کره جنوبی /
سفر هیئت سیاسی کرهجنوبی به ایران از قبل برنامهریزی شده بود. سئول به ایران پیام داده بود قائم مقام جدید وزارت امور خارجه که معاون شورای امنیت ملی این کشور بود و ارتباط نزدیکی با رئیسجمهور کرهجنوبی دارد، مسئول پرونده ایران شده است و به همین دلیل قصد دارد برای حل مشکل بلوکه شدن پولهای ایران به تهران سفر کند.
ایران در پاسخ به درخواست سئول اعلام کرد، اینگونه سفرها بارها انجام شده است و مسئولانی از کرهجنوبی به کشورمان سفر کردهاند، ولی اگر مسئول جدید وزارت امور خارجه حرفهای جدیدی دارد، میتواند آن را در سفر به تهران مطرح کند. بنابراین سفر هیئت کره جنوبی به ایران قطعی شد تا اینکه حادثه توقیف کشتی کرهجنوبی پیش آمد. آنها دستپاچه شدند، عجله داشتند و به تهران پیام دادند که بهخاطر حسننیت نفتکش را آزاد کنیم، بعد که دیدند خبری از آزاد کردن نفتکش نیست، گفتند آزادی نفتکش را نتیجه سفر و گفتگوها قرار دهیم و درنهایت دست خالی به سئول بازگشتند.
آنها وقتی به تهران آمدند، فکر میکردند اگر برخی حرفهای جدید را با حرفهای گذشته تکرار کنند، خوشحال میشویم. هیئت کرهای پیشنهادات کلی مطرح کرد که حجم و کیفیت آنها برای ما جدید نبود؛ ازجمله پیشنهادها فروش برخی از اقلام دارویی، پرداخت پول حق عضویت ایران در سازمان ملل متحد، خرید آمبولانس، خرید واکسن آنفلوآنزا و... بود. علاوه بر این آنها تاریخ مشخصی را برای پرداختهای خود ارائه نکردند و حرفهای قابل توجه دیگری نیز نداشتند.
سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه گفت ما اینجا نیامدهایم که سر پول چانه بزنیم، همه پول مربوط به ایران است و کرهجنوبی باید مکانیسم برداشت پول را ارائه دهد؛ در ادامه بر سر اینکه درباره چه چیزی بحث کنیم و چه چیزی بخریم رایزنی خواهیم کرد.
هیئت کرهجنوبی در همه رایزنیهایی که در تهران انجام داد پاسخ واحدی شنید و فهمیدند ایران قاطعانه در برابر سئول ایستاده است. آنها آمده بودند با این پیشنهادات نفتکش را هم با خود ببرند که فهمیدند در فاز اول مذاکرات مشکل دارند؛ بحث، فنی است و باید موضوع در دادگاه پیگیری شود. درنهایت همین که ما تماس تلفنی مسئول هیئت کرهجنوبی را با کاپیتان نفتکش برقرار کردیم بسیار خوشحال شدند.
تماسها و ارتباطات همچنان ادامه دارد و هیئت کرهای دریافته است تا مجوز کامل دریافت پول را اخذ نکند و مشکلاتش حل نشود، نمیتواند با ایران وارد مذاکره شود. بحث ما سر ۷ میلیارد دلار و نه دو عدد آمبولانس است. نفتکش همچنان در توقیف و وضعیت آن تفاوتی با گذشته نکرده است. مقامهای ایران و کرهجنوبی رایزنیهایی با یکدیگر انجام دادهاند و تماسها همچنان ادامه دارد، حداکثر این است که آنها نشان میدهند و احساس میشود کارهایی در حال انجام است، ولی هیچ نتیجهای مشهود نیست.
توصیه:
موضوع پولهای بلوکه شده ایران در کرهجنوبی باید در جامعه باز باشد. وقتی موضوع توقیف نفتکش باز شد، جامعه به سمت مطالبات حرکت کرد و این خوب است. رسانهها و نه فضای مجازی باید این موضوع را زنده نگه دارند مطالبات ایران از کرهجنوبی باید زنده بماند. به نظر میآید بهتر است یک روز در هفته همه رسانهها یا نوبتی تیتر بزنند «پول ایران از کره چه شد».
کرهایها غیرمستقیم گفتند هرچه فشار ایران بر سئول بیشتر باشد، برای آنها هم بهتر است، زیرا به آمریکا فشار میآورند تا فشار واشنگتن بر سئول کمتر شود.
کرهجنوبی اگر یک سنت هم به سمت ایران پرتاب کند، ما آن را برمیداریم ولی هر چه پیشنهاد داشتند درنهایت به مجوز آمریکا ختم میشد. حرفشان این بود که اگر دولت بایدن در را باز کند، وارد بازار ایران میشوند و حرف بعدی آنها این بود که باید نفتکش آزاد شود.
در حال حاضر به صورت محسوس اقدامی انجام نشده است و کرهایها فقط وعده میدهند، حتی دولت بایدن سر کیسه را از طریق کرهجنوبی شل نکرده است.
پول بلوکه شده ایران در دو بانک کرهجنوبی است و کرهجنوبی و عربستان بهوسیله آمریکا مهار شدهاند. سئول پول مستقل ندارد و وون کره در داخل این کشور اعتبار دارد و زیر بلیت آمریکا هستند، به همین دلیل پول ما باید برود در سیستم آمریکا و چون تحریم هستیم این کار انجام نمیشود.
با روی کار آمدن بایدن حساب و کتابهایی در کار خواهد بود و کرهجنوبی با درک این موضوع وارد تعامل با ایران شده است. از حجم پولها اطلاعی ندارم، ولی حدود ۷ میلیارد دلار است و به پول کرهجنوبی محاسبه میشود که با نوسان ممکن است بالا و پایین میشود. همچنین بهره مختصری به پولهای بلوکهشده ایران تعلق میگیرد.
ورود ناوگروه یگان مبارزه با دزدان دریایی کرهجنوبی به منطقه دریایی کشورمان
این کار با فشار آمریکا انجام شد و کرهجنوبی خود را وارد ائتلاف آمریکا کرد. بلافاصله جمهوری اسلامی ایران به کرهجنوبی هشدار داد که اگر وارد این فضا شوند، کاری به پرچم نفتکش نداریم و آن را هدف قرار میدهیم. در همین زمانها یکی از ناوهایشان در عمان بود و سوختگیری میکرد. وقتی حادثه توقیف کشتی کرهجنوبی بهوجود آمد، به سمت تنگه هرمز رفت و بعد از سفر معاون وزیر امور خارجه کرهجنوبی دستور دادند که این ناو عقبنشینی کند.
قرارداد 25 سال ایران و چین
قرارداد ۲۵ ساله راهبردی ایران و چین در حال طی مسیر صحیح خود است و در آینده نه چندان دور پاسخ آن را خواهیم داد.
پیگیری حقوقی کرهجنوبی
دولت کرهجنوبی اقداماتی را در مجامع حقوقی انجام داده است تا اثبات کند آلودگی دریایی وجود نداشته است و البته اینگونه اقدامات برای ما اهمیتی ندارد. اتهام اصلی نفتکش کرهجنوبی ایجاد آلودگی زیستمحیطی است. علاوه بر این، نفتکش دستگاه راداری خود را خاموش کرده بود. برای ما مهم نیست کشتی مقابل از کجاست و چه کارهایی انجام میدهد. گارد ساحلی ایران که در اختیار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، بهعنوان ضابط قضایی وارد عمل میشود و ما به لطف الهی هیچ مشکلی نداریم و اراده و مقررات ملی بوده که باعث شده کشتی کرهجنوبی توقیف شود.
یکی از پیشنهادات کرهجنوبی محصولات کشاورزی و غذایی بود. ما خواستم خارج از دایره دارو و محصولات پزشکی این اقدام را انجام دهیم، ولی باید کشتی ایران به کرهجنوبی میرفت و چون پوشش بیمهای بهدلیل تحریمها وجود نداشت، قضیه منتفی شد. موضوع انتقال پول از کره به ایران نیز مطرح بود که چندان پیشرفتی نداشته است.
بدهی ژاپن به ایران
توصیه:
حجم بدهی ژاپن به ایران قابل توجه نیست، ولی تمایل نداریم آن را رسانهای کنیم، زیرا روابط خوبی با توکیو داریم با آنها کارهای خوبی انجام دادند و روابط خوب ما در سطوح عالی دنبال میشود. ژاپن حتی برای اعزام یگان و ناو با ما هماهنگی میکند و تمایل نداریم بحث بدهی ژاپن را رسانهای کنیم، ولی از لحاظ دیپلماتیک پیگیریهای لازم انجام میشود که اتفاق خاصی نیفتاده است.
انتهای پیام/
----------------------------------------------------------------------------------------------
----------------------------------------------------------------------------------------------
افغانستان/
کنفرانس خبری طالبان در تهران بدون هماهنگی و اطلاع مقامات تصمیمساز وزارت امور خارجه انجام شد. البته سفیر پاکستان به دلیل برگزاری این کنفرانس خبری از ما انتقاد کرد. طالبان برای سومین بار بهطور رسمی به تهران سفر کرد و اولین بار نبود که این سفر انجام شد بلکه در سه سال اخیر برای سومین بار این سفر انجام شد و به تهران آمدند و نباید زیاد به آن پرداخته شود چون خبر خیلی خاصی نبوده است.
در رویکرد جمهوری ایران به موضوع طالبان تضادی وجود ندارد. تضاد در همه مسائل میتوان یافت، از جمله برجام، FATF، واکسن کرونا و ... حال تروریستی بودن یا نبودن طالبان جای خود دارد.
تفاوتهای نظری درباره افغانستان وجود دارد که آنچه را در خبرگزاری تسنیم مشاهده کردیم باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای ما شد. باید دقت کنیم که طالبان بعضاً کارهای تروریستی انجام میدهد ولی آیا تروریستی بودن طالبان ضرری به ما زده است؟
طالبان در فهرست تحریم سفرهاست ولی در لیست گروههای تروریستی هیچ نهاد و سازمانی قرار ندارد. حتی در لیست شورای امنیت ملی ما نیز طالبان به عنوان گروه تروریستی نیست.
هند رئیس کمیته تحریم طالبان است و این کمیته وظیفه هماهنگی سفرهای طالبان را برعهده دارد. طالبان در سفر به تهران از ظریف خواستند تهران کمک کند که این گروه از تحریم خارج شوند. البته طالبان از تحریم خارج نشدند و هر جا که بخواهند میآیند و میروند.
نوع رابطه ما با طالبان
ایران به هیچ عنوان طالبان را به عنوان قدرت مسلط قبول ندارد. آمریکا هر کاری کرد نتوانست طالبان را حذف کند. آخر سر مجبور شد با طالبان وارد مذاکره شود. ما 900 کیلومتر با افغانستان مرز داریم که 600 کیلومتر آن در دست طالبان است.
دائماً رسانهها فشار وارد میکنند که بازارچههای مرزی باید باز شود در حالی که مرز افغانستان دست طالبان است و این موضوع امکانپذیر نیست.
سرکنسول ایران در قندهار قرار است رئیس اداره کنسولی افغانستان در وزارت امور خارجه شود. ما مدتی پیش به افغانستان رفتیم. درباره اوضاع قندهار باید گفت این شهر هم دست طالبان هست و هم نیست. اگر بزرگان قوم پشتو یا بزرگان قندهار تصمیم بگیرند که طالبان ریاست آنجا را برعهده بگیرد و کنترل آنجا به دست طالبان بیفتد، این اتفاق میافتد و در غیر اینصورت طالبان زمامدار آنجا نخواهد بود و هیچ دلیل و پشتوانه منطقی هم برایش وجود ندارد.
باید بدانیم طالبان خواهان جنگ نیست. ما با واقعیت صحنه افغانستان مواجهایم. واقعیت را میبینیم و به این نتیجه رسیدهایم. وقتی کامیون ما میرود باید به طالبان باج دهد، این واقعیت افغانستان است.
طالبان همان طالبان دهه 90 مدارس پاکستان و با همان خوانش هستند ولی پیچیدهتر. معتقدند در رأس دولت بودند که آمریکا آمد و آنها را سرنگون کرد. حالا آمدهاند آمریکا را شکست دهند و به اول خودشان بازگردند. آنها معتقدند حکومت مال آنها بود، حالا این وسط چه کسی ناراحت است؟
آنها به همسایگان اطمینان میدهند آسیبی از منبع افغانستان به آنها وارد نشود. آنها در سفر به تهران به شمخانی و ظریف گفتند آسیبی از جانب افغانستان و طالبان به ایران وارد نخواهد شد.
کلی ازبک، هزاره و ... در مزار شریف کشته شدند. بالاخره ایرانیها هم در منطقه جنگی بودند که شهید شدند. مگر برای سفارت آمریکا و پاکستان و کنسولگری قطر چنین اتفاقات تروریستی رخ نداد و نیروهایشان کشته نشدند؟
ما شهدایمان را فراموش نمیکنیم و تا قیامت وظیفه داریم موضوع را پیگیری کنیم ولی این به معنی توقف سیاستهای ایران نیست.
آنها وقتی به قدرت میرسند باید روابط خود را با طالبان تنظیم کنیم. باید ببینیم شرایط را چگونه با افغانستان تنظیم کنیم که ضرر کمتری ببینیم. افغانستان دومین مقصد صادرات ایران بعد از عراق است و ما باید به صادرات هم فکر کنیم و بر مبنای آن سیاستهای خود را طرحریزی کنیم.
طبق قرارداد 1335 اگر حادثهای در نواحی مرزی ایران و افغانستان (اشاره به حادثه هیرمند) رخ دهد، مرزبان ایرانی باید به طرف حادثه دیده پرچم نشان دهد. در این حادثه نیز مرزبان ایرانی پرچم نشان داد ولی آن طرف کسی که باید میآمد، دولت افغانستان نبود بلکه نیروهای طالبان بودند.
ما به دولت افغانستان گفتیم چرا مراقب مرزهایتان نیستید؟ حنیف اتمر که به تهران سفر کرده بود به ما گفت مرزهای آنجا در دست ما نیست. ما پیشنهاد کردیم طالبان و دولت افغانستان در نوار مرزی آتشبس بدهند تا نیروهای دولتی بروند و در مرز مستقر شوند. این یک ایده بود و دولت افغانستان موافقت کرد.
یک ماه پیش محب به ایران سفر کرد. خواسته او این بود که بررسی کردند که اگر طالبان در استانهای همجوار ایران و همنوار مرزی ایران اعلام آتشبس کند ما هم نیروهایمان را مستقر میکنیم. حتی گفتند که به روند دوحه اعتماد ندارند و ...
ما پیامهایی از طریق سفیرمان آقای دهقانی دادیم تا اینکه سفر اسلامآباد و تهران پیش آمد. ما یک پیوست مطبوعاتی داشتیم که باید در مسیر میرفت ولی دوستانی که بیشترین ارتباط پشتیبانی را داشتند، کنفرانس مطبوعاتی را رقم زدند. بنابراین بسته رسانهای ما تابعی از تواناییهای رسانهای آنها شد.
طالبان که به تهران سفر کرد، چند پیام مطرح شد. ما یک راهبرد بزرگ در کشور داریم و اختلافی میان وزارت خارجه و دیگر نهادها نیست. موضوع کلان و راهبرد ما این است که طالبان به قدرت مسلط افغانستان از نظر نظامی نرسد. همه میدانیم راهبرد چیست و باید با طالبان ارتباط داشته باشیم تا حرفهایشان را بشنویم. سری قبل که به قدرت رسیده بودند وقتی بینظیر بوتو به تهران آمد، سر میز شام هاشمی رفسنجانی بود. بوتو گفت طالبان مستقر شد، خودتان را اذیت نکنید. بیایید ما میانجی شما و طالبان شویم و مسائل را حل کنیم و ما هم هر چه بخواهید انجام میدهیم.
هاشمی رفسنجانی گفت اینها دو، سه روز هستند و بعد میروند و شما میآیید تا ما میانجی شما شویم. این سالها گذشت حالا این دفعه نمیخواهیم کسی سر میز شام بیاید و به ما پیام بدهد.
راهبرد دیگر ما این است که کسی نیاید بخواهد برای ما میانجیگری کند. ما موضوعات مختلفی در منطقه داریم. هند، روسیه، حقوق شیعیان و اقوام فارس، مرزها و ... بنابراین باید مستقیم با طالبان که آمریکا به آن مشروعیت داده، به عنوان کار سیاسی همکاری کنیم و حرفاش را از خودش بشنویم.
طالبان علاقهمند است از زیر فشار پاکستان خارج شود. البته این نکته هم وجود دارد که قبل از ما، روسها وارد مذاکره با طالبان شدند و روسها در تهران با ملا برادر صحبت کردند. روسها زرنگ هستند. هیئت درجه دوم خود را به مسکو فرستادند ولی هیئت اصلی خود را در تهران مستقر کردند تا با طالبان حرف بزنند. اگر حواسمان نباشد، روس و پاکستان و چین گوی سبقت را میربایند.
درباره توئیت شمخانی در جایگاهی نیستم که بخواهم از توئیتاش دفاع کنم یا نکنم. یکی از کارهایی که میشود کرد که طالبان زیاد به جایگاه خود مغرور نشود و بالا نرود، ایجاد سوءتفاهم میان طالبان و آمریکاست. شاید از این منظر بتوان توئیت شمخانی را ارزیابی کرد.
استنکزی گفته بود ما ستاد عملیات مشترک با آمریکا داریم و مبادلات اطلاعاتی میکنیم. فضای گفتمانی در ذهن شمخانی را باز کنید و به موارد اختلافی توجه نداشته باشید.
طالبان آمد و در گفتمانها با شمخانی و ظریف حرفهایی مطرح شد ولی در نهایت طالبان از کنار پیشنهاد ما رد شد. این بار که هیئت طالبان به تهران سفر کرد، ملا برادر خیلی سرحال بود. قبلاً که به تهران آمده بود ما گفتیم او رو به موت است و حال خیلی خوبی نداشت.
خلاصه ملا برادر به شکل دیپلماتیک از کنار پیشنهاد ما رد شد و تنها گفت اطمینان میدهیم خطر و آسیبی به مرزهای شما وارد نشود.
پیام شمخانی (توئیت را بگذارید کنار) به طالبان این بود: ما هیچ گروهی را که بخواهد با زور و جنگ به قدرت برسد به رسمیت نخواهیم شناخت.
طالبان نامهای به ظریف داد و خواست کمک کنیم 8 هزار زندانی طالبان از زندانهای افغانستان آزاد شوند. منِ دیپلمات این نامه و کاری که انجام شد را مهم میدانم که طالبان نامه میدهد و از ما درخواستی دارد. این موضوع مهم است.
ملا برادر گفت ما دولت همهشمولی تشکیل میدهیم که همه اقوام حضور داشته باشند. ظریف نیز در دیدار با هیئت طالبان گفت ما از دولت همهشمول که همه اقوام در آن حضور داشته باشند حمایت میکنیم و حرف هیئت طالبان و ظریف بر این نکته متمرکز بود.
ظریف گفت ما از دولت همهشمول با حضور همه قومیتها و گروهها حمایت میکنیم اما دولت همهشمول در خلأ شکل نمیگیرد.
نکتهای که وجود دارد این است که مترجم خلأ را نفهمید که در ادامه، ظریف توضیح داد نمیشود دولت همهشمول در خلأ تشکیل شود. باید در فرآیند گذر از ساختار نهادها و با در نظر داشتن قانون اساسی موضوع جلو برود و در نهایت تبدیل به فرآیند قانونی شود. دولت همهشمول اسلامی نه در صحبت ظریف بود و نه در صحبت ملا برادر.
ما طالبان را جنبش و نهضت میدانیم ولی به عنوان امارت اسلامی قبول نداریم. ما به خواست دولت افغانستان طالبان را دعوت کردیم. یکشنبه یا دوشنبه آمدند. روز قبل از آمدن هیئت به سفیر افغانستان گفتم اینها دارند میآیند. به من گفت اطلاع دارم. آنها قرار بود بعد از سفر به پاکستان به تهران سفر کنند.
سفیر به من گفت چیزهایی که ایران میخواهد و میگوید، خواسته ماست ولی ما یک مشکل داریم و آن این است که جامعه افغانستان، توئیت شمخانی و برگزاری کنفرانسهای مطبوعاتی با طالبان و ... را میبیند؛ من جواب این موارد و حاشیهها را چه بدهم؟
طاهریان (یکی از مسئولان وزارت خارجه) دوشنبه رفت کابل. دیروز با اشرف غنی و محب دیدار داشت. هر دو تشکر کردند و از اطلاعاتی که دادیم و گزارشی که مطرح شد، سپاسگزاری کردند. اشرف غنی گفت قدرت ما در این حد است. من با بایدن نامهنگاری کردم و با رابرت مالی صحبت کردیم و ما به فضای آینده خوشبین هستیم. ایران با میانجیگری توانست ساختارها را حفظ کند. با چین صحبت کردیم. مرکل به اشرف غنی زنگ زد و گفت چارهای ندارند، جز اینکه از افغانستان حمایت کنند.
اشرف غنی گفت خط اصلی ما پیوند آسیای مرکزی به افغانستان و به چابهار است. نجات ما در پیوند همهجانبه با ایران است. سیاست ایران در افغانستان عاقلانه است و میخواهد کمتر حرف بزند و بیشتر عمل کند. افغانستان همسایه ماست. آمریکا میآید و میرود. ما مسئله آب در بحث سد کمال خان داریم که مربوط به سال 1345 است. ما 6 سال بعد از آن سال، معاهده هیرمند را داریم که حقابهها مشخص است. حال برخی میگویند وزارت خارجه برود که چرا سد کمال خان را ساختهایم؟
ما به این جمعبندی رسیدیم که نجات مردم و سرزمین و محیط زیست و مرزهایمان در همبستگی میان ایران و افغانستان است. دشمنان ما زیاد هستند و باید آن را مدیریت کرد و نقش داشته باشیم. ایران تنها کشوری است که در منطقه با تمام جهات، با تمام طرفهای افغانی قادر به صحبت است. این ظرفیت بسیار بالایی است که مدیون دوستانمان در سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، وزارت امور خارجه و ... که این سرمایه برای ما فراهم شده است.
تلاش این است که افغانستانی داشته باشیم که افراطگرایی قومی و مذهبی در آن وجود نداشته باشد.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
مهاجر ... سیاست های اقتصادی وزارت امور خارجه
به دلیل محدودیت بودجه تنها سه رایزن بازرگانی داریم و برای چهار کشور دیگر قرار است بنا به پیشنهادات افرادی را معرفی کنیم. مشکلات بودجهای باعث شده است افراد به عنوان رایزن بازرگانی اعزام نشوند و کارشناسان اقتصادی معمولاً کار رایزنی را انجام میدهند و مراودات اقتصادی را مانیتور میکنند.
وزارت امور خارجه تلاش میکند در FATF مشارکت کند در حالی که وظیفه وزارت امور خارجه نیست.
ما تمام سفارتخانهها در سراسر دنیا را درباره وضعیت آن کشور در FATF بررسی و اطلاعات لازم را منتقل میکنیم. آنها مشورت میدهند که اگر عضو نباشیم چه میشود و بهشدت معتقدیم که باید عضو FATF شویم. تنها کشوری مثل کنگو است که عضو FATF نیست و اگر عضو نشدهایم باعث مشکلاتی شده است.
روسیه و چین چند ماهی است که اعلام کردهاند در حسابهای خود با ایران دچار مشکل شدهاند و روسها بارها علنی و غیرعلنی به ما گفتهاند اگر عضو FATF نشویم در حسابهایمان مشکل به وجود خواهد آمد. روسها نامه کتبی نوشتهاند که حتماً باید عضو FATF شویم و اگر نشویم مشکل پیدا خواهیم کرد.
ما بعد از برجام از لیست خاکستری خارج شدیم و در زمان ریاست چین بود که به لیست سیاه برگشتیم. غربیها با سفرا و مقامهایمان صحبت میکنند و حسابهای ایرانیها و اتباع ما در کشورهای دیگر مونیتور میشود و در حسابهای خود با مشکل مواجه میشوند.
به نظر میآید در مجمع تشخیص نظام مخالفتهایی وجود دارد. ما دیدگاه خود را در زمینه تجارت بینالملل به مجمع ارائه میکنیم. سعی کردهایم به مراودات خارجی استانها اهتمام ویژه داشته باشیم و اگر استان مرزی باشد از آنجا دیدن میکنیم و با تجار ملاقات خواهیم کرد.
وی به وزارت امور خارجه پیشنهاد کرد باید مدیریت واحد مرزی وجود داشته باشد. میان گمرک، پایانههای وزارت راه و شهرسازی و استانداریها. از جمله مشکلات ما این بود که به عنوان نمونه هند به 150 تن پیاز نیاز داشت که به مراجع ذیصلاح منتقل شد.
یکی از بخشهای زیرمجموعه وزارت امور خارجه اداره اطلاعات خارجی است که وبسایت آن در حال راهاندازی است. 5 هزار گزارش از کشورهای مختلف در حوزه سیاست در این وبسایت بارگذاری شده است.
ما معتقدیم باید بر روی برندسازی و حتی انگلیسی صحبت کردن شرکتهای اقتصادی کار کرد. ضعفهایی در زمینه ارتباط شرکتها وجود دارد. به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساختار ایران و فشارهای بینالمللی، متأسفانه گرایش وزارت امور خارجه سیاسی-امنیتی شده و تلاش میکنیم اقتصادی شود.
در زمان شیوع کرونا، نمایندگیهای ما اطلاعاتشان را به تهران منتقل کردند. بر اساس خواست وزارت بهداشت به دنبال انتقال واکسن کرونا هستیم. سفارت ما در چین، روسیه، هند و کوبا فعال شدهاند تا واکسنها و اطلاعات مربوط به آنها را به تهران منتقل کنند.
واکسن کرونا از سوی چین 250 دوز به کشورمان اهدا شد. از وزارت بهداشت خواستیم اسم شرکت چینی برده نشود زیرا مواد خامش از آمریکا وارد میشود. منظور شرکت سینوفارم است. چینیها از ما خواستند اسم شرکت سینوفارم را نبریم.
از روسیه و کوبا پیشنهادهایی داشتهایم و واکسن کوبا 300 دوز وارد کشور شد. طبق مذاکرات وزارت امور خارجه و با تأیید وزارت بهداشت، کوباییها قبول کردند واکسن به تهران منتقل شود.
واکسن چینی به ایران اهدا شده و در پاسخ به همکاریهای بشردوستانه ایران در آغاز شیوع کرونا بود.
چینیها میلیونها ماسک، تجهیزات پزشکی و ... به ما اهدا کردند و این اقدام نسبت به دیگر کشورها بیبدیل بود که در مراحل بعد قرار است 4 میلیون و 200 میلیون دیگر وارد کشور شود.
نکته مهم در زمینه واکسن کرونا و تولید مشترک با کوبا این است که کوباییها به ما اجازه دادند که تولید مشترک به نام ایران ثبت شود.
سعی کردهایم اطلس روابط خارجی ایران را ترسیم و روابط خود را با طرفهای خارجی تقویت کنیم. روابط ما با همسایگان بسیار قابل توجه است. صادرات ما شرایط خاصی دارد. البته چین حدود 26 درصد از صادرات و واردات ما را به خود اختصاص داده است.
ما همچنین توجه ویژهای به منطقه قفقاز داریم. قرار است به زودی رئیس اتاق بازرگانی ارمنستان به تهران سفر و با مقامهای کشورمان ملاقات کند.
نکته مهم درباره چین و روابط ما با این کشور این است که چین تنها کشور دنیاست که نفت ما را میخرد. وقتی تحریم بودیم، چینیها اجازه پهلو گرفتن کشتیهایمان را در بنادرشان دادند.
موضوع بعدی اینکه وزارت امور خارجه به بحث تعرفههای ترجیحی و آزاد بها میدهد. ترکیه 17 سند موافقنامه آزاد دارد ولی ما هیچی نداریم. تنها مورد با سوریه است که وضعیت خوبی نیز ندارد.
طبق پیشنهادهای انجام شده، وزارت امور خارجه مذاکراتی را با اوراسیا آغاز کرده و باعث شد سند تعرفههای ترجیحی را امضا کنیم. باید رسانهها تفکر رفتن به سمت تعرفههای ترجیحی و آزاد را مطرح کنند.
در زمینه پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی، پول بلوکه شده ایران 7 میلیارد دلار است. بایدن به صورت کتبی اعلام کرد که اسنپ بک و مکانیسم ماشه و فشار حداکثری برداشته شد ولی در کاهش تحریمها هیچ قدم مؤثری برداشته نشده است.
وزارت امور خارجه دنبال رشد درخت و ثمره دادن است و نباید برخی اقدامات مرحلهای کشورهای دیگر رسانهای شود و کره جنوبی تحت فشار افکار عمومی قرار بگیرد.
ترجیح ما این است که پولهای بلوکه شده به کانال سوئیس نرود.
در مورد عراق مذاکراتی انجام شد و میخواهند معافیت تحریمهای خود را از سوی آمریکا تمدید کنند. بایدن میخواهد تحریمها را کاهش دهد یا بردارد ولی به دنبال بدهبستان است.
چین کشور مهم و نوظهوری است. چینیها بیشترین مراوده را با آمریکا دارند و اینها اوراق قرضه فراوانی با واشنگتن دارند و نمیخواهند روابطشان را با آمریکا برهم زنند. بنابراین دوزهای بعدی واکسن به وسیله ایران خریداری خواهد شد. امارات و برخی کشورها، واکسن نوع دوم چین را زدند و واکسن درجه یک چینی به ایران وارد شد.
در مسئله واکسن وزارت امور خارجه ورود مستقیم ندارد ولی بعد از تأیید وزارت بهداشت به دنبال انتقال واکسن هستیم.
کره با چین فرق دارد. پولهای کمی در چین بلوکه شده است. پولی که در چین است را نمیتوان عنوان بلوکه شده اطلاق کرد.
یک مبلغ کمی هم از پولهای ما در ژاپن بلوکه شده است. کره، ژاپن و چین بوی شل شدن تحریمها را حس کردهاند و به نظر میآید گشایشهایی به وجود آمده است.
اگر مصوبه مجلس در زمینه کاهش تعهدها را نداشتیم ؟؟؟ (جمله ناتمام ماند)
خدا را شکر با گروهی به توافقاتی دست یافتیم که البته با مشکلاتی مواجه است. اگر از پروتکل الحاقی خارج میشدیم، روسیه و چین به ما گفته بودند که با مشکل مواجه میشویم. قیمت دلار ممکن بود با جهش فراوانی مواجه شود.
سفیر ژاپن قرار است درباره پولهای بلوکه شده با ما صحبت کند.
در عمان بهترین رابطه را داریم و همکاریهای خوبی با ما دارند و اگر پولهای ما به عمان منتقل شود، بهتر از هر جای دیگر دنیاست.
در افغانستان، عراق و ترکیه رایزن اقتصادی داریم.
وزارت بهداشت با ورود واکسن هندی موافق است و هندیها حاضر شدند 50 میلیارد دلار در این زمینه اعتبار اختصاص دهند.
در حال حاضر ژاپنیها از ما نفت نمیخرند.
درباره وضعیت تبدیل دلار باید گفت در عراق اگر ارز بخواهد به هر ارزی تبدیل شود باید به دلار تبدیل شود. در کره هم همین وضعیت است. منتهی وون کره باید تبدیل به دلار میشد و به ایران بازمیگشت.
با عراق توافق کردیم کالاهای اساسی بخریم. عراق یک ماه و نیم مجوز از آمریکا داشت و امکان دارد این مدت به 6 ماه افزایش یابد. تبادل کالاهای اساسی میان ایران و عراق توافق شده است.
باید بپذیریم که امکانات داخل کشور برای تولید واکسن داخلی مناسب نیست. سفیران برخی کشورها مخصوصاً سفیر ارمنستان به ما اعلام کردهاند که حاضرند واکسن ایرانی بخرند. وزارت بهداشت هر زمان تأیید به ما بدهد، ما آمادهایم که واکسن ایرانی را به دیگر کشورها صادر کنیم.
انتهای پیام/