تحقیقات باید نیازشناسی شوند/ سرخوردگی اساتید در پی بیتوجهی به تحقیقات علمی
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا: کمیت و کیفیت رشد علمی کشور از آن دسته مسائل و موضوعاتی است که همیشه مورد توجه بوده است. بیشک رشد علمی کشور از طریق فعالیت علمی اساتید دانشگاههای مختلف کشور رقم میخورد اما به واقع فعالیتهای علمی اساتید چقدر متناسب با نیازهای جامعه ماست؟
اساتید به خاطر فعالیتهای علمیشان مشوقهایی نظیر ارتقای علمی دریافت میکنند ولی این مشوقها سبب شده که رشد علمی منجر به ارتقای جایگاه علمی کشور بدون حل مسائل آن شود. در این زمینه و برای بررسی چالشهای فعالیتهای علمی اساتید با دکتر کمال اکبری عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما به گفتوگو نشسته ایم، که در ادامه میخوانید:
*چقدر فعالیت های علمی اساتید را متناسب با نیازهای کشور می دانید؟
- ما در حال حاضر همه ما یک مساله داریم و آن این است که همه ما معتقدیم که تحقیقات علمی اساتید باید متناسب نیازهای کشور باشد و این مستلزم این است که دانشگاه و مراکز مختلف اعم از صنعت و امور اجتماعی در این زمینه فعالتر عمل کنند. اینکه میگویم امور اجتماعی به این دلیل است که دانشگاههای علوم انسانی هیچ ارتباطی با جامعه ندارند. حال بین صنعت و دانشگاهها ارتباط مختصری ایجاد شده است اما در علوم انسانی اصلا این ارتباط وجود ندارد.
برای بررسی این موضوع باید به این نکات توجه کنیم که اساتید خودشان چقدر با بدنه اجتماعی جامعه ارتباط دارند و ثانیا مسئولان کشور در قوای مختلف مجریه، مقننه، قضائیه و نهادهای عمومی کشور چقدر به اساتید مراجعه میکنند یا اینکه چقدر اساتید به آنها مراجعه میکنند. براساس این است که تحقیقات اساتید میتواند در راستای حل مشکلات کشور باشد.
از طرف دیگر اگر ببینیم که مقالات و کتابهایی که تولید میشود چقدر موثر هستند؟ باید بگویم که خیلی از این کتب جز اینکه در قفسه کتاب باشد اتفاق دیگری نمیافتد. ما نیازمند این هستیم که تحقیقات اساتید نیازشناسی شود و اساتید هم تحقیقات و هم کلاسهایشان را براساس نیازهای جامعه بنا کنند. در حوره علوم انسانی این را به شدت نیاز داریم روزانه اتفاقات زیادی در کشور میافتد مثلا در حوزه علوم اجتماعی دچار خلاهای تحقیقاتی پژوهشی هستیم. اساتید میتوانند سوالات و شبهاتی که وجود دارد را دریافت کنند و مراکزی هم باشند که اینها را در اختیار اساتید قرار دهند. امیدوارم روزی به این هدف مهم برسیم و همه دانشگاهها و اساتید کشور اینگونه عمل کنند.
من در حال حاضر میتوانیم بگویم که بخشی از تحقیقات اساتید با نیازها همسان نیست و نمیتواند پاسخگو باشد. تعدادی هم در راستای اهداف و نیازهای کشور هستند، خواسته ما این است که همه در این مسیر باشد و تحقیقات ما باید نیازمحور و پاسخ به مساله باشند.
* مقصر حاکمیت است یا اساتیدی که از نیازهای جامعه فاصله گرفتند؟
- این موضوع به هر دو طرف برمیگردد. البته به لحاظ تاریخی هم در ایران علما و اندیشمندان آنچنان در حاکمیت و مراکز محتلف حضور نداشتند و تحقیقاتشان برای خودشان بود. یعنی علما خودشان را مستقل از دولتها میدانستند و احساس میکردند که باید براساس تشخیص خودشان کار علمی و تحقیقاتی انجام دهند. اما بعد از انقلاب اسلامی و شکلگیری نظام جمهوری اسلامی ایران این رویکرد به وجود آمد که دانشگاهها و حوزههای علمیه بیشتر به میدان بیایند و برای حل مسائل نظام اقدام کنند و راهحل ارائه دهند چراکه دیگر نظام مردمی شده بود و اکنون جامعه علمی کشور بخش مهمی از مردم بودند.
سرخوردگی اساتید و عقبماندگی کشور در پی بیتوجهی به تحقیقات علمی
این پیوند تا حدی بهتر شد و آن تابوی تاریخی به سمت بهبود رفت ولی آنچه که وجود دارد و یکی از مهمترین نقایض است، موضع مراکز دولتی اعم از نظام و حاکمیت است که به صورت خیلی جدی مشارکت اندیشمندان و نخبگان را یا طلب نمیکنند یا برنمیتابند. یعنی اگر طلب کردند بعد از اینکه به نتیجه علمی رسید و مشخص شد دیگر توجهی به آن نمیشود. بررسی مشکلات و مسائل از طریق اساتید اگر به نتیجه برسد و نتایج مورد استقبال قرار نگیرد باعث سرخوردگی اساتید و عقبماندگی کشور میشود چراکه دیگر آن استاد آن تحقیقات را برای نظام انجام نمیدهد و با خود میگوید که تحقیقات علمی خودم را انجام میدهم و دانشجویان خودم را پرورش میدهم و پژوهشهایی که احساس میکنم بعدا مورد نیاز آیندگان است را انجام خواهم داد.
خب این نقطه اصلی حرف ماست اینجا جایی است بایستی زبان علما و اندیشمندان کشور را بسیار به هم نزدیک کرد. اینکه استادی فقط منصب استادی داشته باشد و حوزه اجرایی و قانونگذاری حضور نداشته باشد و نتواند از طریقی نظراتش را منتقل کند، خیلی رنجآور است. اساتید باید در امور مختلف نظرشان را بدهند و نظرات درست هم از سوی مسئولان مورد توجه قرار گیرد. این اگر اتفاق بیافتند خیلی مطلوب است. البته این گلهها نشاندهنده این نیست که این اتفاقات اصلا نمیافتد، الان دولت این کار را میکند و در موضوعات مختلف نظر علما را جویا میشود، اما تاکید من این است که این مقدار کافی نیست.
فعالیت تحقیقاتی مراکز اجرایی از طریق دانشگاهها انجام شود
باید تمام کار تحقیقاتی که دولت و مراکز حاکمیتی نظیر قوای مختلف و مراکز نظامی، از طریق دانشگاهها انجام شود و مراکز اجرایی این موضوع را مدیریت کند. اینکه ببینیم هر وزارتخانهای، هر ادارهای و نهاد اجرایی، مرکز پژوهشی احداث میکند مطلوب نیست. شاید عدهای معتقد باشند که این مراکز پژوهشی تخصصی است اما واقعیت این است که رابطه خوبی بین دانشگاه و سازمانهای دولتی و نهادها وجود ندارد والا نیازی به پژوهشکده وجود نداشت. بلکه دانشگاه و اساتید باید هم دانشجو تربیت کنند و هم برای نیازهای جامعه پاسخ بیابند.
ما اینجا این خلا را احساس میکنیم پژوهشگاهها امروز نهادهای مورد اعتماد سازمانها هستند و تحقیقات مهم از سوی این پژوهشگاهها انجام میشود، در صورتی که سازمانها برای رفع مشکلاتشان باید به دانشگاهها اعتماد داشته باشند.
چقدر فعالیت های علمی اساتید را برای گرید گرفتن و رتبه گرفتن میدانید؟ چرا بخشی از اساتید کشورمان به این سمت رفتهاند؟
وقتی پارامترهای کمی برای ارتقای استاد قرار میدهند قاعدتا اساتید هم برای ارتقا و حضور در جامعه اینگونه عمل میکنند، این خیلی غیرعادی نیست. غیرعادی کجاست؟ آنی که ضربهزننده است کجاست؟ اگر فعالیت علمی اساتید برای ارتقا و گریدگرفتن باشد خوب است چرا که موجب رشد پژوهش می شود. اما مشکل اصلی اینجاست که پژوهشی باید مورد قبول قرار گیرد که بگوید کجا مورد نیاز است و چه مسالهای را حل میکند. حداقل اینجا یک امتیازی قرار دهیم.
گسترش نگاه کمیگرایی نسبت به مقالات علمی
مقاله و پروژه علمی که توانسته یک نیاز کشور را مرتفع کند و در یک مرکزی مورد استفاده عملیاتی قرار بگیرد باید با مقالاتی که در فصلنامهای با 200 نسخه منتشر میشود که فقط اندیششمندان میتوانند آن را ببینند یا نبینند که البته فرقی هم ندارد، تفاوت داشته باشد. پس مقالاتی که صرفه در یک مجله چاپ میشوند با مقالاتی که مبنایشان حل مشکلی از کشور بوده باید فرق داشته باشد. متاسفانه اکنون اینها با هم فرقی ندارند و این کار پژوهشی اساتید را با مشکل مواجه کرده است و لذا اگر ملاک این باشد که مقالهای در مجله علمی پژوهشی چاپ شود یا یدتر از آن چاپ در مجلات خارجی ISI که اصلا کاری به نیازهای کشور ما ندارند و اساسا با نیاز جوامع کاری ندارند را مهم میدانیم به نتیجه نمیرسیم. حداقل درباره مجلات داخلی این را میدانیم که کنترل نیازشناسانه از طریق تحریریه وجود دارد. پس مشکلمان کمیگرایی است که در کشور در حال توسعه است. در صورتی که اگر کیفیت کارها براساس موضوعات به هم پیوند داده شوند، قطعا پژوهشهای کشور نیازمحور میشوند و اساتید هم تمایل پیدا میکنند این نوع کار را انجام دهند.
در حال حاضر خیلی از کشورها اساتید در مقطع دکتری مساله را شناسایی و دانشجو جذب میکنند و موضوع حل میشود و دانشجوی دکتری هم فارغ التحصیل میشود، برای اینکه ما هم اینگونه عمل کنیم و اساتید چنین ارتباط گیریهایی را داشته باشند باید چه مسیری را در پیش بگیریم؟
گرندهای پژوهشی در کشور ما هم به صورت مختصر ایجاد شده است نه اینکه اصلا نباشد، ولی حجمی که ما در این زمینه دنبال میکنیم به شدت پایین است. یکی از دلایل آن وجود همین پژوهشگاههای تخصصی ارگانها و مراکز مختلف است. با وجود آنها دیگر نیازی احساس نمیشود که مسائل را به استادان بیرون ارجاع دهند با پژوهشگران مختلفی که جذب میکنند کار را انجام میدهند در صورتیکه ما نیاز داریم کارهای کلان ملی اعلام شود و دانشگاههای تخصصی روی موضوع کار کنند، متاسفانه ما این را در کشور به صورت مرسوم نداریم گرچه تعداد کمی از نهادها مانند بنیاد ملی نخبگان این کارها را انجام دادند اما کم است و جوابگوی نیاز کشور نیست.
پیشنهاد شما در این زمینه چیست و خود اساتید چگونه میتوانند اثرگذار باشند و به سمت فعالیتهای علمی کاربردی پیش روند؟
البته که اساتید میتوانند اثرگذار باشند اما کشور ما به گونهای است که سازمانها اولین تاثیر را دارند هم قوه مقننه میتواند در این حوزه ورود کند و مهمتر از آن وزارت بهداشت و وزارت علوم است که دو وزارتخانه اصلی کشور هستند که موضوعات اصلی کشور را در حوزه آموزش و پژوهش پیش میبرند. در واقع پژوهشها باید اینجا ساماندهی شود و اینها باید به عنوان ستاد و قرارگاه اصلی این حوزه نقششان را ایفا کنند. در حوزه پژوهش این دو وزارتخانه و شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچ یک نقش اصلیشان را انجام ندادند و به همین دلیل است که ما الان دچار گرفتاری امروز هستیم.
گفتوگو از پروین طالبیان
انتهای پیام/