جنگ اقتصادی آمریکا با چین به شکست ترامپ در انتخابات2020 میانجامد
گروه بینالملل خبرگزاری آنا-محمدعلی حسننیا؛ دونالد ترامپ قبل از رسیدن به تاج و تخت کاخسفید اعلام کرده بود که چین در حال برنامهریزی برای فروپاشی اقتصاد آمریکاست و باید در مقابل این کشور ایستاد. او به همین دلیل در دوران ریاستجمهوری خودش به «جنگ تعرفهها» علیه اژدهای زرد روی آورد.
وی قصد دارد در مناقشه تجاری میان پکن و واشنگتن، فشار بر چین را بیش از پیش افزایش دهد. او دستور داده مقدمات افزایش تعرفه گمرکی برای تقریباً تمام کالاهای چینی فراهم شود؛ اما از طرف دیگر با وجود هشدارهای رئیسجمهور آمریکا دولت چین روز دوشنبه ۲۳ اردیبهشت اعلام کرد که در اقدامی متقابل بر مجموعهای از کالاهای آمریکایی از جمله گاز مایع و سبزیجات یخزده تعرفه وضع خواهد کرد.
این مناقشه بین آمریکا و چین به «جنگ تعرفه» بدل شد. برخی از کارشناسان معتقدند این رویارویی بزرگترین جنگ اقتصادی قرن را رقم خواهد زد. البته ترامپ در توئیتی نوشته بود: «چین در 10 ماه گذشته ۲۵ درصد تعرفه بر روی محصولات تکنولوژیک به ارزش ۵۰ میلیارد دلار و ۱۰ درصد بر روی کالاهای دیگر به ارزش ۲۰۰ میلیارد دلار وضع کرده است که از روز جمعه تعرفه ۱۰ درصدی به ۲۵ درصد افزایش خواهد یافت».
بر همین اساس، سیاست تجاری رئیسجمهور آمریکا باعث نگرانی در مورد اقدامات تلافیجویانه شرکای تجاری آن کشور و به راه افتادن جنگ تعرفهها شده که میتواند به کاهش حجم مبادلات بینالمللی بینجامد و در برابر بهبود شرایط اقتصادی جهان مانع ایجاد کند. وی که با شعار «اول آمریکا» به قدرت رسیده است همواره چین را به سیاستهای تجاری غیرمنصفانه متهم کرده و بر تغییر موازنه تجاری بین دو کشور و باز شدن بازار چین به روی کالاهای بیشتری از آمریکا تأکید دارد. البته چندین دوره مذاکره بین دو کشور صورت گرفته و وزیر اقتصاد چین به دستیابی به توافق تجاری «برد-برد» با آمریکا تأکید داشته است. برای واکاوی و بررسی بیشتر جنگ تجاری و اقتصادی چین و آمریکا با «امیرعلی ابوالفتح»، استاد دانشگاه و کارشناس ارشد بینالملل و مسائل آمریکا گفتگو کردیم که در ادامه از نظر میگذرد.
آنا: هدف اصلی ترامپ از ایجاد جنگ تعرفهای و اقتصادی علیه چین چیست؟
ابوالفتح: مقامات ارشد و رؤسای دولت سابق آمریکا و ترامپ با پدیدهای روبرو شدند و آن اینکه اقتصاد آمریکا در حوزه خردهفروشی بهشدت وابسته به چین است. اغلب نیازهای آمریکا و خدمات این کشور را چینیها تأمین میکنند و این موضوع برای آمریکاییها مشکل ایجاد میکند. تراز بازرگانی به سود چین و به ضرر آمریکا تغییر یافته است. کسری تجاری آمریکا با چین 400 میلیارد دلار است که نشان از عقبماندگی این کشور در مقابل چینیهاست.
نکته دوم در این است که به دلیل ورود کالاهای ارزان چینی به بازار آمریکا خیلی از شرکتها و کارخانههای این کشور توان رقابت با محصولات چینی را ندارند. بسیاری از خطوط تولید کارخانههای آمریکا به همین علت تعطیل شده و شغلهای زیادی در آمریکا از بین رفته است. به همین دلیل کارخانههای آمریکایی برای تعطیل نشدن، خطوط تولیدشان را به چین منتقل میکنند؛ زیرا هزینه تولید در این کشور پایینتر از آمریکاست. در چین میزان دستمزد کارگر ارزان و قوانین مربوط به این حوزه ارزانتر است. تولیدکنندگان آمریکایی کالاهای مصرفی خود را در چین ساخته و دوباره به آمریکا صادر میکنند؛ این موضوع به تقویت اقتصاد چین منجر میشود. ترامپ برای مقابله با این وضعیت سیاست تعرفهای را در پیش گرفت. با افزایش تعرفه بر کالاهای چینی، قیمت تمامشده آنها نیز افزایش خواهد یافت و امکان رقابت برای شرکتهای آمریکایی فراهم میشود.
آنا: به نظر شما جنگ تعرفهها بین آمریکا و چین تا کجا ادامه پیاده میکند؟
ابوالفتح: دولت ترامپ معتقد است به دلیل برتری اقتصادی و تکنولوژیکی که بر چین دارد، میتواند در این جنگ، چین را شکست دهد و این کشور را قادر به تغییر سیاستهای مالی و پولی کند. ترامپ اعلام کرده که در جنگ تجاری با چین پیروز میشود؛ اما طیف گسترده دیگری در آمریکا میگویند این کشور توان پیروزی بر چین را ندارد. مشکل اساسی فرهنگ مصرفی در جامعه آمریکاست. ترامپ جنگ تعرفه و تجاری علیه چین بهراهانداخته است که سبب میشود، قیمت کالاها در آمریکا افزایش پیدا کند، پول بیشتری از جیب مردم این کشور خارج شود و به همین علت رفاه مردم ایالات متحده دچار خدشه شده است؛ زیرا جامعه آمریکا بهشدت رفاهزده و مصرفگراست. در جنگ اقتصادی بین آمریکا و چین، مردم ایالات متحده باید سیاستهای ریاضتی و استفاده نکردن بیرویه از کالا را تحمل کنند که این توان را ندارند. اقتصاد آمریکا در دهههای گذشته از کشوری تولیدکننده به مصرفکننده تبدیل شده است؛ به همین علت جامعه آمریکا تحمل چنین سختی و صعوبتی را ندارد.
جنگ اقتصادی و تعرفهای آمریکا با چین همچنین میتواند سبب شکست ترامپ و حزب حاکم آمریکا در انتخابات ریاستجمهوری شود. مشکل اقتصادی آمریکا چین نیست؛ بلکه معضل این کشور ساختاری بوده و نرخ بهرهوری این کشور پایین است و هزینه تولید در آمریکا بالاست؛ بنابراین پیروزی در این جنگ اقتصادی با توجه به این جامعه مصرفگرا امکانپذیر نخواهد بود. در دوره جرج بوش هم چنین تحرکاتی انجام گرفت، ولی بعد از دو سال دولت وقت ایالات متحده جنگ اقتصادی را متوقف کرد.
آنا: آیا آمریکا اهداف سیاسی در جنگ اقتصادی و تعرفه علیه چین دارد؟
ابوالفتح: اگر اسناد بالادستی امنیتی، هستهای و سایبری آمریکا را مشاهده کنیم به این نتیجه میرسیم که آمریکاییها دو خطر اصلی خود را روسیه و چین میدانند و معتقدند که چینیها نظم بعد از جنگ جهانی دوم مدنظر آمریکا را برهم میزنند. چینیها در بخش اقتصادی و روسیه در حوزه سیاسی و امنیتی برای دولت ترامپ تهدید محسوب میشوند. چند کشور دیگر مانند ایران و کرهشمالی هم بخشی از تهدیدات آمریکا هستند. مشکل اصلی آمریکا این است که چین داعیهدار رهبری اقتصادی و ایده آن در جهان است. وقتی کشوری اقتصاد بهتر و پول بیشتری داشته باشد، میتواند آن را در زمینههای دیگر نظامی، امنیتی و سیاسی خرج کند و به همین علت چین تهدیدی برای آمریکاست. سرمایهگذاری چین در آفریقا و آمریکای لاتین افزایش پیدا کرده است. دولت چین چارهای ندارد جز اینکه از این سرمایهها دفاع کند. همین کار را آمریکا در اواخر قرن 19 و اوایل قرن بیستم تحت عنوان «دیپلماسی دلار» انجام داد. چین به دلیل سرمایهگذاری خود از دولت ونزوئلا دفاع کرد؛ زیرا سرمایههای این کشور به خطر میافتد و آمریکا واهمه دارد. مشکل آمریکا با چین فقط اقتصادی نیست؛ چینیها ولی عرصه را واگذار نکرده و شانهبهشانه در جنگ اقتصادی با آمریکا پیش میروند. و بالاخره اینکه شکست ترامپ در این هماورد اقتصادی، میتواند به ناکامی وی در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری منجر شود.
انتهای پیام/4106/4082/پ
انتهای پیام/