حضرت فاطمه(س) چراغ هدایت برای زن ایرانی است/ ولایت فاطمه(س) با طلیعه انقلاب تجلی یافت
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، نور ولایت ملکوتی حضرت فاطمه (س) در کل هستی حضور داشته، دارد و خواهد داشت. اما ظهور فیوضات ایشان در ارض، نیازمند لیاقت از طرف اهل زمین است. با طلیعه انقلاب ایران و ظهور مردان و زنانی که آرمانشان به نام حضرت فاطمه زهرا (س) پیوند خورده بود، مقام ولایت ایشان تجلی بیشتری پیدا کرد. مردانی که به جبهههای نبرد میشتافتند، از همان گامهای اول، از خانههایشان حضور و ظهور انوار فیوضات حضرت را در بدرقههای همسران و مادران شیفته حضرت زهرا (س) حس میکردند.
پیشانی شریف این شیرمردان که با سربند «یا زهرا» زینت یافته بود از همان ابتدا به استقبال طوفان ابتلا و شهادت میرفت و مادران و همسران شیرزنشان در تمام این دوران فراق، روضهخوان حسین زهرای اطهر میشدند. اینها مادران، پسران و همسرانی بودند که در دنیای خاک و وطن متوقف نشده بودند و با عنایات دختر پیامبر (ص) و ذریه ایشان به آسمان معرفت الهی عروج کرده بودند. به این جهت این زنان مانند پسران و همسرانشان از ایثار مال، جان، فرزند و خانمان دریغ نکردند.
این زنان در جانفشانیهای پشت جبهه از تاریخ جهانی در عصر خود، نردبانی شگفتانگیز ساختند برای عروج به سمت ملکوتی که چادر سبز مادر سادات آن را احاطه کرده بود و خوابها و بیداریهایشان را سرشار از عطر شهود و یقین میکرد. پس به آنچنان خرد عاشورایی دست یافتند که به تبعیت از زینب کبری (س) به جهان اعلام کردند که در شهادت مردانشان «جز زیبایی نیافتند».
اینان در دوران جنگ و بعد از جنگ در قرنی دیگر و در زمینی دیگر، تجربه مادر سادات را در بیمهری دیدن از یاران پیشین پیامبر (ص) و تجربه تاخت و تاز ثروت و قدرت را بر پهلوهایشان دوباره زیستهاند و اینگونه مانند مادر امّتشان در طوفان ناسپاسیها تاکنون بر یگانگی خداوند شهادت داده و استقامت کردهاند.
در کلام غربیهای هدایتیافتهای مانند هانری کربن، حضرت فاطمه زهرا (س) سوفیای جامعه اسلامی هستند. یعنی ایشان روح خرد، مادر امت و هدایتگر آنان در زمانهای مختلف هستند. ولایت ایشان در دورانهای مختلف دستگیر امت بوده است، اما این دستگیری در دوران انقلابی که به نام اسلام و به نام پیامبر نور و رحمت و خاندان ایشان بود، زمینه ظهور و بروز بیشتری پیدا کرد. در قالب عطرآگین و نورانی نام مبارک ایشان چراغهای هدایتی برای زن ایرانی دوباره روشن شد تا از تاریکی شهوت، خودنمایی و بدننمایی در پیش نامحرمان به فضای مطهر و مقدس عشق الهی وارد شود.
زن ایرانی رفت تا گامهایش را با گامهای آسمانی حضرت فاطمه زهرا (س) و ذریه ایشان هماهنگ کند و از پس آنان برود. چراغدانهای الهی روشن شده بود و زن ایرانی عفیفانه و شجاعانه در جنگ علیاکبرها و علیاصغرها میرفت. سر به سجده میگذاشت و از عرش خداوند برای علی و یارانش نصرت و پیروزی میطلبید. در مزرعه، در کارگاه و خانه بدون سایه سرش کار میکرد، عرق میریخت، پشت جبهه را یاری میداد و از بیگانه کمک نمیطلبید. دخترانش در دانشگاهها کنار سجاده، درس میخواندند و عفیفانه و محجوبانه متخصصان توانایی میشدند.
اما اینها مثل همیشه تاریخ به حاکمان تاریکی، شهوت، قدرت و ثروت گران آمد. تاب دیدن و شنیدن نداشتند. پس سواران تاریکی و مجازی، فکرها را در امواج ماهوارهها و تبلیغات زهرآگین نشانه گرفتند. تخم تردید پاشیدند و زنی را که در چادر حضرت فاطمه زهرا (س) جانفشانی و جهاد در راه ملکوت الهی میکرد، زن بیحرمت و توسریخورده معرفی کردند که از زندگی هیچ بهرهای ندارد و مرد او جز شهوترانی، زورگویی و تحقیر، کار دیگری ندارد. او را زنی معرفی کردند که تحقیر شده، به فلاکت کشیده شده و از هر بروز و ظهور اجتماعی و هر هویتی در این حجب و حجاب محروم شده است. سواران مکتب تاریکی در امواج مجازی، باطل را حق نمایاندند و زنی را که الگویش خوانندهها و هنرپیشههای وسوسهگر و کمسواد شوهای تلویزیونی بود، مظهر آزادگی معرفی کردند.
اما آب را باید از سرچشمه نوشید. در چشمهسار اسلام که با زمزم پیوند خورده است، هر سال میلیونها زن و مرد در سعی صفا و مروه، پا جا پای یک زن به نام هاجر میگذارند. اما این چشمه به طور خاص برای پیامبر، نام آن کوثر است که در وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا (س) تجلی مییابد. او که بعد از رحلت پیامبر (ص)، جبرئیل امین بر او نازل میشود دارای مقام ولایت است که با پیامبری پهلو میزند.
نام ایشان کلیدی است که قفل عرض حاجتها به ذریه مبارکشان را میگشاید و مسیرهای بسته را باز میکند. حضور ایشان در صحنههای نبرد نه یک اعتقاد خیالی و تلقینی بلکه یک حضور واقعی بود که شهدایی نظیر ابراهیم هادی، برونسی، سلیمانی و علمدار، آن را به عین شاهد بودند و غیرممکنهای نظامی را ممکن کردند.
حضرت زهرای اطهر به این مردان مسلمان که کاری جز حرمت نهادن به حریم او نداشتند و خود را در برابر او حقیر و محتاج میدیدند، از او شفاعت میخواستند و بهوسیله او به خداوند متعال تقرب میجستند، برکت نهاد و در وجود این مردان مسلم و همینطور مادران و همسرانشان زمین را به ملکوت آسمان پیوند داد. این زنان، پا جای پای زینب (س) گذاشتند تا پیام شهادت حسینهایشان را در شام تاریک زمین و زمان زنده نگاه دارند.
اما در الگوی کلیشهای ظلمتپراکنان غرب نفسانی، زنی مانند زینب (س)، ذریه حضرت فاطمه زهرا (س)، دیده نمیشود که میلیونها مرد مسلمان در جهان هر سال با حرمت و احترام تمام در مراسم آیینی خود از او یاد میکنند و برایش اشک میریزند. در این الگوی تاریک و کور که فقط مردسالاری زورمدار و بیحرمت نقش میبندد، امکان دیدن خیل مردان روحانی و عالیمقام که با خضوع و احترام مثالزدنی به گدایی بارگاه حضرت معصومه (س) و حضرت زینب (س) میروند و آرزو دارند که بعد از مرگ در پای بارگاه ایشان دفن شوند، نیست.
دهان تاریکی و دهان استعمار یعنی دهان بی بی سی و دهان زن قرمزپوش و نیمه عریانش که در معرض نگاه انبوه بیگانگان است و شخصیت را به شیوه خودش تفسیر میکند، میخواهد نور خدا را خاموش کند تا زن حریم گرفته در حجاب ملکوت، سوفیای خودش و روح خرد خویش یعنی حضرت فاطمه زهرا و ذریهاش را فراموش کند. میخواهد به او تلقین کند که آزاد نیست و شخصیت و هویت ندارد. این دهان ظلم و ظلمت، تاب دیدن حجاب و حرمت زنان مسلمانی را ندارد که در بالاترین سطوح تخصص و مدیریت در طی این سالها از برکت الگو گرفتن از حضرت فاطمه زهرا (س) ظهور کردند.
برای او یعنی زن قرمزپوش، نفرتآور است که مادر باشی، در حریم حجاب، نورانی باشی و چندان هم در قید و بند نمود یافتن و نامآوری در چشم بیگانگان نباشی. زن قرمزپوش بی بی سی طاقت ندارد که عظمت مادر و همسری را که با افتخار از شهادت مردش و سایه سرش سخن میگوید، ببیند. او همه جا دنبال شکار مار، عقرب، سیاهی، تباهی، اشتباه و انحراف است تا ظهور یک نور عظیم را در بستر انقلاب اسلامی ایران که نور حضرت فاطمه زهرای اطهر در وجود مردان و زنان است، نادیده بگیرد، شبهه بیفکند و امتی را ناامید کند. غافل از اینکه نور خدا با دهانهای اینها خاموش نشده و نخواهد شد، هرچند عدهای خام خدعه اینان شوند و در مورد حق، خیال باطل کنند.
* روحیه نظیریپور، عضو هیئت علمی رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
انتهای پیام/4118/
انتهای پیام/