در انتخابات جدید دبیر شدهاید؟
- بله، البته عضو شورای قبلی هم بودم. موقعی که آقای ملکشاه بودند.
شما قبلاً هم عضو شورای صنفی بودهاید، لطفاً از عمدهترین مشکلاتی که دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر با آنها درگیر هستند و اینکه با چه هدف و رویکردی میخواهید اینها را دنبال کنید و هدفتان از اینکه عضو شورای صنفی شده و در انتخابات شرکت کردید چه بود؟
- دانشگاه خواجه نصیر سال پیش شورای صنفیاش بعد از سالها تشکیل شد و فکر میکنم چند سالی بود که شورای صنفی نداشت.
علتش چه بود؟
- علتش این بود که جلویش را گرفته بودند و کسی هم درخواست نمیداد. خود دانشگاه پیگیری نمیکرد که شورای صنفی ایجاد شود، خود دانشجوها هم پیگیری نمیکردند. دلیل اصلی اینکه چرا جلویش را گرفتند مربوط به زمانی میشود که من در این دانشگاه نبودم و تقریباً خیلیها هم از علت آن بیخبر هستند، یعنی تا آنجایی که من با آنها صحبت کردهام، چیز دقیقی به من نگفتهاند که چرا جلویش گرفته شده اما به نظر من دلیلی جز اینکه زور بالای سرشان بوده، نداشته است. یعنی دانشجوها دوست داشتند که شورای صنفی باشد ولی وقتی جلوی شورای صنفی گرفته میشود، دقیقاً یعنی اینکه مسئولان دانشگاه جلویش را گرفتهاند و هر دلیلی هم که برای این کار داشته باشند، دلیلی غیرمنطقی است چون شورای صنفی یک چیز کاملاً قانونی است، آییننامه دارد، از سمت وزارت علوم دستور برپایی آن داده شده و وقتی جلویش گرفته میشود، به نظر من کاملاً غیرقانونی است حالا به هر دلیل و بهانهای که باشد.
هدف من از عضویت در شورای صنفی این بود که چند سال بود که دانشگاه خواجه نصیر شورای صنفی نداشت و وضعیتش به معنای واقعی وخیم بود. وخیم از این جهت که حوزه رفاهیاش خیلی بود بود، شهریههایی که تصویب شده بود که بگیرند که آن را خودمان جلویش را گرفتیم. همان مصاحبهای که با آقای ملکشاهی کردید در مورد امضای طومار، در این مورد بود.
وضعیت رفاهیاش بهخصوص خیلی وخیم بود. مثلاً خوابگاههایش. خوابگاه دولتی که دارد در محله خاکسفید تهرانپارس است، بقیه دانشکدههایش، مثلاً دانشکده مکانیک و صنایع در ونک است و شما فکر کنید اگر کسی در آن خوابگاه ساکن باشد، چگونه باید بیاید ونک؟ البته آن موقع سرویس هم نداشت که با تشکیل شورای صنفی، سرویس برقرار شد. یعنی میخواهم بگویم هدف من این بود که بیایم و با کمک بچهها به این وضعیت ساماندهی کنیم. همانطور که گفتم آن خوابگاه دولتی سرویس نداشت و برقراری سرویس یکی از اقدامات شورای صنفی بود. خوابگاههایی که داخل شهر و خودگردان بودند و از بچههای روزانه نرخ خودگردان، یعنی ماهی حدود 250 هزار تومان میگرفتند که آن را هم رسیدگی کردیم و از مهر ماه امسال دیگر بچههای روزانه در خوابگاههای خودگران هم نرخ دولتی یعنی نرخ مصوب صندوق رفاه پرداخت یعنی بین 180 تا 200 هزار تومان پرداخت خواهند کرد و آن شهریهای که مصوب سال 94 بود که بچهها برای هر واحدی 0410 واحدهای افتاده باید 150 هزار تومان بدهند، آن را الان پیگیری کردیم، بچهها گرفتند و مصوبه هیئت أمنا هنوز نیامده ولی تا آنجایی که من اطلاع گرفتم گفتند که صفر شده است، همان چیزی که ما میخواستیم. اینها کارهای مهمی بوده که شورای صنفی انجام داده است. البته کارهای کوچک در حوزه رفاهی را ذکر نمیکنم که چون تعدادش زیاد است. هدف من هم این بود که همین امور درست شود. علاوه بر اینکه دانشگاه خواجه نصیر رنک علمیاش بالا است، البته الان افت کرده به دلیل سیاستهای آموزشی بدی که گذاشتند ولی باز هم خوب است و جزء دانشگاههای برتر است، حداقل انتظار این است که در حوزه رفاهی هم جزء دانشگاههای برتر باشد.
الان مهمترین مشکلی که روبهروی ما هست، تجمیع نبودن دانشگاهمان است. فکر میکنم این دانشگاه 80 سال قدمت دارد و 60 سال از این 90 سال را فقط دنبال تجمیع شدن بوده است و هر رئیسی که میآمده دوست داشته تجمیع شود. طبق تحقیقات و یافتههای ما دو دلیل عمده برای تجمیع نشدن دانشگاه وجود دارد، یکی اینکه از طرف دولت بودجه لازم اختصاص داده نمیشود. البته به نظر من بیکفایتی مسئولان ما است که نمیتوانند بودجه بگیرند. شما اگر پردیس علوم ما را نگاه کنید، هر روز قرار است یک اتفاقی برایش بیفتد. یک بار رانش زمین آنجا اتفاق افتاده و زمینش ریزش میکند، یک بار سقفش میریزد. واقعاً از بالا و پایین حوادث مختلف در پردیس علوم اتفاق میافتد. وقتی که نمیتوانند کوچکترین حق یک دانشجو که امنیت جانیاش است را تأمین کنند، شما ابتدا باید امنیت جانی یک دانشجو را تأمین کنید و بعداً به فکر تأمین بحث تحصیل و رفاه او باشید. وقتی توانایی گرفتن بودجه برای تأمین امنیت جانی دانشجو را ندارند، نشاندهنده بیکفایتیشان است.
یکی دیگر از دلایلش که خودم هنوز در این مورد چیزی ندیدهام ولی به من این موضوع را رساندهاند این است که برخی از اعضای هیئت علمی دانشگاه مخالف تجمیع هستند. من خودم ورودی 96 هستم، از موقعی که آمدم تا الان و با آمدن مهر ماه میشود سه سال که در اینجا هستم، در این مدت دو جا برای تجمیع معرفی شده است. اولین جایی که به گوشم خورد سوهانک بود که فکر کمیته امداد امام خمینی(ره) میخواست آنجا را بفروشد، ابتدا به دانشگاه ما پیشنهاد شد. یعنی دانشگاه ما آنجا را زیر نظر داشت که بودجهای بگیرد و آنجا را بخرد که نتوانستند بودجه بگیرند، دانشگاه آزاد اسلامی آنجا را خرید، این از سوهانک. حالا جایی در منطقه پیروزی فکر میکنم مکانی است که متعلق به ارتش یا سپاه است و فضای بزرگی است که فکر نمیکنم ساختمانی داشته باشد و همهاش سوله است. قرار است به آنجا بروند. صحبتهایی شده که اول مهر ماه پردیس علوم ابتدا به آنجا برود و جابهجا شود، الان ما دقیقاً نمیدانیم که چه بلایی میخواهد سر پردیس علوم بیاید و دانشجوهایش کجا باید بروند تحصیل کنند ولی اگر بخواهند بروند در پیروزی تحصیل کنند، باید بروند در سوله بنشینند، هنوز هیچ ساخت و سازی در آنجا انجام نشده و اگر قرار است بروند و در سوله بنشینند یعنی چی؟ یک دانشگاه برتری بخواهد دانشجویانش را ببرد در سوله بنشاند؟ به نظر من همانقدر که دانشکده علوم خطر دارد، سوله هم خطر دارد. تازه افت شأن هم هست. دلیل دوم، چیزی که به من رساندهاند این است که بعضی از اعضای هیئت علمی مخالف این کار هستند. یعنی در هیئت علمی دو دستگی ایجاد شده، بعضیها موافق، بعضیها مخالف و بعضیها هم که کلاً خنثی هستند و برایشان تفاوتی وجود ندارد. کسانی که مخالف هستند، ما در کانال صنفی هم برعلیهشان پُست رفتیم و گفتیم شمایی که مخالف هستی، فقط منافع شخصی برایت ارجحیت دارد چون هیچ دلیل دیگری وجود ندارد. همه میدانند که تجمیع شدن دانشگاه به راحتی دانشجو، حتی به راحتی استاد، به رشد علمی و رفاهی و همه چیز دانشگاه کمک میکند. این که شما مخالف هستید، 100 درصد ناشی از منافع شخصیات است. حالا من نمیدانم در تجمیع نشدن چه منافع شخصی وجود دارد. البته چیزی که به ما گفتهاند این است که در صورت تجمیع شدن خیلی از کارکنان و نفرات تعدیل خواهند شد چون در حال حاضر هر دانشکده ما یک دانشگاه جدا به حساب میآید. یعنی هر دانشکدهمان یک سلف دارد، هر دانشکدهمان یک مسئول تأسیسات دارد. این مسائل هم هست و یکی از دلایلی هم که بحث رفاهی دانشگاه اینقدر ضعیف است، این است که واقعاً تقریباً 6 دانشگاه در دل خود دانشگاه خواجه نصیر داریم و همین دلیلی است که منابع در جاهای دیگر هزینه شود ولی با توجه به همه این مسائل باز دلیل قانعکنندهای نیست چرا که با توجه به این وضعیت دانشگاه، مسئولانش باید بودجه بیشتری طلب کنند.
بنابراین به نظر من مهمترین مشکل همان مسئله تجمیع نشدن است. پردیس علوم واقعاً وضعیتش خراب است. این دانشگاه ظاهراً در زمان رژیم سابق مدرسه آمریکاییها بوده است و زیر آن یک آبانبار است که این آبانبار باید داخلش آب باشد و اگر آب نباشد، ریزش خواهد کرد. در حال حاضر مدت مدیدی است که خالی از آب است. بچههای ما یک مستند هم در این رابطه ساختند که در آن نشان داده شده است که اگر شما انگشتتان را بگذارید لای آجرها و دستتان را بکشید، ملات بین آجرها خالی شده و بهراحتی میتوانید آجر را بیرون بکشید. یعنی در این حد وضعیت پردیس علوم خراب است. این وضعیت ساختمانهایش است. زمینش هم که دارید روی آن راه میروید، ناگهان امکان دارد زیر پایتان خالی شود. پردیس علوم دو حیاط دارد که یکی از حیاطها به عمق سه متر ریزش کرده بود و دقیقاً در جایی است که کلاسها تشکیل میشوند و در مسیر تردد دانشجوها و اساتید است و هنوز واقعاً هیچ کاری برای آن نکردهاند و حتی در همین تابستان هم دانشجویان دارند به پردیس علوم میروند، درس میخوانند، کار میکنند و پروژه انجام میدهند و هنوز باز است.
الان سرپرست دانشگاه ما عوض شده و دکتر خاکی صدیق که رفتند و دکتر یزداندوست آمدهاند و گفتهاند که ما قول میدهیم که اول مهر یک فکری برای پردیس علوم کنیم، حالا یا جای دیگری اختصاص دهند یا هر کار دیگری. وضعیت پردیس علوم جوری است که به هیچ عنوان نمیتوان آن را بازسازی کرد و قطعاً فکری که هم که میخواهند به حال آنجا کنند، جابهجا کردن آن است و الان نمیدانیم این جابهجا کردن به معنای بردن پردیس علوم به کجاست؟ اگر بخواهند به پیروزی ببرند که سوله است و ساخت و سازی انجام نشده، نهتنها برای دانشجویان مناسب نیست بلکه برای دانشگاه هم افت شأن است.
نکته دیگر در مورد پردیس علوم این است که حتی آتشنشانی هم هشدار تخلیه داده و گفته هر چه سریعتر باید این مکان تخلیه شود ولی واقعاً مثل اینکه هیچ توجهی به این هشدار نشده است.
مشکل دیگر گرفتن شهریه زیاد بود که صحبت کردیم، تیر ماه هیئت أمنا تشکیل شد. پیگیریهایی که کردیم ظاهراً گفتهاند فعلاً همان چیزی که ما میخواستیم یعنی شهریه برای درسهای حذف، افتاده و جبرانی صفر است که هنوز مصوبه هیئت أمنا بهصورت دقیق و منظم شده دست ما نرسیده و فقط لسانی به اطلاع ما رسیده است. به هر حال منتظر آمدن مصوبه هیئت أمنا هستیم، آن هم اگر درست شده باشد که خوب است و اگر نشده باشد، میشود یکی دیگر از مشکلات.
ما بیشتر با مشکلات رفاهی روبهرو هستیم و اکثر چیزهایی که به چشم میخورد، مشکلات رفاهی است که همانطور که گفتم خیلی از این مشکلات رفاهی به خاطر کمی بودجه دانشگاه و همان قضیه 6 یا هفت دانشگاه مستقل ما هست.
از لحاظ بودجه مالی در جریان دقیقش نیستم که چقدر بودجه میگیرند، چقدرش خرج میشود، چقدرش برگردانده میشود، به خاطر همین هم واقعاً نمیتوانم بگویم که واقعاً بودجه میگیرند ولی خرج نمیکنند یا واقعاً بودجه به آنها نمیدهند ولی چیزی که هست، هر چه ما میگوییم، مشکلات مالی را عنوان میکنند.
مشکل دیگری که به محض اینکه دبیر شدم پیش آمد مسئله خوابگاه تابستانی بود. خیلی از دانشگاههای دیگر نظیر دانشگاه شریف مشکلشان در تابستان ندادن غذا بود اما مشکل ما این است که چرا در تابستان خوابگاه به بچهها نمیرسد. بنابراین دیگر نتوانستیم مثل دانشگاه شریف و سایر دانشگاهها برویم و برای تغذیه تابستان پافشاری کنیم. ظرفیت 700 نفر را برای خوابگاههای تابستان در نظر گرفته بودند و بیشتر از 700 نفر گنجایش نداشتند. ما یک پیشثبتنام داریم و یک ثبتنام اصلی. پیشثبتنام برای این است که ببینند ظرفیت چقدر است، چه کسانی ثبتنام کردند، ورودی چند هستند، مقطعشان چند است، واجب هستند یا واجب نیستند. ما مجبور شدیم به دلیل کم بودن ظرفیت، اولویتبندی کنیم و این اولویتبندی باعث شد ورودیهایی مثل 97 و 96 (کارشناسی) که فقط میخواهند بیایند مثلاً سه تا 6 واحدشان را در تابستان پر کنند، خوابگاه به اینها نرسد. مجبور شدند خوابگاه با نرخ خودگران به آنها پیشنهاد دهند، یک یکجورایی خوابگاه کاملاً آزاد.
البته این را هم اضافه کنم که معاونت دانشجویی ما واقعاً فرد خوبی است و به فکر دانشجویان است اما مسئلهای که هست و دستش بسته است اینکه هیئت رئیسه به او فشار میآورد. مثلاً ما به او گفتیم چرا ظرفیت را افزایش نمیدهید، ما که فلان خوابگاه و بهمان خوابگاه را داریم و این خوابگاهها متعلق به خودمان است و خودگران نیست. گفتند هیئت رئیسه گفته که ما باید یک سقف درآمدی داشته باشیم در تابستان. یعنی واقعاً حرف مضحکی است. یعنی از چی باید درآمد داشته باشید در تابستان؟ گفتند تابستان ترم رسمی نیست و ما باید یک سقف درآمد داشته باشیم و اگر ظرفیت را افزایش دهیم، باید هزینه کنیم و چون ترم رسمی نیست ما نمیتوانیم هزینه کنیم و وظیفهای برای هزینه کردن نداریم.
گفتیم بالاخره دانشجو درخواست داده است و وقتی دانشجو درخواست میدهد باید به درخواست او احترام گذاشته و برایش هزینه کنید. گفتند اگر هزینه کنیم، در مهر ماه بودجه کم میآوریم و به همین دلیل هم هیئت رئیسه موضوع سقف درآمد در تابستان را مطرح کرده است. به همین دلیل ظرفیت را افزایش ندادند و خیلی از بچهها رفتند و خوابگاه آزاد گرفتند. بنابراین با توجه به این مشکل، ما دیگر نتوانستیم برویم و در کمپین غذای تابستان که دانشگاه شریف راه انداخته عضو شده و روی آن مسئله فشار بیاوریم. در بحث غذای تابستان تنها کاری که توانستیم انجام دهیم این بود که نامهای به معاونت دانشجویی زدیم که بسته غذایی خشک بدهید. یعنی مثلاً روغن، ماکارانی، کنسرو، حداقل روزی چند عدد نان و ... با هزینه 50 درصد به دانشجو بدهید. مثلاً اگر دو هفته یک بار این بسته غذایی را میدهید و هزینه آن 150 هزار تومان میشود، 70 هزار تومان دانشجو و 80 هزار تومان هم دانشگاه بدهد ولی هیئت رئیسه با این موضوع موافقت نکرد.
از نظر رفاهی هر کاری بخواهیم در دانشگاه انجام دهیم فقط حرف بودجه را میزنند و به نظر من به معنای واقعی یکجورایی بیعرضگی است که نمیتوانند برای دانشجویان خود بودجه بگیرند. دانشگاهی که لقب 90 سال افتخار را یدک میکشد، واقعاً متوجه نیستم که «بودجه نداریم» چه معنایی میدهد. از طرف دیگر اگر شما یک حساب سرانگشتی هم بکنید در مورد این بستههای غذایی برای آن 700 نفر ظرفیت، فکر نمیکنم مبلغی شود که بخواهد به دانشگاه ضرر بزند. اما دانشگاه ما یکمقدار اینرسی و تغییرپذیریاش بالاست، چون که قبلاً هم شورای صنفی نداشته، تا بخواهد یک مقدار تغییر کند، روی دور بیفتد و خودش را بهبود بخشد، یک مقدار برایش سخت است.
ولی من به دانشجویان قول دادهام که تا وقتی که من هستم، هرگز زیر بار بهانههایی مثل نداشتن بودجه نمیروم و تا دلیل منطقی نیاورند، شورای صنفی از حرف و سخن خود دست بر نخواهد داشت.
در مورد قضیه افزایش 15 درصدی چیست؟ با این وضعیت اقتصادی مردم، دانشجویان متحمل چه هزینههایی خواهند بود؟
- شما این را در نظر بگیرید که یکی درس میخواند و میرود به دانشگاه برتر دولتی و میخواهد برای مملکت آیندهساز شده و برای همین مملکت کار کرده و آن را پیشرفت دهد، آیا این شخص باید پول پرداخت کند؟ اصل 30 قانون اساسی میگوید «تحصیل رایگان» برای دانشجوها. یعنی همه امکانات باید فراهم شود تا دانشجو تحصیل رایگان داشته باشد. این وسط افزاایش 15 درصد شهریه را من واقعاً نمیفهمم جریانش چیست. نه، من کاملاً مخالفم. دانشجو، مخصوصاً در این شرایط اقتصادی باید شرایطش جوری باشد که تمام فکر و ذکرش فقط درس خواندن باشد چون دانشجویانی داریم که واقعاً مشکل دارند، سر کار میروند، خودشان هزینه خانوادهشان را می دهند، به هر حال ممکن است یک درسی را بیفتد یا نمره پایین بگیرد اما اگر فکر و ذکرش این باشد وای، حالا من چهکار کنم، پول ندارم این را بدهم، این کار را نمیتوانم بکنم، آن کار را نمیتوانم بکنم، باید هزینه دانشگاه را بدهم، هزینه فلان چیز را بدهم، هزینه رفت و آمد بدهم، این را بدهم، آن را بدهم، همینها باعث میشود هم انگیزهاش را برای درس خواندن از دست بدهد و هم به انصراف از دانشگاه بینجامد. الان هزینه دانشگاههای شبانهمان واقعاً سرسامآور است. از طرفی قرار است نرخ کاملاً آزاد برای خوابگاه از آنها بگیرند. البته قرار است بگیرند و صحبتهایی کردهایم که اگر امکانش باشد با نرخ کمتر بگیرند. صحبتی که شده این است که الان میخواهند با نرخ آزاد بگیرند. از طرف دیگر هزینهای که برای گرفتن واحدهایشان میدهند، خیلیهایشان واقعاً آمدهاند پیش من و گفتهاند ما با این وضعیت نمیتوانیم و باید انصراف دهیم. شنیدن کلمه «انصراف» برای من یک چیز عادی شده چون خیلی از شبانهها آمدهاند پیش من که ما میخواهیم انصراف بدهیم و نداریم که بدهیم این هزینهها را. اگر بخواهد شهریهها هم افزایش پیدا کند که دیگر واقعاً سخت که نه، غیرممکن میشود. باید شرایطی برای دانشجو فراهم باشد که تمام فکر و ذکرش پیشرفت خودش و مملکتش باشد، تمام فکر و ذکرش درس خواند باشد، بتواند یک چیزی را اختراع و کشف کند، واقعاً استعداد ما کم نیست، نه اینکه فکرش این باشد که حالا من این پول را بدهم به اینکه فقط پاس کنم و مدرک بگیرم. نه، این واقعاً به هیچ جایی نمیرسد، نه برای دانشجو خوب است و نه برای مملکت خوب است. نه، من کاملاً با این وضعیت مخالفم.
انتهای پیام/