باید بدانند شیوه بازی عوض شده است
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، محمدسعید احدیان طی یادداشتی در روزنامه خراسان نوشت: در کتاب از سعدآباد تا لوزان مقاله ای نوشتم و نشان دادم پرونده هسته ای ایران از الگوی «بازی بزدل» به عنوان یکی از بازی های «نظریه بازی ها» پیروی می کند و بر اساس آن چند راهبرد برای رسیدن به بیشترین منفعت ملی، به دست آمد که به نظر می رسد طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها» در مجلس را بعد از اصلاحات لازم در جزئیات می توان ضرورتی اجتناب ناپذیر در این زمینه دانست. در الگوی بازی بزدل که تمام رویدادهای مهم هسته ای ایران با آن تحلیل می شود و می تواند مبنای تصمیم گیری های ما باشد:
1- کسی که بترسد بازنده کامل است
2- کسی که از خود ترس نشان دهد بازی را به سمت حاصل جمع صفر یعنی باخت مطلق خود و برد مطلق طرف مقابل سوق می دهد وطرف مقابل مرتب فشار را بیشتر می کند چون مطمئن می شود می تواند برنده کامل باشد.
3- بازی زمانی به تعادل می رسد و منافع دو طرف مورد توجه قرار می گیرد که هیچ کدام از طرف ها هیچ ضعفی از خود نشان ندهند تا هردو طرف به این جمع بندی برسند که چاره ای جز توافق مشترک نیست به عبارت دیگر هزینه پیگیری برد مطلق باید این قدر زیاد باشد که هیچ کدام حاضر نباشند این ریسک را بکنند آن وقت است که هر دو طرف تصمیم به رعایت منافع یکدیگر می گیرند. بر این اساس هرجا در طول این چند سال ما ضعف و ترس از خود نشان دادیم، بدجوری شکست خوردیم و امتیازات زیادی دادیم که مهم ترین آن ها توافق سعدآباد، توافق پاریس و توافق ایران برزیل و ترکیه بود و هرجا محکم ایستادیم و حرکت روبه جلو نشان دادیم باعث شد طرف مقابل مجبور به عقب نشینی شود.
حرکت رو به جلوی هسته ای ایران در نهایت به نامه نگاری رئیس جمهور وقت آمریکا باراک اوباما و پذیرش حق غنی سازی ایران منجر شد و در نهایت نیز به برجامی منجر شد که به تعبیر رهبر معظم انقلاب عقب نشینی هایی که در برجام صورت گرفت نتیجه مجبور شدن آن ها به پذیرش این حقوق بود.(1) واقعیت این است بعد از نهایی شدن برجام در اجرای آن با رعایت نکردن کامل شروط تعیین شده «نمایش ترسیدن» از همان زمان اوباما شروع شد و متاسفانه با خروج آمریکا از برجام و به مرور تشدید تحریم ها، ایران تا مدتی چند اقدام جدی به عمل آورد اما بعد از مدتی عملا جز اقداماتی نمادین به اقدام متقابل متناسبی دست نزد و بر اساس الگوی بازی بزدل پیام ترسیدن ایران به طرف مقابل داده شد به همین دلیل بود که بازی به سمت باخت مطلق ایران و برد مطلق طرف مقابل حرکت کرد و در نتیجه آمریکا مرتب فشار تحریم ها را بیشتر و بیشتر کرد و انفعال ایران که صبر استراتژیک نام گذاری شد، نیز نه تنها کمکی به همراهی دیگر کشورهای عضو برجام نکرد بلکه بر اساس همین الگو باعث شد دیگر کشورها هم وارد بازی باخت مطلق ایران بشوند و اروپایی ها نیز به این جمع بندی رسیدند که فشار بیشتر آوردن روی ایران هزینه جدی در پی ندارد به گونه ای که اروپا نه تنها هیچ کدام از 11 تعهدی که خود آن را قبول کرده بود، انجام نداد بلکه حتی علیه ایران در آژانس قطعنامه پیشنهاد داد و تصویب کرد. نتیجه آن که شاهد بودیم که تحریمی نبود که علیه ایران اجرایی نشود (حتی تحریم ضدانسانی دارو و غذا). بر این اساس اگر ما بخواهیم مسیر بازی بزدل را از امتیاز دادن کامل به سمت برد برد ببریم چارهای نداریم جز این که «ترسیدن» را کنار بگذاریم و دست خود را برای امتیاز گرفتن از طرف مقابل پر کنیم. آمریکایی ها و اروپایی ها در این مدت به قدری جلو آمده اند که برای عقب نشینی از ما امتیاز می خواهند و چون ما عملا گامی برنداشته ایم و دستی کاملا خالی داریم یا باید در فشار و تحریم باقی بمانیم یا باید به سراغ فروش امنیت (مذاکره بر سر توان موشکی) و معامله قدرت و عمق راهبردی( مذاکره بر سر منطقه) برویم غیر از این که برای ایرانی هیچ وقت حراج عزت ملی قابل تصور نیست. از این نظرنهایی شدن طرح مجلس ضرورتی است برای جبران آن چه در اجرای برجام باید تا کنون رفتار می شد و اجازه نمی داد، فشار اقتصادی و انسانی آوردن بر مردم ایران بی هزینه باشد.
این طرح چون در چند مرحله زمان بندی شده ، اقدامات هسته ای ایران را در چارچوب ماده 36 و 37 برجام آغاز می کند، فرصت کافی را برای تصمیم گیری اروپایی ها ایجاد می کند همچنین در طرح امکان بازگشت ایران به تعهدات در نظرگرفته شده است مشروط به اقدام رضایت بخش طرف مقابل، بنابراین به خوبی ابزار کافی برای نتیجهگیری را در اختیار تیم هسته ای قرار می دهد. ضمن آن که این نکته را باید مورد توجه قرار داد که تقریبا فشار تحریمی بیشتری باقی نمانده بود و بر اساس قاعده بالاتر از سیاهی رنگی نیست ما عملا هیچ هزینه جدیدی پرداخت نمیکنیم. گرچه احتمال جنگ نیز به دلایلی که در بحرانی ترین شرایط یعنی هنگام ترور شهید سلیمانی نوشتم، منتفی است اما بر اساس قاعده بازی بزدل اتفاقا مانع قدم بعدی می شود، همین اقدامات محکم در نترسیدن است که بازدارنده است. ممکن است این سوال مطرح شود که آیا بهتر نبود صبر می کردیم تا تکلیف انتخابات آمریکا روشن شود پاسخ منفی است حتی بهتر بود این طرح با جزئیات قبل از انتخابات آمریکا نهایی می شد تا مشخص شود، این طرح یک تصمیم راهبردی است و واکنشی به انتخاب رئیس جمهور آمریکا نیست. ضمن آن که هرکدام از این دونفر که رای بیاورند ، ماهیت یکسانی دارد. رئیس جمهور آمریکا هر کس هست باید بداند که نمی تواند با ایران بازی برد و باخت را ادامه دهد. اگر ترامپ بود خوب بفهمد ادامه فشار انسانی و تحریمی وی نتیجه معکوس برای او در پی دارد اگر بایدن بود فکر نکند با کمی شکلات می تواند، امنیت، قدرت و عزت ایران را بخرد. همه باید بدانند فشار تحریمی و اقتصادی بر ایران هزینه دارد و زمان تغییر شیوه بازی رسیده است.
پاورقی:(1) ما انرژی هستهای را با تواناییهای خودمان، با فکر دانشمندانمان، با پشتیبانیهای دولت های مختلف[مان] پیش بردیم، چهار شهید دادیم در این راه، به این نقطه رساندیم؛ شوخی است؟ کاری کردیم که دشمن که یک روز حاضر نبود یک سانتریفیوژ در این کشور بچرخد، حالا مجبور شده بهخاطر واقعیّت های موجود، تحمّل کند که چند هزار سانتریفیوژ وجود داشته باشد. این لطفی از طرف آن ها نیست؛ این تلاش ملّت ایران است، تلاش دانشمندان است. [آن ها] تحریم کردند برای این که مردم را عصبانی کنند و به خیابان بکشانند. بنده این را چند سال پیش گفتم؛(۴) بعضیها گفتند این تحلیل است؛ بله، شاید آن روز تحلیل بود امّا امروز خبر است؛ خودشان گفتند؛ افراد متعدّدی از آن ها در بیانات مختلف گفتند هدف ما این است که مردم را از نظام جمهوری اسلامی، از دولت جمهوری اسلامی عصبانی کنیم. میخواستند مردم را به خیابان بکشانند؛ [امّا] مردم ما ایستادند؛ این مقاومت مردم، این ایستادگی مردم پشتوانه کار سیاسی و دیپلماسی و مذاکره و این حرف ها شد. دشمن مجبور شد؛ همین مقداری که عقبنشینی کرد، بهخاطر این بود که ملّت از خودش اقتدار نشان داد؛ دولت جمهوری اسلامی از خودش اقتدار نشان داد، عزّت نشان داد. البتّه من شخصاً معتقدم که می شد ما از این بهتر هم انجام بدهیم، خب، بالاخره توان و فرصت و امکانات همین اندازه را اقتضا کرد، ولی همین اندازه پیشرفتی که انجام گرفت، کار قابل توجّهی است، کار مهمّی است و این بهخاطر پشتیبانی ملّت، بهخاطر اقتدار ملّی، بهخاطر اتّصال فراوان نظام جمهوری اسلامی با آحاد مردم و بدنه مردم بود.
رهبر انقلاب 94/10/3
انتهای پیام/
انتهای پیام/