اینکه غربیها میگویند هیچ فعالیت سیاسی بدون «دستهای آلوده» ممکن نیست، غلط است
به زگارش خبرنگار خبرگزاری آنا، دکتر مرتضی محمودی در نشست علمی «نسبت اخلاق و سیاست در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)» که در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی برگزار شد، اظهار کرد: اخلاق و سیاست و رابطه آنها با هم از جمله موضوعاتی هستند که در حوزه فلسفه سیاسی و اخلاق از قدیم الایام مورد توجه و مناقشه متفکران و فیلسوفان و سیاستشناسان در همه جای جهان بوده است این موضوع یکی از مسائلی است که به ویژه با مطرح شدن انقلاب اسلامی و اندیشههای بنیان گذار انقلاب اسلامی باعث شد تا این مناقشه تا حدودی پیچیدهتر هم شده است.
رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی افزود: برای نمونه اشتراوس که اندیشههای او اساس اندیشه سیاسی نو محافظه کاران آمریکا را تشکیل میدهد، معتقد به جدایی کامل اخلاق از سیاست و حکومت غیر اخلاقی نخبگان است و با هرگونه رفتار و اخلاقی برای رهبران مخالف بوده و برای اخلاق، جایگاهی در عرصه حکومت و حاکمیت قائل نیست.
وی افزود: اما امام خمینی (ره) با الهام از آموزههای دین اسلام، از همان ابتدا و از خردادسال ۱۳۴۲در درسهای اخلاقی خودش، راه مبارزه با استبداد و استکبار را آموزش میداد و برای مبارزه با استبداد و استکبار اولویت به اخلاق میداد و آموختن و عمل به ارزشهای اخلاقی نو مبارزه با اهداف استبداد و استکبار تلقی میشد، اما هرگز موافق خشونت نبود.
محمودی با بیان اینکه، امام (ره) توانست با ارائه اندیشههای سیاسی نوین، دین و اخلاق، معنویت و ارزشهای انسانی را به عنوان مفاهیم نوین سیاسی وارد دانش واژههای سیاسی در جهان معاصر کند، گفت: امام خمینی (ره) بر انفکاک اخلاق و سیاست در دیدگاه اسلام خط بطلان کشید و در تاسیس حکومت، هماهنگی و همراهی و حتی ادغام اخلاق و سیاست اندیشهای جدید ارائه داد و عدم تفکیک و جدایی اخلاق و سیاست را از ضروریات اداره جامعه قلمداد کردند.
وی خاطرنشان کرد: در دیدگاه غرب اساساً هر گونه اقدام سیاسی «با اخلاق ستیزی سازگار است و بازیر پا گذاشتن اخلاقیات آغاز میشود و گفته شده هیچ فعالیت سیاسی بدون «دستهای آلوده» ممکن نیست. گفته می شود تعبیر «دستهای آلوده» برای اولین بار در نمایشنامه ژان پل سارتر مطرح شده است؛ این دیدگاه غرب و لیبرالیستها است.
محمودی ادامه داد: اما در تفکر مارکسیستها اخلاق، فرهنگ، هنر و ... تمام رو بنا هستند همه آنها، همه فرع بر منافع اقتصادی طبقاتی هستند. بنابراین تنها معنای علمی اخلاق و حقیقت و عدالت و غیره پیشبرد منافع طبقاتی است. لنین خود درباره اخلاق میگوید، اخلاق ما از منافع طبقاتی و مبارزه با پرولتاریا به دست میآید و بر اساس این اندیشه، اخلاق و دیگر مظاهر اجتماعی تابع بیقید و شرط سیاست و عمل انقلابی هستند یعنی بر اساس منطق تز و آنتی تز و سنتز. اخلاق، فرهنگ و... ارزش خود را از سیاست و عمل جبری حرکت تاریخ میگیرند و بوسیله آن توجیه میشوند. فرق بین مارکسیستها و لیبرالیستها این است که لیبرالها برای اخلاق اصالت قائلند اما آن را جدا از سیاست بررسی میکنند.
وی افزود: امام خمینی(ره) از جمله عالمان و متفکرانی هستند که در این مورد تاملاتی عمیق از خود ارائه داده و درباره بحث رابطه اخلاق و سیاست نظریات پر ارزش و با اهمیت و قابل بررسی و بسیار عمیق ارائه دادهاند، بطوری که برخی از پژوهشگران در سطح جهانی را تحت تاثیر قرار داد به همین دلیل در دنیا اندیشههای امام از سوی پژوهشگران و اندیشمندان جهان مورد بررسی قرار گرفته و تا حالا بوسیله آنها آثار بسیاری درباره اندیشههای سیاسی، اخلاقی و فلسفی عرفانی و حتی سیاست بینالملل آفریده شده است. به همین دلیل اندیشمندان اظهار کردهاند که از دیدگاه امام خمینی(ره) اخلاق سیرت سیاست و سیاست صورت اخلاق است. بنابراین جدا کردن صورت و سیرت از یکدیگر ناممکن است و این رابطه در حقیقت نوعی تاثیر و تاثر متزاید و متقابل است.
محمودی ادامه داد: امام خمینی (ره) خود سیاست را به سه دسته تقسیم کردهاند که آنها عبارتند از سیاست شیطانی «سیاست انسانی (صحیح) و سیاست الهی. امام سیاست شیطانی را اساساً باطل میداند و سیاست انسانی صحیح را ناقص اعلام میدارند زیرا آن را متوجه یک بعد از ابعاد انسان یعنی بعد مادی میداند. امام تنها سیاست الهی را جامع تمام ابعاد و زوایای زندگی انسان معرفی میکنند چرا که سیاست الهی دارای تمام مراتب و جود انسان است. سیاست الهی اداره انسان در صراط مستقیم است و پاسخگوی همه نیازهای مادی و معنوی «دنیایی و اخروی انسان است که از ملک تا ملکوت ترسیم شده است.
وی افزود: سیاست شیطانی و انسانی (صحیح) هر دو به مرتبه حیوانی انسان مربوط میشوند که عقل هم در خدمت مراتب حیوانی قرار گرفته است. که میفرمایند: سیاست شیطانی انسان را به انحطاط و لجن میکشد و سیاست انسانی صحیح، انسان را محدود میکند که هر دوی آنها انحراف از صراط مستقیم است. امام میفرمایند: اخلاق حد اعتدال قوای نفس است و فضایل انسانی و اخلاقی برآن مترتب است.
محمودی گفت: سیاست امتداد اخلاق است و اخلاق زیربنای سیاست. از این رو امام راحل، اخلاق و سیاست دینی را یگانه میشمارد و به همین دلیل میفرمایند: در اسلام احکام اخلاقیش هم سیاسی است. مثل حکمی که در قرآن هست و میفرماید: انما المومنون اخوه – مومنان برادر هستند این حکم هم یک حکم اخلاقی است، هم یک حکم اجتماعی و هم یک حکم سیاسی.
وی افزود: امام بامعرفی چنین سیاستی و تعریفی که از سیاست از منظر دین ارائه میدهند. سیاست ضد اخلاق و جدای از اخلاق را نه تنها سیاست نمیداند بلکه آن را خدعه و فریب و نیرنگ میداند و نیرنگ نمیتواند سیاست باشد یعنی باید میان سیاست و خدعه و فریب جدایی قائل شد که ضد اخلاق است. نه بین اخلاق و سیاست. چرا که میفرمایند: اسلام سیاست است، حقیقت سیاست است. پس از این منظر اگر کسی میخواهد حقیقت سیاست را بیاموزد و بفهمد باید اسلام را بیاموزد و اسلام را بشناسد تا ببیند که اخلاق و سیاست و اسلام یکی هستند.
محمودی در پایان گفت: این مطالب انسانهای حق طلب در جهانی را بفکر و تأمل وامیدارد. به همین دلیل است که اندیشههای امام در سطح آکادمیک در حال نفوذ در همه جای دنیا است.
در ادامه این مراسم دکتر مرشدی، عضو هیات علمی دانشگاه شاهد در سخنانی با بیان اینکه فلاسفه اخلاق معتقدند که اخلاق از این گزاره به وجود آمده است که: «آنچه بر حود نمیپسندی بر دیگران مپسند» گفت: اگر این گزاره را در پیش روی خویش قرار دهیم میتوانیم ارزشهای اخلاقی را بشناسیم و در مقابل ارزشهای ضد اخلاقی قرار دهیم. در مقابل ارزشهای اخلاقی برخی ارزشهای دیگر را نیز بر میشمرند که متفاوت از ارزشهای اخلاقی است.
دکتر مرشدی افزود: ارزشهای دینی تا حدودی همپوشانی با ارزشهای اخلاقی دارد ولی عین آنها نیست، ارزشهای حقوقی و ارزشهای زیباشناسانه و آداب و رسوم نیز اینگونه است و در یک کلام میتوان گفت: ارزشهای اخلاقی از نگاه بسیاری از فیلسوفان اخلاق ارزشهایی مطلق هستند حال آنکه ارزشهای دیگر بسته به جوامع و بسترهایی که فرد در آن رشد مییابد دچار تنوع هستند.
وی اظهار کرد: تعریف دیگری که از سوی «توماس نیگل» فیلسوف اخلاق معاصر ارائه شده است نیز میگوید: اگر بخواهیم از اخلاق و ضد اخلاق صحبت کنیم، میتوانیم بگوییم ارزشهای دگر خواهانه، ارزشهای اخلاقی هستند و ارزشهای خودخواهانه ارزشهای ضد اخلاقیاند. بر این مبنا تقسیمی نیز از انواع ارزشهای اخلاقی یا مکاتب اخلاقی شکل میگیرد. «مکتب وظیفه گرا» مبنا را بر این قرار میدهد که اخلاق امری مطلق است و ما موظفیم امر اخلاقی را انجام دهیم هر چه میخواهد بشود.
مرشدی ادامه داد: این مکتب نگاهی است که کانت به اخلاق دارد و تا بدان حد به امر راستگویی اعتقاد دارد که میگوید: که حاضرم برای راستگویی جانم را از دست بدهم، «مکتب نتیجهگرا» یا پیامدگرا که مورد نظر «بنتام و میل» است میگوید امر اخلاقی تا زمانی اخلاقی است که نتیجه مثبت از آن حاصل شود و اگر نتیجه مثبت دست ندهد خود آن امر اخلاقی به خودی خود فایدهای ندارد.
وی افزود: سومین دیدگاه اخلاق فضیلتگرا است که مد نظر ارسطو است و او معتقد است که امر اخلاقی زمانی اخلاقی است که با نیت و قصد درست انجام بگیرد. در این بحث به بررسی این موضوع پرداخته میشود که امام خمینی به عنوان یک سیاستمدار و فیلسوف در کدام یکی از این تقسیم بندیها قرار میگیرند. در ارتباط با امام (ره) با سه گزاره در آثار ایشان مواجهیم.
مرشدی در ادامه گفت: یک دسته مطالبی که بر قطعیت و مطلق بودن اخلاق تاکید دارند، ایشان در جاهای مختلف تاکید دارند که ما مامور به تکلیفیم و نه نتیجه که این نگاه فیلسوفان وظیفهگرا و اخلاق وظیفهگرا است. دومین گزارهها مباحثی است که ایشان در فقه و در سیاست در ارتباط با بحث مصلحت فرد و نظام و جامعه بیان میکنند. در بحث فقهی امام (ره) از مجتهدین و فقهاییاند که مانند بسیاری از فقهای شیعه اعتقاد به احکام ثانویه در برابر احکام اولیه دارند و بر این عقیدهاند که در جایی که اضطرار، عسر و هرج و... وجود دارد حکم ثانویه برای مدتی کوتاه به جای حکم اولیه قرار میگیرد و در امر سیاست نیز بحث مصلحت نظام موضوعی است که امام پس از رهبریشان عنوان میکنند.
وی افزود: اما گزاره سومی نیز وجود دارد که در کتب اخلاقی امام آمده و در آنجا نیت و اراده بسیار مورد تاکید ایشان است. نتیجهای که میتوان از بررسی سخنان امام خمینی در باب اخلاق گرفت این است که ایشان رد درجه نخست دارای اخلاق وظیفه گرا هستند و مواردی که خلاف این نگاه را نشان میدهد از جهاتی قابل توجیه است: یکی اینکه این ارزشها، ارزشهای اخلاقی به معنای فلسفی نیستند و در مقوله اخلاق دینی و مانند اینها قرار میگیرند. دیگر اینکه اولویتهایی که در قالب مصلحت و.. بر ارزشهای اخلاقی داده میشود، نوعا اولویت حق الناس بر حق الله است وگرنه چنین نیست که ایشان حقوق مردم را در درجهای نازل قرار دهند.
بر اساس این گزارش در ادامه این نشست دکتر بهروز رشیدی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم سیاسی واحد تهران مرکزی در سخنانی با بیان اینکه نظریه اخلاق سیاسی امام خمینی (ره) از آموزههای اسلامی به ویژه قرآن کریم و سنت و سیره ائمه معصومین است، افزود: بر اساس نص قرآن کریم هدف از بعثت پیامبران تزکیه و تعلیم قرآن و حکمت است از این منظر امام خمینی (ره) تزکیه و تهذیب نفس را مقدم بر سیاست میداند و شرط تعلیم و تربیت که رسالت پیامبران است را تهذیب نفس و تزکیه اخلاقی میداند.
بهروز رشیدی افزود: از دیدگاه امام خمینی (ره) ارزشهای اخلاق وسیاست یکسانند وهردو باید در راستای سعادت بشری که قرب به حق و تحقق کلمه توحید» لا اله الا الله «است قرار گیرند. از این منظر کسانی که امر سیاست و تعلیم و تربیت و پرورش فضائل اخلاقی جامعه را عهده دارند به تعبیر قرآن کریم باید جزو مطهرون و راسخون در علم باشند.
انتهای پیام/