درباره نقاط دیده نشده از «انقلاب فرهنگی»
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، اردیبهشت ماهی است که میتوان بهنوعی آن را ماه دانشگاه دانست؛ چراکه مهمترین کنش نظام جمهوری اسلامی با مساله دانشگاه در سالهای نخستین انقلاب اسلامی، در این ماه بوده است. از نظر نگارنده، دوم اردیبهشت سال 1359 که با صدور پیامی از سوی امامخمینی(ره) به «فرمان اعلام انقلاب فرهنگی» مشهور میشود، مهمترین تلاقی نظام نوپا با دانشگاه پس از انقلاب است، اما تصور ساخته و پرداختهشده از انقلاب فرهنگی در سالهای پس از آن، چندان با واقعیت همخوانی ندارند به این دلیل که جناحهای مختلف با عینک سیاسی خود این رویداد را روایت کردهاند، با این حال دقت در مجموعهای از نظرات و خاطرات چهرههای مختلف موثر در این موضوع میتواند تصویر دقیقتری به دست دهد.
دانشگاه یا پادگان؟
شاید مهمترین سوال درباره انقلاب فرهنگی، چرایی آن باشد. برای پاسخ به این سوال کافی است نگاهی به شرایط زمانی و وضعیت دانشگاهها در آن سالها بیندازیم. «چیفتن، کلاشینکف و کلاسی که نیست» شاید دقیقترین تصویر از دانشگاه در سالهای ابتدایی انقلاب باشد بهگونهای که نام پادگان عنوان مناسبتری برای دانشگاهها بود. تصور کنید در کلاس درس نشستهاید و ناگهان یکی از اعضای سازمان منافقین (که البته در آن سالها خود را مجاهدین خلق میدانستند) با لگد به در میکوبد و کلاس درس استاد را بهخاطر تظاهراتی در حمایت از فلان خلق و بهمان مجاهد تعطیل میکند! یا هر روز بهجای عبور از کنار مجسمه فردوسی در آستانه ورودی دانشکده ادبیات، باید از کنار دو تانک عظیم چیفتن رد شوی که در اختیار سازمان چریکی است که یکی از ساختمانهای دانشگاه را هم در اختیار دارد! یا تصور کنید عامل ترور یکی از محبوبترین چهرههای انقلاب، همکلاسی شماست! این تصاویر شاید بدیع اما در سالهای ابتدایی انقلاب وضع هرروزه دانشگاههای مهم کشور چون دانشگاه تهران، علم و صنعت، فردوسی مشهد، تبریز و دیگر دانشگاهها بوده است. واضح است که در این شرایط دیگر امکان دانشجویی برای دانشجویان فراهم نیست.
از سوی دیگر گروهکهای مختلف با عناوین پرزرق و برق (که هنوز ماهیتشان برای مردم روشن نیست) در دانشگاهها اتاق عملیات دارند؛ تشکلهای انقلابی در دانشگاههای تهران عموما درگیر ماجرای اشغال لانه جاسوسی هستند و گرایشهای جناحیشان هم مزید بر علت شده تا رگههایی از اختلاف در این تشکلها کمکم خودنمایی کند. بخشی از دفتر تحکیم وحدت (و موثر در ماجرای اشغال لانه جاسوسی) به جهت نگاه غالب چپ در آن سالها و احساس اینکه هر اقدام دیگری، انقلاب دوم را تحتالشعاع قرار میدهد با زمزمههای انقلاب فرهنگی در دانشگاهها - با این توجیه که چنین اقدامی بازی در پازل دعواهای سیاسی حزب جمهوری و بنیصدر است یا این تصور که جریان راست تحکیم وحدت برای خالی نماندن عریضهشان در انقلابیگری به فکر انقلاب فرهنگی افتادهاند- مخالفت و همین موضوع را پیچیدهتر میکند. با این حال پیام نوروزی امامخمینی(ره) در سال 59 بسیاری از ابهامات را برطرف میکند و عزم دانشجویان برای بازگرداندن دانشگاه به اصالت اصلی خودش جزم میشود؛ لذا کلاسهای درس تعطیل میشوند تا اصل دانشگاه تعطیل نشود.
اثرات دیده نشده انقلاب فرهنگی
اما فارغ از چگونگی انجام انقلاب فرهنگی و اثرات سیاسی این رویداد که بسیار درباره آن گفته شده، انقلاب فرهنگی روی دیده نشدهای دارد که خیلی مورد توجه قرار نگرفته است. انقلاب فرهنگی در دانشگاهها چند اثر بسیار مهم دارد. تا پیش از انقلاب اسلامی یک حس آزاردهنده میان دانشجویان خودنمایی میکرد و آن شرکت ندادن دانشجویان در اداره کشور بود، اما پس از تسخیر لانه جاسوسی و نیز انقلاب فرهنگی، این دانشجویان هستند که در موضوعات اساسی کشور مشارکت داده میشوند. به سبب تعطیلی دانشگاهها نهادهایی چون جهاد دانشگاهی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بنیاد شهید انقلاب اسلامی، نهادهای فرهنگی و هنری مثل وزارت ارشاد و حوزه هنری و بیش از همه آموزش و پرورش و حتی وزارت امور خارجه پذیرای دانشجویان میشوند. از سوی دیگر اساتیدی که تا سال 61 یعنی هنگام بازگشایی دانشگاهها به ترجمه کتابهای علمی دانشگاهی میپردازند، زمینه ایجاد نشر دانشگاهی را فراهم میکنند و خیل عظیمی از ترجمههای کتابهای دانشگاهی در این ایام رخ میدهد. همچنین بسیاری از دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در خارج از کشور به ایران بازمیگردند و عهدهدار مسئولیتهای دولتی میشوند. مهمترین رخداد دانشگاهی دیگر، تجمیع یا تاسیس دانشگاههای جدید است و دانشگاههایی چون تربیتمدرس، خواجهنصیر و حتی علامه به شکل جدیدی متولد میشوند و اینها وجوه دیده نشده انقلاب فرهنگی برخلاف تصویر رایج است.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/