در حالی هفته دفاع مقدس به اتمام رسید که وزارت ورزش و جوانان دوباره شاهد ایجاد حواشی در حوزه ایثارگران بود به طوری که اعتراض تعداد قابل توجهی از مدیران باتجربه و جامعه ایثارگر طی روزهای گذشته بیش از هر زمان دیگری شنیده میشود. این در حالی است که قبلاً به موضوع وجود مشکلات در جامعه ایثارگران وزارت ورزش و جوانان اشاره شده بود و از دلایل اصلی این موضوعات میتوانیم به نحوه انتصاب مدیران وزارت ورزش از سوی آقای سلطانیفر اشاره کرد که یکی از دغدغههای اصلی این جامعه، عدم بهکارگیری افراد باتجربه خودِ وزارت ورزش است که از جامعه ایثارگر این دستگاه باشد.
قطعاً میدانید که خانم شیرودی در ماههای گذشته از مدیریت ورزشگاه کشوری برکنار شده و از آن زمان تا الان هنوز او دارای امکانات اولیه اداری نیست و هنوز اتاق و میز و صندلی ندارد، همچنین آقای صالحی یکی از کارکنان و مدیران باسابقه از جامعه ایثارگران است که طی روزهای گذشته بدون اطلاع و هماهنگی او، به اتاقش رفته و نسبت به جابهجایی لوازم شخصی، میز و صندلی و کامپیوترشان اقدام کردند که این کار خودش یک نوع بیحرمتی و بیاحترامی به این جامعه و کارکنان وزارت ورزش است و دلیلش این بوده که ایشان 65 سالش شده و باید بازنشست شود در صورتی که باید حداقل یک اطلاعرسانی صورت میگرفت و یا تعداد زیادی از پرسنل و مدیران سابق وزارت ورزش که از جامعه ایثارگر هم هستند هنوز امکانات اولیه نیستند. مثل خانم شیرودی یا آقای بابایی از مدیران سابق وزارت ورزش در استان گیلان که ایشان هم هنوز امکانات اولیه ندارد، در صورتی که طبق قانون خدمات کشوری، دستگاه موظف است که امکانات اولیه اداری را برای کلیه کارکنان فراهم کند و به نوعی اینگونه بیحرمتیها و بیاحترامیها به کارکنان و مخصوصاً جامعه ایثارگر طی مدت حضور آقای سلطانیفر خیلی پررنگ شده است که از دلایل اصلی این موضوع، بهکارگیری نیروهای غیرمتخصص است که از بیرون از دستگاه ورزش و جامعه ورزشی به سیستم ورزش کشور تحمیل شده است.
*****************
از نکتههای مهم اینکه این موضوع و حواشی به دو حوزه برمیگردد؛ یکی معاونت توسعه منابع که طی روزهای گذشته هم مصاحبهای که ایشان انجام دادند و اعلام کردند که 90 درصد کارکنان و پرسنل وزارت ورزش در خبرگزاری میزان گفتند که بیکار هستند و یک بخش دیگر هم برمیگردد به آقای قاسمی که از نیروی انتظامی به وزارت ورزش آمدند و مشاور وزیر در امور ایثارگران هستند.
قطعاً یکی از معضلات اصلی این است که ما طی این مدت و سالهای گذشته افراد بسیار زیادی را داشتیم که به صورت سفارشی و رانتی به ورزش کشور تحمیل شدند و به دلیل منع قانونی که وجود دارد، این افراد در فدراسیونهای ورزشی، شرکت توسعه یا در صندوق حمایت از قهرمانان به صورت قراردادی استخدام شدهاند ولی محل کارشان در وزارت ورزش است که تعداد این افراد در وزارت ورزش و دوره آقای سلطانیفر زیاد شده و این خودش نقض صریح قانون است و جا دارد حتماً به این نکته اشاره کنید که نقش نظارتی دستگاه نظارتی مثل سازمان بازرسی کجاست؟! و چرا این رویه همچنان ادامه دارد و تعداد زیادی از کارکنانی که به صورت غیرقانونی در وزارت ورزش مشغول به کار شدند و محل کارشان در فدراسیونها و شرکتهای وابسته به وزارت ورزش است، چرا در وزارت ورزش حضور دارند؟ اعم از نیروهای خدماتی بگیرید تا نگهبانی یا بسیاری از نیروهایی که به عنوان کارشناس و با مدارک غیرمرتبط در حوزه ورزش استخدام شدهاند ولی محل کارشان آمده وزارت ورزش! که خود این موضوع یکی از معضلات است که فضای اداری مورد نیاز در وزارت ورزش شدیداً کاهش پیدا کرده و با توجه به شیوع ویروس کرونا، تعداد زیادی از کارکنان در یک اتاق استقرار داده شوند، برای مثال در یک اتاق ممکن استه 8 تا 10 نفر حضور داشته باشند که نمونه بارزش در دفتر استعدادیابی یا دفتر روستایی عشایری است و یا تعداد زیادی از دفاتر که به این صورت است. استانداردها و سرانهای که برای هر کارمند تعریف شده اصلاً در وزارت ورزش رعایت نمیشود و یکی از دلایل اصلیاش برمیگردد به عدم مدیریت منابع انسانی در این وزارت که خانم فرامرزیان طی مدت حضورشان لطمات زیادی را به حوزه منابع انسانی وزارت ورزش زده و افراد غیرمتخصص زیادی را اعم از مدیران و کارکنان به حوزه ورزش کشور تحمیل کرده است.
این یکی از مهمترین چیزهایی است که به نظرم باید به آن پرداخته شود.
بخش دیگر خود آقای قاسمی است که هنوز نتوانسته رضایت جامعه ایثارگر وزارت ورزش را جلب کند و بتواند حمایت کافی و وافی از این جامعه داشته باشد و احساس میشود که ایشان بیشتر مطالبات آقای وزیر را پیگیری میکنند تا مطالبات جامعه ایثارگرد و بهنوعی به جای خدماترسانی به این قشر زحمتکش بیشتر به دنبال جلب رضایت مسئول خودشان هستند.
انتهای پیام/