دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
31 ارديبهشت 1399 - 02:11

نامورمطلق مستندنگاری کرونا ///////////

//////////
کد خبر : 490928

با توجه به اینکه دکتر طهرانچی ابلاغیه داده بودند که برای پژوهش در آرا، آثار و تجربیات هنرمندان و هنرهای اسلامی – ایرانی و مستندسازی بحث کرونا که عطف به شیوه‌نامه اجرایی هم داده بودند که شما در جریانش هستید، بحث تاریخ شفاهی، وقایع‌نگاری، خاطره‌نگاری و مستندنگاری به چه شکل می‌خواهد دنبال شود؟ با توجه به اینکه دبیرخانه هم حضرتعالی تشکیل دادید؟


- ما در این فعالیت خود یک شعار داریم و آن این است که رویدادی که نوشته نشود، اتفاق نیفتاده است. یعنی چیزی که ثبت و نوشته نشود، اتفاق افتادن و نیفتادنش یکی است. ما در طول تاریخ لحظات، روزها، ماه‌ها و رویدادهای ویژه‌‌ای داریم که بعضی از آنها خوب و بعضی‌ها خوب نیستند، بعضی از آنها شادی آورند و برخی از آنها اندوه‌آورند. بنابراین این روزها و حوادث متفاوتی، به یک نوعی می‌توانیم بگوییم که هویت آن دوره هستند. نحوه مواجهه مردم با آن رویداد، تأثیری که آن رویداد گذاشته و تجربه‌ای که جامعه کسب کرده در آن رویداد، اینها به نوعی سرمایه‌های تاریخی و فرهنگی ما هستند و به همین جهت حالا چه تلخ باشند چه شیرین، می‌توانند برای آینده‌ها ثبت شده و مورد استفاده قرار گیرند و آیندگان از دستاورد آن تجربیات استفاده کنند اما متأسفانه یکی از اشکالات جامعه ایرانی این است که یک جامعه نوشتاری نیست و وقایع و اتفاقات را ثبت نمی‌کند. به همین جهت جامعه به دلیل اینکه ثبت نمی‌کند، دچار دور باطل شده است. یعنی یک اتفاق را شاید بیش از 10 بار در طول تاریخ تکرار کند و باز هم تکرار می‌کند چون ثبت نمی‌کند. در واقع ثبت کردن در یک فرهنگ، یعنی به خاطر سپردن. نوشتن یعنی به خاطر سپردن، یعنی حافظه‌دار شدن. دارای حافظه و خاطره شدن. جامعه‌ای که حافظه و خاطرات خودش را فراموش کند، این جامعه دچار تکرار و بیهودگی می‌شود. مثل یک آدم که دچار آلزایمر شود، احساس بیهودگی می‌کند و کارش را دائماً تکرار می‌کند. برای رسیدن به یک جایی، مرتب دور خودش می‌چرخد و هیچ وقت هم به آنجا نمی‌رسد چون یادش می‌رود مسیر کجاست، اصلاً برای چه چیزی می‌خواسته حرکت کند، همه اینها را یادش می‌رود و فقط همین‌طور دور خودش می‌چرخد. جامعه هم همین‌طور است. حالا کرونا و اتفاقات دیگری که در پیرامون ما دارد می‌افتد، اینها همه تجربیاتی هستند که ما داریم کسب می‌کنیم. این تجربه را با خون دل داریم کسب می‌کنیم. برای اتفاقی مثل کرونا ما فقط بیش از 100 پزشک و پرستار از دست داده‌ایم. بنابراین یک اتفاق خیلی بزرگی است. اگر خدای نکرده در یک صانحه هوایی بیش از 100 نفر فقط پزشک و پرستار سقوط چه اتفاق بزرگ و تکان‌دهنده‌ای می‌تواند باشد؟ این اتفاق حالا افتاده است. حالا غیر از آن بیماران که بالغ بر چند هزار نفر هستند. ما اگر تجربیات خود را ثبت نکنیم، فردا دوباره یک بیماری اپیدمیک دیگری بیاید، آن‌وقت مجبورند که همین تجربه و همین هزینه‌ها را تکرار کنند اما اگر ثبت شود، در آن صورت می‌توانیم از این تجربه استفاده کنیم. مثلاً اگر در یک شهری بیماری شایع شده، سریع آنجا را قرنطینه کنیم. بدانیم اگر چنین چیزی در یک کشور دیگر اتفاق افتاده، احتمالش هست که به کشور ما هم بیاید. بدانیم که اگر یک چنین احتمالی هست، آن را به شوخی نگیریم. این‌طور نباشد که مثلاً معاون وزیر یک چیزی بگوید، وزیر یک چیزی بگوید، 0640 یک چیزی بگویند. پس بنابراین ما برای اینکه اشتباهات خود را تکرار نکنیم، می‌بایست اینها را ثبت کرده و به یادگار بگذاریم بماند. بر همین اساس بود که طی گفتگویی که با ریاست محترم دانشگاه آزاد اسلامی داشتیم، گفتیم که ما آمادگی ثبت کردن یک بخش بزرگی از خاطرات کرونایی را داریم. ما آمادگی داریم که حداقل بیمارستان‌هایی که مرتبط با دانشگاه آزاد اسلامی هستند را برویم و خاطرات‌شان و رشادت‌هایی که این پرستاران، پزشکان و ... داشتند را ثبت کنیم. ایشان هم موافقت کردند. ما در یک پروژه بزرگ‌تری به نام تاریخ شفاهی هنر و رویدادها 0735 یک حرکت اول جدی ما می‌شود کرونا. یعنی اینها را بین هنرمندان، کادر پزشکی و بیماران ثبت کنیم و اینها را به عرصه ادبیات و هنر بکشانیم. یعنی بعد از ضبط کردن، خلق هنری را انجام دهیم. بنابراین ابتدا می‌خواهیم ثبت کنیم، زمینه را آماده کنیم برای خلق. نگاه می‌کنیم که این همه بیماری در این مملکت درآمده، یک فیلم خروجی بیماری‌های اپیدمیک در این مملکت نیست. اگر ما این مدارک را جمع کنیم،‌ فردا می‌توانند یک فیلم درست کنند، می‌توانند تئاتر درست کنند، می‌توانند کارهای دیگری بکنند. این فلسفه وجودی این دبیرخانه تاریخ شفاهی هنر و رویدادهاست و برای این کار ما یک تقسیم کار کرده‌ایم. یک بخشی داریم به نام خاطره‌سازی. یعنی این خاطره‌سازی قرار است که به بیمارستان رفته و از بیماران و کادر پزشکی خاطرات‌شان را بگیرد، تبدیل به متن و کتاب و ... کند. یک بخش دیگر به نام خاطره‌یابی است. در این بخش یک فراخوان می‌زنیم و خاطره‌هایی که مردم دارند را گردآوری می‌کنیم، یعنی سعی می‌کنیم آن چیزی که هست را جمع‌آوری کنیم. اما در بخش قبلی، چیزی که نیست را می‌خواهیم خلق کنیم، خاطرات را تبدیل به متن کنیم. در وهله سوم ما یک فضای مجازی گذاشته‌ایم به نام وب‌یاد. در وب‌یاد قرار است که از راه دور، هنرمندان این کشور، هر جای ایران که باشند و کادر پزشکی و بیمارانی که به صورت مستقیم مرتبط بودند، خاطرات‌شان را به صورت آنلاین تعریف کنند. اسم این را گذاشته‌ایم وب‌یاد. یادآوری کنند. نکته آخر ما هم خاطره‌کاوی است. یعنی همه اینها را که گرفتیم، تازه می‌خواهیم خاطرات را تجزیه و تحلیل کنیم و آن را در خاطره‌کاوی انجام می‌دهیم. این سه چهار حوزه فعالیت اصلی این دبیرخانه خواهند بود. نمی‌خواهیم این دبیرخانه خیلی بزرگ و گسترده و جمعیت‌دار شود. با همین افرادی که در دانشگاه فرشچیان هستند این کار را پیش می‌بریم و البته از بعضی از داوران از بیرون هم دعوت خواهیم کرد.


در بحث دبیرخانه، حضور  گسترده هنرمندان را شاهد خواهیم بود؟


- نه، ما اصلاً اینجا ستادی عمل می‌کنیم. یعنی فراخوان می‌دهیم کارها را می‌گیریم. بعد هیئت داوران قضاوت می‌کنند. حالا این کارها می‌توانند هنری باشند یا نوشتاری و کلامی ادبی باشند. ما نمی‌خواهیم اینجا یک جای تولیدی برای این کارها ایجاد کنیم. گرچه آن بحثی که گفتم که ما می‌رویم بیمارستان‌ها عکس می‌گیریم و مطلب ضبط می‌کنیم، اینها در حقیقت تولیدی هستند اما این‌طور نیست که در بحث تولیدش بگوییم مثل کاری که برای 1120 کردیم، حالا بگوییم 30 نفر بیایند راجع به ایشان ؟؟؟ کنند.


پس موضوع اصلی همان ثبت خاطرات و وقایع‌نگاری در بحث تاریخ شفاهی است.


- بله. ثبت است اما ثبت یا با خاطره صورت می‌گیرد یا با آرشیوهای خاطره‌ای.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب