زینب سادات قریشی محمدی
دبیر سیاسی و مدیر مسئول نشریه سیاسی دیدنو/ انجمن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی (عضو دفتر تحکیم وحدت)
درگیری های اخیر در منطقه مورد اختلاف قرهباغ، میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان که از روز یکشنبه ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ مطابق با ۶ مهرماه ۹۹ آغاز شد، دارای یک ریشه تاریخی قدیمی تر است که اساس و آغاز آن به زمان اتحاد جماهیر شوروی میرسد. تشدید احساسات ناسیونالیستی در برخی مناطق به ویژه قره باغ از همان دوران آغاز شد و با به قدرت رسیدن گورباچف، جرقههای اولیه جنگ قره باغ، با درگیری میان گروههای مسلح ارمنی علیه مسلمانان آذری زده شد. بدین صورت بود که جنگ ارامنه علیه آذری ها از سال ۱۹۹۱ میلادی به شکل رسمی آغاز شد.
برای بررسی زوایای سیاسی این مناقشه، در ابتدا لازم است که بگوییم بین المللی شدن حل مناقشه قره باغ و دخالت قدرتهای جهانی باعث فقط باعث پیچیده شدن ماجرا شده و هیچ کمکی به حل آن نداشته است. چرا که اکثر این قدرت ها به دنبال منافع خود هستند و از این ماجرا به عنوان اهرم فشار بهره میگیرند.
از آغاز این درگیریها، تعدادی گلوله و راکت به خاک ایران اصابت کرده و مرزبانان ما نیز بر حسب وظایف خود تذکرات لازم را داده اند. اما ایران از این موضوع ناخرسند است و بنابراین باید هر چه زودتر مسئله با ورود و نظارت سازمان ملل حل بشود. ممکن است منافع ملی جمهوری اسلامی ایران نیز در این میان به نوعی مورد تهدید قرارگیرد. لازم به ذکر است که موضع کشور ما نیز منصفانه است و ما خواهان پایان هر چه زودتر این مناقشات به صورت مسالمتآمیز، با حفظ تمامیت ارضی کشورها و بازگشت آوارگان جنگی به خانه و کاشانه هایشان هستیم.
شاید ورود اسرائیل و آمریکا به این جنگ عجیب به نظر برسد ولی این احتمال وجود دارد که اسرائیل به منظور ایجاد و حفظ موقعیت خود در مناطق شمال غرب وارد ماجرا شده باشد. علاوه بر این با توجه به عقب بودن دونالد ترامپ نسبت به رقیب خود جو بایدن در جریان انتخابات ممکن است، اسرائیلیها و سعودیها از دونالد ترامپ خواسته باشند تا با ایجاد یک جنگ خارجی تمام توجهات را از داخل آمریکا به بیرون هدایت کند.
شاید بتوان گفت آمریکاییها و اسرائیلیها با راه اندازی جنگ قره باغ و با بستن مرزهای ایران و عراق به بهانه انتشار کرونا و جلوگیری از ورود زائرین اربعین، سبب قطع شدن ارتباط ایرانیها با متحدان عراقی شان شده باشند تا بتوانند در فرصت کافی توطئه خود را پیاده کنند. آنها می خواهند که ایران را نیز در این ماجرا درگیر کنند. اسرائیل و آمریکا قرار نیست عراق را ترک کنند بلکه می خواهند به اربیل بروند جایی که سابق تلاش کردند از عراق جدا کنند، که در نهایت با ورود سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به آن ماجرا، نقشه هایشان درعراق بر هم خورد.
بررسی ها حاکی از آن است که منطقه قره باغ در حال حاضر به محل زورآزمایی بازیگران خارجی تبدیل شده و منافع مردم آذربایجان و ارمنستان تنها قربانی این رقابتها شده است. پس شاید بتوان گفت این جنگ بی دلیل و صرفاً بر اساس تعدادی شواهد ظاهری ایجاد نشده و اهداف گسترده تر و بزرگتری را دنبال میکند، بنابراین ماه اکتبر ممکن است شاهد اتفاقات گستردهای در این میان باشد.
به نظر می رسد در شرایط فعلی راهکاری برای کنترل بحران وجود ندارد، چرا که این بار مسئله به سادگی تبادل آتش میان دو کشور در مناطق مرزی نیست و وضعیت جدی تر شده است. اگر این مسئله از کنترل خارج شود میتواند تبدیل به جنگی ویرانگر شود.
البته در حال حاضر تمامی موارد قبلی گفته شده صرفاً در حد پیشبینی است و بنابراین باید صبر کنیم تا در ادامه ماجرا با شواهد بیشتری اقدام به نظردهی درباره این موضوع داشته باشیم.
در کل باید بگوییم اگر اراده قوی سیاسی مبنی بر یافتن رهیافتی مناسب در راستای حل مسئله موجود در آینده به دست نیاید همواره این منطقه در معرض بیثباتی و مناقشه قرار خواهد داشت.
انتهای پیام/4118/
انتهای پیام/