زایش هنر در کشاکش جنگ
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، «با این حساب امسال هشتادمین سال میلاد چهرههای برجسته هنر و فرهنگ ایران است؛ از محمود دولتآبادی، نویسنده نامدار معاصر تا محمدرضا شجریان، صدای ماندگار گنبد دوار آواز و موسیقی ایران. از احمدرضا احمدی، شاعر لطیف و قصهگو تا انوشیروان روحانی، آهنگساز شهیر؛ از آیدین آغداشلو، نقاش زبردست تا خسرو سینایی، کارگردان تیزهوش. از حسین گیل، بازیگر تا اسفندیار منفردزاده، آهنگساز و چنگیز جلیلوند، صدای مخملین دوبله. و در این میان یک تصویرگر احساس و انسان؛ عباس کیارستمی. یک شاعر اصل تهران، محمدعلی سپانلو.
و این سال، سال پدیداری صداها بود و سیماها؛ آواز و موسیقی و نویسندگی ایرانی مدیون دو خراسانی، شجریان (مشهد) و دولتآبادی (سبزوار) است که با صدای «ربنا» در نورانیترین لحظات غروب رمضان و نگارش «کلیدر»، این بزرگترین رمان فارسی، روح جدیدی به کالبد فرهنگ ایران دمیدند؛ چنان که آثار دولتآبادی به چندین زبان دنیا ترجمه شده؛ آن گونه که فیلمهای کیارستمی در گوشهگوشه جهان دیده و پسندیده شد.
این چهرههای نامدار جز پیوندشان با ادبیات و فرهنگ و هنر ایران، در آغاز یک نقطه اشتراک داشتند؛ چه خراسانی باشند و چه تهرانی (کیارستمی، سپانلو، منفردزاده) چه اهل شمال باشند (خسرو سینایی از ساری و روحانی و آغداشلو متولد رشت) و چه کرمان (احمدی) و قم (حسین گیل) در کودکی شاهدان اشغال ایران از شمال و جنوب بودند؛ دوره تبعید دیکتاتور و عصر جدیدی که ۳ سال بعد با حضور ۳ رهبر قدرتمند جهان (استالین، روزولت و چرچیل) در تهران رقم خورد و پایان جنگ و خودکشی هیتلر و... .
سال اینان یکی است و فال اینان دیگر اما حال اینان هم یک. دیدن سربازان خارجی در خاک میهن، فقر و قحطی مردم و فروپاشی نظم آهنین رضاشاهی. حالی که در آن حسین گلگلاب فیزیکدان هم شعر گفت و آن هم چه شعری: «ای ایران، ای مرز پرگهر.» در آن زمانه نامراد اما خانوادههای ایرانی مأمن کودکانی بودند که برندهترین سلاح و بالاترین صلاح را بهکارگیری زبان ادب و هنر دیدند که ایران را سدهها همین شاعران و فضلا و نویسندگان در تلاطم تهاجم و قحطی و نابسامانی، نجات دادند.
و چرخ زاینده میستاند و میدهد؛ در همان سال ۱۳۱۹ که کمالالملک چشم بر تابلوی زندگی بست، کودکی دیگر چشم گشود که آثار بزرگان نقاشی را به قول بهرام بیضایی، «دوباره سازی» کند «تخیل و اندیشه زماننگر و مرگآگاهِ آیدین است که سازنده نهایی اثر اوست. ترکهایی که زمان در نقشها انداخته و ستمی که روزگار - یا دست بشر - در حق آنها روا داشته. در دوبارهکشیهای آیدین، ستایشِ این استادان با دریغ بر فناپذیری خود و آثارشان همراه است.» (درباره آیدین آغداشلو و هنر او).
سال ۱۳۱۹ سال انتقام ایرانیان بود از چکمهپوشان قوای متفقین که اشغال وطن را با جهانگیری تلافی کردند؛ روزی آنان نیز با تصویر کیارستمی و قلم دولتآبادی دنیا را گرفتند و با آوای شجریان و نوای انوشیروان روحانی از ایران گفتند.»
منبع: روزنامه ایران
انتهای پیام/
انتهای پیام/