انتقاد دفتر تحکیم وحدت از کمکاری مسئولان محیط زیست در خوزستان
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، متن بیانیه به شرح زیر است:
آن کسى که محرومیت دارد و دستش از حقوق خود خالى مانده است، باید بیشتر توجه و همت و تلاش را اختصاص داد. لذا امام به طور دائم بر حقوق مستضعفان و محرومان و پابرهنگان تکیه مىکرد. عملا هم در تمام مدت پیروزى انقلاب تا امروز و قبل از آن، کسانى که بیش از همه سینه سپر کردند، از نظام دفاع کردند، سختیهاى نظام را به جان خریدند و در مقابل دشمنان ایستادند، طبقات محروم و پابرهنه و مستضعفان جامعه بودهاند. اینها باید بیش از دیگران مورد توجه قرار گیرند.
بیانات در اجتماع زائران مرقد مطهر امام خمینى (ره) 14/03/1380
متاسفانه چند سالی است که فاتحین خرمشهر و حماسه سازان روزهای دفاع مقدس، صدایشان خسته از وضع موجود اهواز و نفسهایشان به تنگ آمده است. مسله ریزگردها فاجعه اسفباری است که بهصورت موردی از سال ۱۳۸۲ در اهواز دیده شده و از سال ۱۳۸۴ به صورت جدّی افزایش پیدا کرد و اوج آن بین سالهای ۸۷ تا ۸۹ شمسی است. این مسله زمانی افزایش پیدا میکند که در کشور همسایمان عراق ۲٫۵ میلیون هکتار مساحت تالابی وجود دارد که تا سال ۱۳۷۹ و پس از جنگ تحمیلی ، چیزی در حدود ۱٫۵ تا ۲ میلیون هکتار از این تالابها خشک یا کاربری تالابی خود را از دست دادند. سازمان ملل در همان سال ۲ موضوع را به عنوان بزرگترین فاجعه زیستمحیطی جهان معرفی کرد که یکی از آنها خشکی تالابهای بینالنهرین بود. در سال ۱۳۸۶ شمسی، خشکسالی به اوج خود رسید و سبب خشکی بخش عمدهای از تالابهای شادگان و هورالعظیم شد.
مسئولان محیط زیست و کارشناسان این حوزه، منشأ اصلی این بحران را خشکشدن بخش بزرگی از تالاب هورالعظیم میدانند. دو سوم این تالاب در کشور عراق و یک سوم آن در ایران واقع است. علاوه بر تغییرات آبوهوایی منطقه، عوامل دیگری نیز به خشک شدن بخش بزرگی از این تالاب انجامیدهاست. در عراق تخلیه بخشهایی از باتلاق در ۱۹۵۰ میلادی آغاز شد و تا ۱۹۷۰، برای گرفتن زمین برای کشاورزی و اکتشاف نفت ادامه داشت. با این حال، در اواخر ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، در دوران ریاست جمهوری دیکتاتور عراق، صدام حسین، این کار گسترش یافت و به اخراج شیعیان از تالاب انجامید، چرا که او تصور میکرد گروههای مسلحی در این مکان زندگی میکنند. تا سال ۲۰۰۳ و سقوط صدام که آب دوباره به این منطقه باز شد، بیشتر از نود درصد این تالاب خشک شدهبود. یکی از علل اصلی خشک شدن تالابها در منطقه غرب آسیا بویژه در عراق، ایران و سوریه و به تبع آن بلند شدن گرد و غبار در منطقه، ناشی از اجرای پروژه عظیم آناتولی در ترکیه است؛ پروژهای عظیم که بر اساس آن بیش از 22 سد و 19 طرح برقآبی در حوضه آبریز دجله و فرات ایجاد خواهد شد. با اینکه تاکنون تنها 21 درصد از طرحهای مربوط به آبیاری و 74 درصد از طرحهای برقآبی پروژه آناتولی به بهرهبرداری رسیده است اما در همین میانه کار مشکلات فراوانی گریبان کشورهای پایین دست دجله و فرات را گرفته و تالابهای منطقه یکی پس از دیگری رو به خشکی میروند. در چنین فضایی است که ورود دستگاه دیپلماسی به موضوع پدیده گرد و غبار ضروری به نظر میرسد، برای رایزنی با ترکیه تا این کشور مجاب به تأمین حقآبه تالابهای پاییندستی دجله و فرات شود و از سوی دیگر رایزنی با عراق، سوریه، عربستان و اردن تا دولتمردانشان مجاب به مالچپاشی کانونهای تولید ریزگرد در کشورهایشان شوند.
معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، نیز منشأ بخشی از این ریزگردها را سرزمینهای عراق معرفی کرد. این در حالی است که سازمان هواشناسی ایران با تجزیه و تحلیل دادههای دیدبانی منطقه، منشأ گرد و خاک را داخلی دانسته و مکان خیزش گرد و خاک را بخش های جنوبی استان خوزستان معرفی میکند. در این گزارش آمدهاست: «همانگونه که نقشههای تاوایی نشان میدهد، گرد و خاک تولید شده در سطح زمین، در حد واصل بین هسته تاوایی مثبت و منفی جابجا میشود و این مطلب مؤید این است که منشأ گرد و خاک نمی تواند به طور قطع از عراق باشد.
در بهمن ۱۳۹۶، رئیس سازمان هواشناسی استان خوزستان گفت: کانون ۶۵ تا ۷۰ درصد از گرد و خاک استان خوزستان، در خارج از سرزمین ایران و کانون حدود ۳۰ درصد دیگر، در داخل سرزمین ایران است. وی افزود: گرد و خاک ناشی از کانونهای داخلی به سرعت به ما میرسد و غلظت بیشتری دارد ولی چون گرد و خاکهای با منشاء داخلی، عمدتا از ذرات درشت تشکیل شدهاست، این نوع از گرد و خاک ماندگاری کمتری دارد.
اکتشافات در میدان نفتی تالاب هوالعظیم از سال 76 آغاز شده و از سال 89 با سپردن کار به شرکت ملی نفت چین کار شکل جدیتری به خود گرفته است. پیش از هر چیز باید گفت تالاب هورالعظیم یا تالاب بزرگ هویزه همان میدان نفتی بزرگ است که شرکتهای نفتی سالهاست برای حفر چاههای نفت و گاز و دستیابی به منابع عظیم نفتی در آن اقدام به خشک کردن تدریجیاش کردهاند، تا اینکه امروز هورالعظیم دیگر رنگ و بویی از تالاب گذشته را ندارد و به بیابان و البته مردابی راکد در دیگر بخشها که هنوز آبی در آن باقی مانده تبدیل شده است .در حال حاضر 59 حلقه چاه که 54 حلقه آن چاه نفت است و شش حلقه دیگر به منظور تزریق آب و گاز برای جبران فشار از دست رفته نفت و گاز پس از پنج سال استخراج در منطقه حفر شدهاند. برای حفر تمامی این چاهها هم مجبور به خشک کردن محیط اطراف چاه بوسیله ریختن خاک و جلوگیری از ورود آب بودهایم. از آنجاکه میدان نفتی کاملا داخل هور واقع شده است و عمق آب تالاب در عمیقترین نقاط به چهار متر هم نمیرسد، از لحاظ مالی مقرون به صرفه نیست که بخواهیم برای استخراج نفت دکل نصب کنیم. اقتصادیترین کار همین خشک کردن است که البته میتوانیم در صورت اعلام نیاز سازمان حفاظت محیط زیست پس از خشک کردن آب تالاب اقدام به مالچپاشی زمینهای اطراف آن کنیم؛ آن هم با هزینه خودمان. با دیدن شرایط موجود، چاههای نفتی که به سرعت حفر میشوند و سرمایهگذاریهای میلیاردی که در این منطقه صورت میگیرد به نظر میرسد که نه تنها رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بلکه شخص رئیسجمهور هم برای هورالعظیم و اکوسیستم از دست رفته آن کاری نمیتوانند انجام دهند؛ چراکه منافع اقتصادی و سرمایهگذاریهای صورت گرفته در حوزه نفت و گاز بر حفظ محیط زیست و آسیبهای ناشی از تخریب آن میچربد و در بهترین حالت میتوان انتظار مالچپاشی زمینهای خشک شده هورالعظیم را از مسئولان داشت، نه احیای دوباره این تالاب بزرگ را.
با این شرایط، گویا وعده رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مبنی بر آبگیری 140 هزار هکتار از اراضی هورالعظیم ظرف یک سال آینده نیز وعدهای بیش نباشد و برای هرکس که این فاجعه ملی را از نزدیک دیده باشد به خوبی قابل درک است که دیگر هورالعظیم به زندگی باز نخواهد گشت.
طرحها و اقدامات دولت ایران در مهار ریزگردها چندان موفق نبوده است. در حالی که سال ۱۳۹۲، ۱۸ نماینده استان خوزستان در مجلس شورای اسلامی در اعتراض به کمبود بودجه برای مهار ریزگردها استعفا دادند استعفای دسته جمعی 18 نماینده این استان در اعتراض به اعتبارات پیشبینی شده در لایحه بودجه 93 برای این استان گفت که نامه استعفای دستهجمعی نمایندگان تقدیم هیات رییسه مجلس شده است. نماینده مردم اهواز در مجلس تصریح کرد: از جمله فولاد خوزستان که به فروش رفته، اعتبارش را به جاده تهران شمال و بخشی به متروی تهران پرند اختصاص داده شده و پولی که مربوط به استان خوزستان بوده در این استان هزینه نشده است در حالی که سایر شرکتها وقتی به فروش میرسند با پولش در همان استان شرکت خریداری میکنند.
اعتراض دیگر نمایندگان را به میزان اعتبار پیشبینی شده برای انتقال آب در خوزستان بوده است.
از نخستین ساعتهای بامداد شنبه، ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ خورشیدی، آب و برق در اغلب شهرهای بزرگ خوزستان قطع شد و مراکز آموزشی و ادارهها تعطیل شدند. گردوغبار شدید و رطوبت زیاد علت این وضعیت اعلام شد. در پیِ آن، جمعی از مردم اهواز در اعتراض به شرایط سخت و روزهای بحرانی اخیر خوزستان در اهواز تجمع کردند. در این تجمع مردم با بیان شعارهایی و در دست داشتن پلاکاردهای اعتراضی، اعتراض خود را به وضعیت قطعی آب و برق، نبود مدیریت مناسب در شرایط آلودگی هوا و در شرایط بحرانی خوزستان و عملکرد ضعیف رئیس سازمان محیط زیست در رسیدگی به موضوع ریزگردها و بحث انتقال آب، اعلام و خواستار رسیدگی سریع به این موضوعات شدند.این قدر ضعیف عمل کرده اند که حتی نمیتوانند ان را پیشبینی کنند. به دفعات پیش آمده که شرایط جوی در ابتدای صبح خوب بوده و مردم به کارها آمدهاند و مدارس دائر شدهاند اما بعد از ساعتی و به ناگهانی شرایط بهم خورده و باد و گرد و غبار شده و متولیانش گفتهاند که نمیشده آنها را پیشبینی کنیم چون مثلا منبع داخلی از اطراف مانند رامهرمز و رامشیر و سوسنگرد و امثالهم را دارد ولی اگر منشا عراق داشته باشد در مدلها و نقشهها قابل ردیابی و پیشبینی هست. با وجود اینکه بیش از 10 سال از شروع این پدیده میگذرد مردم هنوز با ان دست به گریبانند مانند همین امروز سی ام آبان 1396 هجری شمسی که پیشبینی بارندگی شده بود اما با امدن باد تبدیل به خاک انهم 52 برابر حد مجاز آلایندگی و با برخورد 12 ماشین و کشته شدن دو نفرو مجروح شدن بیش از 8 نفر شده است.
در بهمنماه سال گذشته وزارت بهداشت و سازمان حفاظت محیط زیست پس از برگزاری جلسه، 9 راهکار برای مقابله با ریزگردهای اهواز ارائه کردند. برنامههای احیای تالابها، تعیین الگوهای جوی مؤثر بر تولید گرد و غبار و اولویتبندی کانونهای مؤثر، همچنین توسعه و ارتقای سامانه مدلسازی پیشآگاهی، ارتقای زیرساختهای فناوری برای پیشبینی به موقع، اجرای عملیات بیابانزدایی و کنترل کانونهای بحران، توسعه نهالکاری و ایجاد جنگلهای دست کاشت بیابانی، ایجاد زیرگذرهای مناسب در جادههای آنتنی میدانهای نفتی، تجهیز مراکز خدمات تشخیصی و مراقبتی بیماریهای ناشی از استنشاق گرد و غبار و پیشبینی اعتبارات مورد نیاز اجرای این برنامهها مورد تصویب هیأت وزیران قرار گرفت.
اما با وجود ارائه راهکارهای فوق که بهنظر می رسد اجرای دقیق آنها میتواند سهم بسزایی در کنترل یا لااقل کاهش اثرات این بحران داشته باشد، در ظاهر مانع بازدارندهای برای جلوگیری از این بحران و ورود ریزگردها وجود ندارد و میتوان گفت در عمل کار درخور شایستهای در این زمینه صورت نگرفته است.
از بحران ریزگردها در استان خوزستان که بگذریم، موضوع غلظت گرد و خاک در استان سیستان و بلوچستان نیز معضل دیگری است که در تذکر شفاهی حلیمه عالی، نماینده مردم زابل در مجلس به رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در نشست علنی (یکشنبه، 18 مرداد ماه) مطرح شد و بهنظر میرسد که این سازمان باید چارهای اساسی برای رفع آن بیندیشد.
وی با بیان اینکه مردم سیستان هر روز هوایی را استنشاق میکنند که در آن شن و خاکهای کف دریاچه هامون وجود دارد و این امر موجب خشک شدن ریههای مردم سیستان شده است افزود: خانم ابتکار شما اظهار داشتید دریاچه هامون پر از آب است، من نمیدانم این اخبار را چگونه به شما اطلاع میدهند، امروز بازار و کلیه مناطق سیستان به دلیل طوفان گرد و خاک تعطیل شده است.
دفتر تحکیم وحدت با ابراز همدردی با تمام حماسه سازان روز های سخت و یاوران امام و رهبری با محکوم کردن کمکاری مسولین ذی ربط به مطالبه حقوقشان میپردازیم.
این بیانیه در جمع نمازگزاران امروز تهران توزیع شد.
انتهای پیام/