ناکارآمدی حکمرانی غربی فرصتی برای جهانیسازی حکمرانی توحیدی است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه و کرسیهای آزاداندیشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، جامعه جهانی در سالهای گذشته دچار تحولاتی چون فروپاشیهای مالی، منازعات سیاسی و ترویج اباحهگری شده به نحوی که از کیفیت زندگی بشر کاستهاند.
امروزه همه کشورها از جمله ایران با مشکلاتی مواجهاند که برخی غیرپیشبینی نشده هستند مانند کرونا اما برخی دیگر مانند ساختار نظام مالی جهانی که انتظار میرفت موجب بهبود شرایط زندگی بشر شوند، تحولاتی ایجاد کردهاند که اقتصاد، سلامت و حتی حیات بشر را در معرض خطرهای جدی قرار داده و سقوطهای مالی عظیم و فروکاستهای تمدنی را به دنبال داشتهاند.
آیا این وقایع موضوعی مقطعی و گذرا هستند یا ریشه در مسائل عمیقتری چون نوع الگویهای انتخاب شده برای اداره جامعه دارند؟ آیا با فرمولها و ساختارهای گذشته میتوان از این بحرانها عبور کرد؟ ضرورت تغییر حکمرانیها در این امر چیست؟ برای پاسخ به این سوال با حجتالاسلام علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم به گفتگو پرداختهایم که بخش دوم از صحبتهای او تقدیم مخاطبان میشود.
از ظرفیت سیاستهای کلی که رهبر انقلاب در حوزههای مختلف ابلاغ کردهاند غافلیم
آنا: همانطور که خودتان هم اشاره کردید ما از فقدان نظریه و دانش اقتصاد اسلامی رنج میبریم، به نظر شما چاره ایران در دوره گذار تا رسیدن به علم اقتصاد اسلامی چیست؟
پیروزمند: اول اینکه رهبر معظم انقلاب در قالب سیاستهای کلی که ابلاغ نموده و توصیههایی که به دولتهای وقت داشتهاند بخشی از کار را انجام دادهاند لذا در لایه سیاستهای راهبردی در قبال هجمهای که توسط سرمایهداری جهانی رخ داده، مسیر روشن است مثلا سیاستهای مربوط به تحول اداری یا سیاست اصل 44 قانونی اساسی یا سیاستهای کلی خانواده و جمعیت یا سیاستهای اقتصاد مقاومتی که حتی جزئیات آن هم توسط رهبر انقلاب مشخص شده است.
این سیاستها به نحوی مکمل یکدیگر و هماهنگ با هم هستند مثلا در حوزه روابط خارجی رهبر معظم انقلاب با ارائه سیاست روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس «عزت، حکمت و مصلحت» مانع از تحمیل الگوی حکمرانی سیاستهای روابط خارجی غرب به ایران شده اند؛ شاهدیم که حتی درباره برجام سیاستهای واضح و روشنی را ابلاغ کردند.
شاید به نظر برسد هر یک از این سیاستها جدای از دیگری است اما با یکدیگر هماهنگ هستند. زمانیکه میخواهد پیشرفتی در کشور اتفاق بیفتد اما در دولت که اجراییات را به عهده دارد روحیه مدیریت انقلابی و جهادی وجود نداشته باشد و نظام بوروکراتیک حاکم باشد طبیعی است که رخوتی در رفتار عمومی کشور ایجاد میکند که باعث کندی و فرسایش است. لذا سیاستهای ابلاغی توسط رهبر انقلاب در حوزه روابط خارجه بخشی از این خلا را پر میکند و سیاستهای اقتصادی بخش دیگری از آن را؛ بنابراین مجموعه سیاستهای کلی که توسط رهبری بیان شده دانش راهبردی برای برون رفت از شرایط فعلی با توجه به ظرفیتها و توانمندیهایی است که کشور دارد.
زمانیکه میخواهد پیشرفتی در کشور اتفاق بیفتد اما در دولت که اجراییات را به عهده دارد روحیه مدیریت انقلابی و جهادی وجود نداشته باشد باعث کندی و فرسایش است.
همچنین مجموعه علمی کشور توانسته راهکارهای متفاوتی را خصوصاً در بخش اقتصاد ارائه کند، نمود این توانمندی نامهای است که عدهای از اقتصاددانهای کشور به ریاست محترم جمهور نوشتهاند و پیشنهادات خودشان را برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور ارائه کردهاند.
این نشان میدهد که ما محکوم به یک نسخه اقتصادی آن هم نسخهای که خواستگاهش الگوهای نئولیبرالیستی یا حکمرانی خوب برگرفته از اندیشه نظام سرمایهداری است، نیستیم.
کنار گذاشتن الگوهای سرمایهداری الزامی است
آنا: با این تفسیر دیگر توسل جستن دولتمردان به الگوهای سرمایهداری نباید توجیهی داشته باشد نظر شما چیست؟
پیروزمند: جهت صحبت من اصلاً دنبال زدن اتهام سیاسی به کسی یا جریانی نیست یا دنبال جا انداختن این مفهوم نیستم که عدهای در داخل، کشورفروش یا دنبال ایجاد وابستگی سیاسی کشور به خارج هستند؛ بلکه بحث من کاملاً یک مسئله نگرشی و علمی است، سوال این است که در مقام تجربه و عمل چه الگویی میتواند برای پیشرفت کشور موفقتر باشد؟
علت اهمیت پرداختن به این موضوع آنجا است که رهبری معظم انقلاب حدود ده سال پیش مرکز الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت را پایهگذاری کردند و به دولت وقت ماموریت پیگری دادند، اما چون دولت وقت چندان پیگیر موضوع نبود نظارت بر مرکز را خود ایشان بر عهده گرفتند. این مرکز هم به حمدالله تا کنون پیش نویس الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت را آماده کردهاند.
عواقب ناکارآمدی الگوهای حکمرانی غربی متوجه خود غرب هم هست
آنا: به طور مداوم شاهد اعتراضات گسترده در آمریکا و اروپا چون فرانسه هستیم و جامعهشناسان و سیاستمداران این نارضایتیها را صرفا ناشی از نژادپرستی نمیدانند. آیا این اعتراضات شاهدی بر ناموفق بودن حکمرانی غربی حتی در مهد خودش نیست؟
پیروزمند: بله، اعتراضات گسترده و طولانی مدت در اروپا و آمریکا حکایت از ناموفق بودن این شیوه از حکمرانیها جهت تامین عدالت در جامعه است. بنبست سرمایهداری به علت کتمان بحرانهای درونی خودشان است تا بتواند خودش را به عنوان مدل موفق در دنیا جا بزند.
اینکه آمریکا به عنوان راس هرم نظام سرمایهداری حاضر است در همه دنیا برای پیشبرد مقاصد فرهنگی، نظامی و سیاسی خود هزینه میکند، نشان دهنده اهمیت حفظ و تقویت این هژمونی برای تسلط بر جهان است.
یک علامت کاهش نفوذ آمریکا در دنیا این است که هوشیاری ملتهای تحت ستم و تحت نفوذ باعث شده که کمتر منابع خودشان را در اختیار آن قرار دهند و به میزانی که این اتفاق افتاده قدرت نظام سرمایهداری برای کتمان بحرانهای درونی کاهش یافته است.
فرآیند جهانی شدن متوقف نخواهد شد و هم به دلایل فرهنگی هم به دلایل تکنیکی ارتباط جوامع با یکدیگر افزایش خواهد یافت مهم این است که کدام جبهه میتواند از این فرصت برای حاکم کردن ارزشهای خود را در جهان استفاده کند
آمریکا تا کنون با نفوذ سیاسی و اقتصادی که در کشورهای دیگر داشته با استفاده از منابع آنها سعی کرده توزیع رفاه و ثبات اقتصادی را در کشور خود با استفاده از ابزاری چون بیمههای فراگیر محقق کند، اما وقایعی چون پدیده انقلاب اسلامی و مقاومت شکل گرفته در کشورهای دیگر از جمله در شرق آسیا و چین باعث کاهش نفوذ آمریکا و بازتاب آن در درون آمریکا شده، همچنین بیعدالتیهای اقتصادی و نژادی نهفته در درون آمریکا سرباز کرده و به همین علت معترضان آمریکا را تنها رنگین پوستان تشکیل نمیدهند و سفیدپوستان هم در این اعتراضات شرکت دارند.
حتی اگر آمریکا موفق شود اعتراضات خیابانی را مهار کند، اما شکاف عمیق طبقاتی را نمیتواند پر کند و مثل بمب ساعتی در هر زمانی و به هر بهانهای میتواند منفجر شود.
حکمرانیهای ناکارآمد و افزایش شکافهای فرهنگی و اقتصادی
آنا: با توجه به ناکارآمدی حکمرانیها و افزایش نارضایتی مردم از حکومتها در دنیا چه خطری بشر را تهدید میکند و این ناکارآمدیها یک فرصت است یا تهدید؟
پیروزمند: از جمله خطراتی که بشر را به علت ناکارآمدی حکمرانیها تهدید میکند سردرگمی در تصمیمگیریها، هرزروی منابع ملتها و دولتها، وابستگی بیشتر کشورها به کشورهای بزرگ برای حل مشکلات خودشان، تضعیف هویتهای ملی و دینی در کشورها، از هم گسیختگی اخلاقی و فرهنگی کشورها و افزایش فقر و نابرابری در کشورهای پیرامونی و پیرو کشورهای قدرتمند است.
ناکارآمدی حکمرانی غربی فرصتی برای جهانیسازی حکمرانی توحیدی است
آنا: نقش جبهه توحیدی در دوران تغییرات حکمرانی چیست؟
پیروزمند: ناکارآمدی حکمرانیها برای جبهه توحیدی یک فرصت و برای جبهه مقابل تهدید است؛ برای ما یک فرصت است و به هر میزانی که در این فرصت بتوانیم اسلام و الگوهای آن را معرفی کنیم و به میزانی که بیداری ملتها و دولتمردان افزایش پیدا کند، اعتماد آنها به الگوهای جهانی نظام سرمایهداری کمتر شود و خود را بیشتر باور کنند، به دنبال نسخههای بومی و اسلامی برای پیشرفت باشند و تجربه متفاوتی را نسبت به الگویهای سرمایهداری تجربه نمایند امید میرود که فراتر از دوگانه نظام سوسیالیستی سرمایهداری، راه سومی که با ظهور انقلاب اسلامی فراروی بشریت قرار گرفته بتواند پاسخگوی بشر باشد.
در واقع این شرایط یک فرصت خوب برای سناریوی حکومت با شاخصهای توحیدی و جهانیسازی معنوی است. فرآیند جهانی شدن متوقف نخواهد شد، هم به دلایل فرهنگی هم به دلایل تکنیکی ارتباط جوامع با یکدیگر افزایش خواهد یافت و به همین دلیل تاثیر و تاثر فرهنگها و جوامع از همدیگر تقویت خواهد شد. منتهی نظام سرمایهداری چون میدانسته پیوستگی و پیوند ملتها بهم تقویت میشود سعی کرده ابزارهای پنهان مدیریت خودش بر جامعه جهانی را به میدان بیاورد و با توجه به ناکارآمدی که از خودش در این شرایط نشان داده طبیعی است که بشریت دنبال الگوی نوینی باشد که با فطرت الهی انسانها سازگارتر است.
اسقرار حکومت نوین نیازمند پیوند بین اراده مردم جهان است
آنا: لازمه استقرار حکمرانی متفاوتی با حکمرانی غربی را چه میدانید؟
پیروزمند: نوع مدیریت مادی و مواجههای که دنیای غرب با موضوع کرونا داشت قابل محاسبه و بررسی است قضیه کرونا صحنه نوع مواجهه دولتهای غربی با مردم خودشان بود نه مواجهه با مردم ایران و عراق که به آنها برچسب تروریست بزنند و به بهانه مبارزه با تروریسم با مردم ایران، عراق و ... مقابله کنند. اعمال تبعیضها بر مردم خودشان در مسئله درمان کرونا اعم از تبعیض درآمدی، جنسی، نژادی و سِنی نشان دهنده شکست فرهنگ سرمایهداری در مدیریت چنین بحرانهای درونی است.
کرونا از جهت دیگری هم هشداری برای مردم دنیا بود اینکه فناوریهای نوین زیستی، وقتی در اختیار حاکمان بیاخلاق و غیرمتعهد باشد، میتواند حیات بشر را به بازی بگیرد و اگر تعدیل ساختاری اما نه به سبک توسعه غربی بلکه به معنای حاکمیت اخلاق و معنویت در ساختار جهانی اتفاق نیفتد بشر باید همواره نگران تکرار اتفاقهای مشابه کرونا در آینده باشد.
به همین منظور لازم است ائتلاف جهانی علیه نظام سرمایهداری و حکمرانی تهی از اخلاق و معنویت توحیدی اتفاق بیفتد تا در سایه پیوند بین ارادههای مردمی جهان بشود ساختار نوینی را در مدیریت جهانی به تدریج حاکم کرد.
انتهای پیام/4107/
انتهای پیام/