لطفاً به شهروندان آمریکایی دست نزنید
گروه بینالملل خبرگزاری آنا، آمریکاییها چون از اروپا و میدان نبرد در دوران جنگ جهانی دوم دور بودند، زمانی که کشورهای متفق اروپایی صرف بازسازی ویرانیها کردند را به پیشرفت اختصاص دادند. برای همین ابرقدرت شدند و حداقل از پایان جنگ جهانی تا فروپاشی شوروی در واپسین دهه قرن بیستم بر نیمی از جهان سلطه مستقیم داشتند. بر سر آن مناطقی هم که زیر سلطهشان نبود، با ابرقدرت شرقی وارد جنگ نیابتی، نزاعهای سیاسی یا حتی بحران موشکی میشدند.
از زمانی که شوروی از هم فرو پاشید آمریکاییها یکهتازی کردند و کمتر کشورهایی بودند که مقابل واشنگتن و اقدامهایش بایستند. همین فضا این اتمسفر را دور آمریکاییها کشید که هیچ شهروندی از آنان نباید در کشورهای دیگر بازداشت شود و هیچ دولتی نباید با آنان مخالفت کند. قصه امروز ترکیه، آمریکا، کشیش برانسون و تحریمهای دولت ترامپ قصه همین نگاه آمریکاییهاست. اما یک نکته در ادبیات و تفکر سیاسی حاکم بر آمریکا مغفول مانده؛ دوران جنگ سرد و جهان دو یا تک قطبی به پایان رسیده است.
تحریم علیه عضو ناتو
تاکنون ایالات متحده آمریکا به دوستان خود نگاه تحریمی نداشته است. تنش ترکیه و آمریکا باب جدیدی از روابط با دوستان را باز کرد. البته روی کار آمدن ترامپ و خروج دومینو وار دولت آمریکا از تعهدنامههای بینالمللی _ حتی آنهایی که با دوستانشان منعقد کرده بودند _ به جهان نشان داد که ساکن جدید کاخ سفید به اصول نوشته و نانوشته روابط بینالملل حتی گوشه چشمی هم ندارد. شاید هم بیاطلاع است و تمام خاک وسیع آمریکا را به چشم یکی از شعبههای تجارتخانه ترامپ میبیند.
دو سال قبل، بعد از کودتای نافرجام در ترکیه که دولت آن را به طرفداران فتحالله گولن نسبت میدهد، یک کشیش آمریکایی به جرم ارتباط با شبکه گولن توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. آمریکاییها به طور کلی آلرژی دارند به این که دولتی بخواهد دست به شهروندانشان بزند. مدتی قبل که بحث وضعیت جسمانی برانسون و انتقالش به یک خانه امن مطرح شد، واشنگتن سریع واکنش نشان داد و خواستار آزادی بیقید و شرط و فوری وی شد.
ترامپ طبق معمول توئیت کرد. مایک پمپئو در چند جلسه سخنرانی به مقامهای ترک حمله کرد و خواستار آزادی برانسون شد. پاسخهای تند وزرای دادگستری و کشور ترکیه به همراه جمع دیگری از مسئولین این کشور و ورود رجب طیب اردوغان به این بازی در نهایت کار را به جایی رساند که آمریکا شاید برای اولین بار علیه یک کشور عضو ناتو تحریمهایی وضع کرد.
البته تحریمهای آمریکا علیه دو تن از مقامهای ترکیه_ وزیران کشور و دادگستری _ در مقابل برنامههای تحریمی گسترده ایالات متحده آمریکا علیه ایران یا کره شمالی، یا کشورهایی مثل سوریه و بلاروس به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. اما این که ترامپ در ژست ابرقدرتی آمریکا در دوران جنگ سرد فرو رفته، میتواند مصداق گزارش آن تحلیلگر سیانان باشد که گفت ترامپ دارد دنیای ساخته شده بعد از جنگ جهانی دوم را ویران میکند.
یکی برای همه، همه برای یکی
پیمان ناتو بعد از جنگ دوم جهانی به این منظور پایهگذاری شد تا اعضای آن ضامن امنیت دیگری باشند. در ماده پنج پیمان آتلانتیک شمالی که در چهار آوریل 1949 در واشنگتن به امضا رسید، آمده است: دولتها توافق دارند که حملهای مسلحانه علیه یک یا چندی از آنها در اروپا و آمریکایشمالی به معنای حمله علیه تمام آنان تلقی خواهد شد. در نتیجه موافقت میکنند در صورتی که این حمله اتفاق افتد، هر یک از آنها در راستای عمل به حق دفاع انفرادی یا دستهجمعی بر اساس ماده 51 منشور سازمان ملل متحد، دولت یا دولتهای مورد تجاوز قرار گرفته را به طریق ممکن یاری کنند تا امنیت به منطقه آتلانتیک شمالی بازگردانده شود. این اقدامها میتواند شامل استفاده از نیروهای مسلح نیز باشد.
با نگاهی به سیاستهای ترامپ در حدود دو سال گذشته و مشخص نبودن نگاهش به متحدان و دشمنان معلوم نیست این ماده پنج به کار چه کسانی میآید؟ وقتی ترامپ همان رفتاری را با اروپاییها میکند که با چینیها دارد؛ وقتی متحد نظامی و سیاسی خود را تحت تحریم قرار میدهد، به طور دقیق نمیتوان مشخص کرد که او با چه کسی دوست و با چه کسی دشمن است.
ما جاسوس نیستیم
اقدامهای آمریکا در قبال شهروندانش که با اتهامهای امنیتی بازداشت میشوند، وضعیت پرونده آنان را به طور معمول بغرنجتر میکند. سیاستمداران آمریکایی برای مثال بعد از بازداشت جیسون رضاییان خبرنگار واشنگتنپست در ایران چنان برآشفتند که حتی افراد بیخبر هم میگفتند نکند آمریکاییها از چیزی واهمه دارند که ممکن است با زندانی ماندن وی برملا شود.
یا در مساله امیر میرزا حکمتی تفنگدار سابق و شهروند ایرانی_آمریکایی که برای اجرای پروژه تحویل خوراک اطلاعاتی گمراهکننده به دستگاه امنیتی به ایران آمده بود، کار را به خانواده وی نیز کشاندند و داستان پوششی سفر متهم به ایران برای دیدار با مادربزرگهایش را به خورد پدرش دادند که مقابل رسانهها بازگو کند.
در مورد برانسون نیز ماجرا به همین صورت است. چرا آمریکاییها از طریق کانالهای دیپلماتیکشان در ترکیه از طریق عادی دست به پیگیری پرونده برانسون نمیزنند؟ ترکیه مثل ایران نیست که مشکل دیپلماتیک با آمریکاییها داشته باشد. چند کنسولگری در شهرهای مختلف و سفارت در آنکارا دارد. هزاران توریست سالانه میان این دو کشور در رفت و آمدند.
در همه این سالها شاید مسائلی مثل اقامت گولن در ایالات متحده یا حمایت آمریکا از کردها روابط دو کشور را روی دستانداز میانداخت اما هیچ وقت آمریکاییها دست به تحریم یک متحد نزده بودند مگر در مورد پرونده برانسون. برای همین سوالی که پیش میآید این است که برانسون آیا تنها یک کشیش است یا مساله دیگری پشت پرده جریان دارد؟ از نظر واشنگتن، هیچ شهروند آمریکایی جاسوس نیست.
انتهای پیام/4077/
انتهای پیام/