شکست اسرائیل در فلسطین با نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران قطعی است
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، دکتر مصطفی مصلحزاده در شروع با تاکید بر اهمیت این تماس تلفنی در این برهه تاریخ، گفت: این تماس تلفنی در این زمان، از تاریخ تحولات منطقه غرب آسیا، نقطه عطفی تاریخی در روند این تحولات به شمار میآید.
دیپلمات کشورمان در تشریح ابعاد این موضوع اظهار کرد: در 60 سال اخیر، دو دوره مهم از مبارزات میان دو محور "آمریکایی-صهیونیستی" و "ضدآمریکا-ضدصهیونیستی" شاهد بودهایم. دوره سی ساله اول، که بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد و به رهبری قاهره در دوران جمال عبدالناصر و همراهی سوریه و اردن از یکسو و اسرائیل و متحدانش در سنتو یعنی ایران، ترکیه و پاکستان در سوی دیگر، مشتمل بر وقوع 4 جنگ میان این دو محور بوده است.
مصلح زاده ادامه داد: دوره سی ساله اول با پیمان کمپ دیوید در سال 1979 و تسلیم مصر و همپیمانان آن در مقابل محور آمریکایی-صهیونیستی پایان یافت. اما درست 4 ماه و سه هفته بعد از این پیمان، انقلاب اسلامی مردم ایران به پیروزی رسید و عملاً همپیمانی ایران با اسرائیل به مبارزه و مقابله تبدیل شد.
این استاد دانشگاه نقش وقوع انقلاب اسلامی در تحوّلات منطقه را تبیین کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عملا محور اصلی مقابله با جریان آمریکایی-صهیونیستی در منطقه را تهران و رهبری آن را امام خمینی(ره) برعهده گرفت. این زمان که سرآغاز شکلگیری دوره دوم سی ساله مبارزه دو محور یادشده است، کشورهای سوریه و لیبی در کنار جمهوری اسلامی ایران، مثلث پایداری در مقابل اسرائیل را تشکیل دادند. در همین دوران بود که ایران به دشمن اصلی اسرائیل و آمریکا در منطقه غرب آسیا تبدیل شده و برنامه ریزی آتی آمریکاییها بر مدار شکست ایران طراحی شد.
سفیر سابق ایران در اردن، طراحی 11 جنگ در دوره سی ساله دوم توسط آمریکا در منطقه غرب آسیا را حاکی از تلاش برای از بین بردن ایران ارزیابی کرد و افزود: آمریکا از 1980 شروع به طراحی جنگهای متعددی در منطقه کرد که نقطه هدف همگی آنها به نوعی تلاش برای از بین بردن، محاصره و محدودیت کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و تفکر انقلابیگری منبعث از آرمانهای انقلاب اسلامی در منطقه بوده است.
مصلحزاده گفت: در این 11 جنگ، هرجا که جمهوری اسلامی ایران حضور داشته و در جریان جنگ نقشآفرینی کرده است، طرف مقابل به هیچ یک از اهداف خود نرسیده و عملا مغلوب شده است. لذا تاریخ نشان می دهد، از کل جنگ های ۱۱گانه که آمریکا طی این سی ساله در منطقه راه انداخته است، ایران در 8 جنگ نقش آفرینی کرده و همه آن 8 جنگ بدون نتیجه برای آمریکا بوده است. تنها ایران در سه جنگ «خلیج فارس»، «اشغال افغانستان» و «اشتغال عراق در سال 2003» فعالیتی نداشته که میبینیم نتایج آنها پیروزی آمریکا و متحدانش بوده است.
این دیپلمات براساس جمعبندی جنگهای 11 گانه اظهار کرد: تماس سردارسلیمانی به فرماندهان فلسطینی واجد این پیام راهبردی است که به امیدخدا شکست اسرائیل در فلسطین با نقش آفرینی و یاری نظام جمهوری اسلامی ایران قطعی و حتمی است.
این استاد روابط بینالملل دانشگاه با تاکید بر فرجام جنگهای 2011 سوریه و 2014 عراق و نقشآفرینی ایران به فرماندهی سردار سلیمانی در جلوگیری در سقوط این دو کشور، به عنوان نمونههای عینی و تجربیاتی در دسترس که قدرت ایران در منطقه را نشان میدهد، گفت: سال 2011 در اجلاس تونس، 70 کشور طرح سقوط دولت سوریه را کلید زدند و برای اولین بار در جهان، ائتلاف نظامی بزرگی از ارتشهای 70 کشور اروپایی، آفریقایی و آمریکا شکل گرفت. این اتئلاف ظرف مدّت زمان اندک توانست دولت سوریه را تا آستانه سقوط پیش برد، به نحوی که تا 700 متری کاخ بشار پیش رفته بودند. در این زمان بود که خود رئیس جمهور سوریه نیز کار را تمام شده درنظر میگرفت و حتی خانواده وی کشور را ترک کرده بودند و خود او نیز مترصد خروج از کشور بود. در این زمان بود که جلسهای اضطراری در دمشق با حضور سردار سلیمانی برگزار شد و ایشان شخصاٌ مسوولیت مقابله با متجاوزان را برعهده گرفت. در شرایطی که شخص رئیس جمهور سوریه کار را تمام شده میدید، این سردار شجاع کار خود را آغاز کرد. نماینده سردارسلیمانی در آغاز حضور در سوریه نیز سردارشهید همدانی بود.
وی افزود: تاریخ جنگ سوریه نشان میدهد تا سال 2014 ایران و سوریه به تنهایی در مقابل 70 کشور متحد و ائتلاف نظامی آنها، مقاومت کردند و کشوری که روزی در آستانه سقوط بود، ظرف کمتر از 6 سال توانسته متجاوزانی با این قدرت و بنیه نظامی را شکست دهد.
مصلحزاده همچنین به نقش روسیه در این محور مقاومت اشاره کرده و اظهار داشت: در پی جلسه سردارسلیمانی در سال 2014 با پوتین و ابلاغ پیام مقام معظم رهبری بود که تازه روسیه نیز وارد این جنگ شد و در کنار ایران و سوریه به مقابله هوایی و دریایی با متجاوزان پرداخت. تا پیش از آن و برای مدت 5 سال تمام، ایران تنها حامی سوریه در مقابل 70 کشور متجاوز به سرکردگی آمریکا بود. در این دوران نیز آسمان ایران و حتی برخی پایگاههای هوایی ایران مثل پایگاه همدان، در همکاری با روسیه در راستای حملات موشکی برای نابودی مواضع تروریستها فعال شد.
مصلحزاده وضعیت جنگافروزی تروریستها در عراق را مشابه راهبرد آمریکا در سوریه ارزیابی کرده و گفت: آمریکاییها چندسال بعد از ناامیدی از سقوط سوریه، در سال 2014 با تقویت و جهتدهی به جریان تکفیری داعش، سعی در اشغال مجدد عراق گرفتند. در این زمان بود که تروریستها با منابع مالی و تجهیزاتی که قطر و سعودی و بسیاری دیگر از آن 70 کشور متجاوز به سوریه در اختیار گذاشته بودند، توانست ظرف مدّت بسیار کوتاهی تا 13 کیلومتری بغداد و کاخ ریاست جمهوری پیش رود. در این زمان بود که نخست وزیر عراق پس از ناامیدی از کمک آمریکا، از ایران درخواست کمک کرد و باز هم در شرایطی که زمان اندکی تا سقوط کامل عراق نمانده بود، حضور سردارسلیمانی در عراق و مقابله فوری با نیروهای وحشی داعش، توانست به سرعت تکفیریها را از بغداد خارج کرد و یکی پس از دیگری، مواضع تصرف شده از سوی آنها را بازپس گیرد.
وی به سقوط اربیل و درخواست کمک بارزانی از ایران اشاره کرد و افزود: در همین ایام بود که اربیل در آستانه سقوط قرار گرفت و بارزانی راهی جز تماس با ایران را نیافت و پس از آن، سردار سلیمانی با تنها 68 نیرو شبانه وارد اربیل شد و هیمنه داعش را درهم شکست. هیمنهای که حتی پیش مرگهای کرد را وادار به تسلیم کرده بود، اما حضور سردار در اربیل توانست اعتماد به نفس آنها را احیا کند، و به جلوگیری از سقوط آن منجر شود.
دیپلمات کشورمان در پایان و جمع بندی بحث با تاکید بر مرور تاریخ جنگهای 11 گانه در سی سال اخیر در منطقه غرب آسیا و نقش و تاثیر جمهوری اسلامی ایران در شکست اهداف محور آمریکایی-صهیونیستی گفت: همزمان با جنگهای سوریه و عراق، آمریکا در سال 2015 با طراحی جدیدی، یمن را به عنوان نقطه جنگ بعدی انتخاب کرد و در اجلاس ریاض که با حضور 50 کشور و رقص شمشمیر ترامپ با سران سعودی همراه بود، آغاز جنگ علیه مردم مظلوم یمن کلید خورد. تحلیل آمریکاییها این بود که سعودی می تواند ظرف 15 روز یمن را تصرف کرده و به صنعا برسند، چرا که ایران به دلایل زیادی همچون "نداشتن مرز با یمن"، "درگیر بودن در دو جنگ سوریه و عراق" و نیز "محاصره کامل یمن" که امکان اعزام نیرو و امکانات را برای دفاع از مردم مظلوم آن سلب میکرد، نمیتواند در جبهه یمن نیز فعالیت کند و لذا به سرعت این کشور سقوط میکند. اما امروز واقعیت حکایت از آن دارد که آن برآورد 15 روزه، به 1005 روز تبدیل شده و مردم یمن همچنان در برابر متجاوزان سعودی و هم پیمانانشان در حال مقاومت هستند.
انتهای پیام/