بهکیش: ازترس لغو برجام دولت خودکشی ارزی کرد
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، بهکیش که یک اقتصاددان با تجربه و ورزیده به حساب می آید و از نزدیک با تجارت بین الملل و اقتصاد ایران آشنایی دارد با صراحت از خودکش اقتصادی دولت در باره سیاست جدید ارزی سخن می گوید . او در گفت و گو با اعتماد با صراحت لحن تازه ای از دولت در نزدیک کردن اقتصاد به چین و روسیه انتقاد می کند و از ساست تازه ارزی در شرایط نبود مناسبات مناسب با جهان به مثابه رفتاری عجیب یاد می کند . او در این گفت و گو تصریح کرده است :
تصمیمی که در مورد بازار ارز گرفتند تصمیم درستی نبود. من به عنوان یک کارشناس اقتصاد این موضوع را متوجه میشوم که در مواقعی ممکن است دولت با کمبود ارز مواجه شود. منتها تصمیمی که میگیرد باید به ترتیبی باشد که منافع آن بیشتر از مضارش باشد. در جلساتی که قبل از این تصمیمگیری برگزار شد برخی کارشناسان از جمله خود من اعلام کردیم که نمیشود این سیاستها را اجرا کرد. دولت اعلام کرده که خودم همه ارز مورد نیاز را تامین میکنم که این حرف نادرست است چون دولت نمیتواند همه این نیازها را تامین کند. دوم اینکه یکسری نیازها هستند که دولت اصلا توان تامین آنها را ندارد. مثلا تجارت با خارج مرتبا در جریان بوده است. یکی بدهکار است و دیگری بستانکار. بسیاری از تجار ما با طرفهایی کار میکنند که کالا را نسیه میخرند و در ایران به فروش میرسانند و چند ماه بعد تسویه میکنند. این حساب و کتابها را هر کسی در دفتر خودش دارد. حالا چنین تاجرانی چگونه میتوانند بدهی خود را بپردازند؟ دولت به چه شکل قادر است به این حسابها رسیدگی کرده و ارز مورد نیازشان را تامین کند؟ اکثر آنها دفاتر شفافی ندارند. دولت میتواند بگوید به کسب و کارهایی که معامله شفافی ندارد ارز تعلق نمیگیرد. خب کسب و کار این تجار چه میشود؟ طرف بدهکار است و براساس اعتمادی که شکل گرفته با طرف خارجی خود مراوداتی برقرار کرده است. آیا دولت میداند که اگر این اعتماد خدشهدار شود چه آسیبی به تجار خرد ما وارد میشود؟ مثل روز روشن است به هر قیمتی که باشد بازار قاچاق شکل میگیرد. میتوان لیستی ٥٠ موردی را تهیه کرد که دولت برخی از نیازهای ارزی را در آن ندیده است. طبیعی است که افراد برای رفع این نیازها منتظر ثبت سفارش نمیمانند و طبیعتا از بازاری که دولت نام آن را بازار قاچاق گذاشته ارز خود را تامین خواهند کرد. درنتیجه بازار قاچاق بسیار گستردهای راه میافتد و این بازار غیر از لطمه زدن به مملکت حاصل دیگری ندارد.چندی پیش به همین نکته اشاره کرده بودم که این سیاست ارزی دولت اقتصاد ایران را به بهشت قاچاقچیان تبدیل خواهد کرد. آنگونه که برآوردها میگویند سالانه نزدیک به ٢٠ میلیارد دلار کالا از طریق قاچاق به ایران وارد میشود. دولت سالهاست که این میزان قاچاق را نتوانسته کنترل کند پس چگونه قادر خواهد بود با چند بخش نامه و سرکوب قیمت ارز و ثبت سفارش آن را کنترل کند؟ قاعدتا اگر میخواستیم جلوی این حجم از قاچاق را بگیریم از کد GS١ که یک کد بینالمللی است و روی کالاها گذاشته میشود استفاده میکردیم. این کد قابلیت آن را دارد که هر کالایی از هر جای دنیا وارد میشود قابلیت پیگیری داشته باشد. ما برای این کار ایران کد را تعریف کردهایم، چرا؟ به خاطر اینکه نمیخواهیم بینالمللی شویم و چون نمیخواهیم بینالمللی شویم کالای قاچاق را هم نمیتوانیم پیدا کنیم و چون کالای قاچاق را نمیتوانیم پیدا کنیم بنابراین ٢٠ میلیارد دلار بدون پرداخت دیون دولت وارد اقتصاد ایران میشود. یا چرا موافقت نامه (TFA (Trade Facilitation Agreement که بین گمرکها منعقد میشود و حرکت کالا از گمرکی به گمرک دیگر را شفاف میکند اجرایی نمیکنیم؟ درنتیجه قاچاق فوق، ٤٠ میلیارد دلار گردش در این سیستم وجود دارد که نمیدانیم از کجا میآید و به کجا میرود. خب تمام این مسائل در دنیا حل شده است. معلوم است کالا چه مسیری دارد و چگونه حرکت میکند، کد دارد، روش دارد، مدیریت دارد، اگر ما این موارد را سروسامان ندهیم معلوم است که قاچاقچیان دست به کار خواهند شد و فضا را برای کار خود مساعد خواهند دید. قطعا مسوولان اصلی نظام مخالف توسعه قاچاق هستند پس چرا این مشکل حل نمیشود؟ آیا زمانی که سیاستگذار خواست نظام ارزی جدید را اعلام کند در بانک مرکزی هیچ کس نبود که نیازهای ارزی مردم را لیست کرده و در اختیار تصمیمگیرها قرار دهد؟ بخشی از این گفت وگو را می خوانید:
وقتی از سیاستگذاری ارزی اخیر دولت انتقاد میکنیم سیاسیون میگویند که اشکال شما این است که مسائل را فقط از دریچه اقتصاد نگاه میکنید نه از دریچه امنیت یا سیاست! اگر از دریچه امنیت و سیاست و حتی روابط بینالملل ببینید کار ما توجیهپذیر است. به نظر شما این منطق چقدر قابل قبول است؟
اجازه بدهید کشورمان را با کشورهای دیگر که دروازههایشان برای مبادلات اقتصادی باز است، مقایسه کنیم. ترکیه را نگاه کنید. مگر با بازکردن درهایش ناامن شده است؟ سالانه بیش از ٢٥ میلیون گردشگر از نقاط مختلف دنیا جذب این کشور میشوند. کشورهای دیگر مثلا اردن، اروپای شرقی، مالزی و... را نگاه کنید، کدامیک نتوانستهاند امنیتشان را برقرار کنند؟ اتفاقا اگر سرمایه خارجی به ایران بیاید امنیت پایدارتر میشود چون هیچ کس جرات نمیکند به سرمایه خارجی خدشه وارد کند. ولی وقتی که کشورهای دشمن متوجه شوند از صفر تا صد اقتصاد مال خودمان است و با تهدید آن منافع کشورهای دیگر را خدشهدار نمیکند، به آن آسیب میرساند. اتفاقا اقتصاد ما در شرایط کنونی بسیار ضربهپذیر است چون سرمایهگذاری خارجی در آن بسیار کم رخ داده است. به همین سواحل مکران که حدود هزار کیلومتر از بوشهر تا چابهار را شامل میشود نگاه کنید. مرتب به وزارت راه نوشتیم که هر یک متر آن میلیاردها تومان قیمت دارد چون در آن سوی مرزها میبینیم با هر یک متر آن چه میکنند، پس بیاییم از این مزیت استفاده کرده و بخشهایی از آن را به فورواردرها در کشورهای CIS اجاره دهیم که برای خودشان بندر بسازند و کالاهایشان را از ایران وارد کشور خودشان کرده یا به جاهای دیگر صادر کنند.
دولت در سیاستگذاریهای جدید خود به نوعی برای داراییهای مردم هم تصمیمگیری میکند!
اتفاقا نقد ما به همین موضوع است. خانوادهای که الان بچهاش مثلا در بلغارستان زندگی میکند و هر ماه دو هزار دلار برایش فرستاده میشد فعلا برود گدایی کند برای اینکه ما بازار آزاد ارز را تعطیل کردهایم!خوشبختانه ریال ما در مبادلات بازرگانی دو سه کشور همسایه استفاده میشد که با این سیاستگذاریها این نقطه را کور کردیم. ریال در کشور خودمان قابلیت تبدیل به ارز را ندارد. آخر این را به چه کسی بگوییم؟ باورمان نمیشود که در کشور خودمان دیگر نمیتوانیم ریال را تبدیل به دلار کنیم. کسی به هر دلیل دوست دارد ریالش را به ارز دیگری تبدیل کند، مال خودش است. شما میخواهید دلار یارانهای به برخی واردکنندگان بدهید اشکال ندارد اما اجازه دهید مردم هر کاری دلشان میخواهد با سرمایه خودشان انجام دهند منتها طبق قوانین کشور و البته نظارت بانک مرکزی. من نمیگویم که اجازه دهیم سرمایهها خارج شود که آن هم اگر سرمایه در کشور امنیت داشته باشد هیچگاه خارج نخواهد شد. ولی چرا جلوی فعالیتهای سودآور که به نفع مملکت است را میگیریم. مشکل بنیادین ما این است تا از لحاظ بینالمللی به تعادل نرسیم، هیچ برنامه اقتصادی منسجمی را در ایران نمیتوانیم اجرا کنیم. زیرا هر اتفاقی در نظام بینالملل رخ دهد، تاثیر آن بلافاصله روی قیمت ارز، کالاها، تکنولوژی و... خود را نشان میدهد. پس بنابراین اول ما باید در سطح بینالملل به یک تعادلی برسیم تا اینکه روابط بینالمللی یک مقدار عادی شود. اگر این عادیسازی صورت نگیرد به نظرم در بلندمدت هم نمیتوانیم همین سیاستهای سفت و سخت ارزی را اجرایی کنیم. سیاستهای ارزی کنونی علاوه بر اینکه تحت تاثیر عوامل خارجی هر روز میتواند تغییر کند به همان دلیل که نتوانستیم قاچاق را کنترل کنیم نرخ ارز را هم نمیتوانیم به صورت فیزیکی کنترل کنیم.
فکر میکنید این سیاست تا چه زمانی دوام داشته باشد؟
همین الان بازار قاچاق ارز به راه افتاده و یک بهشت گستردهای برای قاچاقچیان به وجود میآید تا ارزهای خود را با قیمت بالا به نیازمندان بفروشند. آن گونه که اطلاع یافتهام فعلا دارندگان ارز در کوچه پسکوچههای سفارتها و هتلها فعالند و اقدام به خرید و فروش ارز در بازار سیاه میکنند. حداقل پنج میلیون نفر خارج از ایران دارند زندگی میکنند. بیش از ١٠٠ هزار دانشجو در خارج از ایران داریم. اینها نیازهایی نیست که با بخشنامه برطرف شده و مسائل ارزی ما را حل کند.
با توجه به سیاستگذاری صورت گرفته و اشکالات موجود در آن، راهحل بهینه کدام است؟
باید یک بازار آزاد در حاشیه قیمت دولتی ارز باز شود. منتها دولت هم میتواند بر این بازار نظارت (و نه مداخله) کند. همه کشورهای دنیا بازار ارز دارند اما اینگونه نیست که خرید و فروش ممنوع باشد. بازار عرضه و تقاضا وجود دارد و هر کس بر اساس نیازهای خود پا به این بازار میگذارد و ارزش را تامین میکند. من فکر میکنم دولت از ترس اینکه برجام به هم بخورد یک نوع خودتحریمی را شروع کرده است.
البته تفسیر میشود که کمربندهای خود را محکم کردهاند.
نمیخواهم این تفسیر را به کار ببرم ولی معتقدم یک نوع خودکشی را شروع کردهاند. از ترس بر هم خوردن برجام مشکلات بیشتری برای اقتصاد به وجود آوردهاند وگرنه دلیل نداشت که به یکباره این کار را کنند. به نظرم اگر امریکا از برجام بیرون برود خیلی تفاوتی با الان نخواهد داشت. برای اینکه همین الان یکسری تحریمها را اعمال کرده و عملا راه را برای ارتباط با شرکتهای بزرگ بر ما بسته است. آقای دکتر ظریف چند روز پیش اعلام کردند که امریکا هنوز یک مجوز بعد از برجام را صادر نکرده است. خب معنایش این است که برجام را اصلا اجرا نکرده است. از این به بعد هم اجرا نمیکند و از برجام فقط اسمی میماند. چه فرقی میکند؟ ما باید بر سر مسائل اصلی با امریکاییها یا اروپاییها گفتوگو کرده و مشکلاتمان را حل کنیم. آنها منطق دارند این نیست که هر چه میخواهند به ما تحمیل کنند. همین طور که در برجام یکسری افراد منطقی پیدا شدند و ما با آنها به توافق خوبی رسیدیم، بر سر سایر مسائل هم میتوانیم گفتوگو کرده و مسائلمان را حل کنیم. اینکه همه کشورهای اروپایی به امریکا میگویند برجام را بر هم نزن پس معلوم است که مذاکره خوبی با آنها داشتهایم. پس مشکل کجاست که نمیتوانیم بقیه مسائلمان را با آنها حل کنیم؟ تا آن مسائل حل نشود در داخل نمیتوانیم تصمیم پایدار و بلندمدت بگیریم. بحرانی که در مورد ارز هم به وجود آمد به این دلیل بود که دو فرد را در کابینه امریکا عوض کردند و در اینجا بحران ارزی به وجود آمد. البته یکسری توطئه هم در کنار این موضوع میتواند شکل بگیرد و برخی جریانهای سیاسی در داخل از آن سوءاستفاده کنند که به نظر من اشاره آقای جهانگیری به آن توطئههاست. اما ای کاش ایشان این توطئهها و عوامل آن را برای مردم شفاف میکردند تا بدانیم چه کارشکنیهایی رخ داده است و مسببانش چه افرادی بودهاند. بگذاریم در کشور آرامش ایجاد شود تا مردم بتوانند فکر کنند که چه کاری باید انجام دهند که به تولید ثروت بینجامد و باعث به وجود آمدن رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال شود. در حال حاضر آنقدر التهاب در جامعه ایرانی وجود دارد که کمتر سرمایهگذاری حاضر است برود سرمایهگذاری کند و به فکر ایجاد شغل باشد.در نهایت، به نظر من دو کار اصلی باید صورت گیرد. اول مناقشات بینالمللی التیام یابد. زیرا هیچ سیاستی در محیط پرتنش کارایی ندارد و دوم در کنار همه کنترلها که بحث آن را کردیم اجازه دهید بازار هم کار خودش را بکند، البته با نظارت بانک مرکزی و در محدوده قانون مردم را مجبور به قاچاق نکنیم.در ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور ما متاسفانه شرایطی وجود دارد که سبب میشود سیاسیون و برخی از نخبگان آن گونه که میاندیشند خود را نشان ندهند و به نوعی در بیان اندیشهها و نظرات خود ملاحظاتی داشته باشند. این موضوع سبب شده تا با افرادی در سیاستگذاری مواجه باشیم که آنچه میگویند با آنچه عمل میکنند هم خوانی نداشته باشد. مثلا دولتمردان درکلام، خود را ملزم به آزادسازی اقتصاد و دوری از قیمتگذاریهای دولتی جلوه میدهند اما در عمل میبینیم بخشنامههایی بیرون میآید که همین افراد زیر آن را امضا و به دستگاههای مختلف ابلاغ کردهاند.
انتهای پیام/