واکنش نشریه نیویورک تایمز به معامله قرن آمریکاییها
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، پایگاه اینترنتی نشریه نیویورک تایمز در مقالهای با عنوان «طرح (به اصطلاح) صلح ترامپ برای خاورمیانه، از حقیقتی زشت پرده برمیدارد» نوشت: روز سهشنبه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا طرحی موسوم به معامله قرن را منتشر کرد که مدتها آن را در ذهن خود پرورانده بود.
بر اساس این طرح، کشور فلسطینی در غزه و کرانه باختری تشکیل میشود؛ اورشلیم (قدس) از جمله شهر قدیمی (بیت المقدس)، پایتخت یکپارچه و کامل اسرائیل خواهد بود و اسرائیل همهی شهرکهای صهیونیستنشین از جمله دره اردن را که نزدیک به یک چهارم کرانه باختری را تشکیل میدهد و مرز شرقی آن را با اردن نیز شامل میشود - جدا کرده و به (سرزمینهای اشغالی فلسطین) الحاق میکند.
بر پایهی طرح ترامپ، کشور مجمعالجزایر فلسطینی ناپیوسته ایجاد خواهد شد که با دریایی از قلمرو سرزمینی اسرائیل احاطه شده است. ترامپ اعلام کرد آمریکا حاکمیت رژیم صهیونیستی را بر قلمرو سرزمینی که در این طرح به اسرائیل واگذار شده به رسمیت خواهد شناخت. کمی پس از سخنرانی ترامپ، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی تاکید کرد از روز یکشنبه جداسازی همهی شهرکهای صهیونیستنشین و درهی اردن را آغاز خواهد کرد.
رژیم صهیونیستی و دیگر مخالفان راه حل تشکیل دو کشور، رونمایی از این طرح را به عنوان پایان قطعی احتمال تشکیل کشور مستقل فلسطینی جشن گرفتند. سازمان آزادیبخش فلسطین و دیگر هواداران راه حل دو کشور هم دقیقا به همین علتهایی که بیان شد، طرح ترامپ را محکوم کردند و آن را به مثابه کوبیدن آخرین میخ بر تابوت تشکیل دو کشور خواندند.
نیویورک تایمز نوشت: به مدت بیش از یک قرن، غربیها از اهداف رژیمصهیونیستی در فلسطین (اشغالی) پشتیبانی کردهاند و هزینه آن را به دوش جمعیت فلسطینیهای بومی گذاشتند. در سال ۱۹۱۷، دولت انگلیس قول داد موطنی ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین تاسیس کند، جایی که یهودیان کمتر از ۸ درصد جمعیت را تشکیل میدادند. سی سال پس از آن تاریخ، سازمان ملل طرحی را پیشنهاد داد که بر اساس آن سرزمین فلسطین تقسیم میشد؛ یهودیان که کمتر از یک سوم جمعیت را تشکیل میدادند و کمتر از ۷ درصد سرزمین را در اختیار داشتند، اکثریت قلمرو سرزمینی را تصاحب کردند. در جریان جنگی که در پی این تقسیمبندی اتفاق افتاد، اسرائیل بیش از نیمی از قلمرویی را که به کشور عربی اختصاص داده شده بود تسخیر کرد؛ از بازگشت چهار پنجم از فلسطینیهایی که در سرزمین اشغال شده بدست اسرائیل، زندگی میکردند جلوگیری به عمل آمد. جامعه بینالمللی، اسرائیل را وادار نکرد قلمرویی را که با زور تسخیر (اشغال کرده) به صاحبانش بازگرداند و یا اجازه بدهد آوارگان به خانههایشان بازگردند.
پس از جنگ سال ۱۹۶۷، هنگامی که اسرائیل ۲۲ درصد باقیمانده سرزمین فلسطینی را به همراه شبه جزیره سینا در مصر و بلندیهای جولان در سوریه تسخیر کرد (به اشغال خود درآورد)، در اقدامی غیرقانونی در سرزمینهایی که اشغال کرده بود شهرک سازی کرد و رژیمی را با قوانین جداگانه و مجزا برای دو گروه مختلف - اسرائیلیها و فلسطینیها - که در یک سرزمین زندگی میکردند، ایجاد نمود. در سال ۱۹۸۰، اسرائیل در اقدامی رسمی شرق اورشلیم (قدس) را جداسازی کرد. در زمینهی فعالیتهای شهرکسازی اسرائیل، برخی سر و صداهای بینالمللی و محکومیت لفظی اتفاق افتاد، اما پشتیبانی مالی و نظامی آمریکا از اسرائیل بیش از پیش تقویت شد.
در سال ۱۹۹۳، بر اساس توافقنامههای اسلو خودمختاری محدودی به فلسطینیها در چندین بخش ناپیوسته، مجزا و پراکنده اعطا شد. در این توافقنامهها درخواستی مبنی بر برچیدن شهرکهای صهیونیستنشین یا حتی توقف شهرک سازیها مطرح نشد. نخستین طرح آمریکایی برای تشکیل کشور فلسطینی را رئیس جمهور بیل کلینتون در سال ۲۰۰۰ میلادی ارائه داد. در آن طرح آمده بود شهرکهای بزرگ صهیونیستنشین جداسازی و به اسرائیل پیوند زده خواهند شد و همه این شهرکها در (بیت القدس شرقی اشغالی) نیز جداسازی میشوند. کشور فلسطینی غیرنظامی شده خواهد بود و تاسیسات نظامی اسرائیلی و نیز نیروهای بینالمللی در درهی اردن مستقر میشوند و تنها با رضایت اسرائیل عقبنشینی خواهند کرد. همچنانکه در معاملهی قرن دیده میشود، این طرح (طرح کلینتون) مبنای همهی طرحهای پیرو آن قرار گرفت و ضمن اعطای خودمختاری بیشتر به آنان، بر فلسطین هم نام کشور قرار داده شد.
بر اساس آماری که ارتش اسرائیل منتشر کرده هم اکنون شمار فلسطینیهایی که در قلمرو سرزمینی تحت کنترل اسرائیل زندگی میکنند از صهیونیستها بیشتر است. خواه چشم انداز ترامپ باشد یا کلینتون، طرحهای آمریکا بیشترین گروه اکثریت قومی را در کمتر از یک چهارم قلمرو سرزمینی محدود کرده است و محدودیتهای اعمال شده بر حاکمیت فلسطینی آنقدر گسترده شدهاند که در نتیجه مناسبتر است آنچه را که باقیمانده راه حل یک و نیم کشور بنامیم.
طرح ترامپ نقصهای بسیار شدیدی دارد؛ منافع صهیونیست ها را بر فلسطینیها برتری داده است. به شهرک سازی دامن میزند و حتی آن را تشویق میکند و در نتیجه هر چه بیشتر از فلسطینیها سلب مالکیت میشود؛ اما هیچ یک از این موارد نشان دهندهی گسست بنیادین از گذشته نیست. طرح ترامپ تنها به منزلهی قرار دادن آخرین آجرهای بنایی است که قانونگذاران آمریکا، جمهوریخواه و دموکرات فرقی نمیکند، دهها سال به ساختن آن کمک کردهاند. در طول چندین دههی گذشته، همچنانکه اسرائیل به آهستگی بر کرانه باختری تسلط پیدا میکرد؛ بیش از ۶۰۰ هزار شهرک نشین را در سرزمینی اشغالی جا میداد، آمریکا با پشتیبانی دیپلماتیک از اسرائیل، استفاده از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، فشار بر دادگاههای بین المللی برای خودداری از پیگرد قانونی اسرائیل و میلیاردها دلار کمک سالانه (به رژیم صهیونیستی) به وضعیت کنونی دامن میزد.
انتهای پیام/
انتهای پیام/