دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
31 ارديبهشت 1398 - 09:01
محمدحسین مختاری*

وحدت امت اسلامی شاخصه اصلی تفکر سیاسی امام مجتبی(ع) بود

نیمه ماه رمضان، تلاقی رحمت و کرامت است. لحظه‌­ای است که ماه در کامل‏‌ترین صورت خویش جلوه‌‏گری کرد و ماه تمام حَسَن از سرادقات عرش به زمین هدیه داده شده است.
کد خبر : 382827

به گزهرش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، نیمه ماه مبارک رمضان، تلاقی رحمت و کرامت است. لحظه‌­ای است که ماه در کامل‏ترین صورت خویش جلوه‌‏گری کرد و ماه تمام حَسَن از سرادقات عرش به زمین هدیه داده شده است. در این شب میوه زندگی علی و فاطمه(ع)، پا به جهان خاکی گذاشت و خاک تا افلاک را غرق نور و شادی کرد. امشب خانه گِلی فاطمه زهرا(س) مملو از فرشتگان و کروبیانی بود که آمده بوند تا از میوه قلب رسول‌الله(ص) توشه‌­ای بگیرند. از طرفی، تولد امام حسن(ع) در این شب مژده­‌ای به روزه‌داران بود تا جان‏‌های آکنده از حُسن خداوندی را با عشق حَسَن گره بزنند و روزه خود را بر سر سفره کریم اهل بیت (ع) افطار کنند.


اکنون با توجه به اهمیت این شب برای محبّین اهل بیت(ع) گاهی گذار به زندگی آن حضرت می‌­اندازیم:


قداست حضرت در نظر اصحاب


صحابه رسول خدا(ص) قداست خاصی برای امام حسن مجتبی(ع) قائل بودند چنانکه خلیفه دوم با اشاره به وجود مبارک آن حضرت، در واقعه‌­ای به اطرافیانش دستور داد: «حسن بن على و عبد الله بن عباس را نيز همراه خود ببرید زيرا آنان از نزديكان رسول خدا(ص) هستند؛ اميد آن دارم كه به واسطه حضور آنان بركت به شما رو كند».[1] این حکایت نشان می­‌دهد، برخلاف سن کم آن حضرت نسبت به ابن عباس، اصحاب به نظرات آن حضرت اهتمام ویژه‌­ای داشتند و برای حل اختلافات به آن حضرت رجوع می­‌کردند.


فدا کردن جان برای وحدت مسلمان


وحدت امت اسلامی شاخصه اصلی تفکر سیاسی امام مجتبی(ع) بود تا جایی که آن حضرت در این راه بارها جان مبارکش را به خطر انداخت و مجروح شد چونانکه ابن قتیبه دینوری در شرح اتفاقات قتل جناب عثمان در این باره می‌­نویسد: «در اين موقع تيرى به حسن بن على اصابت كرد و از وى خون جارى شد».[2] و همو در جای دیگر تصریح می‌­کند: امیرالمؤمنین(ع) به حسنین(ع) فرمود: «شما را به یاری او فرستادم تا او را يارى دهيد».[3]


هر چند برخی در این مطلب تردید کرده‌­اند اما همانگونه که از نهج‌البلاغه بدست می‌­آید امیرالمؤمنین راضی به ایجاد دو دستگی در میان امت نبودند و تمام تلاش خود را برای حفظ وحدت بکار بستند[4] و از اینرو، فرزندش امام حسن(ع) را برای دفاع فرستادند[5] زیرا می‌­دانستند که هر گونه اختلاف در امت اسلام ممکن است ضربه جبران‏ ناپذیرى بر پیکر اسلام وارد آورد و منفعت‌طلبان و هواپرستان را وادار به ایجاد بحران در جهان اسلام کند. در هر حال، این واقعه حاکی از عمق تلاش راهبردی امام حسن(ع) برای حفظ اتحاد اسلامی و جلوگیری از فتنه‌انگیزی میان برادران مسلمان بوده است که باید چراغ راه یکایک رهبران و بزرگان جهان اسلام باشد.


عشق‌ورزی به مردم و نیازمندان


محبت و عشق‌ورزی به مردم شاخصه اصلی زندگی اجتماعی امام مجتبی(ع) بود و به همین خاطر به ایشان کریم اهل بیت  می‌گویند زیرا درب منزل آن حضرت به روی همه نیازمندان و بی‌پناهان و مسافران باز بود، و از طرفی، در حل مشکلات مردم از هیچ اقدامی فروگذار نبودند چنانکه حتی اعتکاف را برای پیگیری گرفتاری یک نفر ترک کردند و از مسجد خارج شدند و فرمودند: «تلاش برای حل مشکلات مردم 9 هزار سال پاداش دارد؛ مَنْ سَعی فی حاجَةِ اَخیهِ الْمُسْلِمِ فَکَانَّما عَبَدَ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ تِسْعَةَ آلافٍ سَنَةٍ».[6]


حقیقت آن است که خیر اندیشان هیچگاه فراموش نخواهند کرد چونانکه حافظه تاریخ نتوانست نان و خرمای شبانه امیرالمؤمنین(ع) برای یتیمان کوفه و سفره‌­های کریمانه امام مجتبی(ع) را فراموش کند، بلکه شعاع نور آن، همگان را به تعظیم وا داشت.


تواضع و سادگی


تواضع و فروتنی امام مجتبی(ع) زبانزد عام و خاص است بطوریکه همه فرق اسلامی به فروتنی آن حضرت اذعان دارند چنانکه ابن ابی‌الحدید معتزلی درباره آن حضرت می­‌نویسد: روزی حسن بن علی(ع) از کنار کودکان عبور کرد و دید مشغول بازی هستند و تکه‌­ای نان دارند که از آن تناول می‌­کنند. کودکان تا امام را دیدند از ایشان دعوت کردند تا کنار آنها بنشیند. حضرت بی‌درنگ روی زمین نشست و با آنها مشغول خوردن نان شد. سپس آنها را به منزل خود دعوت کرد و به آنها غذا و لباس داد.[7] این حکایت نشان می‌­دهد امام تا چه حد نسبت به مردم مهریان و دلسوز بوده‌­اند، و برخلاف مشکلات سیاسی و اجتماعی آن زمان حتی از کودکان کوچه­‌ها غافل نبود و با بهره‌گیری از روش «تبلیغ چهره به چهره» از مردم دلجویی می­‌کردند و پایه­‌های اعتقادی آنان را تقویت می‌­کردند.


منابع:


[1]. ابن قتیبه دینوری، امامت و سیاست، ص 44.




[2]. همان، ص 66.




[3]. همان، ص 75.




[4]. نهج البلاغه، خ 240: «وَ اللَّهِ لَقَدْ دَفَعْتُ عَنْهُ حَتَّى خَشِیتُ أَنْ أَكُونَ آثِماً؛ به خدا قسم به اندازه‏اى از او دفاع كردم كه ترسیدم آلوده به گناه شده باشم‏».




[5]. ابن اعثم کوفى‏، کتاب الفتوح، ج 2، ص 423: «ثم دعا علی بابنه الحسن، فقال: انطلق یا ابنی إلى عثمان فقل له: یقول لک أبی: أ فتحب أن أنصرک».




[6]. صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 190.




[7]. ابن ابی الحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۱۹۸.   


* رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی


انتهای پیام/4115/




انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب