سریال «نجلا» بستر تعالی مخاطب به سوی خدا را بالا برد
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، لئو تولستوی، نویسنده و نظریهپرداز روسی در کتاب «هنر چیست؟» معتقد است که فعالیت هنر یعنی انسان، احساسی را که قبلاً تجربه کرده است در خود بیدار کند و آن را به وسیله حرکات، اشارات، خطها، رنگها، صداها، نقشها و کلمات برای انتقال به دیگران به نحوی برانگیزد که دیگران نیز بتوانند همان احساس را تجربه کنند و از همان مراحل حسی که خالق اثر گذشته است، بگذرند.
مهمتر از همه، هنر لذت نیست. بلکه وسیله ارتباط انسانها بوده و برای حیات بشر و سیر به سوی سعادت فرد و جامعه انسانی، موضوعی ضروری و لازم است. زیرا افراد بشر را با احساساتی یکسان به یکدیگر پیوند میدهد؛ این نگاه تولستوی در جامعهشناسی هنر و هنر دینی خیلی مورد استفاده و استناد قرار میگیرد. در جامعهشناسی هنر مورد استفاده قرار میگیرد چراکه تقریباً از اولین نظریههای هنر است که به «دیگران» اشاره میکند و این به معنای در نظر گرفتن نقش مخاطب در خلق اثر هنری است.
در هنر دینی مورد استفاده قرار میگیرد، چون وقتی از ارتباط سهگانه هنر، اثر هنری و مخاطب و سیر و نقش معناگرایانه هنرمند و باورها و ایدئولوژی او صحبت میشود باید در اثر هنر تبلور پیدا کند به گونهای که این باور و ایدئولوژی به مخاطب منتقل شود و اهمیت آن بیشتر نمود پیدا میکند.
به عبارتی، هنرمند دینی که بر اساس آموزههای دینی، برای رشد و تعالی خود و الهام گرفته از قوه خیال (بین عالم مادی و عالم روحانی) دست به خلق اثر هنری میزند، باید اثری خلق کند که شرایط تعالی او به سوی خدا را فراهم کند. از سوی دیگر، اثر هنری اصولاً باید برای مخاطب فرهنگساز باشد و سواد بصری و هنری وی را ارتقا دهد. حال اگر این مخاطب، بیننده اثر دینی باشد، این کار هنری باید بتواند شرایط ارتقا و تعالی او را به سمت خدای تبارک و تعالی فراهم کند.
البته هرکس به میزان درک و دریافت خود از هنر و دین میتواند از اثر هنری بهره ببرد و خوانش و تفسیر اثر به تجربه زیسته و تحصیلات و باورهای او اثر میگذارد. در میان تعاریفی که درباره هنر دینی وجود دارد، نظریهای که انگشت اشاره را به سمت مخاطب میبرد پررنگ است. چون هیچکس نمیتواند میزان باور هنرمند را با اثر خلق شده بسنجد، چرا که در بسیاری از مواقع موضوع دینی بهانهای برای خلق اثر هنری میشود بدون آنکه آن باور در خالق اثر باشد یا در بسیاری از مواقع فرم اثر هنری مثل خوشنویسی آیات قرآنی مد نظر هنرمند است، بدون اینکه بتوان میزان باور هنرمند را به آن آیات سنجید.
اینها را گفتم که بگویم چرا سریال «نجلا» که از شبکه سوم سیما پخش شد، سریالی اسلامی است و عیار آن بالاست. چون بستر ارتقا و تعالی مخاطب به سوی خدا را بالا برد. از همه نشانهها، علائم و موضوع مذهبی سریال (مواجهه حکومت بعث با شیعیان و زیارت امام حسین) که بگذریم، از عشق یک جوان اهل دعوا و مرافعه و قاچاقچی (عبد) و تحول او با عشق به نجلا که محور اصلی داستان بود و خردهداستانهای عطا و شیرین و پدرش، ثریا و شوهر دربندش، احمد، مادر عبد و مصطفی سپاهی و خانواده همسر سابق نجلا و رفتارهای ضددینی حکومت بعث که بگذریم همه در خود نشانههایی برای تعالی مخاطب داشت.
اما از سکانس آخر که نجلا رو به حرم حضرت اباعبداللهالحسین (ع) ایستاده بود، زیر لب گلایه میکرد، دیگران خیره و حسرتبار به او مینگریستند و سرخی و زردی خورشید در پسزمینه و در پس سر نخلهای جنوب خودنمایی میکرد، نمیتوان گذشت.
بیشک اگر هر کدام از ما به حس خودمان در آن لحظه فکر کنیم، میبینیم داشتیم چیزی زیر لب به امام شهید مانند درخواستی، نذری، التماسی میگفتیم. بیشک اگر ما در هیچ کدام از صحنههای داستان چشممان نمناک نشده بود، در صحنه آخر، رد اشک را بر گونه احساس کردیم و این نه برای احساس همذاتپنداری با شخصیتهای داستان، که برای خودمان بود.
انگار رو به گنبد ششگوش حضرت دست به دعا برداشته بودیم و با پیدا شدن الحسین، پسر نجلا که شفا گرفته بود و بر پای خود راه میرفت، امید به شفاعت امام مظلوم آنچنان در روح و دلمان شکفته شد که شیرینی اجابت دعا را زیر لب زمزمه کردیم. تلاش گروه سازنده و اجابتهای مخاطبان، قبول درگاه حق تعالی.
* مینو خانی، عضو هیئت علمی گروه پژوهش هنر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
انتهای پیام/4118/
انتهای پیام/