ولی به لحاظ قانونی معمولاً این اتفاق نمیافتد و آن تکثیرهای غیرقانونی و سوءاستفادههایی که به دلیل خلأهایی که در فضای مجازی وجود دارد، خیلی از مؤلفان تمایل ندارند که کتابشان را از این طریق عرضه کنند. این هم یک آسیب و محدودیت است.
برای فرهنگسازی بحث کپیرایت و در کنار آن ترویج ...
- یک بحثهایی بحثهای تشویقی است. خودمان به این اعتقاد داریم که یک بحثهایی را باید تشویقی و ترغیبی و یکجورایی فرهنگی کار کنیم که کتاب کپی نشود. البته استادان و مسئولان دانشگاه هم باید به ما کمک کنند و درواقع یک عزم همگانی را حداقل در فضای دانشگاهی میخواهد که این اتفاق بیفتد. یک بخشش هم ناخودآگاه و ناچاراً بحثهای قانونی است که خود وزارت ارشاد و قوه قضائیه...
قانون اینجا چقدر سفت و سخت است؟
- خیلی ضعیف. شما میبینید خیلی از همکاران ناشر ما شاید نتیجه زحمات چندین سالهشان که تبدیل شده به یک کتاب پرفروش و پراقبال خیلی راحت توسط یک عده سوءاستفادهچی، یک عده افرادی که میخواهند یک شبه به یک ثروتی دست پیدا کنند، البته بحث ثروت میکنیم در فضای کتاب شاید خیلی با آن اعداد و ارقامی که در صنفهای دیگر هست تطبیق نداشته باشد. خیلی راحت میآیند کتاب را کپی و عرضه میکنند، مراجع قانونی هم خیلی حامی ناشران نیستند در این فضا. یک اتفاقات شاید ظاهری انجام شود ولی...
متولی قانونی پیگیری این موضوع...
- متولی اصلیاش وزارت ارشاد است. این وزارت حتی یک دفتری هم دارد که برای رسیدگی به این داستان است. مرحله بعدی دادسرای فرهنگ و رسانه است که این کار را انجام میدهند ولی حالا شما مراجعه هم کنید میبینید که اولاً چقدر تعدد شکایات و پرونده در این فضا وجود دارد و اگر از کسانی هم که شاکی هستند سؤال کنید میبینید که چقدر ضعیف عمل میشود و حق خیلی از ناشران و سرمایهگذاران، ناشر هم یک حلقهای از این زنجیره بزرگ نشر هست ولی میشود گفت نقش اصلی را دارد چون سرمایهگذاری میکند، وقت میگذارد. وقتی این کتاب کپی میشود حق کل زنجیره از آن مؤلف که زحمت کشیده عمرش را گذاشته برای این کتاب حقش ضایع میشود تا آن ناشر که سرمایه زندگی و اشتغالش را در این حوزه قرار داده آسیب میبیند.
شما مواردی از آثارتان که کپی شود داشتهاید؟
- داشتیم ولی یک بحثی هم که وجود دارد، یک مقدار حالا پرهیز دارند، به سراغ ما نمیآیند. نهاد دولتی هم نیستیم و نهاد عمومی محسوب میشویم ولی یک مقدار کمتر میآیند طرف کتابهای ما.
به چه دلیل؟
- شاید احساس میکنند که یک مقدار بحثهای حقوقی دارد و اگر این کتاب کپی شود بالاخره با یک شدت و حدت بیشتری دنبالش هستند. البته برعکسش هم هست، خیلیها میگویند اینجا دولتی است و خیلی برایش اهمیتی ندارد و یک نگاه اینجوری هم به ناشران دولتی هست ولی عموماً کسانی که وارد بحث کپی میشوند، کتابهای پرفروش و پرمخاطب را شناسایی کرده و با هزینهای کمتر کتاب را تکثیر میکنند چون آنها دیگر هزینههای جانبی را ندارند، یک لقمه آماده در اختیارشان هست. حقالتألیف که نیاز نیست پرداخت کنند، هزینه پرسنلی نباید بدهند و بحثهای جانبی را ندارند. به خاطر همین با قیمت پایینتر و هزینه کمتر یک کتاب را تهیه تولید و عرضه میکنند. متأسفانه بحث گرانی کتاب هم به این بحث دامن میزند و شاید خیلی از دانشجویان و مخاطبان ما هم این ملاحظه را نداشته باشند که موقع خرید کنترل کنند که این کتاب اصل باشد و کپی شده نباشد.
دانشجو چگونه میتواند کنترل کند؟
- یک بحثش بحث کیفیتی است که میتوان از آن طریق تشخیص داد، حالا یکسری بحثهایش تخصصی است و شاید به راحتی تشخیص داده نشود ولی همین که مراجعه کند به ناشر اصلی، به کتابفروشیهای معتبر، خیلی از این کتابها دارد کف خیابان فروخته میشود، در قالب دستفروشی. البته بیشتر مبتلابه کتابهای عمومی است.
با همان قیمت فروخته میشود یا کمتر؟
- قطعاً کمتر. همانطور که گفتم آنها یکسری هزینههای ثابت را ندارند. برای اینکه اگر با همان قیمت فروخته شود، جاذبه ندارد. اینها جاذبه و بازاریابیشان را براساس قیمت پایینتر عرضه میکنند. یعنی دستفروشیهایی که میبینید قیمتش از مغازهدار پایینتر است و تنها جاذبهاش همان است. نه جای پرزرق و برقی دارد، نه جای مرتب و شیکی دارد، نه میتواند خدماتی ارائه دهد.
اینها هم از همین موقعیت استفاده میکنند میآیند جلوی دانشگاه.
- بله چون آنجا محل تردد دانشجویان است و بازارشان آنجاست. نمیتوانند بساطشان را مثلاً ببرند و میدان ونک پهن کنند. گاهاً یک اقداماتی هم انجام میشود. مثلاً چند وقت است در محدوده انقلاب میبینم در حوزه نیروی انتظامی حالا احتمالاً یک بخشش با همکاری شهرداری باشد، مستقر میشوند. یعنی یک مبارزههای شاید بشود گفت سطحی، ولی بالاخره بودنشان خیلی بهتر از نبودنشان است و مانعی ایجاد میکند. یا بعضی از مواقع بهصورت غیرمحسوس مراجعه میکنند، آدرسهایی که داده میشود در خیلی از زیرزمینهای اطراف انقلاب کتاب خیلی راحت، الان هم که دستگاههایی که بهصورت دیجیتال کار میکنند، راحت کتاب را تکثیر میکنند، مراجعه کرده و کتابها را امحا میکنند ولی حجم و گستردگیاش خیلی زیاد است. یعنی خلأ قانونی وجود دارد. یک نفر که این کار را انجام میدهد اگر واقعاً آن بحث انضباطیاش شدت داشته باشد خیلی بعید است دوباره مراجعه کند ولی میبینیم اگر با یک یکی مبارزه میکنند یا یک بخشی را تعطیل میکنند، میبینیم که چند متر جلوتر، یک فضای دیگر، یک کتاب دیگر، یک ناشر دیگر، یک مقدار همت میخواهد، هم کار فرهنگی میخواهد هم کار انضباطی و قضائی.
انتشارات جهاد دانشگاهی حالا با این وضعیت قیمت کاغذ و اقلام مرتبط دیگر، با این وجود امسال در نمایشگاه بینالمللی کتاب چه تعداد کتاب جدید آوردید و در چه حوزههایی بیشتر فروخته شده؟
- ما معمولاً بهطور متوسط حالا یک افت تعدادی داشتیم، یک بخش عمدهاش هم به خاطر هزینهها بوده. ولی بهطور متوسط در سال به همراه تعداد شعبمان حدود 470 تا 500 عنوان کتاب منتشر میکنیم که یک بخشی از آنها چاپهای مجدد کتابهای قبلی است.
امسال آمارتان چه تعداد بود؟
- امسال آمار کتابهایی که موجود بود برای عرضه در نمایشگاه 3 هزار عنوان بود ولی این محدود به یک سال گذشته نمیشد، سه سال اخیر را شامل میشد که از این تعداد حدود 60 درصد آثار چاپ اول و عنوان جدید بودند، 40 درصد هم کتابهایی بودند که از قبل منتشر شده و چاپ مجدد خورده بودند. بیشترین حجم فروش را در فضای کتابهای جهاد به دلیل باز همان تعداد بیشتری که این عناوین دارند، در حوزه کتابهای کشاورزی یا منابع طبیعی و فنی مهندسی داریم. یعنی باز به صورت طبیعی هم تقسیمبندی کنید در این دو سه حوزه تعداد کتاب بیشتری داریم، پس طبیعی است که تعداد فروش بیشتری هم از این کتابها داشته باشیم. یعنی در حوزه علوم انسانی متأسفانه تعداد کمتری کتاب داریم نسبت به حوزههای دیگر، در حوزه علوم پزشکی هم همینطور تعداد آثارمان کم است، در حوزه هنر و معماری هم به نسبت کتابهای خوبی مخصوصاً چند سال اخیر تولید شده.
شما قویتر عمل میکنید یا رقیبان خصوصیتان؟
- در هر کدام از بخشهایی که اسم بردیم یک مزیتهایی برای خودشان دارند. بحث جهاد دانشگاهی شاید ترکیبی از بخش خصوصی و بخش دولتی است. یک نهاد غیرعمومی تقریباً 80 درصد بودجه خودش باید تأمین کند، درآمد باید کسب کند.
از طریق جذب مؤلف و تولید کتاب.
- بله، بحث تولید و فروش کتاب و طرحهای پژوهشی که میتواند انجام دهد در حوزه نشر. در بخشهای دیگر که خدمات دیگر هم دارد، خدمات آموزشی دارد، بحثهای درمانی دارد، بحثهای پژوهشی و فعالیتهای دیگر که انجام میشود. همین باعث شده که ما تقریباً نزدیک باشیم به بخش خصوصی ولی باز آن ساختاری که باید رعایت شود و آن بروکراسی که حاکم است در فضای اداری.
میشود گفت مثل شهرداری؟
- بله، شهرداری هم عملاً نهادی است که خودش درآمد کسب میکند.
موقعی هم که ندارد مجبور است از دولت بگیرد.
- دولت البته به ما کمک میکند و بیشتر هم کمکهایش در قالب فعالیت فرهنگی است که ما انجام میدهیم. یعنی آن سرفصلی که با ما کار میکند تحت عنوان ترویج فعالیتهای کتاب و کتابخوانی در دانشگاهها است، مثل همین جشنوارهها و فعالیتهای فرهنگی در حوزه کتاب، مستقیماً وارد بحث تولید و توزیع کتاب نمیشود. یعنی میشود گفت بخش تولید و توزیع کتاب در جهاد دانشگاهی مشابه بخش خصوصی عمل میکند و بهصورت خودگران اداره میشود ولی باز کامل شبیه بخش خصوصی نیست. بخش خصوصی طبیعتاً چابکتر است. یکمقدار شاید تخصصیتر بتواند عمل کند ولی بهلحاظ رقابتی میبینید که کماکان آن اعتمادی که فضای دانشگاهی و اساتید به جهاد دانشگاهی دارند ...
رتبه چندم میتواند داشته باشد؟
- جای مشخصی وجود ندارد که رنکینگ را مشخص کند و گریدبندی را انجام دهد ولی معمولاً بین سه ناشر برتر در حوزه دانشگاهی که همجنس ما هستند، مثلاً انتشارات سمت، نشر دانشگاهی و دانشگاهها که خودشان انتشارات دارند، هم به لحاظ اعتباری، مثلاً در دانشگاهها وقتی قرار است امتیازبندی انجام شود یا به کتابی نمره بدهند برای ارتقای اساتید یا دانشجویانی که برای مصاحبه مراجعه میکنند، بعد از انتشارات خود همان دانشگاه، معمولاً رتبه دوم و سوم را دارد.
به عنوان داور، به عنوان تعیینکننده و امتیازدهنده از جهاد دانشگاهی استفاده میکنند؟
- نه، اگر مثلاً شما به عنوان یک استاد کتابت را آورده باشی در نشر جهاد دانشگاهی منتشر کرده باشی، امتیازی که آنجا برایش قائل میشوند امتیازی بالاست به خاطر اینکه میدانند در جهاد دانشگاهی، کتاب ارزیابی میشود، داوری میشود، آن حساسیتها وجود دارد، البته نمیشود جمع ببندیم بخش خصوصی را چون همهشان اینجوری نیستند ولی در همین فضای انقلاب یک دوری بزنید، بالاخره کارتان هم در همان محدوده باشد با خیلی از دانشگاهها، میبینید روی در و دیوار، انواع و اقسام ناشران یک شبه ما اصطلاحاً میگوییم، آمدهاند و با یک آگهی کوتاه مینویسند در حد یک هفته ما کتاب شما را چاپ میکنیم، خب مشخص است که آن کتاب داوری نمیشود، کتاب با یک کیفیت قابل قبولی تولید نمیشود.
خب این چگونه مجوز میگیرد، چگونه بحث شابک و ... را انجام میدهد؟
- مجوز گرفتن که یک مجوز نشر اولیه حتماً دارد آن ناشر. مراجعه میکند به ارشاد که البته این هم از ضعفهای ارشاد است که خیلی محدودیت قائل نیستند، اینکه به هر کسی مجوز نشر داده نشود، یک آمار عجیب و غریبی هم میدهند، من تعداد دقیقش را نمیتوانم بگویم ولی تعداد مجوزهای نشر صادر شده خیلی زیادی داریم که از این تعداد یک نسبت کمی ناشر واقعی هستند و دغدغه نشر دارند و به صورت استاندارد حرفهای دارند فعالیت نشر را دنبال میکنند. یک بخششان تبدیل شده به کاسبی و از این خلأهایی که وجود دارد استفاده کرده و کتابها را منتشر میکنند.
جهاد دانشگاهی برای اینکه جذب مؤلف کند چه امتیازاتی به آنها میدهد؟
- ما سعی میکنیم که علاوه بر بحث حفظ کیفیت، به لحاظ قیمت هم مراعات حال دانشجویان و اساتید را بکنیم. حتی بعضی از مواقع امکاناتی برایمان مهیا باشد تسهیلاتی را در قالب تسهیلات نشر در اختیارشان قرار میدهیم که بتوانند کتابشان را منتشر کنند اگر قرار باشد با هزینه خودشان باشد، اگر کتابی هم باشد که با موضوعات مورد نیاز مجموعه جهاد دانشگاهی و دانشگاه باشد، امکان سرمایهگذاری هم وجود دارد که کتابهایشان را منتشر کنیم. در بحث فرآیند چاپ و بحث زمانی که خیلیها برایشان اهمیت و اولویت دارد سعی میکنیم در کوتاهترین زمان ممکن کتاب را منتشر کرده و در اختیار دانشجویان قرار دهیم با حفظ آن شرایط و ضوابطی که داریم، یعنی آن ارزیابیهایمان انجام شود، خیلی معطل نمیشوند و میتوانند از این ظرفیت استفاده کنند. دغدغهای که معمولاً مؤلفان و مترجمان و صاحبان آثار دارند، بحث توزیع آثارشان است. چون چاپ کرذن کتاب یک بخش داستان است، کتاب حالا به هر طریقی چاپ میشود...
توزیع از طرف شماست و این یک پوئن و امتیاز است.
- بله، ما کمک میکنیم هم از طریق فروشگاههایی که داریم و هم از طریق مرکز نشری که داریم کتابهایشان...
چه تعداد است؟
- 16 فروشگاه عرضه کتاب داریم در سراسر کشور.
در کدام شهرها و استانهاست؟
- در برخی از استانها معمولاً دو تا سه فروشگاه داریم. در مشهد سه فروشگاه، ارومیه، اصفهان دو فروشگاه و در تهران سه فروشگاه داریم.
تبریز؟
- تبریز نداریم متأسفانه. بچههای تبریز در فضای نشر خیلی جدی وارد نشدهاند. یعنی بچههای ارومیه و حتی اردبیل یکجورهایی جلوترند از اینها علیرغم اینکه ظرفیت واحد جهاد دانشگاهی در تبریز خیلی بیشتر از آنهاست، متأسفانه آنجا فروشگاه نداریم. کرمانشاه را داریم، واحد البرز و قزوین هم یک مقطعی داشتند، محدود شد و فعلاً فعالیت نمیکند ولی نشرشان فعال است که اینها در مجموع کمک میکنند تا کتابها را بهتر عرضه کنیم. آن امکانات جانبی هم که گفتم بحث فروش الکترونیکی، بحث اپلیکیشنهای فروش کتاب هم کمک میکند که بتوانند کتابهایشان را عرضه کنند.
اگر برنامه خاصی برای روزهای بعد و آینده دارید بفرمایید.
- امسال برنامهریزی ما آن است که بتوانیم نشر کتب عمومی را حتماً جدی پیگیری کرده و راهاندازی کنیم. برنامه دیگرمان این است که بتوانیم امکانی را مهیا کنیم که این فروشگاه کتابی که مستقیماً زیرمجموعه خود سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی دارد فعالیت میکند بتواند علاوه بر بحث عرضه کتاب، در کنارش محصولات فرهنگی هم ارائه کند و یک فضایی مناسبسازی شود برای تردد بیشتر دانشجویان و گفتمانی که میتواند آنجا انجام شود با حضور اساتید، حالا تعبیر کافهکتاب را نمیخواهیم بهکار ببریم ولی میتواند مثلاً یک سرای اهل قلم دانشجو در این فضا باشد که دانشجویان بتوانند استفاده کنند یا یک جایگزینی باشد که صرفاً به اسم کتاب شاید تأسیس شوند ولی ...
بله، در این مورد موقع نمایشگاه توضیح دادید، کار کردم.
- بله إنشاءالله در آن فضا هم بتوانیم فعالیت کنیم و بحث تولید محتوا براساس نیازها یا اولویتبندیهایی که در فضای دانشگاهی داریم، استارتش هم با همین دوتا کتابی که معرفیاش آمد خدمتتان معرفیاش، «دانشگاه فضیلتمند» و «سایهنویسی» خورده، إنشاءالله بتواند کتابهای بعدی در این موضوع و اولویتهای بعدی که تعیین شده را بتوانیم تولید و عرضه کنیم.
انتهای پیام/