پیشبینیهای «مسافر زمان» درباره آینده/ گشتی در دور دنیا با ژول ورن
گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا- نوید فرخی: ژول ورن پدر ژانر علمی-تخیلی در چنین روزی دیده به جهان گشود. او در جایی گفته است: «چیزی که انسانی بتواند خیالپردازیاش کند، انسانهای دیگر میتوانند محققش سازند.» اهمیت ژول ورن بیش از هر چیزی به این علت است که در زمانی که نویسندگان گوناگونی در سبکهای مختلف مینوشتند، به تنهایی و به طور پیوسته تلاش میکرد علم و خیال را در هم آمیزد. چنانچه ری بردبری، نویسنده کتاب مشهور «فارنهایت 451» گفته است: «همگیمان به طریقی، فرزندان ژول ورن هستیم.»
ژول ورن در بین نویسندگان تمام اعصار، از نظر تعداد کتبی که به زبانهای مختلف ترجمه شده است، در رده دوم پس از آگاتا کریستی قرار میگیرد(نفر سوم شکسپیر است). «سفر به مرکز زمین»(1864)، «بیست هزار فرسنگ زیر دریا»(1870)، و «دور دنیا در هشتاد روز»(1873) از جمله شناختهشدهترین آثار ژول ورن هستند. از ورن حدود صد رمان بر جای مانده است که اکتشافات، پیشرفتها و ابتکارهای فناوری دورههای آتی را منعکس میکند.
نکتهای که موجب نگارش این گزارش شد این است که ورن گاهی چنان «عجیب» آینده را منعکس میکند که برخی وی را در قامت یک پیشگو قلمداد کردهاند. در این نوشتار مروری بر برخی از اعجابانگیزترین پیشبینیهای وی خواهیم داشت.
از آسمانخراشها تا اینترنت
ژول ورن سال 1863 در یکی از آثارش به نام «پاریس در قرن بیستم» شهری را توصیف میکند که در آن از خودروهای گازسوز، قطارهای پرسرعت و آسمانخراشهای شیشهای بلند استفاده میشود. توجه کنید او در زمانی از این پیشرفتهای فناوری سخن گفته است که عمارتهای مجلل ویکتوریایی معمولاً وسیع و عریض بودند(به جای اینکه حالت طبقاتی داشته باشند) و رایجترین ابزار برای حملونقل درشکه بود.
ژول ورن در رمان مشهور «جزیره اسرارآمیز» که از آن چند اقتباس سینمایی و تلویزیونی ساخته شده است، کاراکتری را به نام «کاپیتان نمو» خلق کرد که سوار بر زیردریایی برقی «ناتیلوس» در اقیانوسها سفر میکند. این زیردریایی تمامبرقی تفاوت چندانی با زیردریاییهای امروزی نداشت.
ورن به طرز غریبی در همین رمان از یک شبکه ارتباطی بینالمللی یاد کرده است که نقاط مختلف را به صورت همزمان به هم متصل میکند و کاربران در این نقاط قادر هستند اطلاعات و داده را در اشتراک یکدیگر قرار دهند. اینترنت به صورت امروزی، مفهومی است که حتی در دهه هشتاد میلادی نیز پیشبینیپذیر نبود. ورن از این نظر همه را انگشت به دهان گذاشته است.
او در یکی دیگر از آثارش به نام «در سال 2889» در قالب داستان خود پیشبینی کرده است اتفاقها و رویدادهای زمین(اعم از مصاحبههای جالب، گزارشها، کشفیات دانشمندان و اخبار روز) به جای انتشار روی کاغذ، در ساعتهای خاصی به صورت صوتی اعلام میشود. ابزارهای پخش از راه دور و همگانی مثل رادیو اولینبار در سال 1920 محقق شدند، یعنی سی سال بعد از اینکه ورن در مورد آنها نوشت!
اقیانوسی در زیر زمین؛ از شوخی تا واقعیت!
«سفر به مرکز زمین» یکی دیگر از آثار مشهور ژول ورن است. او در این کتاب از اقیانوسی در دل زمین صحبت کرده است و وقتی کاراکترهای رمان در مسیر مرکز زمین هستند با این اقیانوس روبهرو میشوند. این مسئله حتی یک دهه پیش هم به شوخی شبیه بود و وجود اقیانوس در درون زمین ناممکن به نظر میرسید. به همین علت تا همین یک دهه پیش، این مسئله بهعنوان یکی از گافهای ژول ورن یاد میشد.
اما بد نیست بدانید تحقیقات سال 2014 نشان داد در حقیقت زیر پاهایمان اقیانوس وجود دارد. دانشمندان سال 2014 ارزیابی کردند که در قسمتهای زیرین پوسته زمین مقادیر باورنکردنی آب «گیر» کرده است. بر اساس تخمین پژوهشگران، سهچهارم آب زمين در عمق 410 تا 660 کیلومتری لايههايی سنگی اعماق زمين مدفون شده است!
گزافه نیست اگر بگوییم ژول ورن توانسته است از دل زمین تا آسمانها را پیشبینی کند. او در کتاب دیگری به نام «از زمین به ماه» به طور علمی در مورد سفینههای مبتنی بر نور گمانهزنی کرده است. بادبان خورشیدی، مفهومی است که ناسا برای پیشرانش فضاپیما مورد استفاده قرار میدهد تا نیروی تاباندهشده روی آینههایی عظیم را به کار گیرد. برخورد نور با آینهها، مانند بادبانی است که در یک کشتی به کمک باد موجبات حرکت آن را فراهم میآورد.
ژول ورن یا نیل آرمسترانگ؟
ژول ورن در کتاب «از زمین به ماه» از پرتاپ اولین فضاپیما به ماه و اولین مسافران فضایی سخن گفته است. شخصیتهای این رمان در سفر آزمایشی خود یک خدمه حیوان را انتخاب کردهاند. به طرز جالبی اولین موجود زندهای که توسط انسان در واقعیت از زمین به فضا پرتاپ شد، سگی به نام «لایکا» (Laika) بود.
ورن در آن کتاب بیان کرده است: «توپخانهای بزرگ شلیک میشود و چنان نیرویی را ایجاد میکند که جاذبه در برابرش شکست میخورد.» در واقع ورن تلاش کرده طرز کار اجسام پرتاپشونده برای انتقال مسافران به ماه را تشریح کند.
اما دامنه پیشبینیهای فضایی ژول ورن تا مرزهای اعجابآوری ادامه دارد. سفینه رمان ژول ورن «کلمبیا» نام داشت و سه فضانورد در آن قرار گرفتند. سفینه فضایی اصلیِ ماموریت آپولو 11 که سال 1969 در ماه فرود آمد، «کلمبیا» نام داشت و این سفینه نیز سه فضانورد را به ماه برد(و تنها فضاپیمایی بود که از مأموریت آپولو 11 سالم به زمین بازگشت). هر دو سفینه حالت مخروطیشکلی داشتند. هر دو اندازه 3.65 متر داشتند. وزن سفینه آپولو 11، حدود 5600 کیلوگرم بود و وزن سفینه ژول ورن حدود 5400 کیلوگرم!
هنوز تمام نشده!
ژول ورن در کتاب «از زمین به ماه» محاسبه کرده است که فضاپیما برای شکست جاذبه و عبور از جو، باید با سرعت در حدود یازده کیلومتر در ثانیه حرکت کند. سرعت سفینه مأموریت آپولو یازده مساوی با 40 هزار کیلومتر در ساعت بود، یعنی کمی بیشتر از آنچه ژول ورن پیشبینی کرده بود، یعنی حدود 39هزار کیلومتر در ساعت.
اگر به قرن نوزدهم برگردید، انتظار دارید که یک نویسنده، کشوری اروپایی را برای پرتاب فضاپیما انتخاب کند. طبیعی هم هست زیرا تمام پیشرفتهای فناوری در این کشورها رخ داده است. ورن اما به دلایلی نامعلوم، ایالات متحده را انتخاب کرد. فضاپیمای رمان ژول ورن از کیپتاون پرتاپ شد یعنی حدوداً در صد کیلومتری دماغه کاناورال جایی که ناسا برای پرتاب سفینههایش مورد استفاده قرار داده است.
براساس محاسبات ژول ورن برای پرتاب موشک، ضروری است حرکت وضعی زمین، سرعت گریز و شتاب اولیه را لحاظ کنیم. اهمیت این مسئله به این خاطر است که هر چه پرتاپ فضاپیما به خط استوا نزدیکتر باشد، انرژی کمتری مصرف خواهد شد و امکان موفقیت بالاتر خواهد رفت. همچنین ورن فرود سفینه را روی آب پیشبینی کرد، دقیقاً مطابق آنچه در برنامهی فضایی مرکوری پیش آمد.
ژول ورن یک گام جلوتر از بشریت
به نوشتن متنی در آسمان، با استفاده از دودی که از هواپیما خارج میشود، آسماننویسی میگویند. به طور معمول، هدف از آسماننویسی اعلان آگهی یا درج پیام تبریک و شادباش و یا حتی شوخی است. ژول ورن در کتاب «در سال 2889»، مسئلهای را با عنوان تبلیغات جوی پیشبینی کرده است، چیزی که بسیار مشابه با آسماننویسی عصر مدرن است. ورن در رمان خود مینویسد: «همه متوجه آن تبلیغات عظیم که از ابرها منعکس میشود شدند. آن قدر بزرگ بود که ممکن است توسط جمعیت کل شهرها یا حتی کشورها دیده شود!»
ورن در همان کتاب وسیلهای را به نام «فونوتلفوته» (phonotelephote) توصیف میکند که به ویدئوکنفرانس امروزی شباهت دارد. او مینویسد «به لطف این فناوری انتقال تصویر از طریق آینههایی حساس که از طریق سیم به هم متصل هستند، امکانپذیر شده است!». ورن تپانچه برقی(Taser) را نیز پیشبینی شده است. تپانچه برقی اسلحهای دستی است که با پرتاب سوزن شوک الکتریکی ایجاد میکند. او در مشهورترین کتابش یعنی «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» از تفنگی نام برده است که بتواند تکان قوی الکتریکی ایجاد کند.
انتهای پیام/4160/پ
انتهای پیام/