؟؟؟
- نکته اول اینکه محرم و صفر در پیش است و ایام عزاداری سیدالشهدا(ع)، وظیفه ما به عنوان یک عاشق و علاقهمند به سیدالشهدا چیست؟ من این مسئله را از یک جنبه دیگری مورد توجه قرار میدهم و آن اینکه امام(ره) فرمودند محرم و صفر را زنده نگه دارید چون محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. ما برای اینکه این مفهوم را یک مقدار تحلیل کنیم، توجه کنیم که از نظر ما زندگی چیست؟ ما به چه کسانی زنده میگوییم؟ و نگاه ما به زندگی و زندگی کردن چیست؟ فکر میکنم در تحلیل این موضوع یک مقدار مطلب برای ما روشنتر شود. ما زندگی را در مفهوم دینی و آنچه که از قرآن کریم و اهل بیت پیغمبر اکرم(ص) یاد گرفتیم به بندگی خدا میدانیم و غیر از آنهایی که بنده خدا هستند را خیلی باور نداریم که اینها زنده هستند و زندگی میکنند. به همین دلیل است که وقتی از شهدا حرف میزنیم که جان خود را در راه خدا از دست دادهاند، بر اساس آیه قرآن میگوییم اینها زنده هستند و در نزد خدا روزی میخورند ولی آنهایی که بنده خدا نیستند، شاید حرکت و کار کنند و زحمت بکشند اما آنها را زنده واقعی نمیدانیم. بنابراین مفهوم ما از زنده بودن و زندگی کردن متفاوت از معنای رایج آن است.
- در این مفهوم از زندگی ما توجه به این داریم که زندگی انسان زنده و دیندار همراه با تلاش است، همراه با مفهوم ارزشمندی به نام مجاهدت است و برای این مجاهدت انسان نیاز به انگیزه، امید و نشاط دارد. نیاز دارد که تلاش کند و همه اینها را ما به اصطلاح در مراسمهایی که برای سیدالشهدا(ع) میگیریم، میبینیم. این را با چشم مشاهده و با تمام وجود حس و درک میکنیم. در سنین و دورههای مختلف زندگیمان هر کدام از آن تجربه داریم که وقتی مراسم سیدالشهدا(ع) پیش میآید، انسانها انگیزه مضاعف پیدا میکنند و تلاش و نشاط آنها بیشتر میشود. حضورشان یک حضور متفاوتی است. خیلی جاها ما کار کرده و زحمت کشیدهایم، خیلی جاها یک دورهای از زندگی خودمان را گذراندهایم اما مجالس مربوط به سیدالشهدا(ع)، حضور ما، تلاش ما، نگاه ما و انگیزه ما متفاوت است و چون همه مردم ایران با هر نگاهی، با هر لباسی، با هر قومیتی نسبت به این مراسمها یک خاطرهای دارند، یک تلاش متفاوتی داشتهاند، این حرف کاملاً خوب فهمیده میشود که وقتی حرف از مجلس مربوط به سیدالشهدا(ع) است، دیگر آن اختلافها و تفاوتها کنار میرود و همه جلو میآیند برای اینکه بتوانند در اینگونه مراسم حضور داشته باشند، مشارکت و تلاش کنند و قدم بردارند و الحمدلله تا به حال هیچ مشکل، سختی یا گرفتاری، نه بیماری، نه مشکلات اقتصادی، نه گرفتاریهای درون خانوادگی و از این قبیل نتوانسته مردم ما را از تلاش و حضور و مشارکت در اینگونه مراسم بازدارد.
- همه این مطالب برمیگردد به این موضوع که حادثه عاشورا یک فرهنگ است. فرهنگی که در آن فرهنگ اتفاقات شگفتانگیزی رخ داده است. ما از هر جنبهای حادثه عاشورا را نگاه کنیم میتوانیم ببینیم که یک مجموعهای از ادب و اخلاق و روابط ارزشمند انسانی بر پایه فضائل، بر پایه عبات، بر پایه بندگی خدا، بر پایه رضایت نسبت به آنچه که مقدّر انسان میشود، بر پایه حریت و آزادگی، بر پایه رعایت عفاف و حریم انسانی در این حادثه دیده میشود. اینها اتفاقات کوچکی نیست. اینها مسئلهای نیست که ما در بعضی از یاران سیدالشهدا(ع) ببینیم. یک مسئلهای است که در جزء جزء حادثه عاشورا، در جزء جزء حرکت این کاروان، در تمام قدمهای چه کاروان شهدا، چه کاروان اسرا دیده میشود. چه توسط زن این کاروان، چه توسط مرد این کاروان، چه سنین پایین، کودکان و نوجوانان و چه کهنسالان و محاسن و مو سپیدهایی که در این کاروان بودند دیده میشود. یعنی یک مجموعهای از فرهنگ متعالی انسانی در حادثه عاشورا به نمایش درآمده است.
- به همین دلیل حادثه عاشورا را میتوانیم یک مکتب، یک دانشگاه، یک آموزشگاه و یک آزمایشگاه ببینیم که در آن، چه آنهایی که در سال 61 هجری در سرزمین کربلا حضور داشتند یا در سرزمینهای اسلامی حضور داشتند، چه در تمام طول تاریخ واکنشی که افراد نسبت به این حادثه نشان دادند، چه آنهایی که از این حادثه خوشحال شدند، چه آنهایی که عزادار این حادثه هستند، این موضعگیری خاصی توسط همه انسانهایی که از این حادثه باخبر میشوند هست که ما کدام طرف ایستادهایم؟ طرف پسر پیغمبر سیدالشهدا(ع) هستیم؟ او را مظلوم میدانیم؟ مکتب او را مکتب ارزشمند و انسانساز میدانیم؟ یا طرف مقابل و در صف دشمنان او که با تراشیدن عذر و توجیه و بهانه، خون او را حلال کردند و خانواده او را به اسارت بردند، هستیم؟ این مطلب، مطلب مهمی است. به این دلیل که وقتی نگاه ما مکتبی و دانشگاهی باشد، حادثه عاشورا فرهنگسازی میکند. بنابراین فقط یک فرهنگ نیست بلکه یک فرهنگساز هم هست. آنهایی که میخواهند آزاده باشند، آنهایی که میخواهند در زندگی، بندگی خدا را در پیش بگیرند، آنهایی که میخواهند مستقل باشند، آنهایی که میخواهند بر انسانیت خودشان پافشاری کنند، فارغ از قومیتشان، فارغ از زبانشان، فارغ از حتی دینشان میتوانند از امام حسین(ع) درس بگیرند و پیرو مکتب او باشند. برای همین است که میبینیم بعضی از شخصیتهای بینالمللی وقتی با حادثه عاشورا مواجه میشوند، نسبت به آن احساس تأثر میکنند و از آن عبرت و حکمت میآموزند و نسبت به آن بیتفاوت نیستند.
- حالا با این مقدمه، شرایطی پیش آمده که ما امسال باید برای خودمان روشن کنیم که ما میخواهیم کماکان نسبت به این حادثه ارزشمند، گرامیداشت و تعظیم داشته باشیم یا نه، یک بهانهای پیش آمده که ما نسبت به آن بیتفاوت باشیم و آن را کمرنگ کنیم. به نظرم میرسد با این مقدماتی که عرض کردم، چون ما خودمان در ارتباط با این حادثه و در ارتباط با شخصیت سیدالشهدا(ع)، بیشترین کسی هستیم که بهره میبریم، خودمان را زنده میکنیم و با این فرهنگ و مکتب زنده میشویم، به نظرم برای اینکه کماکان به این زندگی ارزشمند و افتخارآمیز ادامه دهیم، باید کماکان حادثه عاشورا و عزای سیدالشهدا(ع) را گرامی بداریم، نسبت به آن تلاش کنیم. این تلاش هم از لحاظ کمّی و هم از لحاظ کیفی مهم است. این مهم است که ما در خانه خودمان نسبت به همسر و فرزندانمان، نسبت به خانواده و فامیلمان، در محلهمان، با همسایگانمان، در مسجد، حسینیه و هیئت محل، قدم برداریم و زحمت بکشیم. حتی اگر آنجا قدمی برای سلامت عزاداران سیدالشهدا(ع) برمیداریم، ارزشمند است چون داریم کاری را میکنیم که مورد رضایت سیدالشهدا(ع) است و خودمان را با وضعیت و شرایط پیش آمده تطبیق میدهیم. در عین اینکه قوانین و مسائل بهداشتی را رعایت میکنیم اما بیعت و وفاداری خودمان، نسبت به راهی که در آن راه ما زنده خواهیم ماند را تلاش و مجاهدت میکنیم. فرزندان و نسلهای آینده را هم با این فرهنگ و مکتب آشنا میکنیم، هم شور حسینی(ع)، هم شعور این مکتب ارزشمند را در وجود خودمان عمق بخشیده و ارتقا داده و به نمایش میگذاریم. به نظرم میرسد که بیماری کرونا شرایطی را فراهم کرده که ما مفاهیم ارزشمندی مثل تقوای جمعی، پرهیز جمعی را بهتر بفهمیم. بنابراین وقتی پای فرهنگ سیدالشهدا(ع) به میان میآید هم میتوانیم در یک حرکت جمعی که همه مردم حضور دارند، به بهترین نحو إنشاءالله با مدد گرفتن از مادر بزرگوار ایشان حضرت زهرا(س)، مجلس و خیمههای عزای سیدالشهدا(ع) را برپا خواهیم نمود.
انتهای پیام/