محدودیتهای تازه کرونا را به دام میاندازد؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، تلخترین و سیاهترین روزها را به چشم خود دیدهایم و کرونا همچنان قوی تر از قبل یکهتازی میکند و روزانه نزدیک به 500 خانواده را به عزای عزیز ی مینشاند، شاید محدودیت های دوهفتهای که از امروز آغازشده، چاره ساز باشد، البته این محدودیت ها، اسمش تعطیلی است و رسمش همان قیدوبندهای پیشین است اما مردم زودتر از این حرفها، باروبندیل بسته اند و به دل جادهها زده اند، چون بر اساس اعلام فرماندهی راهور، این محدودیت در روز چهارشنبه لغو شد و قرار است از امروز اجرایی شود و اینچنین است که به قول مسعود مردانی، «مردم برای رفتن به جادههای شمال حماسه آفریدند و قصد دارند بااحساس رویینتن بودن، هرچه قانون و محدودیت است را دور بزنند و به رفتوآمدهای خانوادگی برسند.
پیشتر هم در حراج فصلی شرکت میکردند و گشتوگذارشان به راه بود. همه اینها دولت را ناچار به اعمال تعطیلی کرده است تا شاید جلو این روند افزایشی گرفتهشده و از فشاری که بر کادر درمان است اندکی کاسته شود، اما کدام تعطیلی؟ همانکه فرمانده ستاد ملی مقابله با کرونا در تهران، تقسیم گروه مشاغل یک به ۱۵ رسته و تنوع بالا با اصل تعطیلی کامل در تناقض دانسته است؟
طرح جامع محدودیتهای کرونایی در غالب یک تعطیلی دوهفتهای است. البته تعطیلیای که از آن صحبت میشود به معنای قرنطینه کامل نبوده و شامل تبصرههایی نیز هست. اگر به فهرست بلندبالای مشاغل گروه یک در شهرهای قرمز نگاه کنید، متوجه میشوید که تقریباهمه مشاغل بازند.
از مراکز صنعتی و معدنی، کشاورزی، شیلات تا پالایشگاهها و جایگاههای عرضه سوخت، عطاری و داروهای سنتی، رسانههای مکتوب و آنلاین، مراکز نگهداری و خدماتی سالمندان، معلولان، جانبازان، مراکز توانبخشی و مراقبتی، آسایشگاهها، تعمیرگاههای انواع خودرو، لوازمخانگی، الکتریکی و الکترونیکی، فروشگاههای انواع قطعات و لوازمیدکی، فروشگاههای انواع مصالح ساختمانی و آهنآلات، کارگاههای صنعتی مثل جوشکاری و تراشکاری، چاپخانهها، خشکشوییها و آرامستانها.... بهعنوانمثال در شهرهایی با سطح قرمز، ادارات دولتی با یکسوم کارمندان خود فعالیتشان را ادامه میدهند، کارخانهها نیز تعطیل نیستند و افراد شاغل در این بخش، شامل محدودیتهای حضور یکسوم یا یکدوم نمیشوند ، بانکها و بورس تعطیل نیستند، حملونقل عمومی کالا و مسافر برونشهری شامل ریلی، هوایی، جادهای و دریایی برقرار است و تنها به افراد با تست مثبت بلیت به فروش نمیرسد، رستورانها میتوانند غذای بیرون بر ارائه دهند، منع آمدوشد از ساعت 21 تا 4 صبح و آنهم تنها برای خودروهای شخصی اعمال میشود و برای فعالیت تاکسیهای اینترنتی و آژانسها منعی نخواهد بود.
ترددهای ضروری در ممنوعیت تردد از ساعت ۹ شب با هماهنگی فرمانداری ها انجام خواهد شد.این ممنوعیت شامل عابران پیاده نمی شود و مربوط به شهرهای قرمز است.
با این اوصاف شاید لفظ محدودیتهای شدید مناسبتر از تعطیلی فراگیری باشد که روی آن مانور دادهشده است. از طرفی سؤال این است که نظارت بر این محدودیتها قرار است به چه صورت باشد؟ گویا مسئولیت نظارت بر اجرای این طرح با کمیته عالی نظارت مستقر در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است.
در سطح استان ها و شهرستان ها کمیته نظارت با حضور بسیج اصناف، بازرسان اتاق اصناف، پلیس اماکن ناجا و هلال احمر تشکیل شده و به صورت میدانی بر اجرای این طرح نظارت می نمایند و علاوه بر این ها ناظرین اصلی مردم هستند که با اطلاع رسانی، مسئولین را در اجرای موفق این طرح یاری می کنند. پرسشهای دیگر این است که آیا در ساعات منع آمدوشد گشتهای شبانه گسترده خواهیم داشت؟ آیا افراد نمیتوانند با تاکسی و مترو خود را به دورهمی برسانند؟
با شرکتهای خصوصی درصورتیکه کارکنان خود را مجبور به حضور کنند چه برخوردی خواهد شد؟ البته گفته شده، دفاتر و شرکت های خصوصی حوزه آموزشی فرهنگی و اجتماعی نیز بر اساس وضعیت شهرهای زرد نارنجی و قرمز فعالیت خواهند نمود. نکته دیگر آن است که آیا جریمهها بازدارندگی کافی دارند؟... شاید برای پاسخ به این پرسش قدری زود باشد.
محدودیتهای کرونایی هوشمند هستند
به گفته علیرضا رئیسی طرح جامع محدودیتهای کرونایی هوشمند بوده و مواردی که شامل تعطیلی دوهفتهای میشوند بر اساس شیوع و بروز بیماری از حالتی به حالت دیگر تغییر خواهد کرد: مثلااگر شهری در سطح هشدار ۳ و قرمز باشد بعد از دو هفته امکان تغییر وضعیت به زرد یا سفید دارد و محدودیتها برداشته شود ولی دستورالعملها به قوت خود باقی است. در طرح محدودیتهای جامع کرونایی، سه سطح تعریفشده است که طبق آن سطح ۳؛ قرمز است، سطح ۲؛ نارنجی و سطح یک هم زرد. استانهای با سطح سفید هم وجود دارد.
اگر شهری در سطح 3 هشدار باشد بهجز مشاغل ضروری که مربوط به مایحتاج، امنیت و سلامت مردم است، بقیه مشاغل غیرضروری تعطیل خواهند بود. بهموجب این طرح تمامی مدارس و دانشگاهها در هر سه سطح قرمز، نارنجی و زرد بهصورت غیرحضوری برگزار خواهند شد.
این تعطیلی شامل تمامی فعالیتهای فرهنگی و مذهبی ازجمله نماز جماعات و جمعه نیز میشود. در موضوع محدودیتهای ترددی پلاکهای بومی حق خروج و پلاکهای غیربومی حق ورود نخواهند داشت و خودروهای متخلف 500 تا یکمیلیون تومان جریمه خواهند شد.
حیاتیترین تاریخ برای مدیریت کرونا کشور
نمکی، وزیر بهداشت شنبه 24 آبان تصمیمات اتخاذشده را یکی از حیاتیترین تاریخها برای مدیریت کرونا اعلام کرده بود: اگر مردم کوتاه بیایند بازی را میبازیم و به مرگهای 4 رقمی میرسیم. روزی گفتم مرگها سهرقمی میشود و کسی باور نکرد.
مرگ 4 رقمی یعنی به ورطهای خواهیم رسید که خلاص شدن از آن دشوار است کما اینکه زمانی هم که مرگها 3 رقمی شد با پکیجی از مشکلات روبهرو بودیم. آنطور که رحمانی فضلی وزیر کشور میگوید، در این طرح یک بسته و مجموعه با چند بخش وجود دارد که چنانچه هرکدام از این بخشها انجام نگیرد به هدف نهایی نخواهیم رسید.
غربالگری عمومی قرنطینه افرادی که تستشان مثبت میشود و امکان قرنطینه شدن در منزل را ندارند، ردیابی مستمر و رصد این افراد و بحث محدودیت و ممنوعیت سازیها از بخشهای مهم این طرح هستند. بی شک در برابر این ویروس چموش چارهای جز تعطیلی و اجرای طرحهای سختگیرانه نیست، حتی اگر به تحمیل فشار اقتصادی بر دولت و مردم بینجامد.
روزانه حداقل 350 میلیون دلار خسارت تعطیلیهاست
در بخشی از گزارش تهیهشده توسط سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی به اهمیت اجرای طرح تعطیلی اقتصاد برای ممانعت از شیوع وسیعتر این بیماری اشارهشده است:
« باوجوداینکه تعطیلی اقتصاد هزینهبر است و میتواند زمینهساز رکود شود ولی عدم تعطیلی و بیتوجهی به شیوع ویروس در دنیا هزینههای بیشتری دارد.
افزایش شیوع بیماری و از بین رفتن جان انسانها، بحرانی زیرساختی در جهان ایجاد میکند. از طرف دیگر عدم تعطیلی کشور باعث میشود تا دنیا برای دورهای طولانیتر درگیر این ویروس باشد و نتواند با حداکثر پتانسیل کار کند. همین مسئله تأثیر مخرب بزرگتری روی اقتصاد ایجاد خواهد کرد.
میثم موسایی، اقتصاددان ضمن تأکید بر این نکته که هزینههای یک قرنطینه کامل و سراسری قطعابرای اقتصاد کشور، پرهزینهتر از تعطیلی فعلی است، تأکید میکند: تعطیلی نیمبند نیز اثربخشی کم و خسارتهای اقتصادی زیادی به همراه خواهد داشت، چنانچه درآمد جی دیپی یا تولید ناخالص داخلی ( GDP ) کل کشور را 400/000 میلیارد تومان در نظر بگیریم، با دلار فعلی میلیاردها دلار درآمد کل کشور است که اگر این را بر تعداد روزهای سال تقسیم کنیم، قرنطینه سراسری به معنای تعطیلی کل کشور در روز چیزی حدود 700 تا 800 میلیون دلار خسارت به اقتصاد کشور وارد میکند.
البته اگر آن بخش جی دی پی که مربوط به آموزش است و در حال حاضر از طریق مجازی صورت میگیرد را کم کنیم این رقم حداقل 500 میلیون دلار در روز خواهد بود. تعطیلی فراگیری که اکنون مدنظر است ازآنجاییکه بیشتر در شهرهای بزرگ است تفاوتی با قرنطینه سراسری ندارد به این دلیل که 70 درصد جمعیت کشور در همین شهرهای بزرگ هستند.
درنتیجه اگر به همان نسبت بخواهیم بگوییم حداقل روزی 350 میلیون دلار خسارت به اقتصاد کشور وارد میشود که با احتساب نرخ دلار 25000 هزارتومانی چیزی حدود 5 تا 6 هزار میلیارد تومان در روز میزان خسارت طرح فعلی به کشور است.
قرنطینه سراسری هرچند پر خسارت اما ثمربخش
موسایی بابیان اصلی تحت عنوان جایگزینی بین اقتصاد و مسائل انسانی و تلفات جانی بر این باور است، قرنطینه کامل 2 هفته تا 20 روز هرچند چیزی حدود 130 هزار میلیارد تومان به کشور خسارت وارد میکرد اما در مقابل زنجیره شیوع بیماری درجایی قطع و جان انسانها حفظ میشد: تعطیلی نصف و نیمه باعث میشود کسانی که رعایت نمیکنند همان اثر را بر شیوع بیماری بگذارند. لذا فکر نمیکنم در این قسمت گشایشی حاصل شود و همان تعداد افرادی که بستری میشوند در روز بستری خواهند شد و آمار فوتیها نیز احتمالا تنها 10 درصد پایین میآید.
بهعنوانمثال شما یک رودخانه دارید و افرادی را از ورود به محدوده آن منع کردهاید تا آن را کثیف نکنند اما 5 درصد مردم آزادند. همین 5 درصد نیز برای آلوده کردن رودخانه کافی هستند.
بنابراین تا زمانی که تعطیلی نیمبند باشد، شیوع ممکن است کندتر شود اما قطع نمیشود. بهعلاوه خسارتهای اقتصادی نیز دامن افراد و کشور را میگیرد. اینجا مسئلهای وجود دارد به نام جایگزینی بین اقتصاد و مسائل انسانی و از دست دادن جان هموطنان.
ما معتقدیم جان انسانها را با هیچچیز نمیتوان مقایسه کرد. حتی اگر یک نفر را هم بتوانیم نجات بدهیم باز ارزش این را دارد که هزینه کنیم، اما اگر بخواهیم از دید هزینههای بهداشتی به قضیه نگاه کنیم چند روز هزینه تعطیلی اقتصاد برابر با کل بودجه وزارتخانههای بهداشت، آموزش عالی و آموزشوپرورش است.
این اقتصاددان معتقد است در موضوع تعطیل کردن همه کشورها به مسائل اقتصادی توجه دارند اما کشورهایی که بنیه اقتصادی قویتری دارند میتوانند به افراد کمدرآمد خود کمک بیشتری کنند، موضعی که در کشور ما به دلیل ضعف سازوکارها نمود چندان قویای نداشته و از ظرفیتها بهخوبی استفادهنشده است: بهعنوانمثال در آمریکا شاهد تلفات بالا هستیم و قرنطینه سراسری نیز اجرانشده است اما در همان تعطیلیهایی که داشتهاند تا 80 درصد درآمد کارگاه توسط دولت پرداخت میشود، یا اگر سازمانهای مردمنهاد به بحث پیشگیری و درمان کرونا کمک کنند بلافاصله به همان میزان از مالیاتشان کم میشود. متأسفانه در کشور ما وضعیت کسبه جزء و کارگرها به این دلیل که درآمد دیگری ندارند از سایر اقشار بدتر است.
بنابراین کسبه جزء که زندگی و بودونبودشان به کارشان وابسته است آسیب جدی میبینند. در چنین شرایطی و در همه کشورهای دنیا برای نجات جان و هستی انسانها ، دولتها اگر مجبور باشند به سیاستهای انبساط پولی مبادرت کنند این کار را خواهند کرد بااینکه میدانند ممکن است در آینده تورم ایجاد شود. در کشور ما مبالغی هم که پرداختشده است واقعا ناچیز بوده است. بهعنوانمثال اعلامشده، میخواهند به 40 میلیون نفر، یکمیلیون تومان بدهند.
با گوشت کیلویی 130 هزار تومان این پول به کجا میرسد؟ آنوقت قسط اینیک میلیون را هم باید بازپرداخت کنند. اگر برای این موضوع فکری نکنیم این تعطیلیها تلفات دیگری خواهد داشت و آن تلفات ناشی از معیشت نامناسب، تغذیه نامناسب، گرسنگی و فقر خواهد بود که ممکن است بسیار بیشتر از تلفات ناشی از کووید 19 باشد.
اکنون خانوادههایی داریم که برای درس بچههایشان یک تبلت نمیتوانند تهیه کنند. بچه ترک تحصیل میکند و خانواده میگوید حالا که درس نمیخوانی بیا وبرو مثلا دستفروشی کن. این یعنی بچه به خاطر فقر همدرس نخوانده و هم در معرض خطر قرارگرفته است. یا خانوادههایی که درآمدی ندارند و سرپرستشان معمولاخانمها هستند واقعا فشار طاقتفرسایی را تحمل میکنند.
به نظرم صحیحترین کار در شرایط فعلی این است که اگر دلاری به واردات مواد غذایی اختصاص میدهند این را بهصورت بستهبندی در اختیار خانوادهها بگذارند تا واسطهها نتوانند از ما به تفاوت ارز دولتی با ارز آزاد استفاده کنند و مستقیمابه خود مردم و طبقات پایین تعلق بگیرد. بهعنوانمثال دو سال گذشته 31 میلیارد دلار برای واردات کالای موردنیاز به بخش خصوصی اختصاص داده شد که کالایی وارد نشد و اگر هم شد با ارز 20 و 25 تومان به مردم فروخته شد.
ما باید کاری کنیم که افراد در تله فقر نیفتند. دولت باید به این فکر کند که اگر یک نفر امروز زیر بار هزینههای زندگی از طبقه متوسط به طبقه فقیر افتاد، بعدها باید برای خروج از این فقر چندین برابر هزینه بکند و شکستن این دور باطل، بسیار سختتر از شکستن زنجیره کووید 19 است بنابراین موضوع تعطیلیها باید همهجانبه دیده شود.
تعطیلی در کنار نبود اقدامات دیگر بیتأثیر است
وزیر بهداشت میگوید: محوریت این طرح بر مبنای بیماریابی زودرس، قرنطینه بیماران شناساییشده، حمایت از بیماران در طول زمان قرنطینه، شناسایی صحیح مواردی که با فرد مبتلا در ارتباط بودهاند و کشف خوشههای گرفتار است.
این یعنی اگر اقدامات ما همراستا با تعطیلی دوهفتهای صورت نگیرد، نباید انتظار معجزه داشت. متخصصان عفونی و اپیدمیولوژیستها سراسر کشور نیز بر این باورند که محدودیتهای نیمبند موجهای بعدی کرونا را تنها برای مدتی به تأخیر میاندازد و بهتنهایی حریف قدری برای مبارزه با این بیماری نیست.
مسعود یونسیان استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران در مورد طرح تعطیلی دوهفتهای تهران و شهرهایی با وضعیت قرمز را مهم دانسته اما تأکید میکند، تعطیلی بهتنهایی کافی نبوده و باید اقدامات دیگری نیز همزمان با آن صورت بگیرد، انتقال آلودگیها تنها در محیطهای کاری و مراکز خرید رخ نمیدهد. تصور نمیکنم این تعطیلیها از تماسهای دورهمی چیزی کم کند و حتی ممکن است در مواردی اثر معکوس نیز بر این نشستها داشته باشد. به نظر میرسد مردم هنوز به آن درجه از ادراک خطر نرسیدهاند که در منزل بنشینند و به دیدارهای خانوادگی نروند.
نکتهای که بسیار حائز اهمیت بوده، این است که در کنار این تعطیلی باید اولا ظرفیت تستهای تشخیصیمان را بالا ببریم و ثانیا برای افرادی که تستشان مثبت میشود اما شدت آن به حدی نیست که نیاز به بستری داشته باشند نقاهتگاههایی در نظر بگیریم و بدین ترتیب آنها را از سایر افراد جامعه جدا کنیم. موضوع بیماریابی نیز بسیار مهم است، اما بیماریابی در کنار قرنطینه و جداسازی لازم و ملزوم یکدیگرند. کاری که ما تاکنون انجام دادهایم، این بوده است که بیماران شناساییشده بدون نیاز به بستری را تقریبا رها کردهایم.
به نظرم مجموع اینها در کنار همبستهای است که در مدت دو هفته اثرش را در تعداد بیماران جدید و در مدت یک ماه بر مرگومیر میتوانیم ببینیم. یونسیان منع آمدوشد شبانهای که در طرح تعطیلی فراگیر دیدهشده را چندان توجیهپذیر ندانسته و میگوید: «هنوز توجیه نشدهام که اصولاتعطیلی شبانگاهی چه کمکی میکند، آن تعطیلی شبانهای که در کشورهای غربی مدنظر بوده به این دلیل است که آنها اصطلاحایک زندگی شبانهای داخل بارها، کلوپهای شبانه دارند.
در آن مکانها ممکن است، افراد چیزهایی مصرف کنند و سطح هوشیاريشان کاهش یابد و طبیعی است فردی که هوشیار نیست نمیتواند رفتارهای پیشگیرانه داشته باشد و فاصله اجتماعی را رعایت کند. بنابراین موضوعیت منع آمدوشد 9 شب تا 4 صبح را متوجه نمیشوم، اینها اگر مبتنی بر شواهد علمی نباشد، نهتنها تأثیری ندارد، بلکه حتی میتواند نتیجه معکوس نیز داشته باشد. کما اینکه در مورد تعطیلی 6 بعد ازظهر به بعد نیز اساسا شاهد نتایج مثبتی نبودیم زیرا باعث تراکم جمعیت میشود.
ما تمام سناریوها را ناقص اجرا کردیم !
این استاد دانشگاه معتقد است، هر کشوری در خصوص نحوه کنترل این بیماری سناریوی مربوط به خود را دارد، اما کشور ما هیچ سناریویی را تابهحال بهطور کامل و درست انجام نداده و طبیعتانتیجه خوبی هم عایدمان نشده است:
« بهعنوانمثال، چین با حاکمیت و فشار نظامی توانسته اوضاع را کنترل و مدیریت کند، کشوری مثل ویتنام با اعتماد عمومی و بهتبع آن تبعیتی که از جانب مردم نسبت به تصمیمات دولت وجود دارد بدون اینکه نیاز به اعمال زور آنچنانی باشد موفق به کنترل بیماری شده و یا کشورهای غربی که منابعشان را بهتر و بیشتر در اختیار کنترل کووید 19 قرار دادهاند و با ظرفیت بالای بیماریابی، جداسازی بیماران و ردیابی تماسها توانستهاند این اپیدمی را مدیریت کنند.
درواقع ردیابی بیماران و جداسازی آنها از دیگر افراد جامعه مهمترین نکته است. بهعنوانمثال فرض کنید شما یک یا چندین منبع انتشار رادیواکتیو در شهری دارید و بهجای اینکه آن منبع را خاموشکنید، به مردم میگویید بروید خانههایتان و دیوارهایتان را سربی کنید و از خانه خارج نشوید تا اگر تشعشعی حاصل شد به شما آسیب نرساند.
درحالیکه شما باید منبعی که دارد نشر میکند را خاموشکنید. بیمارستانهای ما هرکدام در حکم یک راکتور هستند که دارند مواد رادیواکتیو پخش میکنند، اصل مسئلهای که ما ازنظر اپیدمیولوژی و بهداشتی با آن مشکلداریم انتقال عفونتهاست. همواره کارشناسان خبره سازمان جهانی بهداشت بیان کردهاند، تست وسیع، سپس بیماریابی، بعد ردیابی تماسها و درنهایت پرهیز از شرکت در اجتماعات، شستن دستها، بهداشت تنفسی و استفاده از ماسک است.
اقداماتی مثل شستن دست و استفاده از ماسک و شرکت نکردن در اجتماعات را مردم باید انجام بدهند و فراهم آوردن امکانات و انجام تست، بیماریابی، جداسازی و ردیابی و قرنطینه افراد تماس یافته با بیماران به عهده دولتهاست.
اقدامات حتی اگر ضربتی هم باشند، اثرات آنها تدریجی است
یونسیان بر این باور است که اقدام در خصوص کنترل اپیدمی باید ضربتی باشد، اما مشاهده نتایج آن فرآیندی تدریجی و زمانبر است، چنانچه شما امروز این طرح را پیاده کنید و جواب هم بدهد و یا حتی اگر همین امروز هر فردی را در خانهاش قرنطینه نظامی کنید و هیچکس از خانه خارج نشود تا دو هفته موارد جدید بیماری بالا میرود و این موضوع اجتنابناپذیر است.
چراکه عفونتهایی که طی هفته گذشته منتقلشدهاند و هنوز در دوران نهفتگیشان هستند طی یک هفته شروع به بروز کرده و علامتدار میشوند و نمیتوان جلو آن را گرفت.
از 2 تا 4 هفته بعد از اجرای تصمیمات، تازه شاهد کاهش تعداد مرگومیر خواهیم بود و بعد از یکماه کاهش جدی رخ میدهد. البته همه این موارد به شرطی است که بتوانیم تمامی دستورالعملها و اقدامات را بهطور کامل و موفقیتآمیز انجام دهیم.
از طرفی باید حواسمان باشد کاهش تعداد موارد بیماری کووید19 و بهخصوص تعداد مرگهای ناشی از آن، یک فرآیند بسیار تدریجی است. انتظار اینکه اقداماتی کنیم که یک هفته بعد همهچیز به حالت مناسب، نظیر اوایل اردیبهشتماه برگردد، اصلامتصور نیست.
باید خودمان را برای یک فرآیند تدریجی چندهفتهای تا چندماهه برای کنترل آماده کنیم. رفتارهای غلطی که چه مردم و چه نهادهای ادارهکننده کشور اعم از قوه قضائیه، مجریه و مقننه تا این مدت داشتهاند، یک یا دو هفته بعد کماکان نتایج خود را نشان میدهد. در همه اتفاقاتی که منجر به بالا رفتن آمار مرگومیر شده است هم مردم و هم مسئولین مقصرند و نمیتوان تمام تقصیرات را گردن یکطرف انداخت.
وقتی فروشگاهی حراج میگذارد و مردم هجوم میآورند این نشانه رفتار غلط مردم است و آنجایی که برخورد قاطع و شدیدی با این فروشگاه صورت نگیرد و تنها به یک جریمه بسنده شود و حتی شاهد بازگشایی مجدد آن در روز بعد از تعطیلی این واحد هستیم، عملکرد نامناسب دستگاههای اجرایی را نشان میدهد.
محمدرضا هاشمیان، فوق تخصص مراقبتهای ویژه و استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز معتقد است، اگر از همان ابتدا قرنطینه صورت میپذیرفت شیوع بیماری تا به این حد وسعت پیدا نمیکرد. وی در این زمینه میگوید: یکی از روشهایی که در دنیا اجراشده بحث قرنطینه است که در ایران تاکنون اجرانشده، در کشور ما رویکرد موردنظر وزارت بهداشت، ایمنی گلهای بود که این طرح بسیار غلط باعث شد افراد زیادی در کشور آلوده به ویروس شوند.
این تئوری فقط در ایران انجام شد و حتی کشورهای همجوار ما نیز آن را غلط میدانستند. اکنون شرایط بهسمت افزایش مرگ روزانه تا عدد 4 رقم پیش میرود. لذا ازآنجاییکه در این شرایط رویکرد دیگری برای کنترل وجود ندارد طرح تعطیلی مطرحشده است. اینکه چه میزان بتوانند طرح را اجرا کنند، بحث آزمونوخطا است که باید جلو برویم و ببینیم میشود یا خیر.
متأسفانه قبل از اجرای طرح، سفرها رقم خورده و عملاویروس از جایی بهجای دیگر منتقلشده ممکن است با اجرای این طرح در شهر تهران ویروس مدتی کمتر بشود ولی در برگشت این مسافرین تجربه تعطیلیهای گذشته میگوید مجدد بیمارستانهایمان پر خواهد شد و باید منتظر موج دیگری از شیوع باشیم.
نادر توکلی، معاون درمان ستاد فرماندهی مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران نیز میگوید: پیشبینی ما این است تعطیلی دوهفتهای موج بعدی انتقال کرونا را کم کند. وی با تأکید بر اهمیت نقش مردم در این مهم خاطرنشان میکند: هدف ما از اجرای طرح این است که میزان فوتیهای ناشی از کرونا به حد بحرانی نرسد.
منتها در هر طرح و تصمیمی همراهی و همکاری مردم 80 درصد قضیه است. باید در این خصوص میزان حساسیت و آگاهی مردم را بالا ببریم. درواقع ضمانت اجرایی این طرح خود مردم هستند. توکلی ردیابی تماسها با فرد آلوده را نیز بسیار مهم دانسته و میگوید: موفقیت در ردیابی افراد آلوده و افرادی که در تماس با فرد آلوده بودند و سپس قرنطینه آنها مهمترین بخش کار است. این طرحی است که با همکاری وزارت بهداشت و بسیج قرار است اجرا شود و موفقیت در اجرای آن بسیار در پیشگیری از شیوع بیماری مؤثر است.
منبع: روزنامه رسالت
انتهای پیام/
انتهای پیام/