دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
29 ارديبهشت 1399 - 05:45

علی پژوهان/ دانشگاه ع پ بهشتی///////

/
کد خبر : 490406

علی پژوهان
؟؟؟
- خیلی ممنونم از اینکه زحمت کشیده و این موضوع را پیگیری می‌کنید چون دغدغه تعداد بسیار زیادی از بچه‌هایی است که چه سرباز هستند و چه می‌خواهند سرباز شوند شده و این قضیه چالش‌های متفاوتی را برای آنها رقم زده و پرداختن به آن و ایجاد یک گفتمانی که بتواند حداقل این حساسیت را در مسئولان ایجاد کند که یک مقدار پیگیرانه‌تر نسبت به این موضوع برخورد کنند، بسیار عالی است. من صحبت‌هایم را در چند قسمت خدمت‌تان می‌گویم، یکی قبلش، یکی حین‌اش و یکی بعدش و امیدوارم که إن‌شاءالله آن چیزی که نتیجه بحث‌مان می‌شود، چیز ارزشمندی باشد و بتوانیم یک نتیجه مثبتی بگیریم.
- حالا در این شرایط ما از دانشجو درخواست می‌کنیم که بیاید و دانشجو به اصطلاح فارغ‌التحصیل شده، یعنی فرآیند فارغ‌التحصیلی را هم گذرانده. ما در سیستم برای اینکه فرد را جذب کنیم به یک کاری که عملاً منفعت شخصی برای خودش ندارد، یعنی این سربازی را به معنی عام داریم تعریف می‌کنیم نه فقط سربازی برای بچه‌های علوم پزشکی. سربازی به معنای عام، سود خاصی برای این فرد ندارد. وقتی که ما داریم برای یک فرد کاری که عام‌المنفعه است به اصطلاح داریم تعریفش می‌کنیم و موظفی است، نباید هزینه بگیریم یا انتفاعی از این قضیه داشته باشیم. بچه‌ها برای اینکه کارهای سربازی‌شان را پیش ببرند، تقریباً یک عددی نزدیک به 100 هزار تومان باید هزینه کنند. به نظر من تحت هیچ شرایطی منطقی نیست که شما برای یک کاری که برای خودت سود ندارد و منفعت شخصی برایت ندارد و تو داری در راستای خدمت به کشور و بهبود وضعیت آن یک کاری را انجام می‌دهی، منطقی نیست که برای خدمت به کشور از جیبت هم هزینه کنی. این یک انتقاد کلی است اما بحثی که وجود دارد این است که حالا دانشجو فارغ‌التحصیل شده، برگه فارغ‌التحصیلی‌اش را هم حدس می‌زنیم که إن‌شاءالله توانسته از دانشگاه بگیرد و قص علی هذا می‌آید، پلیس+10 به عنوان نهادی که باید کار را انجام دهد، خیلی جاها هنوز هم که هنوز است، تعطیل است. آنهایی هم که باز هستند، بخش‌های نظام وظیفه‌شان فعال نیستند. نهادهایی که قرار است همکاری کنند، مراکز بهداشت، پزشک معاینه اصلی که از طرف خود سازمان نظام وظیفه باید همکاری کند، اینها نیستند یا کار را نمی‌پذیرند. یعنی ما فرد را محدود می‌کنیم می‌گوییم آقای ایکس شما برای اینکه تأیید بشوی که مثلاً از نظر سلامتی مشکلی نداری الّا و لابد باید بروی پیش پزشک ایکس، می‌روید و می‌بینید که پزشک ایکس به خاطر وضعیت کرونا الان چند روز است که نمی‌آید. خب الان یعنی چی؟ چرا باید افراد معطل بمانند در یک سیستمی که خودش شرایط را فورس ماژور تعریف می‌کند اما کادر آن سیستم این شرایط فورس ماژور را رعایت نمی‌کنند و نه پزشک حضور دارد. مراکز بهداشت می‌روی، می‌گویند آقا ما وظیفه نداریم به شما واکسن بزنیم، ما نمی‌توانیم با شما همکاری کنیم و نمی‌توانیم کاری برای شما انجام دهیم. جابه‌جای‌تان می‌کنند، دوباره باید بروید برگردید، بروید برگردید، چند بار تا به اصطلاح بپذیرند که لطف کنند برای شما آن واکسن‌هایی که لازم است را بزنند. ظرف همین چند روز گذشته، یک سیستم جدیدی آمد، خیلی جالب است، کسانی که قرار است بیایند باید حتماً از نظر کرونا غربالگری شده باشند. بعد اول گفتند مراکز بهداشت باید حتماً این غربالگری را انجام دهند، می‌روی مراکز بهداشت، می‌گویند ما چرا باید از شما برای سربازی باید بگیریم، دوباره بعد از چند روز تغییر می‌کند و می‌شود یک پزشک معمولی. یعنی الان یک پزشک معمول هم شما را از نظر سلامتی بررسی کند، کفایت می‌کند. بعد معیارها برای این سلامتی چیست؟ یعنی اینکه خب الان ما می‌گوییم این افراد باید بررسی شده و تأیید شوند، آیا باید آن تست‌های اصلی از آنها گرفته شود یا فقط صرفاً گرفتن یک دما؟ اگر قرار بر گرفتن یک دما باشد که اینها اصلاً نشانی از ابتلا یا عدم ابتلا به صورت قطعی نیست. یعنی هنوز هم مشخص نیست در این قضیه چه تصمیمی گرفته شده و باز هم یک بلاتکلیفی عجیب و غریبی اینجا وجود دارد. در مجموع می‌توانیم بگوییم در فرآیند کار، کل سیستمی که قرار بوده تسهیل‌گر این فضا باشد که دانشجویی که ما برایش شرایط را طوری تعریف کردیم که شما باید ظرف 15 روز آینده تمامی مراحل کارهایت را به صورت قطعی انجام بدهی و آماده باشی که به خدمت اعزام شوی، هیچ کدام از این کارها را آنها هماهنگی ندارند، یعنی نیستند، حضور ندارند، موظف نیستند، یعنی نمی‌توانی به آنها هم خرده‌ای بگیری، افراد موظف نشده‌اند به حضور، امتیازی برای‌شان در نظر گرفته نشده است و ... که خب این فرآیند باعث می‌شود که یا چندین روز متوالی افراد را در این شرایط کرونا بیرون بکشد که بتوانند ریز ریز و مرحله به مرحله کارهای‌شان را طی چند روز انجام دهند یا اینکه اصلاً نمی‌رسند کارهای‌شان را انجام دهند و هیچ شرایطی برای این قضیه وجود ندارد.
- در بخش اول که قبل از این سیستم اعزام را نگاه کنیم،‌شاید مهم‌ترین مشکل و معضل و چیزی که کل این سیستم را به هم ریخته، عدم وجود یک ثبات فکری یا یک ثبات برنامه‌ریزی در سیستمی است که برای نظام وظیفه تعریف شده، یعنی مشخصاً الان نمی‌دانیم با چه پدیده‌ای روبه‌رو هستیم. امروز چه اتفاقی خواهد افتاد؟ فردا چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تصمیم‌ها به چه صورت است؟ و وقتی هم که از نهادهایی که قرار است در رابطه با این موضوع پاسخگو باشند، پیگیر می‌شویم، عموماً پاسخ‌های خوبی نمی‌گیریم. حالا چه در جایگاه کسی که یک فرد عمومی است و می‌خواهد مطالبه کند و چه در جایگاه کسانی که اهل رسانه هستند و این مسئله را از مسئولان پیگیری می‌کنند، متأسفانه پاسخگویی خوبی وجود ندارد و چون برنامه‌ریزی هم نیست، دفاعی هم از تصمیماتی که گرفته می‌شود وجود ندارد، صرفاً تصمیماتی بوده که آناً در رابطه با یک موضوع گرفته می‌شود و بعد از اینکه تصمیم گرفته می‌شود، تازه عواقب آن قضیه معلوم می‌شود و این‌طور باعث می‌شود که کار، مشکلات و باگ‌های زیادی داشته باشد و برای رفع باگ مجبوریم تصمیم جدیدی بگیریم، یا یک‌سری اصلاحیه‌هایی به تصمیم جدید وارد کنیم که کار را به هم بریزد. شرایط از آنجایی شروع می‌شود که یک‌سری از بچه‌هایی که چه علوم پزشکی بودند و چه علوم پزشکی نبودند، اسفند ماه اعزام نمی‌شوند و اعزام آنها می‌افتد برای فروردین، بعد دوباره اعزام آنها از فروردین می‌افتد به اردیبهشت و در تمام این مدت به آنها گفته می‌شود که شما آموزشی نخواهیدداشت! آموزشی خواهید داشت! آموزشی نمی‌روید! آموزشی می‌روید! آموزشی در شهر خودتان می‌روید!‍ دو ماه می‌روید! یک ماه می‌روید! یک هفته می‌روید! همه این صحبت‌ها را بچه‌ها شنیده‌اند و می‌توانیم بگوییم همه آنها هم از منابع موثقی شنیده‌اند تا در نهایت بچه‌هایی که اسفند بودند را الان دارند اردیبهشت اعزام می‌کنند با یک ماه خدمت. اما شرایط یک جای دیگری جالب‌تر است و آن هم اینکه کسانی که می‌خواستند اسفند بروند عزم کرده بودند که بروند سربازی و به اصطلاح تصمیم داشتند که اسفند ماه اعزام شوند و به واسطه شرایط کرونا اعزام نشدند. در مرحله بعدی ما مواجهیم با دانشجویانی که می‌خواستند از مدت زمان فراغت تحصیلی‌شان استفاده کنند که کم کم مثلاً تا برج 6 سال 99 فرصت داشتند اما به واسطه اینکه حالا شرایط بحران پیش آمده و قانون هم این اجازه را داده، در اوایل فروردین ماه سردار مهری اعلام می‌کنند که تمامی فارغ‌التحصیلان رشته‌های پزشکی و پیراپزشکی باید بیایند و فرم اعزام به خدمت را پر کنند و اگر تا 31 فروردین اینها دفترچه‌شان را نفرستاده باشند و به قولی اعلام آمادگی برای اعزام به خدمت نکرده باشند، حکم سرباز فراری دارند و شرایطی که برای سرباز فراری تعریف می‌شود، برای اینها تعریف خواهد شد. مسئله‌ای که مهم است اینجاست. خب وقتی ما این شرایط را تعریف می‌کنیم،‌افراد برای زندگی‌شان برنامه‌های مختلفی دارند و خب افرادی که می‌خواستند ارشد بخوانند عملاً دیگر فرصت ارشد را از دست داده‌اند، افرادی که می‌خواستند برای دکتری یا برای تخصص بخوانند، تمامی اینها از بین رفته، بچه‌هایی که می‌خواستند سربازی‌شان را امریه بگیرند و تقریباً کارهای‌شان را اوکی کرده بودند برای اینکه مثلاً در یک نهادی که مربوط به کارشان است و حوزه تخصصی‌شان است و می‌دانند توانمندی دارند، می‌خواستند آنجا یک سرباز متخصص و امریه شوند، بچه‌هایی که داشتند در شرکت‌هایی استارتاپی کار می‌کردند و به واسطه آن می‌خواستند در حوزه کاری خودشان باشند، می‌توانیم بگوییم که خیلی از برنامه‌ریزی‌ها و کارها را این سیستم از بین برده و خراب کرده. تا اینجا شاید نشود خیلی خرده گرفت چون شرایط بحران کرونا، شرایطی است که همان‌جوری که از اسمش معلوم است بحران است و در شرایط بحران، افراد نمی‌توانند انتخاب‌های از پیش تعیین شده‌شان را داشته باشند اما اتفاقی که ناراحت‌کننده است این است که ما در یک شرایطی قرار گرفته‌ایم که با افراد شفاف نیستیم. بحران کرونا از بهمن ماه و اسفند ماه دیگر مشخص شده و اگر مثلاً من دانشجویی که دارم برای دکتری می‌خوانم، برای تخصص دارم می‌خوانم و مثلاً از یک ترم قبلش مرخصی گرفته‌ام که بتوانم بخوانم، یعنی فرض بگیرید این دانشجو داشته از تابستان درس می‌خوانده، یک ترم مرخصی گرفته دوباره درس خوانده، بهمن مثلاً بیاید وارد دانشگاه شود، ترم آخرش را بگذراند، اسفند ماه آزمونش را بدهد و تا انتهای زمانش بحث نتیجه تخصصش هم بیاید و برود برای درس تخصصی‌اش. خب همه اینها به هم ریخته. افراد امتیازاتی داشتند برای وضعیت کنونی‌شان که همه اینها از بین رفته.
یعنی مثلاً دانشجویی که رتبه برتر بوده، دانشجویی که می‌توانسته مستقیماً به کارشناسی ارشد برود، دانشجویی که امتیازاتی برای شرکت در آزمون تخصص داشته، دانشجویی که ظرفیت نخبگانی داشته، همه اینها الان به اصطلاح پریده‌اند و الان در این وضعیت معلوم نیست که آیا بعد از زمان خدمت اینها اصلاً آن آپشن وجود دارد؟ چون یک‌سری از آپشن‌ها فقط برای سال اول قابل تعریفند، طبق قانون سیستم خودمان. خب اینها بعد از اینکه افراد دوران تحصیل‌شان (خودش گفت تحصیل‌شان اما فکر کنم منظورش دوران خدمت‌شان بود و اشتباه لُپی کرد) را تمام کنند، آیا دوباره این امکان برای‌شان وجود دارد که از این احتمالات استفاده کنند یا خیر؟ هیچ چیز معلوم نیست و بچه‌ها تمام زندگی و آینده‌شان و سیستمی که برای زندگی‌شان تعریف کرده بودند، همه را به واسطه این قضیه، یک عده بسیار زیادی از بچه‌ها از دست می‌دهند. معضل بعدی که در این سیستم وجود دارد، سیستم هنوز خودش نمی‌داند که باید چه کار کند. خیلی از بچه‌هایی که ارشد هستند، خیلی از بچه‌هایی که دکتری هستند، هنوز وضعیت تحصیلی‌شان مشخص نیست. دانشجو درسش را تمام کرده، مثلاً پایان‌نامه‌اش را هم تحویل داده اما هنوز تأییدیه‌ها و امضاهای پایان‌نامه‌اش را نداده‌اند. خب الان این فرد دانشجو هست یا نیست؟ اگر دانشجو نیست، پس چرا این فرد را از سیستم آزاد نمی‌کنید و اگر دانشجو هست، توی سیستم اسم ایشان با توجه به اینکه نظام وظیفه گفته بود ما تمامی اسامی فارغ‌التحصیلان را گرفته‌ایم، خب الان اسم ایشان به عنوان یک فرد فارغ‌التحصیل دارد رد می‌شود در صورتی که هنوز فارغ‌التحصیل نشده است و معلوم هم نیست چه زمانی مسئولان دانشگاه با ایشان همکاری کنند در آن شهر که بتواند فرآیند فارغ‌التحصیلی‌اش را بگذراند. یا دانشجو هنوز دفاع نکرده. کارهایش انجام شده، می‌گویند دفاع غیر حضوری بروید بیایید، توی دانشگاه مثلاً کارکنان حضور ندارند (البته بعضی دانشگاه‌های بزرگ بهترند) فرآیند فارغ‌التحصیلی دانشجو دارد طول می‌کشد. خب شما دانشجو را با یک خطر بزرگ سرباز فراری مواجه می‌کنید، از آن طرف کشور طی یک تایمی در قرنطینه بوده و بعد از آن هم نسبت افرادی که حضور دارند یک سوم است، مثلاً یک‌سری از روزها یک فرد نیست، یک‌سری از روزها یک فرد دیگری نیست، پاسخگویی‌ها آنلاین است و آنلاین که امضا امکان‌پذیر نیست و ... یعنی شما هزاران باگ می‌توانید در این سیستم تعریف کنید که سیستم خودش را برای همکاری با کسی که قرار است در شرایط بحران بیاید و با نظام همکاری کند و خودش را به عنوان سرباز اعلام کند، هیچ همکاری وجود ندارد و طبیعتاً این فرد در یک بحران وضعیتی قرار می‌گیرد و نمی‌داند که باید چه کار کند!
- مرحله بعدی این است که شما دانشجو را جذب کرده‌اید، افراد طبق گفته‌ای که مثلاً سردار مهری در مصاحبه‌شان فرموده بودند این بود که افراد تا فروردین ماه باید برگه اعزام‌شان را پر کنند و اردیبهشت ماه اعزام هستند. ما برگه اعزام را پر کردیم، تاریخ را می‌خواستیم اردیبهشت ماه انتخاب کنیم، تاریخ انتخابی برای اردیبهشت ماه وجود نداشت. یعنی به شخصه خود بنده به عنوان یک فردی که فارغ‌التحصیل رشته پزشکی می‌خواستم ثبت‌نام کنم اصلاً تاریخی برای آن زمان وجود نداشت و زنگ زدم نظام وظیفه، آن تلفن گویایشان که پاسخگو باشد، گفت هر تاریخی که دوست دارید بزنید، اگر نیاز باشد اعزام‌تان می‌کنند. خب این یعنی چی؟ اگر گفته‌اید که 01/02/99 قرار است افراد اعزام شوند خب 01/02/99 اعزام می‌شوند. اگر نه، اگر من تاریخم را دارم می‌زنم 01/03 یا 01/05 پس یعنی من باید 01/03 اعزام شوم دیگر، پس من برای یک ماه آینده زندگی‌ام می‌توانم یک برنامه‌ای بریزم، یک پلنی را در نظر بگیرم، یک هدفی را داشته باشم که خب با این شرایط ما نمی‌دانیم قضیه چه‌جوری است، یعنی نمی‌دانیم آیا قرار است اعزام شویم، قرار نیست اعزام شویم و برای مثال خود بنده چون اعزامم 01/03 بود، با توجه به آن تفاسیری که وجود داشت و تماسی که با نظام وظیفه گرفته بودم، دیگر مطمئن شده بودم که اعزام من 01/03 خواهد بود و لذا برای این یک ماه باز هم در حد توانم یک برنامه‌ای ریختم و متأسفانه با توجه به اینکه دوباره نظر نظام وظیفه تغییر کرد، پیامک آمد که افراد باید اعزام شوند. یعنی شرایط اصلاً روشن نیست. در همین فضا، بحث همان بلاتکلیفی، اول برای بچه‌ها گفتند که اردیبهشت اعزام است، بعد گفتند که خرداد اعزام است، بعد بحث آموزشی یا بدون آموزشی بودن مطرح شد، اول گفتند بدون آموزشی است، بعد گفتند با آموزشی است، سپس گفتند که آموزشی یک ماه است، بعد الان آخرین اطلاعی که سردار مهری دادند این است که غیر علوم پزشکی‌ها یک ماه است، علوم پزشکی‌ها فعلاً آموزشی ندارند، بعد از زمان آرامش بعد از کرونا آموزشی خواهند داشت. این الان آخرین اطلاعی است که داریم و معلوم نیست که شاید بعداً تغییری در این قضیه ایجاد شود یا نشود. یک مسئله دیگری هم که وجود دارد، وقتی ما می‌گوییم همه بچه‌های علوم پزشکی باید بیایند، آیا واقعاً‌ الان موضوع کرونا در کشور نیاز به یک‌سری رشته‌ها دارد یا ندارد؟ مثلاً بچه‌های شنوایی‌شناسی چه کمکی می‌توانند به فرآیند کرونا بکنند یا خیلی از رشته‌های دیگر که می‌توانیم برای مثال نام ببریم چه کمکی می‌توانند به فرآیند کرونا کنند؟ آیا حضور اینها می‌تواند مؤثر باشد؟ مثلاً بچه‌های مدیریت نظام سلامت، بچه‌های هوش‌بری و ... اینها همه شاخه‌های پیراپزشکی هستند، آیا اینها می‌توانند کمکی کنند؟ و آیا به آنها نیاز هست یا نه؟ اگر نیاز نیست پس فراخوان عمومی چه معنی دارد؟ اگر نیاز هست خب می‌خواهیم کجا از این افراد استفاده کنیم؟ چه ویژگی می‌خواهند ایجاد کنند؟
- حالا مرحله بعدش می‌خواهیم به این نگاه کنیم، حالا کار نداریم این همه بی‌برنامگی و آشفتگی و عدم مشخص بودن شرایط که زندگی افراد را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد، یک مسئله مهم دیگری وجود دارد، آن هم این است که ما با بحران کرونا یقیناً با مدت زمان طولانی مواجه هستیم حتی اگر خوشبین باشیم. خب در این شرایط ما نیاز داریم به اینکه یک تقسیم نیرویی انجام دهیم، یک برنامه‌ریزی کنیم که با فواصل منظمی نیروهای جدید و تازه نفس به این سیستم تزریق شوند و آن نیروهایی که توان‌شان را از دست داده‌اند، یک مقداری استراحت کنند. ما الان با شرایطی مواجیهم که طبق آن چیزی که من اطلاع گرفتم از دوستانم و همکارانم چه در بیمارستان‌های ارتش و سپاه و چه بیمارستان‌های دولتی و ... می‌توانیم بگوییم که اولاً خدا را شکر یک مقدار لود کاهش پیدا کرده و مورد بعد این است که بچه‌ها با مدت زمان زیادی آنجا هستند و الان تراکم نیرو در آنجا وجود دارد با توجه به فراخوان عظیمی که شده و خب الان مجدد اعزام کردن یک عده دیگری به همان سیستم و درگیر کردن‌شان در همانجا، صرفاً تراکم بی جهت نیرو را ایجاد می‌کند. یعنی شاید اگر اینها را ما نگه می‌داشتیم طبق یک برنامه‌ریزی این دانشجوهای فارغ‌التحصیل و این افراد آماده، اعزام می‌شدند و قشنگ از قبل هم مشخص بود، خیلی می‌توانست به این وضعیت کمک کرده و شرایط را کنترل کند. این هم یک بخش ماجراست. اتفاق بزرگ و بسیار بدی که افتاده و یکی از انتقادات اساسی من توی این سیستم است و شاید یکی از بزرگ‌ترین معضلات ماست اینکه طبق قانون، خب باشد، تا اینجا ما می‌توانیم بپذیریم که در شرایط بحران، افراد می‌توانند اعزام شوند، شرایط معافیت از بین می‌رود، البته در هیچ‌جا نگفته که اینها این‌قدر می‌توانند بی‌برنامه و بی‌مسئولیت باشند اما حالا بالاخره قانون اجازه داده که افراد بدون بحث استفاده از معافیت‌های‌شان جذب شوند، اما قانون می‌گوید یک‌سری افرادی هم که سربازی‌شان تمام شده تا سه ماه می‌توانند بیشتر از زمان نرمال‌شان با خدمت درگیر باشند به شرط اینکه حقوق یک فرد کادری را دریافت کنند یعنی آنها را به عنوان یک فرد کارمند در آنجا بشناسیم. الان بچه‌هایی که اسفند یا فروردین کارشان تمام شده یا می‌شود، بچه‌هایی که در این اواسط یعنی می‌توانیم بگوییم از بهمن و اسفند و فروردین کارهای‌شان تمام شده به همه اینها گفته‌اند که سه ماه بیشتر باید بمانید اما برای هیچ‌کدام‌شان هیچ آپشنی در نظر نگرفته‌اند، یک ریال حقوق بیشتر، یک‌دانه امتیاز بیشتر برای‌شان در نظر نگرفته‌اند. خب اگر قرار باشد ما این بچه‌ها را نگه داریم، بیشتر کار کنند و هیچ امتیازی نداشته باشند خب دیگر عملاً داریم خلاف قانون عمل می‌کنیم. یا از آن طرف، بچه‌هایی که الان می‌خواهند وارد شوند خب دارند در یک شرایط بحرانی وارد می‌شوند، دارند بالاخره روی جان‌شان خطر می‌کنند، حالا هر چقدر هم که ما بگوییم این قضیه وجود دارد، بدون شک دارند یک خطری می‌کنند، ما چه آپشنی برای‌شان در نظر گرفته بودیم؟ تنها آپشنی که برای‌شان در نظر گرفته بودیم این بود که آموزشی نروند که الان حتی آن آپشن هم برداشته شده و می‌گوییم آموزشی فعلاً نمی‌روند! نه اینکه نمی‌روند. خب اگر قرار است این‌طور باشد دیگر چه تفاوتی است بین منِ فردی که دارم در این شرایط بحرانی به کشور کمک می‌کنم و آن فردی که در یک شرایط نرمال، در یک شرایط آسوده با انتخاب خودش رفته امریه، رفته در یک جای مناسب، در شهر خودش خدمت کرده. مثلاً بچه‌هایی که طرحی هستند، الان قانونی برای‌شان گذاشته‌اند که هر یک ماه خدمت‌شان را دو ماه محاسبه می‌کنند (شما می‌دانید که یک‌سری از بچه‌های ما طرحی هستند) و البته یک‌سری ضرایب به حقوق‌شان هم در نظر گرفته‌اند که عدد حقوقی‌شان را افزایش می‌دهد به واسطه اینکه دارند در شرایط بحرانی کار می‌کنند و حالا درست است که شاید این عدد، عدد چشمگیری نباشد ولی حداقلش این را می‌رساند که بالاخره اینکه این افراد دارند زحمت می‌کشند، توی سیستم دیده شده، یک نگاهی بهش هست که این افراد دارند زحمت می‌کشند پس به پاس این زحمات‌شان مثلاً 5 هزار تومان داریم به آنها هدیه می‌دهیم.هیچ چیزی در حال حاضر برای این بچه‌هایی که دارند در شرایط کرونایی سربازی‌شان را می‌گذارند و دارند دقیقاً در آنجایی که کشور نیاز دارد، خدمت می‌کنند و وسط جنگ کرونا دارند کار می‌کنند، هیچ آپشنی برای‌شان در نظر گرفته نشده. طبق قانون حداقل باید به آن کسانی که بیشتر می‌مانند حقوق داده شود، هنوز حقوقی داده نشده. پاسخگویی هم نسبت به این سؤالات وجود ندارد و در این شرایط حتی هماهنگی هم بین این سیستم‌ها وجود ندارد که مثلاً الان بدانیم وزارت بهداشت با بحث نظام وظیفه هماهنگی کرده یا هماهنگی وجود دارد که مثلاً این نیروها تقسیم شوند در جاهایی که بیشتر نیاز است یا جاهایی که الان ما نیرو را نیاز داریم.
.
آیا شرایطی را برای این بچه‌ها فراهم کردیم که قرار است بیایند، به چه وضعیتی بروند، هیچ چیز مشخص نیست. الان بچه‌هایی که همه‌شان دارند اعزام می‌شوند یعنی ما و خیلی از بچه‌های دیگر در پیامکی که برای‌مان آمده حتی آموزشی هم برای‌مان تعریف شده یعنی هر کسی را یک محل آموزشی برایش تعریف کرده‌اند که طبق آن چیزی که گفته شده این صرفاً برای این است که ذکر محل شده باشد و بعداً قرار است که ما مستقیم از آنجا اعزام شویم، نمی‌دانم. ولی حداقلش این است که هنوز هیچ‌کدام از این فضاها وجود ندارد. در مجموع بخواهم خدمت‌تان بگویم، یعنی این دیگر تتمه بحث بنده باشد، این است که ما با یک شرایطی مواجه هستیم که از یک ظرفیت بسیار خوبی که می‌توانست با یک مدیریت بسیار خوب، ما بتوانیم با بالاترین میزان بازخورد، بهترین نتیجه را بگیریم، متأسفانه با یک آشفتگی و یک شلختگی که در آن دقیقاً معلوم نیست که سیستم چه فکری دارد می‌کند و چه برنامه‌ای دارد، همه چیز را داریم به هم می‌ریزیم و ماحصل کار هم یقیناً آن نتیجه‌ای را نخواهد داشت که مطلوب نظر ماست چرا که هر لحظه داریم تفاوت‌هایی را ایجاد می‌کنیم و نسبت به آن تصمیمی که می‌گیریم، مقدمات و مواردی که برایش لازم است را فراهم نکرده‌ایم. و در نهایت امیدوارم که إن‌شاءالله شرایط به خیر بگذرد و از این بحران هم عبور کنیم و سلامتی دوباره به کشورمان برگردد. اینها یک قصیده طولانی بود از تمامی مشکلاتی که برای بچه‌ها ایجاد کرده‌اند که من تازه یک قسمتی‌اش را گفتم، یعنی پای صحبت بچه‌های دیگر هم بنشینیم هر کدام شاید بتوانند به این مطلب نکاتی را اضافه کنند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب