تضعیف ناتو؛ مهمترین نتیجه سیاست اول آمریکای ترامپ
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، دست به گریبان بودن اروپا با مشکلاتی چون خیزش دوباره روسیه، سیل پناهجویان، تروریسم و افراط گرایی، بر پیچیدگی معضل امنیتی اروپا افزوده است. دولتهای اروپایی در شرایطی قرار گرفتهاند که چارهای جز خوداتکایی و تامین امنیت خود ندارند زیرا تردیدهای زیادی درباره نقش واشنگتن در نظام امنیتی آتی اروپا به وجود آمده است. با وجود این، اروپا برای پر کردن خلا امنیتی پس از خروج احتمالی آمریکا از ترتیبات امنیتی این قاره، با مشکلات پرشماری روبروست.
ظهور دونالد ترامپ پایههای امنیت فراآتلانتیکی را سست کرده و شک و تردیدهایی را پیرامون اعتبار تعهد ایالاتمتحده به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) ایجاد کرده است. رئیسجمهور ترامپ بارها از کشورهای عضو ناتو به خاطر اختصاص بودجه ناکافی به این سازمان، انتقاد کرده و حتی احتمال خروج ایالاتمتحده از ناتو را مطرح کرده است.
تردید ترامپ در نشستهای سال جاری ناتو و گروه هفت مشهود بود؛ جایی که او با همتایان اروپایی خود در زمینههای مختلف از تجارت گرفته تا تغییرات آب و هوایی، جر و بحث میکرد. رهبران اروپا همچنان از این موضوع نگران هستند که آیا ایالاتمتحده تعهدات امنیتی خود را به انجام میرساند یا آنها را کاهش میدهد. این عدم قطعیت، به این اتحاد که بیش از همه بر اعتماد میان اعضای خود متکی است، لطمه میزند. از این رو، انسجام و کارآیی ناتو و امنیت اروپا و ایالات متحده، در معرض خطر است.
قدرت ناتو به وحدت آن است. ماده 5 پیمان آتلانتیک شمالی که همه اعضا را متعهد میکند در صورت حمله به یک یا چند عضو، به کمک آنها بیایند، هسته اصلی ترتیبات دفاع جمعی و یک اقدام بازدارنده در برابر تجاوز خارجی است. نگاه محافظهکارانه ترامپ به کشورهای عضو ناتو - به ویژه سکوت نسبی او در برابر ماده 5 - در دوره خطرناکی، صورت میگیرد.
روسیه بی واسطهترین چالشها را پیش روی اروپا قرار میدهد. پوتین، به دنبال تضعیف ناتو و بسط نفوذ منطقهای کشور خود است و به خوبی میتواند عملیات اطلاعاتی روسیه را گسترش دهد؛ همان کاری که گفته میشود در انتخابات ایالاتمتحده و مونته نگرو انجام داد.
روسیه میتواند اقدامهای تحریکآمیز بیشتری انجام دهد. برای مثال، در کشورهای بالتیک به طور پنهانی - با استفاده از تاکتیکهای مشابه آنچه در اوکراین در سال 2014 انجام داد - بیثباتی ایجاد کند.
ابهام در مورد اهداف ایالاتمتحده و دامنه تعهدات این کشور، میتواند این خطر را ایجاد کند که سیاست های فاجعهبار ایالات متحده درست قبل از آغاز جنگ کره - زمانی که سیگنالهای مبهم آمریکا به محاسبات اشتباه چین و کرهشمالی کمک کرد - دوباره تکرار شود. هر یک از این سناریوها امنیت اروپا را به خطر میاندازد و ایالاتمتحده را در یک وضعیت دشوار قرار میدهد؛ وضعیتی که در آن هر کنش و بیکنشی، میتواند پیامدهای وخیمی در بر داشته باشد. ایالاتمتحده ممکن است با یک دشمن مسلح به سلاح هسته ای، به طور مستقیم یا با واسطه، وارد مناقشهای خشونت بار شود.
به طور خلاصه، پاسخگو نبودن آمریکا، روسیه را برای گسترش نفوذ خود در اروپای شرقی، جسور میکند. برای جلوگیری از این سناریو، دونالد ترامپ باید هر شک و تردیدی را در رابطه با تعهد ایالات متحده به ناتو و به یک اروپای یکپارچه و آزاد، بر طرف کند. اگر اعتماد به رئیسجمهور ترامپ در مورد تعهداتی که برای نزدیک به هفتاد سال وجود داشته است، از میان برود، اعتبار سیاست خارجی او - که اینک بدگمانیهایی در مورد آن وجود دارد - از میان میرود.
این امر نشان میدهد که شعار «اول آمریکا» به معنای آمریکای تنهاست، همانطور که رد معاهده اقلیمی پاریس از سوی ترامپ، آن را نشان داد. اگر دونالد ترامپ از این مسیر باز نگردد، اروپا هیچ گزینهای جز به عهده گرفتن مسئولیت کامل امنیت خود ندارد. آلمان و فرانسه، که با هم بیش از 25 درصد از بودجه ناتو را تامین میکنند، قریب به یقین، ستون فقرات هر طرح جدیدی را تشکیل خواهند داد.
آنگلا مرکل صدراعظم آلمان اعلام کرده است که اروپا نمیتواند روی ایالاتمتحده حساب کند و آلمان برای حفظ امنیت اروپا با فرانسه همکاری خواهد کرد. ماه گذشته یک دادگاه آلمانی با هدف هموار کردن راهِ همکاریِ امنیتیِ میان- اروپایی، حکم داد که آلمان میتواند به طور قانونی در تامین منابع مالی برنامههای هستهای بریتانیا و فرانسه در ازای دریافت حمایت از آنها، سهیم باشد. این دادگاه در واقع حکم داد که سلاحهای هستهای بریتانیا و فرانسه میتواند در خاک آلمان مستقر شود.
مطمئنا چیزی برای گفتن وجود دارد، اروپاییها روی پای خود ایستادهاند. اما مشخص نیست که قدرتهای اروپایی در کوتاهمدت یا میانمدت قادر به پر کردن شکاف امنیتی عظیمی باشند که با خروج احتمالی ایالاتمتحده از ناتو، باقی میماند. احتمالا فرانسه و آلمان و همچنین انگلستان، خواستار پر کردن این خلاء هستند. با توجه به میزان مشارکت کنونی این سه کشور در ناتو، بعید است بتوانند جای فقدان تواناییهای نظامی ایالات متحده را از لحاظ پرسنل و تسلیحاتی که در حال حاضر در اروپا استقرار پیدا کردهاند، پر کنند.
همچنین اروپاییها باید با توجه به حذف احتمالی سلاحهای هستهای ایالاتمتحده از اروپا یا حتی حذف چتر هستهای ایالات متحده که نقش مهمی در بازدارندگی در برابر مهاجمان احتمالی بازی میکند، شرایط هستهای خود را در نظر بگیرند. تنظیم دوباره نظام توازن قوا، امتیازها و مسئولیتها در ناتو، یک تمرین دشوار است. از زمان آغاز به کار ناتو، فرمانده عالی متفقین، همیشه یک آمریکایی بوده است. اگر مشارکت ایالاتمتحده در ناتو کاهش پیدا کند، این وضع تغییر خواهد کرد.
همچنین سیاست «اول آمریکا» دکترین راهبردی ناتو را مختل میکند زیرا رویکرد کاهش هزینههای ایالاتمتحده، به طور طبیعی به واگرایی میان ایالاتمتحده و متحدان اروپایی و واگرایی میان بیست و هفت عضو اروپایی ناتو، منجر میشود. در حال حاضر، تعدد تهدیدهایی که جهان فرا-آتلانتیک با آنها روبرست، توافق بر سر چگونگی تخصیص منابع کمیاب این اتحاد را، پیچیدهتر میکند. اکنون اروپا با مشکلاتی چون قدرت فزاینده روسیه، تهدیدهای سایبری، سیل پناهجویان در مقیاسی وسیع و تروریسم، روبروست.
کار تقویت امنیت اروپا با مذاکرات جاری برگزیت پیچیدهتر میشود زیرا به نظر میرسد انگلستان هر چه بیشتر از اروپا فاصله میگیرد. از آنجایی که انگلستان یکی از بزرگترین ارتشهای اروپا و یکی از دو زرادخانه هستهای آن را در اختیار دارد، حفظ انگلستان به عنوان یک شریک در امنیت اروپا، ضروری است. با توجه به این واقعیتها، اروپا به شدت نیازمند است که ایالاتمتحده دوباره بر تعهدات خود در ناتو تاکید کند. در عین حال، کشورهای اروپایی باید خود را از وابستگی ناسالم به ایالات متحده رها کنند.
با توجه به آشفتگیهایی که در سال های اخیر در اروپا رخ داده است، آخرین چیزی که این قاره به آن نیاز دارد، سردرگمی درباره تعهد واشنگتن به ناتو است. دونالد ترامپ با حملههای ناخوشایند به این اتحاد، اعتبار خود را زیر سوال برده و خطر مسموم شدن روابط طولانی مدت و دوستانهای را ایجاد کرده که ایالات متحده طی سالها با مهمترین متحدان خود، داشته است.
منبع: شورای روابط خارجی (CFR)/ نویسنده: استوارت ام. پاتریک/ترجمه: محمدرضا پارسا
انتهای پیام/