عبرتهای یک جنگ خونبار در صدمین سالگرد آن
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا- محسن احدی؛ با امضای توافق آتشبس میان کشورهای پیروز جنگ جهانی اول از یکسو و آلمان مغلوب از سوی دیگر، آتش تفنگها خاموش شد تا پایانی بر یکی از خونبارترین جنگهای تاریخ معاصر جهان باشد.
از جنگ جهانی اول، مورخان با نامهای «جنگ اروپاییان» و «جنگ بزرگ» یاد کردهاند. این جنگ، نقشه جغرافیایی بسیاری از کشورهای جهان از خاورمیانه گرفته تا اروپا را دستخوش تغییر کرد. با خاموش شدن آتش جنگ، دیگر خبری از امپراتوریهای اتریش- مجارستان، عثمانی و تزارهای روسیه نبود و از میانههای خاکستر جنگ، کشور شوراها با نظام کمونیستی (اتحاد جماهیر شوروی) پدید آمد.
منطقه خاورمیانه نیز از گزند ترکشهای پایان جنگ در امان نماند و تولد کشورهای جدید با مرزهای فرمایشی دولتهای مداخلهگر عاملی شد که خشونت تا عصر حاضر نیز تسری پیدا کند.
جنگ جهانی اول در پی ترور «آرشیدوک فردیناند»، ولیعهد امپراتوری اتریش- مجارستان توسط یک جوان صرب متعصب در سارایوو آغاز شد و دهها کشور از 1914 میلادی (1293 شمسی) درگیر این جنگ شدند. نزدیک به ۸۰۰ میلیون انسان در سراسر جهان، این جنگ را تجربه کردند که در آن زمان نیمی از جمعیت کره زمین را تشکیل میدادند.
این جنگ، اولین جنگی محسوب میشود که در آن از سلاحهای شیمیایی، تسلیحات سنگین و تجهیزات مکانیزه استفاده شد و در پایان، با برجا گذاشتن بیش از 5 میلیون و 500 هزار نظامی و 6 میلیون غیرنظامی کشته شده پایان یافت.
پایان جنگ اما پایان مرگها نبود و شیوع آنفولانزا در جهان، متعاقب بازگشت سربازان از جبههها و انتقال ویروس به شهرهایشان، بیش از 20 میلیون انسان کشته شدند.
قرارداد آتشبس در یک واگن قطار در جنگلهای شمال فرانسه به امضای طرفین رسید، جایی که تمامی شاهزادهها و دوکها تاج خود را به پادشاه آلمان تقدیم کردند تا تجربه خفت تاریخی فرانسویان از آلمان را پایان دهند.
جنگ جهانی اول پایان یافت ولی درد و رنج مردم به ایستگاه آخر نرسید. جنگی که به خاطر جاهطلبیها و عقدههای شخصی پسرخالههای اروپایی شروع شده بود، درنهایت، چهره جدیدی از جهان را در تاریخ بینالملل ثبت کرد.
جنگ جهانی اول و ایران
باآنکه کشورمان در جنگ جهانی اول که همزمان با دوران سلطنت احمدشاه قاجار بود، اعلام بیطرفی کرد ولی به دلیل عدم ثبات سیاسی در داخل و جاهطلبی کشورهای روسیه و انگلستان، جنگ به کشورمان کشیده شد و ویرانیهای زیادی بر جای گذاشت.
عثمانیان از غرب، انگلستان از جنوب و روسیه از شمال به خاک ایران تجاوز کردند و حتی قوای روس تا آستانه دروازه تهران پیشروی کردند.
محمدعلی مجد در کتاب قحطی بزرگ از اوضاع اسفبار ایران یاد میکند که براثر آن حدود پنج تا ۱۰ میلیون نفر (۴۰% جمعیت کشور) براثر قحطی، بیماری و سوءتغذیه کشته شدند.
«فرانسیس وایت» دبیر سفارت آمریکا در بغداد درباره اوضاع گرسنگی در تهران مینویسد: «در سرتاسر جادهها کودکان لخت دیده میشوند که فقط پوست و استخواناند. قطر ساقهایشان بیش از سه اینچ نیست و صورتشان مانند پیرمردان و پیرزنان هشتادساله تکیده و چروکیده است. همهجا کمبود دیده میشود و مردم ناگزیرند علف و یونجه بخورند و حتی دانهها را از سرگین سطح جاده جمع میکنند تا نان درست کنند. در همدان چندین مورد دیده شد که گوشت انسان میخورند و دیدن صحنه درگیری کودکان و سگها بر سر جسد یا به دست آوردن زبالههایی که به خیابانها ریخته میشود عجیب نیست.»
جامعه ملل
فاتحان جنگ برای پاسداشت میراث پیروزی خود و جلوگیری از تکرار جنگهای خانمانسوز دیگر، پیشنهاد تأسیس نهادی بینالمللی به نام جامعه ملل را دادند تا بتواند صلح دائمی را در جهان برقرار کند، ایدهای که از آراء و اندیشههای امانوئل کانت از نظریهپردازان لیبرالیسم برگرفته شده بود؛ اما 20 سال بعد و با آغاز جنگ جهانی دوم، شکست این ایده خود را نمایان کرد و جامعه ملل عملاً فروپاشید.
انتهای پیام/4106/4093/ن
انتهای پیام/