دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
10 اسفند 1399 - 13:01

چیزهایی که در مورد مغز خود نمی‌دانید

مغز، «واحد کنترل» اصلی بدن و مخزن خاطرات و احساسات ما است. در طول تاریخ برخی فلاسفه معتقد بوده‌اند كه مغز آدمی، آن ذات ناملموسی كه ما را از سایر موجودات متمایز کرده، یعنی روح را در خود جای داده است. اما ما در عصر حاضر راجع به مغز چه می‌دانیم؟
کد خبر : 567611
photo_2020-11-25_14-37-52.jpg

به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، مغز ارگان اصلی سیستم عصبی بدن انسان است، بیشتر فعالیت‌های بدن‌مان را مدیریت می‌کند، اطلاعات دریافتی از داخل و خارج بدن را مورد پردازش قرار می‌دهد و جایگاهی محوری در احساسات و توانایی‌های شناختی ما(توانایی‌هایی از جمله تفکر، حافظه بلند‌مدت و کوتاه‌مدت و قوه تصمیم‌گیری) داراست.


اولین بار ذکر نام این عضو کلیدی بدن در رساله پزشکی مصر باستان معروف به «پاپیروس جراحی ادوین اسمیت» دیده شده است، سندی که در قرن نوزدهم کشف شد. از آن زمان، درک ما از مغز به طور قابل توجهی افزایش یافته است، با این وجود هنوز هم در درک بسیاری از اسرار پیرامون این اندام کلیدی درمانده‌ایم. در این گزارش مروری بر برخی از نکات کلیدی در مورد مغز خواهیم داشت.


مغز ما چقدر بزرگ است؟


اندازه مغز یکسان نیست و بستگی زیادی به سن، جنسیت و اندازه کلی بدن دارد. با این حال، مطالعات نشان می‌دهد که وزن مغز یک مرد بالغ به طور متوسط ​​حدود 1333 گرم است ، در حالی که وزن مغز یک زن بالغ حدود 1198 گرم است.


از نظر ابعاد، مغز انسان بزرگترین مغز در بین موجودات محسوب نمی‌شود. از بین همه پستانداران، نهنگ عنبر که یک آبزی با وزن شگفت‌آور 35 الی 45 تن است بزرگترین مغز را داراست.


اما از بین همه حیوانات روی کره زمین، مغز انسان بیشترین تعداد نورون را دارد که سلول‌های تخصصی به حساب می‌آیند که اطلاعات را توسط سیگنال‌های الکتریکی و شیمیایی ذخیره می‌کنند و انتقال می‌دهند.



به طور سنتی گفته می‌شود که مغز انسان تقریباً 100 میلیارد سلول عصبی دارد اما تحقیقات اخیری  که توسط سوزانا هركولانو-هائوزل(Suzana Herculano-Houzel) متخصص مغز و اعصاب برزیلی انجام گرفته است صحت این رقم را زیر سوال برده است. براساس این مطالعات تعداد سلول‌های عصبی حدود  86 میلیارد است.


اجزای تشکیل‌دهنده مغز


مغز انسان، در کنار طناب نخاعی بدن، سیستم عصبی مرکزی را تشکیل می‌دهند. مغز خود دارای سه قسمت اصلی است:


ساقه مغز(brainstem)  که مانند شاخه‌های گیاهان کشیده است و بقیه مغز را به طناب نخاعی(spinal chord) متصل می‌کند.


مخچه(cerebellum) که در پشت مغز واقع شده است و به شدت در تنظیم حرکت، یادگیری حرکتی و حفظ تعادل نقش دارد.  


مخ(cerebrum) که بزرگ‌ترین قسمت مغز ما است و بیشترِ جمجمه را پر می‌کند. در مخ، قشر مغز(cerebral cortex) وجود دارد که همان نیم‌کره چپ و راست است. این دو نیم‌کره از طریق یک شیار از هم جدا شده‌اند. همچنین ساختارهای کوچکتری وجود دارد که مسئول کارهای مهمی همچون تفکر آگاهانه، تصمیم‌گیری، فرایندهای حافظه و یادگیری، ارتباطات و درک محرک‌های خارجی و داخلی است.


به طور کلی مغز انسان از بافت نرمی ساخته شده است که دربرگیرنده ماده خاکستری و سفید است. بافت مغز حاوی سلول‌های عصبی و غیرعصبی(که به حفظ نورون‌ها و سلامت مغز کمک می‌کند)،  رگ‌های خونی کوچک، مقدار زیادی آب و همچنین چربی(تقریباً 60 درصد) است.  



مغز انسان خردمند کروی است، بر خلاف مغز سایر انسان‌های اولیه که از پشت کمی کشیده شده بود. تحقیقات نشان می‌دهد که این شکل ممکن است در انسان خردمند از حدود 40،000-50،000 سال پیش ایجاد شده باشد.


مغز انسان چقدر «گرسنه» است؟


با وجود این واقعیت که مغز انسان اندام چندان بزرگی نیست، عملکرد آن به انرژی زیادی نیاز دارد و گرچه مغز فقط 2 درصد از وزن بدن را داراست، اما به تنهایی 25 درصد از کل انرژی مورد نیاز بدن را مصرف می‌کند!


اما چرا مغز به این همه «سوخت» نیاز دارد؟ بر اساس مطالعات روی مدل‌های موش صحرایی این فرضیه توسط دانشمندان مطرح شده است که گرچه بیشتر این انرژی صرف تفکر و فرایندهای مرتبط با مدیریت بدن می‌شود اما مقداری از آن احتمالاً در حفظ سلامت سلول‌های مغزی اختصاص داده می‌شود.


اما به نظر می‌رسد مغز به طور غیرقابل‌توضیحی، انرژی زیادی را در طول آنچه به عنوان «حالت استراحت» شناخته می‌شود مصرف می‌کند. یعنی مغز آدمی در حالی که درگیر هیچ فعالیت خاص و هدفمندی نیست باز هم مصرف انرژی دارد.



جیمز كوزلوسكی(James Kozloski) متخصص عصب‌شناس می‌نویسد: «شبكه‌های همبسته مغز صرف نظر از فعالیت انسان حتی در هنگام بیهوشی ظاهر می‌شوند. این مناطق دارای میزان متابولیسم بسیار بالایی هستند و انرژی را صرف جمع‌آوری "نقشه"‌ای از اطلاعات و تجربیات به دست‌آمده می‌کنند تا بتوانیم هنگام تصمیم‌گیری در زندگی روزمره از آن استفاده کنیم.»


ما از چه مقدار از مغز استفاده می‌کنیم؟


یکی از افسانه‌هایی که مدت‌هاست  اینجاوآنجا شنیده می‌شود این است که انسان‌ها فقط از 10 درصد از ظرفیت مغز خود را استفاده می‌کنند و احتمالاً ما بلد نیستیم از بقیه 90 درصدِ آن استفاده کنیم وگرنه دارای قابلیت‌های شگفت انگیز می‌بودیم.


گرچه هنوز مشخص نیست که این افسانه از کجا نشأت گرفته و چگونه رواج پیدا کرده است اما این نظریه که به نوعی می‌توانیم از قدرت دست نیافتنی مغز استفاده کنیم، ایده جذابی می‌توانست باشد. با این وجود اسکن مغز نشان داده است که ما تقریباً تمام وقت حتی در هنگام خواب از مغز خود استفاده می‌کنیم، اگرچه الگوهای فعالیت و شدت آن، بسته به اینکه چه کاری انجام می‌دهیم و چه وضعیتی داریم ممکن است متفاوت باشد.


کریش ساتیان(Krish Sathian) متخصص مغز و اعصاب از دانشگاه آتلانتا می‌گوید: «حتی وقتی که مشغول انجام کاری هستید و برخی از سلول‌های عصبی مغز درگیر آن کار هستند، بقیه مغزتان به کارهای دیگری می‌پردازند به همین دلیل است که به عنوان مثال بعد از این که مدتی به مسئله‌ای فکر نمی‌کردید فرضاً پس از یک شب خوابیدن، ناگهان پاسخی برای آن مسئله می‌یابید زیرا مغز شما دائماً فعال بوده است.»


راست‌مغز یا چپ‌مغز؟


راست‌مغز هستید یا چپ‌مغز؟ یکی دیگر از شایعات رایج این موضوع است و آزمون‌های اینترنتی وجود دارند که ادعا می‌کنند می‌توانند ارزیابی کنند که شما عمدتاً از نیمکره راست خود استفاده می‌کنید یا نیمکره چپ و این مسئله چیزهایی را در مورد شخصیت شما نشان می‌دهد!


گفته می‌شود که افراد چپ مغز گرایش بیشتری به ریاضیات و تحلیل مسائل دارند، در حالی که افراد راست مغز خلاق تر هستند. اما این موضوع چقدر صحت دارد؟ ضمن احترام به تمام سایت‌های اینترنتی معتبر و غیرمعتبری که این گونه از آزمون‌ها را برگزار می‌کنند، باید اذعان کرد که این مسئله اصلاً صحت ندارد.


در حالی که هر یک از نیم‌کره‌های مغزمان نقش‌ متفاوتی را برعهده دارند، اما افراد در واقع صرفاً از یک طرفِ «غالب» در مغز برخوردار نیستند که بر شخصیت و توانایی‌های آنها تأثیر بگذارد.


در عوض بیشتر تحقیقات علمی نشان داده است که اغلب انسان‌ها از هر دو نیم‌کره مغز خود به اندازه مساوی استفاده می‌کنند. با این وجود همچنین تحقیقات نشان داده است که نیم‌کره چپ مغز بیشتر به استفاده از زبان مربوط می‌شود، در حالی که نیم‌کره راست بیشتر به مسائل غیرکلامی مرتبط است.


مغز با افزایش سن چگونه تغییر می‌کند؟


با افزایش سن، قسمت‌هایی از مغز ما به طور طبیعی کوچک می‌شوند و ما به تدریج سلول‌های عصبی خود را از دست می‌دهیم. لوب پیشانی(frontal lobe) و هیپوکمپوس(hippocampus)، دو ناحیه اصلی مغز در تنظیم فرآیندهای شناختی، از جمله شکل‌گیری حافظه و یادآوری خاطرات هستند و  هنگامی که ما به سن 60 یا 70 می‌زنیم شروع به کوچک‌تر شدن می‌کنند.



این بدان معنی است که به طور طبیعی یادگیری چیزهای جدید یا انجام چندین کار به طور همزمان نسبت به قبل برای‌مان سخت‌تر است. تا همین چندی پیش، دانشمندان اعتقاد داشتند که هنگامی که مغز انسان شروع به از دست دادن سلول‌های عصبی کند، این دیگر یک سراشیبی بازگشت‌ناپذیر است و ما قادر به ایجاد سلول‌های مغزی جدید نخواهیم بود و مجبوریم تسلیم شویم. با این حال، مشخص شد که این موضوع درست نیست. ساندرین ثورت(Sandrine Thuret) از کالج کینگ لندن طی تحقیقاتی نشان داده است که هیپوکمپوسِ مغز از نظر تولید سلول‌های جدید در مغز بزرگسالان نقش مهمی را ایفا می‌کند


فرایندی که در آن سلول‌های عصبی جدید در مغز بزرگسالان تولید می‌شود، نورجنیسس(neurogenesis) نام دارد و تخمین‌ها حاکی از آن است که یک انسان بالغ به طور متوسط ​​روزانه 700 نورون جدید در هیپوکمپوس تولید می‌کند. این بدان معنی است که وقتی به میانسالی می‌رسیم، تمام سلول‌های عصبی را که در اوایل زندگی در این منطقه از مغز داشتیم، جایگزین آنهایی خواهیم کرد که در بزرگسالی تولید کرده‌ایم.


آیا قوه ادراک «یک توهم کنترل‌شده» است؟


یکی از معماهای بزرگ در مورد مغز انسان مسئله آگاهی و درک ما از واقعیت‌ها است. «آگاهی»، موضوعی است که قرن‌هاست دانشمندان و فیلسوفان را مجذوب خود کرده است و گرچه ما به آهستگی به درک این پدیده نزدیک می‌شویم اما هنوز مسائل بسیاری بی‌پاسخ مانده است.


آنیل سِث(Anil Seth)، استاد علوم اعصاب شناختی و محاسباتی از دانشگاه ساسکس انگلستان و متخصص مطالعات آگاهی مغز، می‌گوید که این روند جذاب که نام آن را «آگاهی» گذاشته‌ایم مبتنی بر نوعی «توهم کنترل‌شده» است که مغز ما برای درک جهان پیرامون خود ایجاد کرده است.


انتهای پیام/4160


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب