رسانهها در دوران تحریم چه وظیفهای دارند؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، «تحریم» کلمه ناآشنایی برای ایرانیان نیست. شاید نزدیک 4 دهه است که مردم کشور با فشارهای خارجی دست و پنجه نرم میکنند اما در دهه اخیر فشار تحریمهای بسیار شدیدتر از قبل شده است. گرچه با امضای برجام برای زمانی حدود 2 سال و نیم کمی از شدت آنها کاسته شد اما با خروج ایالت متحده آمریکا از برجام و وضع تحریمهای بیسابقه از سوی این کشور زندگی مردم با مشکلات بسیاری روبهرو شد. نرخ ارز در کمتر از چند ماه سه برابر شد و تورم به صورت افسارگریخته هر روز بالا و بالاتر میرود. از 13 آبان هم دور دوم تحریمها آغاز میشود.
در چنین شرایطی شاید سردرگمی مردم از وضعیت موجود باعث پیچیدهتر شدن اوضاع شود. در چنین شرایطی رسانه چه وظایفی دارد؟ آیا باید با آگاهیبخشی و واقعنمایی جامعه را آگاه کند یا با پنهان کردن واقعیات، سعی در امید دادن به مردم داشته باشد؟
چند روز پیش حسن نمکدوست، استاد ارتباطات در اکانت توئیتر خود سؤال مهمی پرسید. او نوشت: «از تحریمهای آمریکا بیشتر از همه مردم آسیب میبینند. راهحلهای روزنامهنگارانه چیست؟ این روزها بسیار به این موضوع فکر میکنم. دوستان میشود راهنمایی بفرمایید. نکند خیلی کارها از حرفهمان بربیاید و از آنها غافل بمانیم».
رسانهها فراجناحی عمل کنند
شرایط تحریم، شرایط ویژهای است، نه مانند روزهای عادی است و نه شباهتی به شرایط بحران دارد. حالا در این روزهای طولانی رسانه چه وظیفهای دارد؟ آیا باید واقعیات را منتشر کند یا سکوت کند؟ شفافسازی را انتخاب کند یا با نگفتن تمام واقعیت جامعه را امیدوار نگه دارد؟ اکبر نصراللهی کارشناس رسانه و مدرس روزنامهنگاری در پاسخ به این سؤالات میگوید: رسانههای بینالمللی که در منطقه بیطرف هستند باید آنچه که وجود دارد را واقعنمایی کنند و بازتاب دهند و به عنوان وظیفه حرفهای عملکرد نادرست و مغایر با قوانین بینالمللی آمریکاییها را افشا کنند. اما رسانههای داخلی در چنین شرایطی باید علاوه بر وظیفه اطلاعرسانی و واقعنمایی باید همواره به منافع ملی و تحرکات، اهداف و عملکرد دشمن توجه ویژه داشته باشند. در چنین شرایطی رسانههای داخلی رسانههای بیطرف نخواهند بود و نمیتوانند تنها روایتکننده گفتهها باشند. باید بپذیریم که رسانههای داخلی طرفدار منافع ملی هستند بنابراین رسانهها باید بیش از تولید صرف اخبار وارد میدان شوند.
نصراللهی وظیفه روزنامهنگاران ایرانی را در چند گام برمیشمرد و میگوید: رسانههای داخلی فراتر از وظایف حرفهای، مسئولیتها و وظایف ملی دارند. رسانهها باید بیش از پیش اطلاعرسانی مستمر و فرآیندی داشته باشند. اولین گام این است که این شرایط را فراتر از موضوع حرفهای و به صورت یک اتفاق ملی و کلان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ببینند. مرحله دوم این است که رسانهها از نوع تحریمها و چگونگی آنها و تفاوتهایش با تحریمهای پیشین آگاهی داشته باشند، باید بدانند اثرات و پیامدهای منفی آنها در سطحی ملی در شاخههای مختلف چگونه است و از سوی دیگر تحریمها چه فرصتیهایی را برای کشور میآفرینند؟ اما متأسفانه به نظر میرسد روزنامهنگاران به این موضوع نهتنها نگاه حرفهای ندارند، بلکه به آن از دریچه یک اتفاق ملی هم نمینگرند. همچنین روزنامهنگاران ما قدم دوم را هم به درستی نپیمودهاند یعنی آنچنان که باید، در مورد کم و کیف تحریمها آگاهی مورد نیاز را کسب نکردهاند و اطلاعاتشان سطحی و ناکافی است، چه در مورد خود تحریمها و چه در مورد اثرات و پیامدهای آنها.
این استاد ارتباطات گام سوم را اینگونه توصیف میکند: در مرحله سوم پس از آگاه شدن، رسانهها باید بدون جانبداری سیاسی و مواضع جناحی مردم و مسئولان را آگاه کنند. اما متاسفانه شاهد هستیم که بعضی از رسانهها برخی موارد را در خصوص تحریمها بیان میکنند که نشاندهنده غلبه نگاه سیاسی و جناحی آنان بر اصل موضوع است. اگر قرار باشد رسانهها در این موضوع ملی پس از آگاهیبخشی نقش مطالبهگری و نظارتی داشته باشند، باید حتماً بدون جانبداری و مواضع سیاسی به ماجرا بپردازند و منافع و امنیت ملی را بر هر امر دیگری ارجح بدانند. درخواست من این است که رسانهها در این موضوع نگاه سیاسی را کنار بگذارند.
محرمانههای غیرمحرمانه!
برای مقابله با تحریمها راههای مختلفی وجود دارد که در بسیاری موارد جزو مسائل محرمانه تلقی میشوند. اما شاید افکار عمومی با دانستن آنها کمی آرامش پیدا کنند و از دولت ناامید نباشند و تصور نکنند دولتمردان هیچ اقدامی برای مقابله با آنها نمیکنند. اما گاهی رسانهای کردن این راهها هم شاید در عملکرد دولت ایجاد اختلال کند. در چنین شرایطی رسانه باید چگونه عمل کند؟
نصراللهی میگوید: من اعتقادی ندارم در عصر تعدد و کثرت رسانهها که همه در اتاق شیشهای زندگی میکنند در چنین شرایطی چندان مباحث محرمانه وجود داشته باشد. البته این ماجرا بیشتر درباره اصل چیستی تحریمها صادق است. اما ما در درجه اول گاهی به مردم نمیگوییم دقیقاً چه اتفاقی رخ میدهد. در کشور ما هر اتفاق سادهای محرمانه تلقی میشود و برای آنها توجیهاتی هم مطرح میشود اما این دلایل واهی تنها برای توجیه کردن است. نباید رسانهها را محدود کنیم. در بسیاری از موارد آنچه که هست را میتوان مطرح کرد. حق مردم آگاهی است، باید برای فعالیتهای خود نسبت به شرایط آگاه باشند. از سوی دیگر رسانهها و مسئولان نیاز به مشارکت مردم برای مقابله با این تحریمهای ظالمانه و کاهش اثرات آن دارند. بدون یاری مردم نمیتوان به موفقیت رسید بنابراین باید صادقانه با مردم رفتار کرد.
او ادامه میدهد: اما مواردی هم هستند که واقعاً محرمانه هستند. ممکن است در مواردی بتوانیم از طریق واسطههایی موارد مورد تحریم را تأمین کنیم تا مشکلات مردم رفع شود. در این موارد محدود نباید رسانهها اطلاعات دقیقی درباره راههای برطرف کردن نیاز جامعه منتشر کنند چون باعث سوءاستفاده دشمن خواهد شد و ممکن است منجر به بسته شدن آن راهها شود. بنابراین هرجا که مطرح کردن اطلاعاتی باعث به خطر افتادن منافع مردم و امنیت ملی شود، باید از این اقدام خودداری کرد. مردم هم اگر دلایل را بدانند، این عدم اطلاعرسانی را میپذیرند. امنیت ملی بر اصول حرفهای مقدم است و حتی جزئی از اصول حرفهای است اما مشکلی که در کشور ما وجود دارد سوءاستفاده از این اصل است چون دایره این موارد را بسیار گسترده میکنیم در صورتی که باید بسیار محدود باشد.
مردم هدف اصلی تحریمها هستند
نصراللهی معتقد است رسانهها در شرایط تحریم وظایف سنگینتری دارند و باید اقدامات گوناگونی را انجام دهند. او میگوید: رسانهها باید در شرایط تحریم بگویند که هدف تحریمهای آمریکا تنها حکومت نیست و شاید مسئولان آخرین نفراتی باشند که متضرر میشوند. بیشتر این مردم هستند که در این شرایط آسیب میبینند. بنابراین تغییر رفتار حکومت هدف تحریمها نیست بلکه فشار بر مردم هدف اصلی است. از سوی دیگر باید انتظارات مردم در حد ظرفیتهای کشور تعدیل شود. بنابراین روزنامهنگاران نباید انتظارات مردم را بالا ببرند چون اگر مسئولان توانایی پاسخ دادن به انتظارات مردم را نداشته باشند، بحران تشدید خواهد شد. همچنین رسانهها باید در کنار مطرح کردن مشکلات، راهکار ارائه بدهند. تنها بیان مشکلات بدون بیان راهحلها باعث ایجاد ناامیدی در مردم خواهد شد. مردم دچار تنش روحی میشوند و امنیت روحی آنها در معرض آسیب قرار میگیرند.
او ادامه میدهد: باید سهم تحریم در مشکلات جاری و سهم بیتدبیریها و سوءاستفاده برخی افراد مشخص شود. رسانهها باید مواظبت کنند تا این موارد با هم مخلوط نشوند. برخی مشکلات در کشور ناشی از اختلاسها است یا از بیبرنامگیها نشات میگیرند و یا ناشی از غفلت ما از چشماندازها، برنامهها و راهبردهای اساسی است. این موارد باید مشخص شوند و رسانهها انتظارات را برای کاهش این موارد بالا ببرند و از مسئولان برای برخورد با این سوداگران مطالبه کنند. چه این سوداگران مسئول باشند چه نباشند. همچنین باید از ظرفیت رسانههای بینالمللی استفاده شود. ما تنها نباید مخاطبان داخلی را مورد توجه قرار دهیم. روزنامهنگاران ما باید با زبان بینالمللی از طریق شبکههای اجتماعی یا رسانههای بینالمللی جهانیان را از اثرات تحریم که نقض حقوق بشر و حقوق بینالملل است و همچنین نقض قوانین بینالمللی توسط آمریکا آگاه کنند. از همه این موارد مهمتر در شرایط تحریم رسانهها باید واقعنمایی کنند اما اگر قرار است موضوعی را برجسته کنند، آن موارد نباید اتفاقات منفی باشد و باید اقدامات مثبت را به صورت پررنگتر منتشر کنند تا امید مردم بیشتر شود.
گذر کردن از این روزها برای همه مردم در هر شغل و موقعیتی سخت خواهد بود، اما شاید با همدلی و راستگویی راه آن را کمی هموارتر کرد، بنابراین وظیفه رسانهها در چنین شرایطی بیش از پیش سنگین خواهد بود.
منبع: روزنامه ابتکار
انتهای پیام/4028
انتهای پیام/