آتشی که بر جان مهربانی افتاد / آیا شعله رئوفی، قربانی سوءظن شد؟
آرزو میرزاخانی-گروه اجتماعی/دیوارهای سولهها کاملا سوخته و دیگر چیزی از خانه زیبای خانم شعله رئوفی باقی نمانده است. چند گربه در آن اطراف دیده میشود. هرچند خانههایی با ساکنانی ساکت، همه چیز را خوفناک میکند. گفته میشود آنها علاقهای به خانم رئوفی نداشتهاند اما جز یک نفر که با عجله از کنار جاده میگذشت و تمایلی به صحبت نداشت، نه کسی بود که از او درباره خانم رئوفی و آتشسوزی خانهاش بپرسیم و نه کسی که خبری از محل دقیق خانه داشته باشد. هر طور بود توانستیم خودمان را به آجرهای سوخته خانه رئوفی برسانیم.
«حدود 4 سال پیش، 40 کیلومتر آنطرف تر از کرج، در جاده اشتهارد، بانویی که فعالان حقوق حیوانات او را مادری مهربان میدانند، تکه زمینی 2000 متری خرید و 4 سوله در آن تاسیس کرد. دو سوله به عنوان اتاق و دو سوله برای نگهداری از گربههای بیسرپرست. در هر دو سوله 400 گربه نگهداری میشد که 200 تای آنها یا کور، یا معلول بودند و یا حتی بیماری کلیوی داشتند». اینها را یک فعال حقوق حیوانات میگوید که با اندوه باقیماندههای خانه سوخته رئوفی را زل زده است.
آتش ساعت 5 صبح دو روز پیش در سوله گربههای بیمار به پا شده و وقتی او برای کمک به صاحب خانه میرود، میبیند که قفل در اتاق خانم رئوفی در اثر گرما آب شده و تنها راه خروج پنجرهای است که حفاظهایش به هیچ وجه قابل عبور نیست. همین میشود که خانم رئوفی فقط میتواند چند گربه را از لابهلای میلهها به پسر بچه بسپارد. |
مریم دختر جوانی است که چند سالی میشود در نگهداری از گربهها به خانم رئوفی مدد میرساند. به گفته خودش کمکهای دیگر دوستداران حیوانات برای گربهها را از تهران به اشتهارد میبرده و هفتهای دو بار هم برای گربههای خانم رئوفی غذا میپخته است.
به گفته این فعال حقوق حیوانات خانم رئوفی در سولهای که گربههای بیمار نگهداری میشدند زندگی میکرد. اتاق کوچکی در انتهای این سوله داشت و شبها در کنار 30 گربه که حال خوبی نداشتند میخوابید تا مبادا اتفاقی برایشان بیفتد.
مریم میگوید: خانم رئوفی سالها بود که از گربههای بیمار نگهداری میکرد. او زندگی خودش را وقف گربههای بیمار کرد و به بهترین نحو از آنان نگهداری میکرد. خانم رئوفی بسیار هم وسواس داشت و از گربهها خیلی خوب نگهداری میکرد و حساسیت ویژهای نسبت به رعایت بهداشت داشت. قبل از این در جای دیگری از گربهها نگهداری میکرد اما تهدید اهالی محل باعث شد تا به اشتهارد بیاید.
برای گربهها هتلی ساخته بود آنجا؛ هنوز آثار قفسههای فلزی که در آنها پارچه تمیزی پهن شده بود و مثل تختهای هتل شبها گربههای خانم رئوفی با نظم و انظباط در آن میخوابیند دیده میشود اما اتاقش راهی به بیرون نداشت و تنها راه خروج از آن دری بود که از داخل سوله باز میشد. همین هم باعث شده تا به گفته کارشناسان روز آتشسوزی نتواند از اتاقش خارج شود.
یکی از کارگران خانه که پسر بچه افغان است، میگوید خانم رئوفی برای زندگی به او جا داده و روز آتشسوزی مطلع میشود که رئوفی در اتاقش گرفتار شده است. آتش ساعت 5 صبح دو روز پیش در سوله گربههای بیمار به پا شده و وقتی او برای کمک به صاحب خانه میرود، میبیند که قفل در اتاق خانم رئوفی در اثر گرما آب شده و تنها راه خروج پنجرهای است که حفاظهایش به هیچ وجه قابل عبور نیست. همین میشود که خانم رئوفی فقط میتواند چند گربه را از لابهلای میلهها به پسر بچه بسپارد.
کارگر افغان میگوید: برای آوردن کمک به کنار جاده دویدم و توانستم یک نفر را با خودم به خانه ببرم اما دیگر خیلی دیر شده بود و خانم رئوفی جانش را از دست داده بود. این را میگوید و تکیه به دیوار میزند و هایهای میگرید. به حال خانم رئوفی، گربههای زبانبسته و خودش که دیگر آواره شده و سرپناهی برای ماندن ندارد.
پزشکی قانونی و کلانتری علت آتشسوزی در خانه خانم رئوفی را اتصال برق اعلام کردهاند، اما فعالان حقوق حیوانات از پلیس میخواهند که علت این حادثه را بررسی کند |
پزشکی قانونی و کلانتری علت آتشسوزی در خانه خانم رئوفی را اتصال برق اعلام کردهاند، اما فعالان حقوق حیوانات از پلیس میخواهند که علت این حادثه را بررسی کند.
میگویند خانه خانم رئوفی برای فعالیت مجوزی نداشته است و هرچند کار غیرقانونی انجام نمیداده، اما پیگیری حادثهای که در آن رخ داده، از لحاظ حقوقی دشوار است.
به گزارش آنا، بانو رئوفی در محله ولنجک تهران ساکن و از خانوادههای متمول بود که زندگیاش را رها کرد تا به داد حیوانات زبان بستهای برسد که به تنهایی قادر به ادامه حیات نبودند. معلوم نیست آتش تقدیر بود یا آتش غفلت برخی متعصب یا آتش انتقام که این بانوی از خودگذشته را به همراه گربههای بیگناهش سوزاند و به خواب ابدی فرو برد. به اعتقاد برخی این حادثه شاید تلنگری باشد برای اینکه مسئولان بازنگری در حقوق حیوانات در کشور داشته باشند.
عکسها: سینا اسلامی
انتهای پیام/