمی همیشه توجه مرا برانگیختهاند
به گزارش گروه فرهنگی آنا، در نشست «نگاه تطبیقی به دو فضای شهری: پاریس قرن نوزدهم و اصفهان عصر صفوی» که عصر دوشنبه ۲۱ دی ماه و با همکاری جامعه مهندسان مشاور ایران و انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز و مجله بخارا برگزار شد، سعید ساداتنیا گزارشی از انجمن صنفی مهندسان مشاور ارائه دارد و سپس علی دهباشی طی سخنانی کوتاه درباره داریوش شایگان گفت: «قریب به نیم قرن از تألیف کتاب دو جلدی ادیان و مکتبهای فلسفی هند، به قلم دکتر شایگان، میگذرد. با اینکه نگارش آن از دوران دانشجویی شایگان در دانشگاه تهران آغاز شد و در دوران تدریس ایشان به اتمام رسید، این کتاب همچنان تنها مأخذ معتبر فارسی در حوزه مطالعات ادیان و مکتبهای فلسفی هند است.»
وی ادامه داد: «دکتر شایگان پس از آن هم مقالات و کتابهایی در این زمینه منتشر کرد، اما حتی کتاب بسیار ارزشمند آیین هندو و عرفان اسلامی که به زبان فرانسه نوشت و جمشید ارجمند، مترجم توانا و واقعاً ارجمند آن را به فارسی برگرداند نیز در سایه کتاب اول قرار دارد.»
وی افزود: «زمینههای کاری ایشان شاید در یک نگاه خلاصه به نظر برسد، اما وقتی به کتابها و مقالات ایشان نظر میافکنیم به گستردگی مباحث طرح شده پی میبریم؛ از آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی تا افسونزدگی جدید، از نقد آرای داراشکوه تا جستجوی فضاهای گمشده و پرسش درباره چندگانگی فرهنگی و اینکه آیا تهران مدینهای تمثیلی است؟ دکتر شایگان همواره به ابعاد گوناگون فرهنگ و چند فرهنگی اندیشیده است. و این روزها نیز شاهد انتشار جنون هشیاری از ایشان بودیم که به شارل بودلر، شاعر بزرگ فرانسه، میپردازد.»
در ادامه این نشست، داریوش شایگان به مقایسه پاریس و اصفهان پرداخت و اظهار داشت: «قبل از هر چیز واجب میدانم بگویم که من نه شهرسازم، نه معمار، نه مورخ هنر، نه حتی جامعهشناس. من در واقع متفکری آزادم که پیشترها در هندشناسی، ادیان و فلسفه تطبیقی دستی داشتم. پس انتظار گفته محیرالعقولی از من نداشته باشید که امیدتان قطعاً به یأس مبدل خواهد شد.»
وی ادامه داد: «البته اعتراف میکنم که شهرهای قدیمی همیشه توجه مرا برانگیختهاند، منظورم مدینههای بزرگ تاریخی است، چه در غرب و چه در شرق. شهرهایی که کوله بار سنگین تاریخ را بر دوش میکشند و بناهای پرعظمت و باشکوه تاریخ بشریت را در دل خود جای دادهاند؛ مثل دلفی در یونان، بنارس در هند، آنگور وات در کامبوج، شهر ممنوعه در پکن، کیوتو در ژاپن، لوکسور در مصر، ماچوپیچو در پرو، و اهرام عجیب فرهنگ مایاها در پالنکه، یوکاتان در مکزیک و گواتمالا.»
این نویسنده خاطر نشان کرد: ««عصر کاتدرالها»، که ژرژ دوبی در کتابی با همین عنوان به طرزی درخشان توصیفش کرده، برایم بینهایت جذّاب است. به شهرهایی چون اصفهان، استانبول، فلورانس، رم و تولدو، که مدینههایی تمثیلیاند، عشق میورزم. حتی سعی کردهام پاریس را بشناسم، این عالم صغیر را که در عصر مسیحیت قرون وسطا مهد اندیشه و تفکر مدرسی بود، و در قرن نوزدهم به قول والتر بنیامین که حقیقتاً به این شهر عشق میورزید، حکم پایتخت جهان را داشت.»
شایگان گفت: «در مقالهای که عمری از آن میگذرد، با مقایسه پاریس و اصفهان کوشیدهام نشان دهم که این دو شهر تا چه اندازه قطب مخالف یکدیگرند. اگر پاریسِ دستپرورده هوسمان در دوره امپراتوری دوم فرانسه، به گفته زیبای بودلر «شهر پر از ازدحام، شهر پر از رؤیا، آنجا که اشباح در روز روشن بر عابران چنگ میاندازند» باشد، اصفهان مظهر مثالین عالم رؤیا و معلق در فضاست.»
انتهای پیام/