دگرگونی کنکور بدون توجه به متغیرهای کلان شکست میخورد/تغییرات جدید ضد عدالت آموزشی است
به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، تغییرات اعمال شده در نوع و برگزاری کنکور تحصیلی که از سال ۱۴۰۲ اجرایی میشود انتقادات متعددی در پی داشته است تغییراتی همچون برگزاری دو کنکور در سال، تشریحی شدن بخشی از سوالات و وزن بیشتر سال آخر. ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور در پاسخ به این انتقادات ۱۲ تیرماه بیانیهای منتشر کرد. بیانیهای که از منظر بسیاری از کارشناسان اگر چه به خوبی توانسته دغدغههای داوطلبان درباره کنکور را تشخیص دهد اما در مرتفع ساختن آنها موفق عمل نکرده است.
بیشتر بخوانید
ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور درباره حواشی کنکور 1402 بیانیه داد
تغییرات کنکور بدون توجه به متغیرهای کلان، طرحی شکست خورده است
سینا کلهر، جامعهشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار آنا درباره ایرادات تغییرات جدید کنکور گفت: اگر بخواهیم مسئله کنکور و پیامدهای منفی ناشی از آن را در خود سیستم آموزش عالی حل کنیم هیچ وقت با هیچ طرحی موفق نخواهیم شد، چون متغیرها و پارامترهای دیگری اثر میگذارند و رقابت را به حدی شدید میکنند که نه شورای عالی انقلاب فرهنگی، نه مجلس، نه ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور نه هیچ مسئول و نهاد دیگری قادر نخواهد بود آن را حل کند.
نظام اشتغال و پرداخت و دستمزد کشور، جامعه را به سمت مدرکگرایی سوق میدهد
کلهر افزود: اتفاقا اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی میخواست به چیزی توجه کند باید به این توجه میکرد که چطور میتوان آن عوامل و متغیرهای کلان را کمرنگ کرد تا تاثیرشان بر روی کنکور کم شود و در نهایت رقابت کمتر شود. نکته اصلی و نقطه شروعی که باید به آن توجه شود، اما نمیشود این است که چرا این میزان علاقه نسبت به دانشگاه و یکسری رشتههای خاص وجود دارد؟ این نکته گمشده است و تا به این سوال پاسخ داده نشود نمیتوان این حد از رقابت را با ساز و کارهای معمولی حل کرد.
این جامعهشناس ادامه داد: این موضوع پاسخ سادهای دارد، آن هم این است که نظام اشتغال و پرداخت و دستمزد در کشور به نحوی است که اگر بتوانید در بعضی از رشتهها و حوزههای خاص به هر طریقی وارد شوید – که کنکور در این ورود نقش جدی بازی میکند- برای همیشه رستگار شدهاید و فاصله این حوزهها که به طور خاص رشتههای پزشکی در علوم تجربی است با دیگر حوزهها به حدی است که هیچ وقت امکان جبران کردن آن وجود ندارد یا خیلی سخت است. به همین دلیل به طور طبیعی افراد علاقه پیدا میکنند که شرکت در کنکور را که راه میانبرتری برای رسیدن به این رشتهها است را انتخاب کنند. لذا تا مسئله نظام دستمزدها و پرداختها و کسب درآمد در کلان اقتصاد حل نشود نمیتوان مسئله کنکور را به شکل جدی حل کرد.
منزلت اجتماعی و ارتقا در گرو مدرک تعریف شده است
این استاد دانشگاه گفت: نکته دیگر اینکه به نحو بسیار تاسفباری مسئله تحصیلات دانشگاهی در ارتقا و منزلت افراد در جاهای مختلف جامعه نقش بزرگی دارد چون یکی از شرایط حداقلی برای ورود به هر شغلی داشتن لیسانس یا فوق لیسانس است یعنی در سایر محیطها و موقعیتها به شکل مداوم داشتن مدرک تحصیلی به عنوان معیار داشتن صلاحیت و ویژگی لازم برای ورود به آن حوزهها مطرح میشود. چگونه با این وضعیت میتوان انتظار داشت که برای کسب مدرک تحصیلی رقابت و اشتیاق به وجود نیاید؟
کلهر ادامه داد: در همه این متغیرهای کلان چه متغیر نظام پرداخت و دستمزدها، چه متغیر صلاحیتها و شایستگیها و چه متغیر نظام ارتقا تحصیلات نقش اول و را ایفا میکند و از نگاه جامعهشناسی چون تحصیلات یکی از تعیین کنندهترین امکانهای تحرک طبقاتی افراد است چون فرد میتواند در جامعه به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی بهبود پیدا کند، اشتیاق به آن زیاد است.
متغیرهای کلانی چون نظام پرداخت و دستمزدها، صلاحیتها و شایستگیها و نظام ارتقا تحصیلات نقش اول را در مدرکگرایی ایفا میکنند و تا تعدیل نشوند تغییر کنکور با شکست مواجه خواهد بود.
برای حل معضل مدرکگرایی و رقابت و معضلات کنکور باید نقش آن را تعدیل کرد
این استاد دانشگاه در ادامه عنوان کرد: نکته این است که برای حل معضل مدرکگرایی ابتدا باید بتوانید نقش مدرک تحصیلی را تعدیل کنید و اجازه ندهید که چنین سهم بزرگی در سرنوشت افراد و جامعه داشته باشد. بخشی از مدرکگرایی از طریق همین نظامهای تصمیمگیری پر رنگ شده است و البته بخشی از اشتیاق به تحصیل را هم نمیتوان تغییر داد بالاخره کسی که صاحب علم و تحصیلات است میتواند موقعیتهای بهتری کسب کند به واقع ارزشهایی برای مدرک تحصیلی قائل شده که میتواند فرصتهای بهتر زندگی، پیشرفت بیشتر و امکان ارتقا راحتتر را برای ما فراهم کند لذا افراد هم با عقل سلیمشان ترجیح میدهند که در رقابت کنکور شرکت کنند. وقتی رقابت از حدی بالاتر رفت دیگر امکان ندارد پیامدهای منفی آن که به درستی در گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی هم آمده است را برطرف کرد.
در تغییر کنکور به جای مبارزه با علت مشکلات به معلولها پرداخته شده است
این جامعه شناس افزود: اساسا مشکل جای دیگری است، ما به جای اینکه با علتها مبارزه کنیم به معلولها میپردازیم و توجه به معلولی که به علتهایی در جامعه ایجاد شده مانند معلول میل فزاینده و شدید به کسب مدرک دانشگاهی، باعث میشود که نتوانیم مشکل را حل کنیم. این موضوع در سطح کلان که نه طرح تغییر کنکور شورای عالی انقلاب فرهنگی به آن توجهی شده است و نه حتی در اظهار نظرها و توجیهتشان به این موضوع توجه دارند، نگاه میشود شاید هم بتوان گفت نگاه آنها بخشی است و نمیتوانند سطوح کلانتر را در نظر بگیرند.
کلهر در ادامه تصریح کرد: با قطعیت میتوان گفت تا تغییری در این متغیرها صورت نگیرد نمیتوان انتظار داشت کنکور با تغییر معلولها وضعیت بهتری پیدا کند. در جامعه یک نظم حقوقی بنا شده است که این نظم حقوقی به افراد میگوید اگر میخواهید پیشرفت کنید و احترام و ثروت و حقوق بیشتری داشته باشید باید مدرک دانشگاهی بالاتری داشته باشید، در این شرایط انتظار دارید افراد به سمت دانشگاه نروند و مهارتآموزی کنند؟
انتقال ۶۰ درصد نمره به سال آخر از فشار و استرس کنکور نمیکاهد
وی افزود: نکته دیگر این است که افراد تصمیم گیرنده برای کنکور، علاقهمند هستند که در همان بخش معلول تغییراتی ایجاد کنند اما آیا تغییری که انجام دادهاند و مسئله را به سال آخر دوره متوسطه منتقل کردهاند و پیامدهای منفی کنکور را که خودشان در توضیحاتشان گفتهاند و اتفاقا به خوبی هم تشخیص دادهاند از جمله نگرانی خانوادهها، حفظی شدن، عدم یادگیری عمیق و ...، آیا این نحوه تغییر و مداخله در کنکور، از شدت آثار منفی کنکور به شیوه فعلی میکاهد یا آن را بیشتر میکند؟
این جامعهشناس گفت: دوستان در ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور معتقدند که با شیوه جدید آثار منفی کنکور کمتر میشود چون آزمون دو بار در سال برگزار میشود و این امکانی را برای افراد فراهم میکند و دیگر اینکه چون ۶۰ درصد نمره به سال آخر منتقل شده و سال آخر هم عمدتا امتحان از منابع کتابهای درسی است بنابراین افراد تحت فشار و استرس کمتری هستند. اما سوال این است که چنین نتیجهای بر چه اساسی گفته میشود؟
وی در ادامه عنوان کرد: اما استدلال مقابل آنها معتقد است اگر تا الان سال آخر دبیرستان استرس نداشته به این خاطر بوده که نقش و وزن سال آخر در کنکور کم بوده و عملا افراد به علت وزن کم سال آخر سعی میکردند که تلاششان را برای بخش دیگری هزینه کنند که ۸۵ درصد بوده است. اما نکته این است که وقتی ۶۰ درصد رقابت را به سال آخر منتقل کردهاید عملا بار را از یک جا برداشته و به جای دیگری منتقل کردهاید.
تغییرات جدید کنکور به ضرر طبقات محروم جامعه بوده و ضد عدالت آموزشی است
تشریحی شدن سوالات، کنکور را به وادی سلیقه و تفسیرپذیری میکشاند
کلهر ادامه داد: نکته این است که تا الان با یک آزمون نسبتا استاندارد که ۴۰-۵۰ سال است دارد اجرا میشود و باگهای آن تا حد زیادی گرفته شده بود مواجه بودید اما در شیوه جدید با آزمونی مواجه هستید که تشریحی هم شده است.
وی گفت: میدانیم که آزمون تشریحی تا چه حد ممکن است تن به سلیقه و دشواری بدهد. فلسفه وجود تست این بوده که از اعمال سلیقهها و نظرهایی که در سوالات تشریحی وجود داشت، کاسته شود و سوالات تستی کمتر قابل تفسیر هستند. فرض کنیم که استدلال اعضای ستاد نقشه درباره سوالات تشریحی درست باشد و سوالات تشریحی امکانی را برای داوطلبان ایجاد کند، سوال این است که آیا این امکان به نفع دانشآموزان و کاهش استرس آنها است یا به خاطر تفسیر پذیری مفاهیمی که وجود دارد استرس را شدیدتر میکند؟
طبقات محروم جامعه از سوالات تشریحی آسیب بیشتری میبینند
این جامعهشناس گفت: نکته دیگر این است که چه کسانی و کدام گروهها به سوالات تشریحی بهتر میتوانند سوالات تشریحی را پاسخ دهند؟ تحقیقات بسیار زیادی در این حوزه انجام شده که عنوان میکند طبقات متوسط و بالای جامعه هستند که این قدرت را دارند آن هم به علت شرایط اقتصادی و فضای فرهنگی است که در اختیار داشتهاند و غنای مفهومی و زبانی بیشتری دارند لذا وقتی رقابت شدیدتر میشود افراد و گروههایی که غنای مفهومی و زبانی کمتری دارند زیان میکنند.
این استاد دانشگاه گفت: مثال ساده آن حرف زدن است قطعا از دو گروه آنکه شرایط مهیاتر و سرمایه فرهنگی بیشتری داشته بهتر حرف میزند. جدا از اینکه تحقیقات متعددی نشان میدهد که در این حوزهها عملکرد دانشآموزان طبقه متوسط به بالا بسیار بهتر از عملکرد دانشآموزان طبقات پایین جامعه است. البته نه به این دلیل که طبقات پایین جامعه استعداد کمتری دارند بلکه به دلیل محدودیت امکانات و محدودیت دسترسی به فضاها و منابع فرهنگی و اقتصادی.
تشریحی شدن سوالات، عدالت آموزشی را حذف میکند
وی ادامه داد: عملا وقتی رقابت را به سمت تشریحی شدن سوالات سوق میدهید ناخواسته عدالت آموزشی را حذف میکنید. برای اینکه عدالت آموزشی برقرار شود صرف گفتن اینکه ما به دنبال عدالت آموزشی هستیم کفایت نمیکند و گاهی مداخلات ما به ضد خودش تبدیل میشود به عنوان مثال در بعضی از کشورهای دنیا در حمایت از کودکان، به وسیله کنوانسیونهای حمایت از حقوق کودک و ... کار کوکان را ممنوع کردند. صرف ممنوع کردن کار کودکان کار که وضعیت اقتصادی آنها را بهتر نمیکرد در نتیجه کودکان از فضای کار رسمی و تحت نظارت که سوءاستفادههای کمتری از آنها میشد به فضای کار غیررسمی سوق داده شدند.
کلهر گفت: بعد از مدتی پدیدهای در این کشورها به نام فحشای کودکان شکل گرفت که کاملا تن به سختترین و خشنترین نوع از استثمار داده بودند. درحالیکه قصد واضعان کنوانسیونهای حمایت از حقوق کودک، کار نکردن کودکان و درس خواندن آنها بود اما کودکی که فقیر است و نان شب ندارد و وضع اقتصادی خرابی دارد و نمیتواند اساسا درس بخواند، وقتی از فضای کار رسمی او را بیرون میکنید و برای رفع نیاز اقتصادی او تمهیداتی نمیاندیشید نتیجهاش این میشود که او را به چنین فضایی سوق دهید. لذا برخی مداخلات سیاستگذران و قانونگذاران اگرچه با نیت خوبی انجام شده و هدفش بهبود وضعیت بوده اما در عمل وضعیت را بدتر کرده و بر ضد هدف خودش تبدیل شده است.
انتهای پیام/۴۱۶۲/
انتهای پیام/