یک توضیح اجمالی دررابطه با هفتهای که گذشت، هفته پژوهش، اتفاقاتی که در دانشگاه واحد علوم و تحقیقات افتاد و اینکه وجه تمایزش با اتفاقات سالهای گذشته در چه بود بفرمایید؟
- برنامه امسال هفته پژوهش ما یکمقدار پرپیمانتر و متفاوتتر از سال قبل بود. در شروع هفته پژوهش امسال ما یک نمایش در خود واحد راهاندازی کردیم با غرفههای مختلف که بالای 60 طرح پژوهشی و کارهای تحقیقاتی مختلف که در خود واحد از سوی اساتید و مراکز تحقیقاتیمان انجام گرفته بود در غرفههای مختلف بهنمایش گذاشتیم که این نمایشگاه بهمدت یک هفته از شنبه تا چهارشنبه برپا بود. درخصوص انتخابب پژوهشگران برتر و براساس آییننامه و فرمهایی که از جشنواره فرهیختگان بود، بر آن اساس بود و دانشکدههای مختلف فرستادند و در دانشکده داوریها انجام و منتخبان فرستاده و جمعبندیها انجام شد و پژوهشگران برتر انتخاب شدند. انتخاب پایاننامههای برتر را داشتیم که از دانشکدههای مختلف فرستاند. پایاننامههای برتر بر این اساس انتخاب شدند که پایاننامههایی که مسئلهگرا بودند و توانستند یک کار تحقیقاتی را ارائه و آن را تجاری کنند، انتخاب شدند. علاوه بر اینکه از نظر علمی هم قوی باشد. مثلاً پایاننامهای که قوی شده بود چهارتا مقاله ISI با IFA مستخرج از آن بود و حالت Q1 و Q2 بودند.
این چهار مقاله مستخرج یکی از معیارهای انتخاب بود؟
- یکی از معیارهای انتخاب این بود که مقالات علمی خوبی مستخرج شده باشد، یکی این بود که قابلیت تجاری شدن داشته و این کار را انجام داده باشند، معیار دیگر مسئلهمحور بودن بود.
و رِیت ژورنالها بالا باشد.
- در این مورد که در حالت عادی هم پایاننامههای دکتری باید دوتا مقاله را داشته باشند و مقاله سوم را هم معمولاً میخواهند که این سهتا مقاله نرمال است ولی سه مقاله Q1 یا چهار مقاله Q1 یکمقدار شرایط را بهتر میکند و اینکه مأموریتگرا باشد و بتواند مشکلی را حل کند و یکی از اینها که به مرحله تجاریسازی هم شده بود. حوزههای مختلف چون 12 دانشکده داریم، بنابراین دو کارشناس پژوهشی برتر و یک مدیر پژوهشی برتر هم انتخاب کردیم که تشویقی شود برای کسانی که در حیطه پژوهش کار میکنند. در هفتههای قبل و بعد از هفته پژوهش یکسری نشستهایی را داشتیم. در بحث ارتباط با صنعت پیش از این روال بر این بود که اساتید میرفتند دنبال یکسری طرحها و پروژههای بروندانشگاهی که از سازمانهای مختلف بگیرند و در این میان چون شخصی میرفتند مشکلات زیادی داشتند و امکان داشت از هر 20 تا 30 پروپوزالی که میدهند یک جواب مثبت بگیرند آن هم بهسختی. بنابراین ما تصمیم گرفتیم که این ارتباطات را در سطح کلان بهبود دهیم. برای همین با شرکت نفت ارتباط خوبی برقرار کردهایم. پروژه کرنج را داریم که درحال انجام است با مناطق نفتخیز جنوب.
در چه رابطهای این پروژه انجام میشود و شما کدام قسمتش را بهعهده دارید؟
- پروژه نفتی ازدیداد برداشت است که انجام میشود. من خودم نماینده تامالاختیار دانشگاه در آن پروژه هستم و رایزنیها را انجام میدهم. این را برای نمونه میگویم، مثلاً حدود دو سه هفته پیش مدیرکل پژوهشی وزارت نفت را با رایزنیهایی که انجام دادم دعوت کردم آمد علوم تحقیقات. این مدیرکل پژوهشی آمد دفتر، ما اول توانمندیها را دیدیم، بعد رفتیم آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی ما را دید و این باعث شد که اصلاً دیدش نسبت به علوم تحقیقات عوض شود. یعنی تا قبل از این میگفت من شنیدهام علوم تحقیقاتی هست با این شرایط ولی وقتی آمد دید، کاملاً متفاوت شد یعنی تا جایی که این رابطه اینقدر نزدیک شده که دیدشان نسبت به دانشگاه عوض شده و مثلاً یکسری مشکلات در پروژه کرنج یکسری مشکلات داشتیم، علوم تحقیقات تنها واحد دانشگاه آزاد اسلامی است که با شرکت نفت یک کلان پروژه یا مگاپروژه را کار میکند، البته چندتا دانشگاههای دولتی مثل دانشگاه شریف و دانشگاه امیرکبیر هم هستند. مثلاً در بحث ضمانتنامه روالشان این بود که نامهای که دانشگاه میداد را میپذیرفتند ولی دانشگاه آزاد اسلامی را چون یک نهاد غیردولتی حساب میکنند درباره ضمانتنامه مشکل داشتیم ولی وقتی ایشان آمد و شرایط دانشگاه را دید، قول مساعد داد و در بحث ضمانتنامه قرار شد با ما مثل دولتیها رفتار شود. اینکه حتی در قسمتها و پروژههای مختلف یعنی زمانی که آمده بودند ما از مرکز تحقیقات فیزیک پلاسما هم یک پروژه آماده داشتند که همانجا دادند و دستورش را داد که سریع کارهای و بحثهای بعدی تا رسیدن به انعقاد قرارداد انجام شود و صراحتاً گفتند که هر مشکلی بود مستقیماً با خودشان ارتباط برقرار کنیم و اگر در فلان حوزه با شرکت نفت یا شرکت گاز مشکلی پیش بیاید به این ترتیب سریع حل و فصل میشود. در همین راستا فکر میکنم سه یا چهار هفته پیش بود که یک تیم 13 نفره از اعضای هیئت علمی را هماهنگ کردم با پژوهش مناطق نفت مرکزی، رفتیم آنجا. آنها هم هماهنگ کردند و متناظر آوردند. یعنی در هر حوزه کارشناس مربوطه آمده بود یا مدیران مربوطه و اساتید ما هم آمده بودند یکی مکانیک بود، یکی برق بود، یکی پلیمر بود، یکی مهندسی شیمی بود، یکی بهینهسازی بود. رودررو نشستند و بحث کردند، حالا یک بحثهای کلی و این توانمندی را میگفت، آنجا هم میدیدند و مشکلاتشان را میگفتند و یک شبکهای ایجاد کردیم که اینها هنوز در ارتباطند در حوزههای مختلف. که این «برسینی» عملاً سر میز میرسند به اینکه خب موضوع و پروژهای که قرار است با شرکت نفت داشته باشند و همکاری شود چگونه انتخاب شود.
پس با این اوصاف میتوان گفت که این بازدیدها سبب خیر شدهاند!
- بله. طبیعتاً شما علوم تحقیقات و توانمندیهایش را میشناسید اما کسانی که از بیرون نگاه میکنند چندان به توانمندی علوم تحقیقات پی نمیبرند ولی وقتی که بیایند داخل واحد تازه به توانمندی علوم تحقیقات واقف میشوند. تازه نکته اصلی این است که اینها تنها امکانات فیزیکی و امکانات آزمایشگاهی هستند درحالیکه سرمایه اصلی ما در علوم تحقیقات، اعضای هیئتعلمی و دانشجویان قوی ما هستند! این سرمایه قوی انسانی ما است که پایه اصلی توانمندی ما است، در زمینههای مختلف، برندهای مختلف، مقالههایی که چاپ کردند و کارهای تحقیقاتی که دارند. باز هم در همین حیطه مدتی پیش هماهنگ کردم و البته در هفته پژوهش چون درگیر بودیم وقت نشد این جلسه را برویم و احتمالاً هفته بعد یا هفته بعد از آن خواهیم رفت. من به ایرانخودرو هم رفته و مذاکراتی داشتهام با مدیرشان و متعاقدشان کردیم که یکسری از پروژههایشان را به علوم تحقیقات بدهند و قرار شد یک تیم از علوم تحقیقات ببریم و تا این حد هماهنگی کردند که بروند در خط تولید و مشکلات را از نزدیک ببینند، مثلاً آنجا میگویند ما در ساخت این دستگاه مشکل داریم، در این قسمت مشکل داریم، ما هم متخصصهای متناظر را میبریم و إنشاءالله بحثهای بعدی که این ارتباطات برقرار شود. بهنظر من وقتی اینجوری باشد و این ارتباط از بالا انجام شده، حالا اساتید ما خیلی راحت میتوانند بروند و در زمینه توانمندی که دارند آن ارتباط را داشته باشند و پروژهها و قراردادهایی با این شرکت داشته باشند. البته چند مورد دیگر هم هست که در ادامه صحبت خدمتتان خواهم گفت.
خانم دکتر بفرمایید درباره هفته پژوهش صحبت کنید.
- تقریباً برنامههایمان مشابه بوده.
البته طبق ابلاغیهای که از سازمان مرکزی بود تقریباً میشود گفت یک قسمتی از برنامههای همه واحدها مشترک بود و یک قسمت دیگری ...
- طبق فرمایشات آقای دکتر ما هم دوتا نمایشگاه را شرکت کردیم و مراسم بزرگداشت هفته پژوهش را برگزار کردیم که سخنران اصلیمان آقای دکتر مبینی بودند و صحبتهایشان خیلی مورد توجه قرار گرفت. هفته پژوهش برای ما همزمان شد با بستن چندین قرارداد با شرکت آبفا که دو طرح پژوهشی توانستیم موافقت اولیهاش را از آنها بگیریم و پروپوزال داده و تصویب شده و إنشاءالله در مرحله نهایی عقد قرارداد هستیم. با شرکت مترو تقریباً دو ماه پیش یک تفاهمنامهای امضا کرده بودیم و در راستای اجرایی شدنش دعوت کردیم از مهندسان و رؤسای بخشهای مهندسی مختلفش آقای دکتر مهندس کشتزاری و همکارانش از شرکت مترو تشریف آوردند و اینجا هم اولویتهای پژوهشی و مشکلاتشان را مطرح کردند. یک 1129 پروپوزال آماده در مورد ساخت جهتگیرهای ریلها بود که ارائه و مورد پسند قرار گرفت.
عمدتاً چه چالشهایی ارجاع شده به شما؟
- دو دسته، هم فنی و مهندسی مشکل دارند و هم مباحث فرهنگی و اجتماعی مانند فرار از پرداخت بلیت و دستفروشهایی که در مترو ساماندهی نشدهاند. این مباحث مطرح شد و ما هم یکسری از اعضای هیئتعلمی از دانشکدههای علوم انسانی و فنی مهندسی را گفته بودیم و تشریف داشتند.
اهم چالشهای فنی و مهندسیشان چه بود؟
- در زمینههای تأمین و تعمیر و نگهداری قطعات مشکل داشتند.
تأمین قطعات یا تعمیر و نگهداریشان؟
- هر دو دسته. در زمینه تعمیر و نگهداری مترو و در زمینه تحلیل ریسک مترو دو ماهی است که کاری را شروع کردهایم که از دانشجویان ارشدمان تحت عنوان پایاننامهشان دارند این مسیر را پیش میروند و من خودم استاد راهنما و در جریان کارشان هستم. یکی از کارهای دیگر که شاید از افتخارات تهران غرب باشد و من خودم بهشخصه خیلی لذت بردم از هدایت این کار، طرح پایش بود که در واحد تهران غرب انجام شد، خدمتتان آوردم. حاصلش سه کتابچه بود که نظام موضوعات چالش 1257، اعتیاد و چالش ؟؟؟، و یازده چالش صنعت و سلامت را بررسی کردیم، اینها چاپ شد. در نمایشگاه فن و بازاری که قرار است فردا در نمایشگاه بینالمللی و إنشاءالله آنجا هم این کار را به نمایش خواهیم گذاشت و آقای طهرانچی تشریف میآورند.
مصلی است؟
- بله، ما غرفه 38a هستیم. این کار بیش از هزار نفرساعت در تهران غرب کار برده است. تعداد زیادی از هیئتعلمیهایمان را درگیر این کار کردیم. وقتی افق مشخص شد که رسالت تهران غرب سلامت است، این مسئله باعث شده که پروپوزالهای زیادی در این حوزه نوشته شود. بسیاری از دانشجویانی که با من کار میکردند را سوق دادیم به این زمینه که بیایند تکتیوهای مهندسی صنایع را مثلاً دیتا ماینینگ یا تحلیل دادههای بزرگ را.
رشته تخصصی شما؟
- من ریاضی
- من صنایع
- البته ما نزدیک هستیم. چون من ریاضی کاربردی کار میکنم. در زمینه ریاضی کاربردی روش تحقیق در عملیات، تکنوسرچ، بهینهسازی، چیزی است که در صنعت همهجا میخواهند، چون میخواهید با این حداقل امکانات بیشترین سود را ببرید. یک محصولی را با کمترین هزینه میخواهید تولیدش کنید. و باز در این زمینه تحقیق در عملیات، ما یک شاخصه خاصی را داریم کار میکنیم در زمینه DEA، تحلیل پوششی دادهها. این زمینه تخصصی است که کار میکنیم و در این شاخه خیلی حرف برای گفتن داریم. یعنی ما روی لبه علم هستیم. کل دانشگاه آزاد اولین دانشگاه جهان است در زمینه تولید مقالات علمی، علوم تحقیقات سومین دانشگاه جهان است در زمینه تولید مقالات علمی، در پایگاه اسکوپوس اگر سرچ بکنید، دانشگاه اول دانشگاه تگزاس آمریکا است و علوم تحقیقات سومین دانشگاه در این زمینه است. خدا رحمت کند آقای دکتر جهانشالو را که فوت کردند، ایشان پدر این علم در ایران بودند و نفر اول جهان در این زمینه و ما در این زمینه برند جهانی داریم. یعنی کنفرانسهای جهانی برگزار میشود تحقیقات و عملیات و ما بهعنوان اعضای کمیته علمی آنجا هستیم و در این زمینه ایرانیها خیلی حرف برای گفتن دارند. حالا این تحلیل پوششی دادهها چهکار میکند؟ کارش بیشتر برمیگردد به ارزیابی عملکرد. یعنی ما در اینجا مدلهایی را طراحی میکنیم که کسانی که در حیطههای مدیریت، اقتصاد یا حتی صنایع کار میکنند از این مدلها برای بحث ارزیابی عملکرد استفاده میکنند. من مثلاً با همین DEA یک پروژه الان با بانک رفاه دارم کار میکنم که مبلغ خیلی خوبی هم هست. بحث رتبهبندی، ارزیابی عملکرد، درجهبندی شعب. ما در بانک رفاه انجام دادیم و با بانکهای دیگر هم رایزنی کردهایم که در این حیطه بیایند. ما در این زمینه یک مرکز تحقیقات بهرهوری داریم که بر این اساس بوده که این پروژهها را پیش ببریم.
خانم دکتر در رابطه با احصا نظام موضوعات میفرمودید.
- عرض کردم که این کار شروع شده و پایاننامههایی که کار میشوند هدفشان این است که به حوزه سلامت ورود کنند، چه حوزه سلامت انسانی، چه سلامت صنعت، چون هر دو حوزه را پوشش میدهد. ما بهمن 96 یک تفاهمنامه با علوم پزشکی دانشگاه آزاد تهران بستیم که طبق آن، همکاران و اعضای هیأتعلمیمان در علوم پزشکی هم با ما همکاری کردند و درواقع یک کار مشترکی بود.
احصا این نظام موضوعات پس یک کار مشترک بوده بین تهران غرب و علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران؟
- بله. درواقع آنها اعلام نیاز میکردند و اعضای هیئتعلمی فنی و مهندسی یا علوم انسانی ما بودند که آمدند و موضوعات و چالشها و ابرچالشهایی را که آنها مطرح کردند را اولویتبندی کردیم، درنهایت این چالشها مورد توجه قرار گرفت و برای هر چالش 1828 علمی تهیه شد.
فرمایشات شما را میخواهم یک مقدمهای قرار بدهم برای ورود به موضوع پایش؛ به یک حوزهای ورود پیدا کردید بسیار وسیع است، حداقل من بهعنوان یکی از افرادی که قبل از افتتاحیه این برنامه پایش داشتیم روی آن کار میکردیم، من انتظار نداشتم تهران غرب به یک همچین حوزه خیلی بزرگی، حوزه صنعت و سلامت، اعتیاد، ایدز، موضوعاتی نیستند که فقط بخواهند در یک راستا منتهی شوند، جنبههای اجتماعی دارد، جنبههای فرهنگی دارد، جنبههای سلامتی دارد، جنبههای ایمنی صنعتی و ... حوزه خیلی خیلی گستردهای است. برای احصا این موضوعات فرمودید که با دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی هم همکاری میکنید. مطمئناً این همکاری باید ادامه پیدا کند. اینجور تصور میکنم که حتماً یک کمیته مشترک برای ادامه راه این بحث پایش هست چون موضوعات تنوع خیلی بالایی دارد هم تعداد و گستره موضوعات خیلی زیاد است. در ادامه این همکاریها به چه شکلی انجام خواهد شد؟
- در درجه اول یک کمیته برنامههای علمی در هر دو دانشگاه تشکیل دادیم.
دبیرخانه یکی است؟
- خیر. دبیرخانه مجزا است. ما دبیرخانه برنامه علمی خودمان را داریم. علوم پزشکی برنامه علمی خودشان را دارند. آقای دکتر صعودی از دانشگاه علوم پزشکی مجری هستند، البته مجری طرح معاونت پژوهشی هستند اما کارهای اجرایی را من و آقای دکتر صعودی همزمان پیش بردیم. کمیتهای که تشکیل دادیم، کمیتهای متشکل از 30 فنر متخصص است، 15 نفر اعضای هیئتعلمی هستند و 15 نفر اعضای غیرهیئتعلمی هستند، افراد دخیل در صنعت یا افرادی که در این زمینهها کار کردند و رزومه خوبی از خودشان نشان دادند. مسلماً این باید آپدیت شود هر چند وقت یکبار و موضوعاتی که پروژههای زیادی رویشان کار و اشباع میشوند خارج شوند.
مجموعاً چند موضوع تابهحال احصا شده؟
- الان در قالب کتابچه 15 چالش بررسی شده. در مجموع فکر میکنم بیشتر از یک هزار موضوع تحقیقاتی میشود از آن ...
بیشتر، چون اعتیاد هم دارم من، یقیناً بیش از یک هزار مورد خواهد بود.
- البته اگر اشاره کرده باشند در مقدمهاش میشود تعدادش را مشخص کرد. در مجموع 13 چالش را مطرح کرده، هر موضوع پژوهشی هم که عنوان کرده خودش میتواند حداقل چهار پنج پایاننامه شود. چه در قالب ارشد چه در قالب دکتری. مثلاً یک مسئلهای که مطرح شد مسئله دارو بود بهعنوان یکی از چالشهای مهم دانشکده علوم دارویی این را برای ما مطرح کردند و هدف نهاییشان هم تبیین سند راهبردی در راستای حل مشکلات دارو هست، افزایش کارایی داروها، کاهش عوارض جانبیشان و در نهایت این منجر میشود به ارتقای سلامت جامعه. براساس این، این را میشکند، اهداف عینی تعریف میکند. موضوعهای جدید و ساخت مواد اولیه، آیندهپژوهی در صنعت دارو، تولید فرمولاسیونهای جدید و توسعه گیاهان دارویی.
باز برمیگردم دررابطه با نظام موضوعات تهران غرب سؤالات بیشتری هم دارم. آقای دکتر دررابطه با علوم تحقیقات، بیصبرانه منتظریم ببینیم علوم تحقیقات در قالب و سیر این طرح پایش مأمور چه حوزهای خواهد بود؟
- مأموریتی نگرفته. منتظریم ببینیم به چه صورت است.
بله، برای همین گفتم بیصبرانه منتظریم ببینم چون واقعاً انتظارات و ظرفیتهای علوم تحقیقات خیلی بزرگ است. حداقل در حوزه رشتههای علوم پایه و علوم مهندسی واقعاً ظرفیتها و امکانات آزمایشگاهی خیلی بزرگی دارد. پیشبینی و ارزیابی شما بهعنوان فردی که یقیناً دانه به دانه آزمایشگاهها و اساتید و ظرفیتهای هیئتهای علمی و تا حدودی ظرفیتهای دانشجوییتان را میشناسید. بهنظرتان علوم تحقیقات در چه حوزهای ورود پیدا خواهد کرد؟
- چون در هر حیطهای دست بگذارید در آن حیطه در آن حیطه...
ما میخواهیم با یک دیدگاه راهبردی جلو برویم. خب الان تقریباً استان تهران دستمان است. تهران غرب رفته سمت صنعت سلامت، تهران جنوب رفته سمت مواد انرژی، تهران شمال رفته سراغ پدافند غیرعامل و علوم همگرا، یادگار امام رفته سمت حملونقل، ورامین بحثش است میرود سمت بستهبندی یا مارکتینگ، تهران مرکز محیط زیست و علوم ورزش.
- توانمندیهای بورد علوم تحقیقات میگویم در حیطه بحث همان محیط زیست، ما چندین میلیارد تومان طرحهای بروندانشگاهی در سالهای قبل داشتیم.
فردا هم یک ایونتی دارید.
- ما حتی در بحث محیط زیست چند وقت پیش یک جلسه بود مدیرعامل آب و فاضلاب استان تهران آمده بود علوم تحقیقات، مدیرکل ارتباط با صنعت سازمان آبفا آمده بود و جلسات مشترک و ارتباطات زیاد است و در حیطه محیط زیست با شهرداری قراردادهای خیلی زیاد و همکاریهای مشترکی داریم، در این حیطه توانمندی زیادی دارد. در حیطه نفتی باز بحث پروژهها و توانمندیهای خیلی زیادی داریم. در زمینه پلاسما در کشور و سطح جهانی حرف برای گفتن داریم. در زمینههای بحثهای علوم پایهای هم اگر مطرح شود باز داریم. البته اینها که میگویم کلی است و بحث پایش هنوز مطرح نشده بود، حالا باید تصمیمگیری شود که در چه حیطهای برود.
بهنظرتان تکلیف برنامه پایش در واحد علوم و تحقیقات چه زمانی مشخص خواهد شد؟
- هیچ بکگراندی نسبت به آن ندارم.
حتی انتظار دارم علوم تحقیقات چند حوزه را پشت سرهم پوش کند.
- در زمینه پایش اصلاً ابلاغی به ما نشده و باید ببینیم اصلاً به چه صورت خواهد شد. شاید اصلاً طرح این بوده که علوم تحقیقات در حیطه دیگری باشد و در این زمینه اصلاً وارد نشود. باید ببینیم برنامه کلی سازمان در این زمینه چه بوده چون سازمان به ما هیچ ابلاغی نکرده است.
چون بحث پایش برای ما بحث محوری دارد، همه بحثهایی که در پایش مطرح شده منتهی میشوند به یک ارتباط سازنده بین صنعت و دانشگاه.
- کل برنامههایی که داریم تقریباً به همین سمت است و هدفمند است. حتی در کارگاههایی که در هفته پژوهش برگزار کردیم که 30 کارگاه بود که هر روز چند کارگاه در دانشکدههای مختلف، با زمانبندی و کارگاههای مختلف. کارگاه ثبت اختراع ملی و بینالمللی است که مهرداد الیاسی رئیس سازمان ثبت آمد علوم تحقیقات، وقتی این شخص اینجا کارگاه برگزار میکند، دیدش نسبت به علوم تحقیقات عوض میشود و آنجا وقتی ثبت اختراع میرود، با یک دید بهتر نگریسته شده و آن روال و روندی که دارد، راحتتر پیش میرود. خیلی از دانشجوها میگویند که در رشتهای که من کار میکنم اصلاً نمیتوانم اختراع ثبت کنم ولی وقتی کارگاه برگزار میشود میفهمد که بله، در رشته خودش هم میتواند، انگیزه پیدا میکند، مراحل را در کارگاه یاد میگیرد که چهکار کند و از آنطرف رئیس ثبت اختراع ایران آمده علوم تحقیقات و برایش صحبت میکند و دیده و میبیند به چه صورت است. ایدهای که من دارم کلاً همین است که اگر در حیطه پایش ما به اینصورت که واحدهای دیگر وارد شدهاند وارد نشدهایم، بهخاطر اینکه اساساً از ابتدا این رویکرد را داشتهایم و در چندتا حوزه خیلی برجسته داریم کار میکنیم. مثلاً در بحث نفت کلاً مسئولانش را میآوریم، ارتباطها را داریم برگزار میکنیم، رو در رو مشکلات را داریم میبینیم و همانجا آنلاین پروپوزال طراحی میشود. یا مثلاً در بحث ایرانخودرو، رفتهایم، مشکلات را میبینیم، اساتید را میبریم رو در رو. بحث آب و فاضلاب به همین صورت، مسئولانش را آوردهایم رو در رو، چند جلسه با شهرداری تهران و سازمانهای وابسته به شهرداری میآمدند همه اینها رو در رو مشکلاتشان مطرح میشد. ما با سپاه و مثلاً چند روز پیش رئیس پژوهشکده نیروی دریایی سپاه آمده بود دفتر ما صحبت کردیم و قرار شد من یک تیم ببرم و ببینند و اساتید پروژهها را بدهند. خب این ارتباطها دارد برقرار میشود. مشکلات را میگویند، مشکلات را میبینیم. حتی در این حیطه با سردار سلامی جانشین سپاه هم یک جلسه داشتیم و حالا آن توانمندیهای علوم تحقیقات و قول مساعد گرفتیم یک سر بیایند در علوم تحقیقات. وقتی میآیند و میروند و توانمندیها را میبینند و صحبت میکنیم و در همین صحبتها نیازمندیهایی که آنها دارند مطرح میشود، خودش یکجور پایش است.
این رفتوآمدها بهنظر من اتفاقی فوقالعاده مبارک است و چون من حداقل چهار پنج سال کارهای علمی انجام میدادم دقیقاً میدانم که چقدر شما تلاش میکنید و زحمت میکشید که فردی مثل سردار سلامی بیاید با شما جلسهای بگذارد. این جلسات خیلی خوب است و اصلاً فتحالباب ارتباطها و مابقی قضایا هستند. اما حداقل در 10 تا 15 سال گذشته تقریباً میشود گفت در تمامی دانشگاههایمان کارهایی که در حوزه ارتباط با صنعت انجام شده واقعاً ضعیف بوده. حالا شاید علوم تحقیقات بگوید ما واقعاً انجام دادیم ولی اگر کلاً یک بررسی کنیم، برداشتم از طرح پایش این است که شاید آمده یک تلنگری بزند این ارتباط بین علم و صنعت را یک حرکتی به آن بدهد. نه اینکه اصلاً کاری نمیکنند ولی بحث ورود به موضوعات عملیاتی است. آقای دکتر این جلسات، کارهایی که تا الان اتفاق افتاده بسیار بسیار مهم و لازمه حرکت دفتر است، اما برای مثال الان چه تعداد از فارغالتحصیلان شما کارهای برونسپاری نفت را انجام میدهند؟ یا پروژههای پایاننامههایشان الان تمام شده و نفت دارد از آنها بهعنوان یک مرجع علمی و کاربردی استفاده میکند؟
- این ارتباطها که دارد کلی میشود در این چند ماهه و جدید صورت گرفته و نتایجش یکی دو سال بعد مشخص میشود. ولی مثلاً با سازمان آبفا داشتیم که حدود 400 پایاننامه دانشجویی را آنها حمایت کردند و موضوع دادند و مسئلهمحور و موضوعی که مورد نیاز آنها بوده پایاننامه کار شده. با نفت همینطور پایاننامههای مختلفی داشتیم و قرار شد حمایتهای بیشتری بکنند. یا مثلاً با حمایت نیروی انتظامی، مرزبانی دریایی یکسری مذاکرات داشتیم که مثلاً بحث قایق تندرو بود که برایشان پروژه انجام شده. حتی بهصورتی بود که یکسری امکانات را ما نداشتیم، تیم علمی را داشتیم، آنها جایگاه را داشتند، مثلاً در شمال در خضرشهر کارگاهی داشتند، در اختیار گذاشتند و آن قایق را ساختند الان در مرحله تست است. یا مثلاً یکسری موتورهای قایق داشتند و مشکل داشتند. سهتا از آن موتورها را آوردیم دانشگاه رویشان کار کردند و به یک نتیجهای رسیدند، در دانشگاه تست کردند و الان دادهاند بردهاند روی دریا تست شود و بیاید که اینها از کارهای عملی بود که انجام شده. یا مثلاً با سپاه هماهنگی شده که برویم و بیاییم ولی در آن جلسه حداقل سهتا پروژه که میشود کار کرد و مثلاً یکی از آنها بحث بهینهسازی و ارزیابی بود، مقدمات کار شکل گرفته و میرویم جلو و پیگیر هستیم که انجام شود. اساتیدی که مرتبط با این امر هستند را لینک میکنیم. در دانشگاه اطلاعات کامل همه را جمع کرده و تقریباً شبکه اطلاعاتی درست کردهایم که مثلاً الان دارم میروم با فلانی، میگوید ما فلان مشکل را داریم، من دقیقاً بدانم مستقیماً با چه کسی تماس بگیرم و دیگر نامه نگاری نشود نامه بزنم فلانجا، بزند دانشکده، دانشکده بزند مدیرگروه، مدیرگروه بگردد پیدا بکند... مستقیم با آن کسی که کننده این کار است تماس میگیریم که ما یک چنین موضوعی داریم و تخصص شماست، بسمالله! بیا شروع کن.
ما پابند دیگری در این رابطه داریم اینکه حرکت کنیم بهسمت عملیاتی شدن.
- بله، بحث این است که این مقدمهاش است که ما میآوریم.
لازمهاش است، پیشنیاز است.
- و لازمهاش این است که ما پیگیر باشیم.
دقیقاً. و خب آن گل آخر باز هم «عملیاتی» شدنش است. این کارهایی که شما میکنید، خیلی هم مهم هستند، بههرحال پیشنیاز است دیگر، ساخت و پرداخته کردن یکسری فعل و انفعالات است، اگر این نهایتاً منجر به تولید و تجاریسازی و اشتغال نشود...
- بعد اصلاً خیلی وقتها تولید هم میشود ولی تجاری نمیشود و به بازار نمیرود.
این گل آخر زده نشود انگار که زحمات شما و تیم شما به ثمر ننشیند.
- إنشاءالله ماههای آینده، پروژههای مختلف و تفاهمنامههای مختلف با جاهای گوناگون داریم.
خانم دکتر همین سؤالی که از آقای دکتر پرسیدم میخواهم با محوریت نظام موضوعات شما بپرسم. اینقدر نظامموضوعات تهران غرب گسترده است، فکر میکنم که ارتباطات گستردهای میتواند با خارج از دانشگاه داشته باشد، نظام پزشکی، پزشکی قانونی، تمامی زیرمجموعههای غذا و دارو، مرکز تحقیقات وزارت کار در مباحث ایمنی کار. چه برنامههایی الان تدوین شده که وارد یکسری تفاهمنامهها، یکسری انعقاد قراردادها یا وارد یکسری حمایتهای پایاننامهای بشوید. همین سؤال را از دکتر طهرانچی پرسیدم، گفتم طرح پایش خیلی خوب و عالی است اما این حلقه آخر را چه کسی متصل میکند؟ گفتند دفاتر ارتباط با صنعت و مراکز رشد و باشگاههای پژوهشگران و نخبگان جوان دانشگاه. این خیلی خیلی وظیفه سنگینی است که روی سهتا اهرم کارآفرینی، تحقیق و پژوهش، این سهتا سازمان درواقع دارند این کاررا انجام میدهند. حالا در راستای نظام موضوعاتتان چه برنامههایی دارید؟
- خوشبختانه این فکر، فکر جامعی بوده یعنی درراستای این طرح برنامه علمی دیگری مطرح شده تحت عنوان سرای نوآوری.
فکر کنم شروع کنندهاش هم خود شما بودید؟
- بله ولی بهخاطر کار زیادم الان که نهایی شده و راه افتاده و تهران غرب هم جزء چهار واحد دانشگاهی است که صاحب سرا شد.
اولین واحدی بودید که پایهریز این موضوع شدید.
- کلاً واحد تهران غرب خیلی علاقهمند است به این موضوع و دلیلش هم حمایت خانم دکتر 4015 است که ایشان خیلی لطف دارند به مجموعه پژوهش. این الان راه افتاده و قرار است حتی دوتا مدرسه داشته باشیم در این سرا. کار سرای نوآوری همین است که مرحله فیزیکی باشد که آن لینک صنعت و بزرگان یا سهامداران، صاحبان صنایع، سازمانها و ارگانهای دولتی را بیاورد آنجا و از این سمت هم پروژههایی که فاز اول تحقیقاتی و مطالعاتیاش انجام میشود را آنجا با هم لینک کند و در نهایت آن حلقهای که میگویید آنجا پیدا میشود.
الان تارگتهایی دارید که بگوید تا آخر سال با انتا سازمان میرویم وارد مذاکره میشویم و این سازمانها را در جهت حمایت از پایاننامهها و استارتآپهایمان عملیاتی وارد شوند؟
- نهایی شدهاش نه ولی بله. بههرحال بحثهایی که مطرح شده دوتا استارتآپ در حوزه سلامت برگزار کردیم...
محصولات استارتآپ چه شده؟ برگزیدههای استارتآپ داشتید دیگر.
- آخرین استارتآپی که داشتیم گردشگری در حوزه سلامت بود، هفت ایده برتر داشتیم، همین پریروز دوتا ایدهمان شرکتش پذیرفته شد با داوری که بین ایدهها انجام شده بود و به مرحله نهایی شدن رسید و تحت عنوان دو شرکت دانشبنیان در مرکز رشد...
پس الان آن برگزیدههای استارتآپها حمایت شدند، آمدند زیر چتر 4225 مستقر شدند؟
- مستقر شدند.
در راه تجاری شدن.
- دو شرکت دیگر هم داوران با آنها صحبت کردند و یکسری ایدهها دادند به آنها دادند چون هنوز در مرحله بیزینس پلن بود و اکشن نبود و آن دوتا هم شاید بتوانند با تلاششان 4244 ولی دوتایشان نهایی شدند.
حوزههای فنی مهندسی و علوم پایه طوری هستند که خیلی میشود روی آنها مانور داد. استارتآپهای اجتماعی خیلی حساس و چالشبرانگیزی هستند، موضوع اعتیاد و ... چگونه میخواهید ورود پیدا کنید؟
- این نظام موضوعات توسط تهران غرب نوشته شده اما فقط برای تهران غرب نوشته نشده، برای کل دانشگاه آزاد اسلامی نوشته شده.
بله، همه نظام موضوعات چنین انعطافی دارند.
- گفتید تهران غرب چطور میتواند در همه اینها ورود کند، شاید مثلاً در قسمت غذا چون نه رشته مهندسی شیمی داشتیم، نه مهندسی صنایع غذایی داشتیم، نه مهندسی پزشکی داشتیم، اینها مسلماً جزء قدرتهای ما نبود ولی این را کلی نگاه کردیم و اینها را آوردیم در این حوزه اما مسلماً در تهران غرب چنین تخصصی پیدا نمیکنید اما مثلاً از تهران مرکز میتوانند به این مسئله ورود کنند.
طبیعتاً انعطافپذیری که در بحث پایش است هر واحد میتواند به کمک واحد دیگر بیاید اما چیزی که میدانم با محوریت تهران غرب خواهد بود.
- بله. بحثی که الان مد نظر است، بهخاطر اینکه گروه گردشگری ما گروه خیلی قوی است، چندین جشنواره غذا برگزار کرده که خیلی مورد توجه قرار گرفته. بههمین دلیل است که استارتآپ دوم ما گردشگری در حوزه سلامت بود که مطرح کردیم.
استارتآپ اول چه بود؟
- استارتآپ اول کلی بود. حوزه سلامت را کلی بررسی کرده و بیشتر هم علوم پزشکی وارد شده بود. در بیمارستان فرهیختگان تمرکز داشت.
برنامهای برای استارتآپ سوم ورود پیدا کنید به حوزه اجتماعی مثل ایدز یا اعتیاد؟
- آن باید با دانشکده علوم انسانیمان هماهنگ شود. خیر. اینکه صرفاً برنامه نوشتهشدهای در آن زمینه داشته باشیم نه، ولی همچنان رایزنیهایمان را داریم. بهخاطر اینکه خودم رشتهام فنی است، در دانشکده فنی بهتر داریم کار میکنیم. بحثهای ساختمان است، پروژههایی که با آبفا 4526 را داریم دنبال میکنیم و دوتا پروژه دیگر هم برای CNG داریم برگزار میکنیم، شرکت بهرهبرداری گاز شهری است. آنها هم تقریباً ما IFE را دادهایم خدمتشان. اینها بحثهایی بوده که خیلی خوب پیش رفته.
آقای دکتر...
- بحث استارتآپ و مرکز رشد، چندتا...
بله، الان میخواهم همین سؤال را از شما بپرسم. شما دررابطه با اینکه این حلقه آخر پر شود؟
- مسلماً اگر آخر حلقه بخواهد پر شود، یکسری طرحها است که توانمندی خود استاد است، مستقیم میتواند انجام دهد. یک موقع یکسری جاها است، آن بحث ایده است که پای مرکز رشد میآید وسط.
این بذرافشانی تا فاز تحقیق و پژوهش میآید جلو. این فاز بعدی میرود برندسازی و تجاریسازی 4621
- در این حیطه مرکز رشدمان چندتا شرکت داشتیم. حتی واحد فناور در مرکز رشد و شرکت دانشبنیان در مرکز رشد مستقر هستند ولی جایش کوچک بود، بهخاطر همین بحث مرکز رشد را گسترش دادیم و ساختمان کتابخانه مرکزی علوم و تحقیقات که ساختمان بزرگی است، طبقات چهار و پنجش را خالی کردیم صرفاً برای مرکز رشد. که آنجا مرکز رشد شرکتهای مختلف، واحدها و هستههای مختلف بیایند مستقر شوند و یک شتابدهنده هم هماهنگی شده بیاید آنجا. این شتابدهنده است که همه بحثها را جلو میبرد. در این حیطه بحث استارتآپهای مختلف داریم. در همین هفته پژوهش یکی دو مسابقه ایدهپردازی بود و بحث دیگری که خیلی جدیتر دنبال میکردیم یک مسابقه استارتآپی در حیطه اپلیکیشنهای موبایلی خصوصاً گیم داریم. این را دیدیم که صاحب اصلی و حمایتکننده اصلیاش پردیس همراه اول است رفتیم سراغش و با او یک تفاهمنامه بستیم و اسپانسر اصلی این برنامه ما پردیس همراه اول است. در هفته پژوهش روز دوشنبه گذشته یک پیشرویداد استارتآپی داشتیم.
فلسفه پیشرویداد چیست؟
- مثلاً من نمیدانم استارتآپ چیست، بحثش چیست، ایده دارم، چه کار بکنم، شرایطش چیست؟ در آن پیشرویداد ما در مورد استارتآپ صحبت کردیم. یکسری بحثهای عمومی بود که در حالت کلی استارتآپ چیست؟ یکسری شرکتها یا استارتآپهای موفق و برند را آوردیم آنجا که در این مورد مخصوص اپلیکیشنهای موبایلی و گیم بود. گیمهای مطرحی که خیلیها دارند استفاده میکنند و بازیهای مهمی که خیلیها دارند بازی میکنند، آمدند آنجا توضیح دادند که اصلاً بحث اولیه چه بود؟ من نشستم، ایدهام این بود، این را دیدم، این آمد به ذهنم، یعنی روند را میگویند. حالا کسی که آنجا نشسته بود میبیند که ایده اولیه که او داشت، الان این هم دارد. آن ایده را میآید میگوید. در این پیشرویداد به اینها یک دید اولیه دادیم. یک جلسه چهارساعته برگزار شد که مدیرعامل پردیس اول هم آمده بود و ایشان هم صحبت کرد و چند استارتآپ دیگر، بچهها آشنا شدند. الان در اواخر دی و اوایل بهمن یک مسابقه استارتآپی در حیطه اپلیکیشنهای موبایلی و خصوصاً گیم داریم که بچهها ایدههایشان را بیاورند، با کمک تیم تخصصی پردیس همراه اول و یک تیم از دانشگاه، این ایدهها داوری میشود و البته ما هم جایزهای درنظر گرفتهایم که ایده اول حدود 15 میلیون تومان، ایده دوم 10 میلیون تومان و ایده سوم پنج میلیون تومان که طبق تفاهمنامه خود پردیس اول اسپانسر است و جایزه را میدهد. غیر از سه ایده اول حدود 10 ایدهای که قابلیت تجاری شدن دارند را انتخاب و در مرکز رشد ما مستقر میشوند با حمایت پردیس همراه اول، ایده اینها را رشد میدهیم.
درواقع پردیس همراه اول میخواهد یک نقش شتابدهنده و حامی ارائه کند؟
- بله. درحقیقت نقش حامی و شتابدهنده را دارد در این زمینه که إنشاءالله در آینده شاهد فروش خوب محصولات این دوستان باشیم.
دانشگاههای مطرح فنی و مهندسی دنیا، یک مشخصههایی دارند که دانشجویان بعد از یکسری فاکتورهای آموزشی، با آن مشخصات امتیازبندی میشوند و میروند 5023 دانشگاهی که دلشان میخواهد. در رده متوسط به بالا در اروپا الان یک دانشجو میخواهد اپلای کند میگوید ببینم ارتباط با صنعتش قوی است؟ این یک واقعیت است. مثلاً ای پی اف ال دارد با همه شرکتهای کامیوکیشن و الکترونیکی و ... ارتباط گرفته، از این لحاظ خیلی خوب است، بروم ای پی اف ال بخوانم، همین که ورود کردم بعدش مثلاً یک ارتباط با مایکروسافت گرفتم، یا دانشگاه کلن که با مرسدس ارتباط دارد، آیا چنین نمونههایی که در دانشگاههای اروپایی زیاد است بهخصوص، میتواند بهعنوان یک ایده در واحد علوم و تحقیقات بهخصوص و بهصورت کلی در دانشگاه آزاد اسلامی بهعنوان اولین دانشگاه این ایده را پیاده کند؟ اینکه سازمانهای دولتی و غیردولتی یگ دفتر مستقر در دانشگاه بزنند، تصدیگری نه، آنجا مستقر شود، این یک وجه تمایز شود، میتوانیم چنین آلترناتیوهایی ایجاد کنیم که برای دانشجو ایجاد یک پوئن شود که ما برویم دانشگاه آزاد درس بخوانیم، اولیش این است که وصل میشویم به فلانجا. پیشنیازهای این کار چیست و بهنظرتان آیا واقعاً استعداد عملیاتی شدن دارد یا نه؟
- اتفاقاً این بحثی که گفتید یکی از تارگتها و آرمانهایی است که در حوزه و مخصوصاً خود من دنبال پیاده کردنش بودیم. لازمهاش این است که ابتدا بتوانیم ارتباطهای خوب و پروژهای خوب را داشته باشیم و بهقول معروف برادریمان را به آنها ثابت کنیم، بعد کمکم خود آنها از این مسئله استقبال میکنند. بهعنوان نمونه ما یک تفاهمنامه با اتاق تعاون ایران داریم و با آنها برنامههای خیلی خوبی داریم. الان مثلاً در نمایشگاه قرار شد که اتاق تعاون یک نماینده بفرستد آنجا و دقیقاً همان بحثی که شما گفتید که یک دفتر در دانشگاه داشته باشند. الان ما شروع کردهایم در نمایشگاههایی که داریم از آنها دعوت میکنیم بهعنوان جایی که با ما در ارتباط است و با ما تفاهمنامه مشترک دارد، بیاید آنجا و در آن نمایشگاه توانمندی و نیازمندیهای خودش را بگوید و این ارتباط بتواند برقرار شود.
پس یقیناً موافقید که این غرفهها از نمایشگاهها بیرون آمده و به داخل دانشگاه و تبدیل به یک دفتر کار بشود، مؤثر است.
- بله. یکمقدار این پیشنیازها و ارتباطها باید قوی شود ولی ما استارتش را از نمایشگاه زدهایم. حتی برای شرکت نفت و جاهای مختلف این قول را گرفتهایم که ما هر جا نمایشگاه داشتیم، آنها هم یک غرفه داشته باشند. إنشاءالله داریم میرویم به این سمت که در دانشگاه دفتر داشته باشند، هم از طرف آنها خیلی استقبال خواهد شد هم از این طرف. یک زمانی بحث دانشجویان پژوهشمحور بود که مثلاً دو سه سال پیش نزدیک 320 دانشجوی پژوهشمحور داشتیم که پروژههای مختلف را ... یکی دو سال است که گرفتن پژوهشمحور بهخاطر محدودیتهایی که وزارت علوم گذاشته ... اگر این پژوهشمحورها راه بیفتد این ارتباطها خیلی بیشتر میشود و مثلاً اصلاً شرکت نفت دفترش را آنجا بگذارد، دانشجو پژوهشمحوری که میآید از طریق این دفتر، پروژهها و بحثها و طرحهایی را که دارند، اساتید با آنجا هماهنگ باشند، پروژه و طرح را بدهند و متناسب با آن، دانشجوی پژوهشمحور بیاید پروژه و آن بحث انجام شود. بهنظر من این امر شدنی است و انجام میگیرد ولی لازمه اصلیاش و از مهمترین ملزوماتش این است که آن بحث پژوهشمحور را هم بتوانیم فعال کنیم.
ارزیابی شما چطور است خانم دکتر؟
- حالا ما کاری که انجام دادیم و عملیاتی شده این است که خودمان دفتر در مترو داشتیم. یعنی مترو خودش از ما خواست که یک جای مشخصی را داشته باشند و از پژوهشی ما در آنجا مستقر شوند و این کار انجام شده است.
عالی است، اینها را حتماً به ما اطلاع دهید، من مخصوصاً یک جزییاتی از شما میگیریم.
- من یک موردی که شما فرمودید هم بگویم. یکی از شرکتهایی که در مرکز رشد ما مستقر است، یک ماسکهای نانوفیلتر گرینلایف میسازد. یک ماسکی است که در ایران حدود 14 هزار تومان فروش میرود و خارج از ایران هم در بعضی از کشورهای همسایه حدود یک یا دو دلار هر عدد ماسک را میفروشد و به بازار فروش رسیده است. جدیداً یک تفاهمنامه و یک نامه زدهایم با بانک شهر که در جاهای مختلف مثل مترو از دستگاههای خودکار برای فروش این ماسکها بگذارند. الان در داروخانهها هست اما مذاکراتی که با بانک شهر داشتیم این است که مثلاً شخص میبیند که هوا آلوده است، همانجا سریع همانجا پول میدهد ماسک را از دستگاه میگیرد قبل از اینکه بیاید پایین.
پس الان مترو دفتری دارد که بهعنوان دفتر همکاریها با شما کار میکند؟
- بله، مترو علاوه بر دانشگاه آزاد اسلامی تهران غرب با دانشگاه شریف هم ...
دانشگاه شریف که سبقه طولانی دارد، من در جریانش هستم.
- بله، آنها هم آنجا دفتر دارند، از ما هم خواستند که ساکن باشیم آنجا. فعلاً منتظر هستیم و درواقع آخر این هفته لیست نهایی اولویتهایشان را در حوزههای مختلف که اعلام نیاز کردند و ما هم اعلام توانایی کردیم، فکر میکنم آینده کاریمان با مترو خیلی خوب باشد.
ما میتوانیم قول این را بگیریم که إنشاءالله دفاتر ارتباطی و همکاری بیشتری در تهران غرب مستقر خواهد بود با توجه به حوزههایی که...
- بله، پیشنهاد خوبی است. من هم حتماً مطرح میکنم با ریاست، فکر میکنم میتواند خیلی مفید باشد. کار دیگری که ما انجام کردیم، با سازمان ملی استاندارد ایران هم یک تفاهمنامه امضا کردیم.
در چه رابطهای؟
- در حوزههای پژوهشی که آنها نیاز دارند. خانم دکتر فیروزبخش رئیسشان هستند که بههمراه خانم دکتر 5841 و آقای دکتر رحیمی، ایشان اعلام کردند در بعضی قسمتها در تدوین استانداردها مشکلاتی وجود دارد مخصوصاً اینکه استانداردهایی که در سطح جهانی تعریف شده با وضعیت خوراک و و زندگی و فرهنگ ما هماهنگی ندارد. مثلاً مواد افزودنی که آنجا در حد دو میلیگرم اجازه افزوده شدن به نان را دارد، اینجا ما هم میگوییم با همان مقدار این را میپذیریم ولی واقعیتش این است که مصرف نان در اینجا 10 برابر مصرف نان در آنجاست. بههمینخاطر همه استانداردها همه باید بومیسازی شده و با فرهنگ و واقعیت زندگی ما وفق داده شود و مسلماً آن 2 میلیگرم باید اینجا 0.2 میلیگرم بشود تا هیچ عارضهای نداشته باشد. مورد دیگر بانکی است 5958 دانشجوهای ما را برای کارآموزی بپذیرد یا اگر برای پروژههایشان نیاز به دیتا داشتند، اینها در اختیارشان قرار گرفته شود که این هم إنشاءالله عملیاتی خواهد شد.
الان بهترین دانشگاههای دنیا، دانشگاههای خصوصی هستند و شهریهبگیر هستند و اتفاقاً شهریههای خیلی کلانی هم میگیرند. مثلاً در ترکیه بهترین دانشگاه یا در بدترین حالت دومین دانشگاهشان...
- چرا میروی بیرون؟! همینجا الان در سطح آموزش و پرورش خودمان، بهترین مدارس آنهایی هستند که شهریه میگیرند و خیلی زیاد هم میگیرند و خیلی هم مشتری دارند.
حالا در حوزه آموزش عالی همین همسایگیمان ترکیه دانشگاه بیکت، دانشگاه خصوصی است، دانشگاه وقف است اتفاقاً ولی دقیقاً برند شدنش بهخاطر ارتباط بسیار قوی با صنعتش است. یعنی مثالزدنی است. زبان آموزشی انگلیسی است و میشود گفت شعبهای از میشیگان در ترکیه است. همه اساتیدش هم با اینحال که ترکتبار هستند از آنجا فارغالتحصیل شدهاند. یکسری طرحهایی دارد بسیار جذاب است. بهخاطر اینکه شهریههای سنگین میگیرد آمده طرحهایی را دیده در قالب دفتر ارتباط با صنعتش، دانشجویان لینک میشوند، من بحث قبلی را برای این مطرح کردم که به اینجا برسم، شما رفتید ارتباطاتی با شرکت نفت، با استاندارد گرفتید، چالش را گذاشته جلویتان، دانشجو رفته آن چالشها را حل کرده، 50 درصد شهریه آن ترمش تخفیف خورده. میشود یک فرصت طلایی برای دانشجو. ما الان در یکسری از واحدهای استانیمان واقعاً مشکل دانشجو داریم. این طرح میتواند در جذب دانشجو، اینکه تخفیف میخورد، ایدهاش مطرح میشود، کار پیدا میکند، یعنی همه چیز را این دفتر ارتباط با صنعت میتواند تحت تاثیر قرار دهد. آقای دکتر هم اشاره کردند جذب دانشجویان دکتری ...
- چیزی که کلاً ما الان هر جا داریم میرویم خواسته آنها این است که ما این را در قالب دانشجو داشته باشیم.
من میخواهم از شما قول بگیرم، چون تقریباً با همه واحدها در ارتباط هستیم، جلساتی اینجا گذاشتیم، گفتیم واحد غرب و علوم و تحقیقات ارتباط میگیرند. به ما قول بدهید، یعنی به کل خانواده دانشگاه، ولی ما مطالبه میکنیم، اولاً اینکه چه کارهایی میشود کرد، ثانیاً یک قول هم به ما بدهید که إنشاءالله این امر اتفاق افتاده و به ثمر بنشیند، با توجه به اینکه سبقه هم دارد.
- بله.
چه پیشنیازهایی لازم است؟
- بحث پژوهش محور را یکسری باید در حوزه توانمندی من نیست. این را باید در سطح ریاست دانشگاه پیگیر باشند با وزارت علوم و این اجازه را بگیرند. مثلاً زمان دکتر رهبر با ایشان صحبت و پیشنهاد کردیم قول این را داد که پیگیری کند.
اگر این نشد، یک پلن B داشته باشیم.
- آن پلن B یکی بحث حمایت از پایاننامههای دانشجویی است. بین پنج تا 10 تومان یک دانشجوی ارشد مثلاً در دوره دو سالهای که درس میخواند چقدر شهریهاش میشود؟ چهار ترم دارد، حالا میانگین چهارتا سه میلیون تومان، مثلاً 12 تا 15 میلیون تومان و یک پروژه بگیرد 10 میلیون میشود دو سوم کارش. و حالا یک قسمتش ممکن است بحث دیگری شود، سهمیه استاد راهنما بشود، چون 25درصد، تقریباً 50 درصدش میرسد به دانشجو.
این سازوکارش هم باشد باشد. مثلاً الان آقای دکتر میگوید ما این کار را میکنیم.
- الان خود من شخصاً پروژهای که داریم با بانک انجام میدهیم یکی دوتا از دانشجویان دارند کارش را انجام میدهند یا حالا اساتید دیگر.
آقای دکتر همهاش اینجوری نمیشود. حالا شما استاد فعالی هستید، دوندگی دارید، ارتباط میگیرید. ما اساتیدی هم داریم که بههرحال آنچنان که باید و شاید ارتباطی نمیگیرند. ما میخواهیم طرح منسجمی باشد.
- آنها چون اجباری نیست. ولی اگر دانشجو پژوهشمحور وارد شود، از همان اول طرح را دارد، پروژه را دارد و دارد اصلاً میآید که روی آن پروژه کار کند و کامل کل شهریهاش اصلاً بابت آن پروژه پرداخته میشود و ممکن است بیشتر از شهریه هم یک حقوق و دستمزدی داشته باشد. آن پژوهشمحور اصلاً فلسفهاش این است ولی وقتی که دانشجو بهصورت آموزشی وارد سیستم میشود یعنی کنکور داده آمده...
خب میشود سوق داد.
- بله، میشود سوق داد ولی استاد هیچ اجباری ندارد یا بحث دانشگاه این است که حالا حتماً یک پروژهای داشته باشد. این است که با توجه به توانمندی، من اگر پروژههایی که دارم از بیرون میگیرم و قراردادهایی که دارم و ارتباطی که با بیرون دارم زیاد باشد یکیاش را میتوانم خودم انجام دهم، دوتا را میتوانم خودم انجام دهم، دیگر بقیه را نمیرسم، مجبورم از دانشجوها کمک بگیرم، بیایند در پروژه و آنها هم سهیم شوند.
طبیعتاً شما بهخاطر مشغله کاری یکیاش را هم نمیتوانید.
- مثال میزنم. من استاد را میگویم. اینکه دانشجو باید انجام بدهد، دانشجو بابت آن دستمزدش را میگیرد و میتواند شهریه را پرداخت کند ولی آن پژوهشمحور چیزی است که روتین است و اصلاً تعریف شده. در اینجا یا باید یک سازوکار جدید بیاید...
دفتر ارتباط با صنعت یک سازوکار برای خودش است، شما هم کارگاه خوب برگزار میکنید، یکسری کارگاه برای اساتید با زبان اساتید، یکسری کارگاه برای دانشجویان با زبان دانشجویان، این پایاننامههایی که دارند کار میشوند، حالا واحد تهران غرب که برنامه موضوعات را دارد و بحثش جدا است. اگر اساتید اینجا توجیه شوند، کار بعدش میرود برای دفتر.
- ما اصلاً بحثی که الان داریم دقیقاً همین مسئلهمحور کردن پایاننامههاست. یعنی الان از سازمانهای مختلف اولویتهایی که دارند و مشکلات و نیازهایی که دارند، یکسریاش تحت عنوان یک کلانپروژه میشود و در بحثهای مختلف تقسیم میشود، بعضیهایشان بحثهای ریزتری میشوند که متناسب با آنها به فلان گروه میگوییم این نیازمندی این سازمان است و متناسب با آن پایاننامه تعریف میشود و موضوع پایاننامه دانشجو نیاز آن شرکت است و شرکت هم حمایت میکند از این پایاننامه.
این حمایتها خیلی مهم است. فقط میخواهم به این برسم، دانشجو در یک دانشگاهی درس میخواند، شریف، دانشجوی تحصیلات تکمیلی است، ارشد، دکتری...
- و برای اینکه این شهریه را بدهد میرود بیرون کار میکند...
بیرون کار میکند، از اصل کارش باقی میماند!
- همان! ما موضوع را اگر مسئلهمحور کنیم روی این پایاننامه کار میکند و پولی که قرار است از بیرون بگیرد از حمایت این پایاننامه میگیرد.
بارها دیدهایم و دیدهاید؛ سوار اسنپ شدم، شما چهکاره هستید؟ دانشجوی دکتری حقوقم!
- زیاد.
به ولله قسم، کار شما اینقدر اینقدر مهم است بهخصوص الان در دانشگاههای نسل سوم و چهارم، هرچند که فاصله داریم فعلا با آن سیستم، کار شما آنقدر مهم و خطیر است که میتواند حداقل یک جامعه کوچک، ما به 10 نفر هم میگوییم جامعه، این 10 نفر را هم اگر بشود که کانالیزهاش کرد با متدهای جدید مدیریت شود باز هم تأثیر خودش را میگذارد.
- البته من یک ردی هم دارم.
بله خانم دکتر شما نظرتان را بفرمایید.
- اینکه میفرمایند الان مشکل هست در جذب دانشجوی پژوهشمحور، یکجورایی به خود دانشجو و آن استاد هم ربط دارد.
گفتم حالا اگر آن نشد.
- همین پلن B را میخواهم شرح بدهم. کاری که داریم انجام میدهیم. وقتی دانشجو میآید برایش پایاننامه تعریف کنم، میپرسم کجا کار میکنی؟ میگوید سدید کار میکنم. میگویم از سدید یک فیلم برایم بیاور، کاتالوگتان را بیاور، بگو مدیرتان با من تماس بگیرد. صحبت که میکنیم مثلاً میبینم سدید در ساخت فلان بوده و مشکل دارد. طرح را برایش تعریف میکنم و پایاننامه دانشجو این میشود. این چه مزیتهایی دارد؟ دانشجو مطمئناً کارش را خودش انجام میدهد چون یک کیس واقعی است. در جریان تمام کارهای دانشجو هستم، درنهایت میدانم یک نتیجه کاربردی برای یک جایی هست. حالا گیرم که اینجا یک طرح مثلاً 90 میلیون تومانی بسته نشده ولی دانشجو نفعش را از این میبرد. چرا که مطمئناً بعد از پایان این، سیویاش آنجا قویتر شده، ارتقا پیدا میکند. بارها دانشجو به من گفته مثلاً برای پتروناس کار کرده، برای عبیدی کار کرده، برای سدید کار کرده، یعنی صرفاً بحث مالی را هم مطرح نکنیم یکجورایی درواقع بهطور غیرمستقیم این مطرح میشود.
البته دغدغه من یکمقدار فراتر از این است. اتفاقاً دغدغه من برای آنهایی است که شغل ندارند، دانشجویان دکتری است که شغل ندارد. اینکه میگویید سدید کار میکند، این اتفاقاً یک فرصت است. خانم دکتر با یکی که در سدید کار میکند ارتباط گرفته....
- دقیقاً خیلی وقتها از همینها وارد میشویم.
ضمن اینکه یک موضوع پایاننامه برای آن دانشجو طرح کرده، پنج موضوع پایاننامه هم از آنها احصا کرده، میدهد به دانشجویان دیگرش. بیا اینجا، فلان کار را علاقه داری، یک پروژه برای سدید است، یک پروژه برایت میگیرم برو آنجا کار کن، این را که انجام دادی، دیگر خودتی که اگر واقعاً آنجا داری همه را تو هم میروی سدید یک قسمت مشغول میشوی. این دغدغه بیشتر برای کسانی است که کار ندارند، دانشجوی دکتری ما کار ندارند. شما بهتر میدانید خارج از کشور درس خواندن PHD خواندن یک کار است، حداقل یک هزار و 800 دلار حقوق میگیرد تا 3 هزار دلار. این جوانانی که اشتغال ندارند، روی آنها کار کنیم.
- من خودم کارآموزانم را دقیقاً به این شکل وارد آن شرکتها میکنم. وقتی که یک پروژهای برای آن شرکت انجام داده شده، هر چند منافع مالی برای من نداشته، ولی آن شرکت خودش را مدیون من میداند. درنتیجه خیلی راحت کارآموز من را میپذیرد و اگر فرصت شغلی داشته باشد بهش میدهد. خیلی از دانشجویان من بودند که به این شکل استخدام شدند. خاطرم است که در همراه اول، یک خانمی بود که اولین بار آمد به من گفت استاد کارآموزیم را میخواهم بروم ویزیتور فروش لوازم آرایشی بشوم. من خیلی بهم برخورد. اتفاقاً جزء دانشجویان خوب من بود. گفتم چهار سال برات زحمت کشیدیم، میخواستی ویزیتور بشوی نیاز به مهندسی صنایع نداشتی. تمام تلاشم را کردم ایشان را فرستادم به یک شرکت وابسته همراه اول. آنجا تلاشش را دیدند حالا به آن دانشجوی ارشدم هم که ایشان را قبول کرده بود سپردم و هنوز که هنوز است میبینم، دوستانش را دارم میفرستم. یعنی میخواهم بگویم یک زنجیرهای میشود. حالا اگر الان امکانش نیست که دانشجوی پژوهشمحور تعریف کنیم، نباید بنشینیم منتظر آئیننامه بشویم، هر کس در حدی که دستش میرسد کارش را انجام دهد، درنهایت در بلندمدت حداقل نتیجه خواهد داد.
بحثها و تبادل نظرهایی که اینجا کردیم، من این قول را میدهم که در خبرگزاری آنا بهعنوان یک بازوی رسانهای از صفر تا 100 در کنار شما هستیم که این کار را تبدیل به یک فرهنگ کنیم. در سطوح خیلی خیلی بالا وقتی میخواهند کاری را انجام دهند، خیلی نرم این کار را انجام میدهند. یک سال در سطح رسانه کار میکنند تا عادات مردم را عوض کنند، عادات که عوض شد کار را آرام میگذارند سر جایش. من بهنوبه خودم اعلام آمادگی میکنم. ما میتوانیم اینها را تبدیل به یک مطالبه و فرهنگ کنیم. اگر بتوانیم از طریق دفتر یا اداره ارتباط با صنعت حتی بتوانیم یک دانشجو را از طریق این زنجیره به اشتغال دانشبنیان برسانیم، قول میدهم که علاوه بر رسانه آنا در سه رسانه دیگر هم این مسئله را یاری کنم. من خودم دبیرکل انجمن علمی در سطح منطقه کشوری بودم و دانشجوی دکتری مکانیک هستم. میتوانیم کمک کنیم.
- ما در علوم تحقیقات رشتهای به اسم مهندسی ورزش و نو هم هست. 7645 که البته مدیرکل تربیتبدنی هم هستند. یکسری پروژههای کارشناسیشان را داشتند انجام میدادند یک جلسه داشتند که من هم بهعنوان مدیرکل ارتباط با صنعت شرکت کردم. دیدم یکسری دستگاهها درست کردند و بازار میخواهند. انگیزهای شد برای ما و تابستان گذشته جلسهای با حضور وزیر ورزش و دکتر سارنگ تشکیل دادیم و نزدیک یک ساعت که 45 دقیقه ما صحبت میکردیم. پاورپوینت بردیم در جلسه سهنفره تمام توانمندیهایی که مهندسی ورزش دارد را ارائه کردیم و ایشان هم خیلی استقبال کردند و اظهارتمایل کردند که در چارت سازمانی وزارت ورزش مدیریت مهندسی ورزش اضافه کنند. ما براساس آن آمدیم استارت مرکز تحقیقات مهندسی ورزش را زدیم و جزئیاتش را دادیم و درحال انجام دادن کارهایش هستیم. تمام این کارهایی که بچهها دارند انجام میدهند و ایدههای دیگری که هست از طریق این مرکز تحقیقات بیاید و به ما این قول را دادند که تمام مجموعههای ورزشیشان، چون در زمینه مهندسی ورزشی یکی بحث وسایل ورزشی است و دیگری بحث اماکن ورزشی است. اینکه کفپوشی که میزنند چه شرایط مهندسی باید داشته باشد، این ساختمان، این توپی که استفاده میکنند، این دستگاه، این کیسه بوکس و این میتی که ورزشکار بوکسور استفاده چه شرایطی باید داشته باشد، و این قول را دادند که همهجا استفاده بکنند. و من این قول را میدهم که در این حیطه با پیگیری که خواهیم داشت، حداقل میتوانیم برای دانشجویان مهندسی ورزشیمان حداقل این لینک را ایجاد کنیم. و آن بحثی که گفتید که دنبال کار و بحثهای دیگر است، این مهندسی ورزش علوم تحقیقات برند شود و همه بیایند به سمتش چراکه ارتباط مستقیم با وزارت ورزش و دید مثبت شخص وزیر و با اهتمامی را داریم تا این کار صورت گیرد.
ما هم دین خود را ادا کردیم. دوتا خبر از بچههای مهندسی ورزش را کار کردیم، یکی از آنها کفپوشهای ایزو بود.
خانم دکتر در نمایشگاه فنبازار غرفه تهران غرب را دیدم و محصولات خوبی داشتید. یکسری رمپ، یک ویلچر و یک دستگاهی هم دیدم خود خانم 8033 کار کرده بود. دانشگاه آزاد اسلامی که الحمدلله در هفت، هشت شهر غیر از تهران بیمارستان دارد که خودشان بهنوعی فرصت هستند. برای مارکتینگ این موارد و تجاریسازی و فروش آنها چه برنامهای دارید؟
- من زیاد در جریان آن قسمت نیستم اما میدانم در همان نمایشگاه فنبازار، برای تعدادی از محصولاتشان در بازدیدهایی که بهعمل آمد، تجاریسازی انجام شده است. آن ویلچر ایستادهای که دکتر معیری اختراع کردند، تا حالا چندین نمونه را خودشان ساخته و بهفروش هم رساندهاند اما هنوز بهشکل تولید انبوه انجام نشده.
خب باید یک اتفاق تجاری بیفتد.
- من فکر میکنم در آن نمایشگاه بحثهای تجاریسازیاش انجام شد.
میخواهم به اینجا برسم که همین دستاوردهای را برد در همان سراهای نوآوری. برای دانشجویان کارشناسی و ارشد باانگیزه که مرتبط با همین دستگاهها کار میکنند به آن سراها ببرید. خودتان هم که مهندسی صنایع هستید و یک زنجیره تأمین فروشی دارید. اینها را فعال کنید برود به سمت تجاریسازی.
- دقیقاً ما منتظریم که إنشاءالله این سرا بهطور جدی راه بیفتد و ما حضور صاحبان سرمایه را آنجا ببینیم و این بحثها آنجا مطرح خواهد شد. و خیلی ایدههای دیگر. در جریان ساخت آن ربات متعامل با معلولان هستید که آموزش میدهد.
بله.
- در همین مراسمی که برای بزرگداشت روز پژوهش رونمایی کردیم این ربات هم رونمایی شد. خانم دکتر عالمی با همکاری دکتر مقداری روی این کار میکنند و این هم ساخته شده و ظاهراً قراردادی درحال بسته شدن است که این ربات را به بسیاری از مدارس عرضه شود.
سؤال آخر اینکه برنامههایتان تا آخر سال و برنامههای سال آتی را بهصورت لیستوار بفرمایید و توضیحاتی هم دربارهشان بفرمایید.
- اولاً پیگیری کارهایی که انجام شده. نشستهای زیادی داشتهایم و استارتهای اولیه زده شده و حالا دائم پیگیریم که اینها را به نتیجه برسانیم. حالا نمیخواهم دوباره تکرار کنم، با شرکت نفت، ایرانخودرو و جاهای دیگر، الان پروپوزالها بعضی نوشته شده، بعضیها موضوعش مشخص شده و دارند کار میکنند که إنشاءالله این پروپوزالها بروند و منجر به قرارداد شوند. مرکز رشدمان تقریباً کارهایش انجام شده. یک شتابدهنده دارد میآید که خیلی از مشکلات را حل میکند و درحقیقت آن زنجیره کامل شده و بههم وصل میشوند. در سطح ریاست و پژوهش دانشگاه خیلی تأکید است روی این که پایاننامهها مسئلهمحور شوند. خیلی روی این داریم کار میکنیم و کل این ارتباطاتی که میگیریم همه برای این است که به این سمت برویم که مسائلی که مورد نیاز است و مسئله شرکتها و ارگانهاست، این را بیاوریم در زمینه پایاننامهها.
ضمن اینکه وقتی پایش مستقر شود، به سمت مسئلهمحوری هدایتتان میکند. این قول را هم به ما بدهید که سازوکاری در دفتر داشته باشید که دانشجویان و بهخصوص دانشجویان دکتری که کار پایاننامه انجام میدهند اشتغالی از آن بهدست آورند.
- إنشاءالله از قِبل این، حالا بحث ارتباطهایی که گرفتیم کلاً به این سمت است. و سعی هم داریم ارگانهایی را که داریم، دفتری در دانشگاه داشته باشند و از طریق آن دفتر بتوانیم ارتباط بگیریم. برای مثال نفت، قراری که داریم این است که تمامی پروژههایی که دارد در آن حیطه میرود، از طریق ما برود. ما آن بحث را ببینیم، ارزیابی اولیه را بکنیم، ما معرفی بکنیم، آنها بررسی میکنیم. در حقیقت مثل اینکه دفتر و نماینده آنها شدهایم. الان بههمین صورت با پردیس همراه اول، پروژههایی را که ما تأیید و انتخاب و معرفی میکنیم، انجام میدهند. و این کار را با خیلیها انجام میدهیم. یعنی درحقیقت ما هستیم و یک مقدار این روند جلو برود، اصلاً یک دفتر و نماینده آنجا میگذارند. یعنی عملاً دفتر ارتباط با صنعت ما بهنوعی دفتر آنهاست و موضوع و طرحی که پیشنهاد دهیم آنها رویش برنامهریزی میکنند.
پس حداقل قول این دفتر را از شما گرفتیم. خانم دکتر شما بفرمایید.
- ما تمرکزمان را گذاشتهایم بر برگزاری کارگاههایی مخصوص اساتید. جامعه هدف کارگاههایی که تاکنون برگزار میکردیم دانشجویان ارشد، کارشناسی و حتی دکتری بودند اما به این نتیجه رسیدیم که اساتیدمان هم نیاز بهیکسری آموزشهای خاص دارند. مثلاً در زمینه نوشتن یک BP حرفهای، ثبت شرکت، ثبت اختراع و ... اینها همه بحثهایی است که اساتید ما هم به آنها نیاز دارند و حتی نحوه بستن قراردادها.
- بین اینها بیزینس پلن از همه مهمتر است.
- کارگاههایمان هم همچنان برگزار خواهد شد. سعی میکنیم استارتآپها را تخصصیتر کرده و موضوعاتی را که در نظر گرفته و نگاشته شده را عملیاتی کنیم.
من استارتآپهای 8755 را پیگیری میکنم.
- آن را هم بحث میکنیم که ببینیم إنشاءالله امکان برگزاریاش باشد و حتی بتوانیم اسپانسرهایی را پیدا کنیم که در این زمینه حمایت کنند. بحث دیگر پیگیری تفاهمنامههایمان است زیرا تفاهمنامههای زیادی بسته میشود که همچنان در حد همان تفاهمنامه باقی میماند. خیلی دنبال عملیاتی کردن آنها هستیم، و در نامهنگاریهایی که داریم یادآوری میکنم. یکمقدار هم باید بپذیریم که البته الان متأسفانه شرایط صنعتمان زیاد جالب نیست. دو سال پیش خیلی از این بهتر میتوانستیم کار کنیم. همین سال گذشته خیلی از دانشجویانم که آنجا سمتی داشتند یا مدیرانشان تماس میگرفتند و میگفتند مثلاً در این حوزه کارآموز یا برنامهنویس حرفهای میخواهیم ولی الان من با آنها تماس میگیرم میگویند خط خوابیده و مشکلی است که باید باور کنیم. یکی از دلایلی که ارتباط با صنعت به آن خوبی که انتظار داریم برگزار نمیشود فقط به دانشگاه برنمیگردد و صنعت هم باید به دانشگاه اعتماد کند، بهخصوص به دانشگاه آزاد اسلامی، چراکه دانشجوی آزاد شهریه پرداخت میکند و شاید خیلی راحت میتوانست در دانشگاههای دولتی اطراف تهران هم باشد ولی ترجیح داده در تهران باشد و کارش را هم داشته باشد و دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی هیچی کم ندارد.
- اتفاقاً دانشجویانی که از دانشگاه آزاد اسلامی فارغالتحصیل میشود خیلی فنیتر و اهل کارتر است. دانشجوی دولتی درسش را میخواند، حالا از شهرستان میآید مثلاً خوابگاهش را میگیرد.
اصلاً ما الان لیست مدیران را داریم که از کدام دانشگاهها فارغالتحصیل شدند. ما جامعه آماری داریم.
- من یک چیزی که دنبالش هستم همان بحث شبکه بود. در دانشگاه توانمندی اساتید و دانشجویانمان را داشته باشم و جمعبندی کنم. بیرون هم نیازمندیهایی که دارند. و بحث دیگر این است که یک شبکه از فارغالتحصیلانمان داریم جمع میکنیم که فارغالتحصیل علوم تحقیقات بوده الان شده مدیر یا معاون فلانجا. وقتی بروم سراغ او خیلی بهتر من را تحویل میگیرد.
انتهای پیام/