جهان کنونی جایی برای تحریم اطلاعات نیست/ ادامه «استعمار نو» با ماهیت فرهنگی
گروه بینالملل خبرگزاری آنا، محمدعلی الستی پژوهشگر حوزه ارتباطات، جامعهشناسی و افکار سنجی با بیش از 60 مقاله داخلی و 13 مقاله بینالمللی کسی است که در این حوزهها جزو صاحبنظران به شمار میآید. انسداد حساب کاربری شبکههای برونمرزی پرستیوی و هیسپان تیوی بهانهای شد که گفتوگویی با وی داشته باشیم.
آنا: اخیراً مرورگر گوگل اقدام به مسدودسازی حساب کاربری شبکههای برونمرزی پرستیوی و هیسپان تی وی کرده است و عملاً دستاندرکاران این شبکهها قادر به بارگذاری برنامههای خود نیستند، تحلیل شما از این اتفاق چیست؟
الستی: قطعاً این بخشی از تلاش برای جهتدهی به نظام خبری غرب است که تحت تأثیر تلاش آمریکا برای تحتفشار قرار دادن و تحریم جمهوری اسلامی ایران است.
آنا: از نظر حقوق بینالملل رسانهها، آیا جمهوری اسلامی میتواند شکایتی در این زمینه داشته باشد؟
الستی: اصولاً این نوع اقدامات قابلپیگیری حقوقی است، منتها با توجه به اینکه ما در سیاستگذاریهای رسانهایمان چندان تابع شاخصها و استانداردهای بینالمللی و در موضوع جریان آزاد اطلاعات و ارتباطات و با آن شخصیتهای حقوقی که میخواستهاند جریان آزاد اطلاعات را بهطور کامل تحقق ببخشند، چندان هم سو نبودهایم، شاید قدرت پیگیریمان کمتر باشد. اصولاً این اقدامات که در واقع حساب کاربری را مسدود میکنند، قابلیت پیگیری حقوقی دارد، ولی پیگیری آن با توجه به سابقه کشورمان که در بحث جریان آزاد اطلاعات و ارتباطات متأسفانه استانداردهایی را رعایت نکردهایم، مقداری دشوارتر است.
آنا: آیا این اتفاق را میتوان در جهت افزایش فشار و موج جدید تحریمهای آمریکا علیه ایران دانست؟
الستی: بله حتماً همینطور است. این اصولاً در تاریخ ما یک روند طبیعی است. نوعی تحول در شیوههای اعمال قدرت داریم. وقتی به تاریخ استعمار نگاه میکنیم، میبینیم در یک دوره استعمار از طریق اشغال نظامی، یک سری کشور را که امروزه تحت عنوان کشورهای جهان سوم مطرح هستند، اشغال میکند که اصطلاحاً به آن «استعمار پرچم» میگویند و بعد منابع این کشورها را غارت میکنند؛ یعنی از منابع زیر زمینی گرفته تا به برده گرفتن این مردم. اما در دوره دوم که اصطلاحاً به آن «استعمار نو» گفته میشود، ماهیت اعمال سلطه تغییر میکند. آنچه زمانی است؟ زمانی که تحت تأثیر انقلاب صنعتی تولید در اروپا فوقالعاده بالا رفته؛ یعنی هم مواد اولیه کم و هم بازار برای محصولاتشان کم دارند. بنابراین دورهای است که بهظاهر به اشغال نظامی پایان میدهند یعنی کشورها مستقل میشوند، اما یک جریان نابرابر اینجا اتفاق میافتد به نام خام فروشی؛ یعنی مواد اولیه به غرب میآید و محصولات در کشورهای مستعمره قبلی میرود. بهظاهر کشورهای آزاد و مستقلی هستند که دارند با قطب سلطه، مبادله و تجارت میکنند، اما واقعیت آن است که اینها دارند مواد اولیه را میدهند و محصولات آنها را میگیرند، در واقع دو مشکل قطب سلطه را حل میکنند هم مواد اولیه را و هم بازاری که برای محصولاتشان احتیاج دارند، تأمین میکنند.
این دیگر اشغال نظامی نیست بلکه ماهیت آن وابستگی صنعتی و اقتصادی است و در وهله سوم میبینید که یک اتفاق دیگری میافتد، مثلاً جهان قطب سلطه بیاید حتی صنایع آلودهکننده خودش را منتقل کند به یک سری کشورها که توهم استقلال اقتصادی و توسعه صنعتی هم پیدا میکنند، اما واقعیت استعمار به شکل استعمار نو با ماهیت فرهنگی به کار خودش ادامه میدهد، در این حالت دیگر این مغزها هستند که مهاجرت میکنند و از جهت فرهنگی به هر طریقی، استعمار اعمال میشود. ما وقتی در مورد فشارها و تحریم صحبت میکنیم باید دید که مراحل تکامل سلطه سر جای خودش است، یعنی در یک دورهای با جنگ این کار را میکند بعد امروزه برایش جنگ بهصرفه نیست، تحریم اقتصادی و صنعتی را پیش میگیرد، قطعاً توسط همین جبر تاریخ پس از مسئله تحریم اقتصادی و صنعتی، مسئله تحریم فرهنگی پیش میآید و یکی از اشکال آن محروم کردن مخاطبان از شنیدن پیامهای کشور تحت تحریم است که مسدود کردن حساب کاربری شبکهها یکی از آنها است. بنابراین قطعاً این را میشود دنباله اجتنابناپذیری تلاش برای تحریم صنعتی و اقتصادی به رسمیت شناخت.
آنا: در دنیای کنونی که رسانهها زندگی مردم را تسخیر کردهاند. بستن حساب کاربری برخی شبکهها میتواند مانع از شنیده شدن صدای آنها شود؟
الستی: در حال حاضر تحریم رسانه دیگر معنی ندارد. تحریم اطلاعات و ارتباطات مفهومی ندارد. یعنی ما وارد شرایطی شدهایم که در واقع نمیتوان نه در داخل و نه در خارج از هیچ کشوری انسانها را از به دست آوردن اطلاعات محروم کرد؛ یعنی تحریم اطلاعات ممکن نیست، شاید تحریم رسانهها اتفاق بیفتد اما خود خبر و اطلاعات را نمیشود، چون جریان خبر و اطلاعات مثل آبی است که اگر کانال و مجرای مشخصی نداشته باشد، بالاخره راه خودش را باز میکند مثل آب حرکت میکند و میرود، ما همیشه در بحث توسعه ارتباطات این را مطرح میکنیم که جلو خبر را نمیشود گرفت ولی میتوان با ایجاد رسانههای رسمی و شفافیت راه را پیش برد. وقتیکه قطب سلطه برخی از رسانهها را اینگونه حذف میکند دو مسئله مطرح میشود، اولاً امکان اینکه اطلاعات به شکل غیردقیق و مبهم منتشر شود و بتواند با دامن زدن به شایعات و با رسانههای غیررسمی و نامشخص جنگ روانی را آغاز کند، بیشتر میشود. طبیعتاً این اصولاً به نفع جامعه جهانی نیست. ایجاد ابهام خبری و از بین بردن شفافیت به نفع جامعه جهانی نیست، برای همین در واقع ما میتوانیم برای جبران این وضعیت به این اشارهکنیم که امروز جریان آزاد اطلاعات و ارتباطات مطرح است.
کسانی که ما را از این شبکهها محروم میکنند در واقع به جریانات غیررسمی و اغتشاش اطلاعاتی دامن میزنند و این به نفع جامعه جهانی و جامعه اطلاعاتی نیست.
آنا: با توجه با اینکه شبکههای برونمرزی عموماً نوپا هستند، پیشبینی شما از آینده آنها چیست؟
الستی: اصولاً هر نهادی که نوپا و تازهکار باشد، این دست مشکلات نقش قوی کننده و نقش واکسن را برای آنها دارد؛ یعنی اگر رسانهای در مواجه با این مشکلات ناامید نشود، دست از کار نکشد و صورتمسئله را خودش پاک نکند، همین مقاومتها و تلاش برای جایگزینیها و جبرانها تجربه ایجاد میکند و سطح آن را ارتقا میدهد و در عرصه جهانی، میدانی برای محک زدن هم است که میزان پایداری و مقاومت رسانهها چگونه شناخته شود، همانطور که در جنگهای نابرابر نظامی همیشه کشورهایی که انقلابی هستند، کشورهایی که تحت سلطه و تحت اشغال هستند با نیروی نظامی بهمراتب کمتر ولی با مقاومت بیشتر میتوانند به پیروزی برسند، همین قضیه هم در مورد جنگ فرهنگی است؛ یعنی در همین عرصه هم بااینکه ممکن است تکنولوژی پیچیدهتری در اختیار قطب روبهرو باشد این رسانههای نوپا با کشف تجربه، دانش و چالش بیشتر در عرصه جهانی میتوانند جای خودشان را بازتر کنند و به حرکت خودشان به صورتی قویتر در آینده ادامه دهند.
انتهای پیام/4106/
انتهای پیام/