در مورد مبارزه با مفاسد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی بفرمایید.
- مقوله اقتصاد مقاومتی یک مفهوم کلی است و اجزای متعددی را میشود ذیلاش بحث کرد و در این چند سال گذشته هم توسط خود مقام معظم رهبری و هم توسط تحلیلگران متعدد راجع به آن بحث شده، منتهی در عمل آن اتفاقی را که باید بیفتد هم در فهم این مفهوم و هم در اجرا و عملش بهنظر میرسد که نقدهایی وجود دارد و آنطور که باید و شاید اقدام نشده. یعنی هم توسط مردم، هم نخبگان و هم مسئولان راجع به این مفهوم کمکاری شده است. اصل اقتصاد مقاومتی بر پایه ظرفیتهای درونی کشور استوار است این مفهوم یعنی اقتصاد مردم پایه است. شما هم ظرفیتهای متعددی که در کشور وجود دارد چه از نظر ظرفیتهای انسانی کشور که الی ماشاءالله در مقایسه با خیلی از کشورها ما یک ویژگی خاصی از نظر نیروی انسانی داریم، چه از ظرفیتهای انرژی و مواد معدنی و مواد خام و زمینهای حاصلخیز و موقعیت جغرافیایی و جمعیت و بازار و نقدینگی، یعنی ظرفیتهای خدادادی این کشور برای اینکه اقتصاد پویا و فعال داشته باشیم، الی ماشاءالله است و بینظیر است یا حداقل کمنظیر است در دنیا این شرایطی که ایران دارد برای اینکه بتواند با تکیه بر ظرفیتهای خودش یک اقتصاد پویا و فعالی را داشته باشد.
درواقع اقتصاد مقاومتی یعنی این ظرفیتهای متصور را بالفعل کردن، از همه ظرفیتها استفاده کرده و نقش داشتن تکتک آحاد مردم و نخبگان و مسئولان در اقتصاد که بتوانیم یک اقتصاد پویا و فعال درونزا و درواقع برونگرا را بهعنوان تعامل با دنیا بتوانیم فعال بکنیم. حتماً اقتصادی پویا و فعال است و مولد است که بر ظرفیتهای اتکا کند و بعد با تعامل با دیگران باشد، ما نمیخواهیم درهای کشور را ببندیم. منتهی چگونه میشود این تعامل را برقرار کرد؟ موقعی که شما ظرفیتهای را بشناسی، استفاده کنی، بهکار بگیری و همه در این اقتصاد نقش داشته باشند. آن کسی که باید قانون خوب بنویسد، قاعدهگذاری درست بکند در کشور، آن جایی که باید آییننامههای درست بنویسد و مدیریت درست بکند در کشور و حمایت بکند از تولید و ظرفیتهای داخلی و نگاه درستی داشته باشد به این ظرفیتها، آن کسی که باید نظریهپردازی بکند و تولید علم و دانش بکند برای اینکه این ظرفیتها را چگونه میشودبهکار گرفت، مسائل و مشکلات را چگونه میشود حل کرد، و چه آن کسی که در فرایند تولید نقش پیدا میکند، از کارگرش، تا تکنسیناش، تا مهندساش، تا صاحب کارخانهاش، تا آن مجموعههایی که بستهبندی و توزیع میکنند، تا آنجایی که مصرفکننده است. الگوی مصرفش را باید درست بکند، اسراف نکند، تولید داخلی را ترجیح بدهد به تولید خارجی. یعنی از 80 میلیون نفر ایرانی، غیر از آن تعدادی که کودک هستند و خیلی انتظار نداریم، مابقی دیگر همه باید نقش داشته باشند در اقتصاد مقاومتی.
و تا این اتفاق نیفتد و هر کسی جای خودش را پیدا نکند و در صحنه نباشد و فعالانه عمل نکند اقتصاد مقاومتی محقق نخواهد شد و مشکلات کشور حل نخواهد شد.
اوایل بحث فرمودید که در فهم و اجرای اقتصاد مقاومتی اقدامات خوبی نداشتیم، یعنی مشکل داشتیم، من هم که یک تحقیقاتی در حوزه اقتصاد مقاومتی داشتم و مصاحبههایی داشتیم، در مورد این «فهم» میخواهم سؤال بکنم. آیا فهم کامل وجود دارد؟ چرا وجود ندارد؟ چه کسی باید این فهم را اجرا بکند؟
- همانطور که عرض کردم نخبگان باید این نظریه را میگرفتند تبیین میکردند، اجزاء، ابعاد و مصادیقش را احصا میکردند. اینکه شما میگویید من ظرفیتهای داخلی دارم و میخواهم اقتصادم را درونزا کنم و تکیه داشته باشم بر ظرفیتهای داخلی خب این یک حرف کلی است، حالا چه کسی باید این را عملیاتی بکند، مردمفهمش بکند و راهکار تخصصی بگذارد روی میز مسئولان؟ نخبگان، دانشمندان، اساتید، فارغالتحصیلان و بدنه حوزه و دانشگاه است که بیاید بگوید این چارچوبهای کلی اقتصاد در اسلام، اینها چارچوبهای کلی تولید ثروت در اسلام، این هم درواقع بحثهای تخصصیاش در دانشگاه که ما از منابعمان، از ذخایرمان و منابع طبیعیمان چگونه باید استفاده کنیم که هم ضربهای به منابع طبیعی نزنیم هم دچار ظلم نشویم. چگونه میشود هم عدالت را تأمین کرد و هم پیشرفت را داشت؟ خب اینها نیاز به نظریهپردازی دارد، نیاز به تولید محتوا دارد، اینکه کار حوزه و دانشگاه و نخبگان کشور است. که من عرض کردم که هر سه دسته کمکاری کردند، هم مردم، هم نخبگان و هم مسئولان. این مفهوم کلی را، مردم حداقل همین حدش را که گفته شده باید اجرا بکنند که یکجاهایی نکردهاند. دهها بار گفته شد که اگر شما میخواهید جوانتان اشتغال داشته باشد و سر کار باشد، کالای خارجی مصرف نکنید،شما به نفع کارگر خارجی، به نفع کارخانههای خارجی دارید خرید میکنید، خب خرید ایرانی انجام بدهید. اینجا بحث مردم است! آنوقت مردم ممکن است بگویند ما بحث کیفیت برایمان مهم است، بحث قیمت برایمان مهم است، اینجا باید یقه تولیدکننده را گرفت و از کارگر کارخانه تا ناظر، تا مدیر تولید، تا تکتک اعضای آن کارخانهای که دارند تولید میکنند و در یک لِول بالاتر و یک سطح عقبتر باید یقه مجلس و دولت را گرفت که شما تسهیلاتی که باید برای تولیدکننده بدهید، هزینههای تولیدکننده در کشور بیایید پایین، دارید چه کار میکنید؟ بستههای حمایتی شما از تولیدکجاست. اگر کسی بخواهد برود یک کارخانه بزند چند ماه باید برود در این ادارهها بچرخد و چندین مجوز را باید بگیرد تا یک کارخانه بزند، با چه سختیهایی؟! آن شفافیتی که باید وجود داشته باشد، آن تسهیلگری که من حاکمیت باید برای اصحاب تولید ایجاد کنم کجاست؟ که با یک خیال راحتی بیاید و با خیالت راحتی بداند که مثلاً در طول 2 ماه اگر به این 10 جا مراجعه بکنم، مجوزهایم را میگیرم و کارخانهام را میتوانم شروع بکنم. این الان نیست! یعنی افراد با یک ابهامی مواجه هستند و در این ابهام و فضای غیرشفاف حتماً فساد هم هست، حتماً رشوه هم هست، حتماً رانتخواری و ویژهخواری و مباحث دیگر هم هست. لذا میخواهم بگویم که فهم اقتصاد مقاومتی خیلی سخت نیست منتهی همین کاری که خیلی سخت نیست، میشد بهتر از این انجام بگیرد، با تبیین بهتر و دقیقتر، با جزئیاتش، با مصادیق، رفع شبهاتش. این کار انجام نشده، یعنی کمتر شده نه اینکه هیچ نشده باشد و مردم هم حداقل آن مقداری که گفته شده باید بیایند پای کار، و مسئولان هم که دیگر از همه اولیتر هستند نسبت به این طرح، نباید منتظر میماندند، مسئولان هستند که باید مثلاً پروژه سفارش بدهند، از مشاورها استفاده بکنند، از اندیشکدهها و گروههایی که تولید محتوا میکنند، اگر کسی کاری انجام داده که انجام شده در یکجاهایی، استفاده بکنند، اگر نشده سفارش پروژه بدهند و بخواهند که آقا ما اگر میخواهیم این مسئله برق را در کشور حل بکنیم که کسی در تابستان خاموشی نداشته باشد، ظرفیتهای ما چگونه است و چگونه میتوانیم برق تولید کنیم. اگر میخواهیم این همه نفت و گازی که در این کشور وجود دارد، دغدغه گاز برای زمستان نداشته باشیم چهکار باید بکنیم؟ اگر میخواهیم با استفاده از ظرفیتهای داخلی نفت و گازمان تولید اشتغال کنیم چهکار باید بکنیم، اگر شما کارشناسان اعتقادتان این است که فقط با پتروشیمی میشود دو سه میلیون شغل درست کرد، خب این حرف را، جزئیاتش را، راهکارهای عملیاتیاش را به منِ حاکمیت، به منِ دولت بگویید تا من بروم پیاده بکنم. میخواهم بگویم از بین این سه دسته مردم، نخبگان و مسئولان حتماً مسئولان تقصیرشان بیشتر است چون آنها موظفند، مسئولند که بروند این کار را بکنند. باید پاسخگو باشند که در این هفت هشت ده سالی که شعار اصلی کشور مسئله اقتصاد بوده و اقتصاد مقاومتی، چهکار کردهاند؟ نسبت به شعارهای هر سال و در فضای کلیاش نسبت به اقتصاد مقاومتی حتماً باید جوابگو باشند. مجلس باید بگوید من چه قاعدهگذاریهایی را انجام دادم، کجاها را اصلاح کردم، قوانین متعدد و متضادی وجود دارد که هم یکجاهایی دست تولیدکننده و مجری را میبندد و هم ایجاد فساد میکند. ضمانت اجرایی ندارد خیلی از قانونها، نظارتی پای کار نیست که آن مجری مجبور باشد این قانون را برود انجام بدهد و بعد درنهایت سازمان بازرسی قوه قضاییه موظف است اگر دستگاهها وظیفه ذاتی و قانونیشان را انجام ندادند، اگر دستگاهی طبق سیاستهای کلی این نظام حرکت نکرد، سازمان بازرسی باید برود یقه بگیرد، باید عزل بکند، باید برود برخورد بکند با مسئول. خب شما نگاه میکنید ما همهمان داریم این کارهای حداقلی را انجام میدهیم و بعد هم انتظار داریم در جنگ اقتصادی با دشمن موفق باشیم و بعد هم مرتب میگویید آقا چرا نشد؟ چرا اینجوری شد؟ خب معلوم است، این سه دسته، مردم، نخبگان و مسئولان وظایفشان معلوم است، بیایند پای کارشان، مسائل حل میشود.
عرض کلی من راجع به اقتصاد مقاومتی همین مصداق است که باید جدیتر، ما راهکاری غیر از این نداریم، ما تا بر اصول و آرمانها و ارزشهای انسانی و اسلامیمان پایبندیم که هستیم، که نمیتوانیم از آنها کوتاه بیاییم، ما از عدالت، از آزادی، از استقلال، ظلمستیزی نمیتوانیم کوتاه بیاییم. ذات مسلمانیمان در این اصول است. ما از اصولمان کوتاه نمیآییم. آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس و دیگران و نظام سلطه هم از سلطهگری و خوی استکباریاش کوتاه نمیآید. مدام آنها براساس خوی استکباریشان توطئه میکنند، ظلم میکنند، فشار وارد میکنند، توطئه درست میکنند و فتنه درست میکنند، ما این وسط باید چهکار بکنیم؟ براساس همان اصولمان باید بتوانیم کشور را به اهدافش برسانیم. راه پر پیچ و خم است، راه سخت است، منتهی شدنی است کما اینکه در این 40 سال شده. با همه این کاستیهایی که انجام دادیم و تنبلیهایی که کردیم و کمکاریهایی که کردیم بالاخره 40 سال سرپا ماندیم، آمریکا نمیخواست ما باشیم، ما هستیم. هستیم و رو به رشدیم، هستیم و نمودارهای قدرتیابی ما رو به بالاست. رژیم صهیونیستی و آمریکا همه حرفشان این است که ایران دارد ابرقدرت میشود، باید برویم جلویش را بگیریم، منتهی حرف این است که ما خیلی بهتر از اینها میتوانیم مقابل دشمن بایستیم، خیلی بهتر از اینها میتوانیم درد مردم را حل کنیم، قرار نیست مایی که ادعای تمدن داریم و حرف مدیریت جهان میزنیم که باید بزنیم، مردم خودمان که نباید دغدغه معیشت داشته باشند. بهسرعت میتوان از این مسائل عبور کرد، بهسرعت میتوان یک اقتصاد پویا و فعال درست کرد، اگر بیاییم پای آن وظایفی که برایمان تعریف شده. ما در یک جاهایی خلأ قانونی داریم، یک قانون ضعیف و متضاد داریم، درست، ولی همین قوانین موجود را، همین وظیفه ذاتی هر دستگاهی که معلوم است اگر انجام بدهند، اصلاً کار فوقالعادهای نخواستیم، کار مدیریت جهادی هم اگر انجام ندادند حداقل دستگاهها وظایف ذاتیشان را انجام بدهند. یکی از وظایف دستگاهها و مسئولان در سطوح مختلف، مبارزه و جلوگیری از فساد است! خب بسمالله! چرا این حجم فسادها در کشور دارد عدد و آمارش اینگونه میشود؟! یعنی از این طرف گرانیها و دغدغههای معیشتی مردم و از آنطرف شنیدن این اعداد و ارقام پروندههای فساد و این واگذاریها و این خصوصیسازیها و این ... خب بهدلیل این است که دستگاهها وظیفهشان را انجام نمیدهند، خیلی بحث پیچیدهای نیست! شما باید بهعنوان یک مدیر، بهعنوان یک فرماندار، شهردار و رئیس جمهور، هر کسی هر جا مشغول است، یکی از وظایفی که در قانون اساسی آمده، در قوانین عادی آمده، عقل و تجربه میگوید، شما باید محیط اداری خودت را سالمسازی کنی و جلوی فساد را بگیری، در صدها قانون و صدها بار وظایف دستگاهها تکرار شده است. خب بسمالله! هر کسی بیاید توضیح بدهد که در حیطه مدیریتی خودش برای مبارزه با فساد چه کار کرده است؟ برای اینکه اموال بیتالمال را حفظ کند و جلوی غارت آن را بگیرد چهکار کرده است؟ پس بحث خیلی پیچیدهای نیست! ما آن وظیفه ذاتیمان را انجام نمیدهیم، مرتب فرافکنی میکنیم، مسئولان گفتاردرمانی میکنند! نماینده مجلس هستی باید جواب بدهی! آقا من دو سال است در مجلس برای مبارزه با فساد این کارها را کردهام، خب بسمالله، بیا جواب بده! برای اینکه یک مشکل معیشتی را از مردم حل بکنم، این کارها را کردهام. آن یکی در قوه قضاییه بیاید بگوید، یعنی همین پاسخگو کردن مسئولان هم خودش یک راهکار است. الان یکی از کارهایی که باید انجام شود که بدن دانشجویی کشور، بدنه انقلابی و جوانان انقلابی کشور باید پای این حرف بیایند، ما باید مطالبات تخصصی از مسئولان بکنیم و مسئولان را پاسخگو بکنیم در قبال وظایفشان. این راهحل است. یعنی اگر یک کسی میگوید من در این شرایط چهکار بکنم و چه کاری از دست من برمیآید؟ این است که ما ببینیم هر دستگاهی، هر فردی که هر جا مشغول است، از شهرستانها تا کشور، چهکار باید میکرده، برویم یقهاش را بگیریم مطالبه بکنیم، مؤدبانه، هوشمندانه، مستمر، بگوییم آقا تو این 1754 را داشتی، این هم قانون شما، این هم آییننامه شما، بگو انجام دادی یا ندادی؟! بهنظرم این فضای کلی اقتصاد مقاومتی است و وظیفهای که همه ماها داریم و هنوز هم دیر نشده. میتوانیم بیاییم، این شرایط تحریم اذیتکننده است ولی حتماً میشود به فرصت تبدیل شود، حتماً میشود با این شرایط اختلاس ارزی که پیش آمد و این گرانی دلار و این تحریمهایی که وجود دارد حتماً میشود 1829 کشور را رونق داد. یعنی یک دریچههای جدیدی باز میشود. این اختلافهایی که ما با کشورهای همسایهمان داریم، بهسرعت میشود صادرات را افزایش داد، ما با محصولات کشاورزی، با ظرفیتهای مختلفی که در استانهایمان داریم، ما درواقع صادرات مواد غذایی را چرا بیاییم ممنوع کنیم، بیاییم آنقدر به مردم امکان بدهیم، جهت بدهیم، این نقدینگیها را بهسمت تولید مدیریت کنیم، شفافسازی کنیم، شما بگذارید آنقدر گوجه و رب گوجه تولید بشود بعد هر چقدرش را هم که خواستید صادر کنید. این درواقع راحتترین کار است که ما بیاییم بگوییم امسال ما نیاز داخلی داریم، صادرات مواد غذایی ممنوع. ما سالها دنبال این میگشتیم که، کارخانههایمان ظرفیتهای حداقلی دارند کار میکنند، چند هزار کارخانه در این چند سال تعطیل شدهاند چون نتوانستند خودشان را سرپا نگه دارند و بازارشان را تأمین کنند. خب حالا که یک بازاری در منطقه بهوجود آمده و یک خواستی و نیازی وجود دارد خب بسمالله! حمایت کنیم و بگذاریم اینها، این همه زمین حاصلخیز در این کشور پهناور، مسئولان چرا حداقلی نگاه میکنند، بهترین فرصت برای اقتصاد مقاومتی است که ما ظرفیتهایمان را بهکار بگیریم، بیاییم خامفروشیها را بگذاریم کنار، صنایع بالادستی پاییندستی نفت را گسترش بدهیم، پتروشیمیها را گسترش بدهیم، تولیدات متعدد و مکرر، نیازهای کشورهای همسایه را شناسایی کنیم، نفت را نمیتوانیم بفروشیم، موارد دیگر را که میتوان فروخت! دشمن روی نفت ما متمرکز شده، خب میشود این نفت را در داخل فرآوری کرد و فرآوردههای آن را صادر کرد. با شیوه متعدد میشود تحریمها را دور زد. اراده وجود داشته باشد. شفاف کنید فضای کشور را. این حرفها بهنظرم بارها گفته شده، من عرضم این است که حدودش در فضای کلی حرف زده شده، از این به بعدش دقیقتر، ریزتر، تخصصیتر، نخبگان بتوانند 2045 تولید کنند که اگر نفت را اگر نخواستیم بفروشیم، چهکار بکنیم. این دانشی که مورد نیاز ماست، نرمافزارهای مورد نیاز را تولید بکنند، جریان جوان، جنبشهای دانشجویی، تشکلهای دانشجویی مطالبه بکنند، اساتید بخواهند، بگویند آقای مسئول این مشکل، این هم راهحل، شما باید پای این کار بیایید. یعنی ما اگر میخواهیم کار بکنیم، هم باید حرف تخصصی بزنیم، تولید علم و دانش بکنیم، راهکار تخصصی بیاوریم جلو و هم باید مطالبه بکنیم. نظارت عمومی باید بالای سر مسئولان باشد که اینها مجبور بشوند در آن پازلی که سیاستهای کلی نظام است حرکت بکنند.
انتهای پیام/