اکبری: بدنه سنگین وزارت نفت هیچ تحرکی برای عبور از تحریم ندارد
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران سابقهای ۴۰ ساله دارد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به بهانههای مختلف تحریمهایی علیه کشورمان اعمال شده است؛ بسیاری از این تحریمها با اقبال و مشارکت کشورهای جهان همراه نبوده و ایالاتمتحده بهتنهایی کشورمان را تحریم کرده است. تجار و مسئولین کشور برای امکان تبادل تجاری با سایر کشورها از روشهایی برای دور زدن تحریمها استفاده کردهاند اما با گذشت زمان در این ۴۰ سال گذشته تحریمها از عناوین کلی به موضوعات ریز تبدیلشده و بهاصطلاح مقامات آمریکایی هوشمندتر شده است؛ اما متأسفانه در این سالها با وجود هوشمند شدن تحریمهای آمریکایی، راههای مقابله، کم اثر کردن یا دور زدن تحریمها به همان نسبت هوشمند نشده است.
یکی از تحریمهایی که اقتصاد کشور را با مشکل مواجه میکند، تحریمهایی نفتی است، تحریمهای نفتی تحمیلی علیه کشورمان به سه بخش تحریمهای ساخت و تولید، تحریم فروش و تحریم دریافت پول نفت تقسیم میشود. دلیل مؤثر واقعشدن این تحریمها، مدل سنتی فروش نفت کشور است؛ به این صورت که نفت توسط امور بینالملل شرکت ملی نفت و در قالب محمولههای بسیار بزرگ به مشتریان مشخصی فروخته میشود که رهگیری آن برای آمریکا بسیار ساده است.
بهمنظور بررسی بیشتری راههای مقابله و کم اثر کردن تحریمهای نفتی گفتگویی با تعدادی از فعالان دانشجویی که در سالهای گذشته مطالعه عمیق و تخصصی در این حوزه داشتهاند، انجام دادیم.
در ادامه،؛ سخنان علیرضا اکبری عضو شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی مالک اشتر و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مهندسی شیمی را میخوانید.
آنا: لازمه مطالبه تخصصی در کار تشکیلاتی چیست بهویژه در حوزه مسائل صنعت نفت و تحریمهای نفتی دانشجویان چگونه باید مطالبه کنند؟
اکبری: تشکلهای دانشجویی هم بسیج دانشجویی، هم انجمنها و تشکلهای مختلف باید در درجه اول رصد دقیقی از بحثهای مختلف داشته باشند و با توجه به نیروهایی که دارند کارگروههای مختلف تشکیل شود و در زمینه فرهنگ، اقتصاد یا در زمینه مسائل اجتماعی و جاهای مختلف بدانند که دقیقاً چه چیزی را از چه کسی مطالبه کنند. این حالا متفاوت است با بحثی که پیش میآید که تشکلهای دانشجویی نباید تخصصی وارد موضوعات شوند؛ اما بالاخره باید یکسری کلیات و حتی جزئیاتی که نیاز است را بدانند؛ بدانند که الآن دقیقاً مشکل کار کجاست و از چه کسی باید مطالبه کنند. مواقعی در زمینهای نه درست است و نه اصلاً وقتش است که دانشجویی که قرار است مطالبهگری کند، ریز شود روی موضوعی؛ ولی میتواند از کارشناسان مختلف، از افراد دغدغهمند جزئیات را بپرسد و روی موضوع کاملاً مسلط شود و مطالبه کند. برای مثال موضوع قراردادهای IPC را بخواهیم بررسی کنیم، قراردادهایی بود که بسته شده بود و قرار بود اجرایی شود، آفتهایی برای نفت و آینده کشور داشت؛ اما تشکلهای دانشجویی با رصد کردن دقیق موضوع و ارتباط گرفتن با افرادی که در این زمینه تخصص و دغدغه داشتند، توانستند مطالبهگری در این زمینه را به نتیجه برسانند. این موضوع مهمی است که تشکلهای دانشجویی میتوانند به این موضوع توجه کنند و مطالبهگری خود را به ثمر برسانند.
به نظر بنده کار دانشجویی به دو بخش تقسیم میشود، بخش اول در زمان تحصیل مقطع کارشناسی بوده و بخش دوم شامل دوران کارشناسی ارشد است. زمان تحصیل در مقطع کارشناسی، مطالبهگری حالت گستردهتری دارد، یعنی در زمینههای مختلف با یک دید به نسبت کمعمقتر وارد میشوید و از سازمانهای مختلف مطالبهگری میکنید؛ اما زمان تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد با توجه به رشته تحصیلی که دارید مقداری تخصصیتر باید وارد مسائل شده و به جزئیات بپردازید؛ یعنی کسی که دانشجوی رشته مهندسی نفت یا مهندسی شیمی یا هر رشته دیگری است، تشخیص دهد که در گستره این رشتهای که دارند تحصیل میکند در چه زمینههایی میتواند ورود کند و قدری تخصصیتر به موضوعات نگاه کند که البته در تناقض با آن نیست که به موضوعات دیگر روز مثل FATF یا برجام ورود نکند؛ اما میتوان در مقطع کارشناسی ارشد با این دید ورود کرد.
در زمینه فروش نفت و بحث عرضه نفت در بورس تحقیقاتی را انجام دادیم، مطالعاتی کردیم و اگر توانسته باشیم گزارشهایی را نوشتیم و در این موضوع ورود پیدا کردیم و راهکاری را بیان کردیم و مشخص کنیم بهعنوان یک تشکل دانشجویی و بهعنوان دانشجویی که دغدغهمند است نسبت به فروش نفت و تحریمهای نفتی و از این طرح و راهکاری که دولت ارائه کرد حمایت کردیم و حتی بعضی جاها مطالبه کردیم که این روند باید اصلاح شود.
آنا: بهطور مشخص در مورد نفت و فروش آنچه اقداماتی کردید؟
اکبری: نفتی که در بورس عرضه میشود، اگر ریالی تسویه شود بهتر است. بههرحال این یکی از تجربیاتی بود که اتفاقاً تجربه خوبی هم بود در زمینه بحث فروش نفت و بحث تحریمهایی که با آن روبهرو هستیم و بههرحال الآن توانستیم یک مطالبهگری انجام دهیم و تا آنجایی که دیدیم آن چیزهایی که موردنظرمان بود هم در یک بخشهایی از آن اثرگذار شد و مثلاً در ابتدا عرضه نفت ما در بورس بهصورت ریالی تسویه نمیشد و قرار بود ارزی پول را بدهند. با همان مطالبهگری که انجام شد که البته نظر افراد مختلفی بود نه اینکه فقط ما این حرف را زده باشیم، این باعث شد نفتی که در بورس عرضه میشد با توجه به تحریمها، گزینه تسویه ریالی هم به آن اضافه شود که اگر کسی خواست نفت را بخرد و بفروشد، پولش را به هر طریقی توانست به ریال تبدیل کند و اینجا بیاید با بانک مرکزی تسویه کند که از آن نظام و ساختار تحریمی آمریکا در امان باشد.
آنا: اساس تحریمهای هوشمند نفتی بر چه پایهای استوار است؛ در رابطه با تحریمهای نفتی در شرایط انتخاب دو راهکار ساخت پالایشگاه و دور زدن تحریمهای فروش نفت کدام مورد را بهتر تشخیص میدهد؟
اکبری: در بحث نحوه فروش نفت، بههرحال ما باید از حالت خامفروشی بیرون بیاییم. نهفقط در بحث نفت، در هر چیز دیگری، حتی در بحث خاک و سنگ، در این موارد هم معادنمان را مفت میفروشیم بدون اینکه هیچ ارزشافزودهای در آنها داشته باشیم؛ اما در شرایط فعلی با توجه به بودجه سال 98 که تصویبشده، برمبنای فروش یکمیلیون و 500 هزار بشکه نفت در روز بستهشده و فروش کمتر از این مقدار ما را با کسری بودجههای مختلفی مواجه میکند و قبل از اینکه برویم به سمت پالایشگاه و آنها را گسترش دهیم که چندین سال طول خواهد کشید در کمترین حالت چهار سال تا به حالت آرمانی در زمینه پالایشگاه برسیم، در این برهه باید بتوانیم فعلاً نفتمان را بفروشیم و این یک نکته اساسی است اما فروش نفت ایران تا قبل از اینکه بحث بورس نفت راه بیفتد مطلقاً در دست وزارت نفت بوده، یک بدنه سنگین دولتی که هیچگونه انعطافپذیری و هیچ تحرکی که از روشهای مختلفی نفت را بفروشند و از تحریم عبور کنند نداشته است، امور بینالملل شرکت ملی نفت مینشسته، تلفن زنگ میزده، سفارش میگرفتند و نفت را میفروختند.
مسلماً در شرایط تحریم وقتیکه شما به تعداد معدودی کشور مثل ژاپن، کره، چین، هند و چند کشور اروپایی نفت بفروشید، تحریمپذیری طبیعتاً راحت است. آمریکا در سال 90 خریداران نفت ایران را تحریم کرد؛ بعدازآن در چهار بخش دیگر تحریمهایش را بهاصطلاح هوشمند کرد، اولاً در بحث قراردادهای نفتی ما وارد شد و قراردادها را رصد کرد و اینها را مورد بررسی قرار داد و اگر قراردادی بسته میشد میتوانست آن کشور خریدار را مورد تحریم و بازخواست قرار دهد. ایران توانست در این زمینه قراردادهای سوری و قراردادهایی با سندهای مختلف جعل کند و نفت را بتواند بفروشد.
موضوع بعدی بحث حملونقل نفتکشها بود که آنجا هم آمریکایی رصد میکردند که نفتکشی میآید و میخواست به بندری رفته و تسویه کند، آنجا مورد بررسی قرار میگرفت که ایران توانست از راههای مختلف این بحث را هم دور بزند. حالا نفتکش در کشور دیگری ثبت میکردند و عملیات ship to ship انجام میدادند، نفتکشی از ایران بار میگرفت و نفت را وسط دریا به نفتکش دیگری منتقل کرده و از آن طریق نفت را میفروختند.
موضوع بعد در بحث بیمه بود که هر نفتکشی که از ایران نفت میخرد باید بیمه شود. ایالاتمتحده هم آمد و شرکتهای بیمهای که بیشترشان انگلیسی و آمریکایی بودند را موظف کرد که نفتکشهای ایران را بیمه نکنند که ایران توانست یک شرکت بیمهای در ایران ثبت کرده و نفتکشهای خود را بیمه کند. تا اینجایش ایران توانست تحریمها را دور بزند؛ اما در بحث بانکی که ایران وارد شد، عملاً ایران میتوانست نفت را بفروشد اما نمیتوانست پولش را برگرداند و آنجا بود که ایران ضربه خورد و دلیلش هم این بود که باید از سیستم بانکی سوئیفت استفاده میشد که در بحثهای ارزی نیاز بود و ایران عملاً در این زمینه نتوانست کاری کند و فروش نفتش با مشکل مواجه شد.
آنا: مزایای عرضه نفت در بورس و اثر آن بر کاهش فشار تحریمی چیست؟
اکبری: راهکاری که جدیداً مورد بررسی قرار گرفت، بحث عرضه نفت در بورس کالا بود؛ یعنی آن شیوه سنتی فروش نفت که امور بینالمللی شرکت ملی نفت که خودش مستقیماً نفت را میفروخت، تغییر کرده و بخش خصوصی داخلی وارد خرید، نفت ایران را بخرند و بتوانند با توجه به انعطافپذیری که دارند آن نفت را به فروش برسانند؛ عرضه نفت در بورس چند مزیت دارد، یکی بحث تسویه ریالی است که آنجا صورت میگیرد. در گذشته روال بر این بود که نفتی که به کشوری فروخته میشد، بهایش باید با ارز پرداخت میشد و ارزی که باید بهحساب بانک مرکزی در یک کشور خارجی ریخته میشد، آنجا مورد تحریم واقع میشد اما گزینه جدیدی که در موضوع عرضه نفت در بورس قرار دادهاند، بحث ریالی بودن تسویه است؛ یعنی هم میتوانند ارزی تسویه کنند و هم میتوانند ریالی تسویه کنند. به این صورت که بخش خصوصی ایرانی یا خارجی، ابتدا 6 درصد از مقدار نفتی که قصد خرید آن را دارد بهصورت ریالی واریز میکند، در مزایده بورس شرکت کرده و نفت را میخرد و آن نفت را به هر کشوری که خواست میتواند بفروشد و ارز حاصله از فروش نفت را با توجه به انعطافپذیری که دارد، مثلاً با تاجرهای مختلف ایرانی و خارجی وارد تعامل شود، ارز را به یک تاجر بدهد، ریال بگیرد و آن ریال را بهحساب بانک مرکزی داخل ایران واریز کند. آن تاجر هم برای مثال قصد خرید اجناسی را برای نیاز کشور دارد یا هر کار دیگری که دارد، میتواند آن ارز را بگیرد و کار خود را انجام دهد. این عملاً دور زدن همان سیستم بانکی است که قبلاً از طریق رصد شدن آن سیستم در بحث تراکنشهای بانکی و سوئیفت، ضربه خوردیم. تسویه ریالی عملاً بحث تحریمهای بانکی را بیاثر میکند.
این تسویه ریالی به دو مدل انجام میشود. یکی اینکه بخش خصوصی داخلی نفت را بخرد و دیگر اینکه بخش خصوصی خارجی خریدار نفت باشد. بخش خارجی میتواند از طریق کانالها و بهاصطلاح حسابهای تراستی که وجود دارد این نفت را بخرد اما نکته دیگرش اینکه بخش خصوصی میتواند نقش یک نماینده و واسطه را برای خریدار خارجی ایفا کند. خریدار خارجی بههرحال اگر بخواهد بهصورت ارزی نفت ایران را خریداری کند موجب تحریم شدنش میشود اما با توجه به تعاملاتی که سرمایهگذاران داخلی دارند میتوانند یک نمایندگی برای خریداران نفت ایران در خارج از کشور باشند، ریالی نفت را بخرند، نفت را بهطرف خارجی بدهند، ارز را از طریق کانالهای بانکی مختلف از آنها بگیرند.
مزیتهای بورس این است که مقصد فروش آزاد است؛ محمولههایی که در بورس میتوانند بخرند محمولههای کوچکی است. قبلاً به این صورت بود که مثلاً محمولههای 500 هزار تا یکمیلیون بشکهای باید از وزارت نفت میخریدند اما الآن این رقم به 35 هزار بشکه رسیده است؛ طبیعتاً همینکه حجم محموله کوچک شود یک ساختار مویرگی را به وجود میآورد و تعداد نفتکشهای کوچک 35 هزار بشکهای مختلف، عملاً تحریمپذیری در حملونقل و بحثهای مختلف دیگر را سختتر میکند. نکته دیگر ورود آسان است؛ قبلاً اینگونه بود که شرکت ملی نفت سابقه آن خریدار نفت را بررسی میکرد که آیا پالایشگاه معروفی است و سابقه خرید نفت دارد یا ندارد اما الآن همینکه شما یک تضمین معتبری بدهید که میتوانید نفت را بخرید، قادر خواهید بود معامله را انجام دهید؛ تضمین خرید نفت در بورس به این شکل است که معادل 6 درصد ارزش سفارش باید تضمین ریالی وجود داشته باشد و پس از معامله نیز 106 درصد از حجم ارزش محموله موردتقاضا نزد بانکهای مورد تأیید شرکت ملی نفت تضمین میشود، بهعنوان خریدار اگر توانستید نفت را بفروشید، مبلغ را تسویه کرده و ضمانت را برمیدارید، اگر هم نتوانستید این ضمانت نقد میشود و پول نفت به حساب بانک مرکزی و شرکت ملی نفت برمیگردد و عملاً جلوی هرگونه فساد را هم میگیرد.
بههرحال در شرایط تحریم فروش نفت با هزینههایی روبهرو است و شرکت ملی نفت عملاً موظف است یکسری تخفیفهایی را در بحث نفت بدهد. قیمتی که در بورس شکل میگیرد، قیمت مناسبی است که سرمایهگذاران داخلی و خارجی را ترغیب میکند که از ایران نفت را بخرند و در صورت اعطای تخفیف، تخفیف عملاً اعلامشده و رسانهای میشود البته قبلاً اینطور اعلام نمیشد و این خود خریداران را ترغیب میکند که نفت را در بورس خریداری کنند.
آنا: به نظر شما عرضه نفت در بورس چقدر میتواند موفقیتآمیز باشد؟
اکبری: عرضه نفت در بورس راهکار مناسبی بود که در بحث فروش نفت موردتوجه قرار گرفته بود و میتواند فروش نفت ایران را نه در کوتاهمدت بله در میانمدت از اثرات تحریمی مصون نگه دارد، اما آمریکاییها چندین سال کار کردند تحریمها را ساختارمند و هوشمند کردند، ما هم باید یک فرصت مناسب به این بحث عرضه نفت در بورس بدهیم.
اینکه بخش خصوصی بیاید و اصلاً وارد چرخه اقتصاد و فروش نفت شود و در یک حالت بلندمدت چندساله اگر این روند عرضه نفت در بورس استمرار داشته باشد و این امر در کشور جا بیفتد، سرمایهگذاران داخلی و خارجی ببینند که با ورود آسان میتوانند نفت را بخرند، طبیعتاً در چندین سال آینده حتی شاید کل نفت ایران از طریق بورس فروش رود و میتواند راهکار خوبی برای فروش نفت در اتاق تاریک باشد و حرکت خوبی باشد در تقابل با تحریمهای نفتی که آمریکا علیه ایران ایجاد کرده است.
انتهای پیام/4115/ن
انتهای پیام/