نهاد کنونی رهبری دانشگاه تهران با دوره قبل آن اصلا قابل مقایسه نیست
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، محمد محمدیان در مراسم معارفه کرمی به عنوان رییس نهاد رهبری دانشگاه تهران گفت: «فرصتها خیلی سریعتر از آنچه که ما تصور میکنیم، میگذرد. حدود یازده سال از زمانی که آقای "کلانتری" این مسئولیت را بر عهده گرفته بود، میگذرد و خدا را شکر میکنم که یک لحظه هم از این انتخاب، پشیمان نشدیم و هر وقت بهیادش افتادیم، خدا را شکر کردیم از اینکه چنین فرد شایستهای در جایگاه مهمی مثل دانشگاه تهران قرار گرفتند و منشأ خدمات بسیار خوبی شدند. امروز هم ایشان با افتخار و سربلندی دارند این مسئولیت را تحویل میدهند.»
او ادامه داد: «نهادِ قبل از ایشان، با نهادی که امروز ایشان تحویل میدهند، اصلاً قابل مقایسه نیست. در عینحالی که ما بسیار قدردان زحمات آقای ابوترابی بودیم و هستیم، و ایشان هم در دانشگاه تهران خیلی زحمت کشیدند و بذرهایی را کاشتند که تبدیل به نهال شده است و امروز در دانشگاه تهران میوه میدهد، اما بههرحال روحیۀ کاری ایشان روحیۀ تشکیلاتی نبود، و ما واقعاً در دانشگاه تهران نمیتوانستیم با یک دفتر نهاد که در مرکز دانشگاه قرار دارد، اینهمه دانشکده و پردیس را اداره کنیم.»
رییس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها گفت: «آقای کلانتری قبل از پذیرش مسئولیت نهاد دانشگاه تهران، توشۀ بسیار خوبی داشتند، ایشان قبلاً در دانشگاه اصفهان مسئول نهاد بودند. دوستانی که فضای اصفهان را میشناسند، میدانند که مسئول نهاد شدن در دانشگاه اصفهان چقدر کار سخت و سنگینی است؛ آنهم در دورهای که ایشان در آنجا حضور داشتند! ایشان در دانشگاه اصفهان، بسیار موفق عمل کردند و نتیجهاش این شد که به تهران منتقل شدند و در دانشگاه الزهرا(س) فعالیت خود را آغاز کردند که دانشگاه الزهرا(س) نیز در آن موقع، شرایط خاصی داشت و کار در آنجا هم سخت بود. میتوان گفت آقای کلانتری انصافاً مرد عرصههای سخت هستند.»
او افزود: «ایشان در دانشگاه الزهرا(س) هم توانستند، بسیار کارساز واقع شوند. در عینحال، ایشان در بخش دروس معارف اسلامی و خصوصاً بازنگری در سرفصلهای دروس معارف، و همچنین در راهاندازی دانشگاه معارف، بسیار مؤثر بودند. تلاش برای راهاندازی دانشگاه معارف، جزء باقیاتالصالحات ایشان است.»
محمدیان درباره دانشگاه معارف گفت: «از ابتدای انقلاب در حدود 28سال دروس معارف در این کشور اداره میشد اما یک مرکز هم برای تربیت استاد دروس معارف، تأسیس نشده بود. این خیلی غصه دارد که دروس معارف در تمام دانشگاههای کشور ارائه شود، اما حتی یک دانشگاه هم برای تربیت استاد معارف وجود نداشته باشد! الحمدلله دانشگاه معارف در حدود 10 سال است که شکل گرفته و آقای کلانتری با تمام وجود برای این کار وقت گذاشتند و خیلی زحمت کشیدند. بنده وظیفۀ خودم میدانم که بهعنوان خدمتگذار کوچک این مجموعه، از زحمات ایشان تشکر کنم و مطمئن هستم که در درگاه خداوند متعال نامۀ اعمال ایشان از حسناتی که در این ایام کسب کردهاند، بسیار سنگین است. انشاء الله که اینها را حفظ کنند و باقیاتالخیر باشد و در روزی که همۀ ما به توشه احتیاج داریم، بهدردشان بخورد.»
او درباره انتخاب کرمی هم گفت: «جناب آقای کرمی هم از سرمایههای بسیار خوب نهاد محسوب میشوند. ما بههمراه آقای مسعودی و برخی دوستان، چندین بار لیست مسئولین نهاد را جلوی خودمان گذاشتیم و همۀ مسئولین نهاد را که بهنظرمان موفق بودند، مرور کردیم و در همۀ موارد، به آقای کرمی رسیدیم. ایشان هم انصافاً در دانشگاه تربیت مدرس، خیلی موفق بودند و در آنجا منشأ آثار بسیار خوبی شدند. و بعد از آن، در دانشگاه قم-که آنهم یک دانشگاه ویژه محسوب میشود- بسیار درخشیدند. امیدوارم که در دانشگاه تهران هم، این اتفاق بیفتد و همیشه بهخاطر این انتخابی که انجام گرفته، خدا را شکر کنیم.»
محمدیان به سابقه علمی کرمی هم پرداخت و گفت: «البته جایگاه علمی ایشان هم باید مورد توجه قرار گیرد. کسی در دانشگاه، بدون بنیۀ قوی علمی نمیتواند توفیقاتی بهدست بیاورد. آقای کرمی در رشتۀ خودشان که اقتصاد است- جزء چند نفر از حوزویان هستند که همیشه بهعنوان کارشناس اقتصاد اسلامی از آنها نام برده میشود. ایشان در این زمینه تألیفات بسیار خوبی دارند و در رشتۀ خودشان صاحب فن هستند. علاوه بر اینکه بُعد اخلاقی و معنوی ایشان هم خیلی مطرح است.»
رییس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها درباره اجرای طرح رهبری و لزوم اجرای آن هم پرداخت: «بعد از این تودیع و معارفۀ مختصر، نکتهای را میخواهم عرض کنم و انتظار ویژهای از نهاد دانشگاه تهران را مطرح کنم که مربوط به «طرح راهبری» است. امسال حدوداً سال سومی است که بحث «طرح راهبری» در نهاد مطرح میشود. دوستانی که در جلسۀ مسئولین کمیتۀ راهبری هستند، نظرشان این است که اگر بتوانیم این طرح را خوب پیگری کنیم، نهادهای ما در دانشگاهها چندین گام به جلو خواهند رفت.»
او ادامه داد: «خلاصۀ طرح راهبری را در چند جمله عرض میکنم: گام اول در طرح راهبری، پیدا کردن شناخت دقیق از آنجایی است که محل مأموریت ما هست؛ یعنی باید محیطمان را خوب بشناسیم و بدانیم که در مجموعۀ ما چه نقاط ضعف و قوتی وجود دارد تا بتوانیم درست تشخیص بدهیم. البته اینکار تحت عنوان جدولِ SWOT شناخته میشود. باید ضعفها، قوتها، تهدیدها و فرصتهایی که در مجموعۀ کاری ما و اطراف ما وجود دارد را خوب تشخیص دهیم. این گام اولیه در طرح راهبری است که خیلی از نهادهای ما در دانشگاهها، این کار را انجام دادهاند و در دانشگاه تهران هم انجام گرفته است.»
محمدیان افزود: «در بحث شناخت نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدها یک نکتۀ ظریف و بسیار مهم وجود دارد و آنهم بحث «اولویتسنجی» در این ضعفها و قوتها و فرصتها و تهدیدهاست. اگر اولویتسنجی انجام نشود، فهرست کردن اینها خیلی مشکلی را حل نمیکند. آنچه مهم است، تشخیص اولویت است، یعنی اینکه بدانیم در بین نقاط ضعف، آنچه که بیشترین آسیب را میتواند به ما بزند کدام است؟ در بین نقاط قوت، مهمترین چیزی که امروز میتوان استفاده کرد، چیست؟ در بین فرصتها، آن فرصتی که اصلاً نباید از دست برود و زود باید از آن استفاده شود، کدام است؟ و در بین تهدیدها، آن تهدیدی که میتواند همۀ زحمات ما را بر باد بدهد، چیست؟»
او گفت: «اگر کسی هنری در طرح راهبری دارد، مربوط به تشخیص اولویتهاست و اینهم با خرد جمعی بهدست میآید. البته هر کسی شخصاً برای خودش یک تحلیلی دارد اما حتماً به خرد جمعی نیاز دارد. باید با خرد جمعی برسیم به اینکه امروز با شرایط و امکاناتی که داریم، مهمترین فرصت، تهدید، ضعف یا قوت ما کدام است؟»
گام دوم این است که با توجه به شناخت فوق، راهبرد خود را تعیین کنیم. همۀ ما نسبت به آن نقطۀ مطلوبی که باید به آن برسیم، یک علم اجمالی داریم، لذا باید ببینیم چه راهبردی انتخاب کنیم تا از این وضع موجود-که در گام اول شناختهایم- به آن وضع مطلوب برسیم؛ هم با کیفیت خوب و هم در زمان اندک.
محمدیان بر اجرای صحیح و کارآمد این طرح تاکید کرد و گفت: «همۀ ما میدانیم که اگر کمی غفلت کنیم، کار اجرایی میتواند تمام وقت ما را در شبانهروز بگیرد. لذا در مدیریت راهبردی میگویند که 70درصد از توان ما باید صرف 30درصد «کارهای اصلی» بشود و 30درصد از توان ما باید صرف 70درصد «کارهای عمومی» شود. آنوقت مدیریت ما یک مدیریت راهبردی خواهد بود؛ و الا بهطور عادی، برای کارهای اجرایی 24 ساعت هم در شبانهروز کم است!»
او درباره نیاز به خرد جمعی در انتخاب راهبرد گفت: «انتخاب راهبرد هم نیاز به خرد جمعی دارد که ببینیم در بین راهبردهای متعدد، چه راهبردی انتخاب کنیم تا زودتر و با کیفیت بهتر به نقطۀ مطلوب برسیم. البته اینکار هم باید «قابل سنجش» باشد که مشکل کارهای فرهنگی نیز در همین بخش است. کارهای اقتصادی را هر روز میتوان سنجید که «چقدر رشده کرده است؟» اما سنجش کارهای فرهنگی بسیار سخت است و این هنر را دوستان ما باید داشته باشند که بتوانند کارها را قابل سنجش کنند تا بفهمیم چقدر پیشرفت کردهایم؟»
او گفت: «در تعیین راهبرد، به یک نکته مهم باید توجه کنیم که بهنظر بنده «روح طرح راهبری» است؛ اینکه ببینیم «در اطراف ما چه ظرفیتهایی وجود دارد که باید آنها را فعال کنیم؟» اگر نهاد تا کنون در دانشگاهها موفقیتی داشته، به این بخش برمیگردد که ظرفیتهای اطراف خودش را در دانشگاه پیدا کرده و آنها را فعال کرده است.مدیر موفق کسی نیست که همۀ بارها را روی دوش خودش بکشد، و مجموعۀ او دیگر کاری نداشته باشند! مدیر خوب کسی است که تقسیم کار کند، طوری که همه برای انجام کارها بدوند، و البته خودش هم باید بدود.»
او همچنین افزود: «دفاتر نهاد دانشگاهها، در اطراف خودشان ظرفیتهای فراوانی برای کار دارند، هیچ مجموعهای در کشور نمیتوانید مثل دانشگاه پیدا کنید که اینقدر ظرفیت داشته باشد. یک نمونهاش نیروی انسانیِ با کیفیت بالا و انگیزههای بسیار قوی است که در اطراف ما وجود دارد.»
محمدیان ادامه داد: «در طرح راهبری باید ظرفیتهای خودمان را بشناسیم، و راهبردها را بهگونهای تعریف کنیم که مجموعههای اطراف ما فعال شوند. بدانیم که بنا نیست ما خودمان متصدی باشیم و همۀ کارها را خودمان انجام دهیم! بارِ فعالیتهای فرهنگی دینی را باید بر دوش افراد و تشکلها بگذاریم. کسی که برای دین کار کند، تا آخر با دین میماند و کسی که بهخاطر دین، کتک بخورد، تا آخر پای دین میایستد.»
او درباره واگذاری امور به تشکل های دانشجویی هم گفت: «باید ظرفیتهای دانشگاه را بشناسیم و کارها را واگذار کنیم. البته این واگذاری از سرِ تنبلی نیست که بخواهیم کار خودمان را بر عهدۀ دیگران بگذاریم! بلکه برای این است که آنها را وارد این عرصه کنیم. لذا هر کاری که انجام میشود حتی اگر در دفاتر نهاد انجام میشود بگذارید بهنام دیگران و تشکلها تمام شود تا آنها احساس هویت کنند و رشد کنند. اگر 10درصد کار را آنها انجام دادند و 90درصد را شما انجام دادید، بگذارید 100درصدش برای آنها باشد. لذا ما از دفاتر نهاد، گزارش کار-بهصورت مرسوم و رایج- نمیخواهیم.»
رییس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها افزود: «امروز انگیزههای ایمانی در دانشگاهها بسیار بالاست؛ برخلاف آن تصویری که عدهای عمداً از دانشگاه ارائه میدهند که متاسفانه یک تصویر مخدوش و غیردینی است! ولی شما میدانید که امروز مؤمنترینها، متدینترینها و با انگیزهترینها در دانشگاه هستند.امروز فضای ایمانی، معنوی و دینی در دانشگاه، خیلی قوی است و بههمین خاطر، طبیعتاً یک چالههایی هم در این بین وجود خواهد داشت. چون جایی که سرمایۀ معنوی وجود دارد، شیاطین هم بیشتر به آن طمع میکنند و دشمن دور چنین مجموعهای خط قرمز میکشد. بهدلیل اینکه در اینجا واقعاً شیرینی وجود دارد، مگسانی هم دور این شیرینی جمع میشوند، این شیرینی همان شیرینی حقیقتطلبی است که در دانشگاه وجود دارد.»
محمدیان به ظرفیت های موجود در دانشگاهها پرداخت و اعلام کرد: «ما باید این ظرفیتهای موجود در دانشگاه را فعال کنیم. نهاد یک مجموعهای در کنار تشکلها، انجمنها و معاونتهای دیگر نیست! بلکه نهاد بناست فرصتی ایجاد کند تا همۀ این مجموعهها برای اهداف بلندی که نظام دارد، ایفای نقش کنند.در طرح راهبری، راهبردها باید تبدیل به برنامه شود و برنامه هم باید تبدیل به اقدامات عملی شود که قابل ارزیابیِ کمی یا کیفی باشد، تا خودمان بدانیم چقدر داریم پیش میرویم؟»
او ادامه داد: «اگر این طرح راهبری در دانشگاه تهران، بهخوبی اجرا شود، همۀ دانشگاههای دیگر هم تحت تأثیر قرار میگیرند. این ویژگی دانشگاه تهران است. هر کاری که در اینجا خوب شکل گرفته، همۀ دانشگاههای دیگر را تحت تأثیر قرار داده است. چون اینجا قله هست، و بقیه با یک نگاه آرمانی به آن مینگرند و میخواهند به آن برسند. امیدواریم این طرح در دانشگاه تهران، تبدیل به یک بنیان مستحکم شود تا بقیۀ دفاتر نهاد هم از اینجا الگو بگیرند.البته ما در طرح راهبری، در ابتدای راه هستیم و این طرح حدود 10 سال طول میکشد تا کاملاً جا بیفتد. در سال اول شروع طرح، حدود 30دانشگاه شروع کردند و در سال دوم-که پارسال بود آنرا عمومی کردیم، ولی الان میتوان گفت که عملاً فقط یکسال از اجرای این طرح گذشته است. لذا ما خودمان را برای طرح راهبری، در اول راه میدانیم.»
او همچنین گفت: «عرض آخر بنده اینکه؛ همۀ این فعالیتها جزء وظایف ما هست و یک باری بر دوش ماست که باید انجام دهیم، اما خدا به پیامبرش فرمود: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک»(آلعمران/159) پیامبر(ص) با آن عظمتش که نور مطلق و عقل کل است، خدا به ایشان میفرماید: اگر آن محبت و نرمخویی تو به مردم نبود، مردم از اطراف تو فرار میکردند و دور میشدند.»
محمدیان گفت: «آن مغناطیس اصلی، محبت است. محبت هم شعار نیست. اگر انسان بهطور تصنعی به کسی بگوید «دوستت دارم» قطعاً بر دلش نمینشیند. مهم این است که دل، این پیام را بدهد. بنده در جمع دوستان نهاد، اینرا بارها گفتهام که «اگر کسی دانشجو و استاد را از صمیم دل دوست ندارد، نباید در دانشگاه کار کند؛ برود یک جای دیگری کار کند» چون اگر این مغناطیس محبت نباشد، اصلاً ارتباط او با دانشگاهیان برقرار نمیشود، حتی اگر کوه علم یا علامۀ دهر باشد!»
محمدیان درباره ارتباط نهاد رهبری با دانشجو گفت: «اینکه میگوییم «باید دانشجوها را دوست داشته باشید» منظورمان فقط دوست داشتن دانشجوهای نمازشبخوان یا اهل مسجد نیست! بلکه منظورمان، همه افرادی که در اطراف ما هستند، می باشد. در روایت هست: وقتی یک گنهکار به سمت خدا برمیگردد، خدا آنقدر خوشحال میشود؛ مانند مسافری که در شب تاریکی در بیابان، توشه و مرکب خود را گم کرده باشد و بعد یکدفعهای آنرا پیدا کند.(إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِی لَیْلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِکَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِینَ وَجَدَهَا؛ کافی/ج2/ص435)»
او در پایان گفت: «اگر کسی این محبت را نسبت به دانشگاهیان داشت، این آهنربای وجودش در دانشگاه، افراد را جذب میکند. وقتی افراد پیش او آمدند، طبیعتاً از علم و معنویت او هم استفاده میکنند. و اگر این مغناطیس نباشد، آن ارتباط برقرار نمیشود و ما هم مثل یک کارمند عادی خواهیم بود. باید این مغناطیس را با خلوت در شب، با تضرع بهدرگاه خدا و توسل به اولیاء خدا، در درون خود ایجاد کنیم.»
انتهای پیام/