فرهادی: کارکردن در حوزه فرهنگی دانشگاهها سخت و طاقتفرساست
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری نقش اساسی در آسیبزدایی از فعالیتهای فرهنگی دانشگاهها و هدایت این فعالیتها در راستای فرهنگ اسلام و انقلاب دارد. دکتر محمد فرهادی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره وضعیت فعلی فعالیتهای فرهنگی در دانشگاهها و تصمیمهای گرفتهشده در بالاترین سطوح مدیریتی آموزش عالی برای بهبود و ارتقای جایگاه فعالیتهای فرهنگی در دانشگاهها با این مرکز گفتوگو کرده است که مشروح آن را در زیر میخوانید:
فعالیت فرهنگی در دورههای پیشین وزارت علوم چه جایگاهی در سیاستگذاری کلان این وزارتخانه داشته است و وضعیت فعلی آن چگونه است؟
اصولا وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ساختاری با بنیادهای عمیق و ریشهدار فرهنگی است. به گمان ما، علم در کنار ویژگیهای متعددی که دارد، واجد سرشتی فرهنگی و ارزشی نیز هست. بنابراین فارغ از اراده و تصمیم، علم و فرایندهای دانشگاهی متضمن لایههای پیدا و پنهان فرهنگی است.
روشن است که فرهنگ و سیاستهای فرهنگی جایگاه بیبدیل و ممتازی در سطوح و لایههای متعدد وزارت علوم دارد و باید داشته باشد.
این نگاه به فرهنگ سبب میشود که من سوال شما را آنجا که از «فعالیتهای فرهنگی .... » و نقش و جایگاهشان پرسیدهاید تغییر داده و به جای «فعالیتهای فرهنگی» از «رویکرد، نگاه و سیاست فرهنگی» و نقش آن صحبت کنم.
اما راجع به اینکه مقایسهای هم در مورد جایگاه «فعالیتهای فرهنگی» در دورههای مختلف انجام دهیم، باید عرض کنم که فرهنگ همیشه در همه دورهها جایگاه قابل اعتنایی داشته، و دولتها و مدیران کلان در سطح آموزش عالی، بسته به نگاه و رویکردی که به فرهنگ و نسبت آن با علم و دانشگاه و ... دارند، سیاستها و برنامههای خود را اجرایی کردهاند.
به گمان من، فرهنگ به تعبیر مقام معظم رهبری همچون اکسیژن است و چنین نگاهی به فرهنگ مستلزم اتخاذ سیاستها و تدابیر و اجرای برنامههایی است که بتواند بخوبی از عهده وظایفی که به این ترتیب متوجه ساختارها و افراد میشود بر بیاید.
در اسناد و قوانین بالادستی وزارت علوم چه خلأهایی در مورد فعالیتهای فرهنگی در دانشگاهها وجود دارد و راهکارهای وزارت علوم برای رفع این خلأها چیست؟
موازی کاری ناشی از مراجع و مراکز متعدد دستاندرکار در حوزه فرهنگی، شاید، مهمترین موضوع یا مسئلهای است که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
ما بیش از آنکه با «خلأ» یا کمبود قوانین و مقررات مواجه باشیم با تراکم و تکثر نهادها، سازمانها و افراد حقیقی و حقوقی در حوزه فرهنگ سروکار داریم. این وضعیت، کار کردن در این حوزه در دانشگاهها را حقیقتاً به کاری سخت و طاقتفرسا مبدل میکند.
شیرینی و هیجان مثبت حضور در عرصه فرهنگی، بنابه دلایلی که عرض شد، مبدل به وضعیتی میشود که برخی آن را به ورود و حرکت در میدان مینی تشبیه میکنند که نقشهای از آن در دسترس نیست.
البته شاید نفس تکثر و چندگانگی در این عرصه (سیاستگذاری و مدیریت و اجرا) چندان مذموم نباشد ولی زمانی که میل به واگرایی و مواجهههای سلیقهای و بعضاً جانبدارانه، مجالی برای عرض اندام پیدا میکنند، ما با مشکل مواجه میشویم، همانگونه که الان تا حدودی شدهایم.
به گمان ما، در درجه نخست باید صورتبندی علمی، واقعبینانه و مبتنی بر اجماع نخبگان، صاحبنظران، ذیربطان و ذینفعان، از وضعیت فرهنگی در سطوح مختلف اجتماعی و به ویژه در سطوح دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در دست داشته باشیم.
بدون این صورتبندی، هیچگونه طرح و یا با تعابیر مصطلح شده امروزی «نقشه راه»، ما را به مقصود نخواهد رساند. هرگونه « نقشه راه» باید مبتنی بر این صورتبندی و اجماع نخبگان، حاصل از روشهای علمی باشد. به گمان ما، سیاستها و بعضا روشهای جاری در جای خود خوب و مناسب هستند، اما از کفایت لازم بهره چندانی ندارند.
لازم است نهادهایی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیرخانه آن، این موضوع را در صدر اولویتهای خود قرار دهد و با تعمیم قلمرو نخبگانی خود در اخذ مشورتها و رایزنیهای علمی، دریافت واقعبینانه، علمی و آیندهنگرانه را، مرکز کانونی فعالیتهای خود سازند.
وزارت علوم و دانشگاهها و مراکز آموزش عالی وابسته به آن، به اقیانوسی از علم و دانش و تجربه متصل هستند. دانشمندان و دانشگاهیان در عرصه آموزش عالی کشور، واجد بینش علمی و دارای شخصیتی متعهد و ملتزم به ایران و انقلاب و نظام و دارای بینش و تحلیلهای درست از وضعیت کشور هستند.
ما با تأکید بر استقلال دانشگاهها و حفظ حرمت و کرامت دانشگاهیان، در حال حرکت به سوی استفاده درست از این ذخیرههای علمی ـ معنوی هستیم. در این مسیر و برای رسیدن به مقصد، دست یاری و همکاری ما به سمت همه، آنانی که دل در گرو عزت و آبادانی ایران دارند گشوده است.
شورای عالی انقلاب فرهنگی هم میباید بیش از این از ظرفیتهای مغفول مانده دانشگاه استفاده و بهرهبرداری کند.
برنامههای شما برای تعمیق و گسترش فعالیتهای فرهنگی در میان دانشجویان باتوجه به رهنمودهای مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) با هدف آشنایی هرچه بیشتر دانشجویان با فرهنگ اسلام و انقلاب چیست؟
من در همه امور و در حد توان خود بر قانون و قانونگرایی تایید کرده و به رعایت آن دعوت و ترغیب کردهام. به مانند سایر عرصهها همچون آموزش و پژوهش، به گمان من عرصه فرهنگی نیز میباید مقید به حدود، قوانین و مقررات باشد. بر بستر همین ملاحظه اساسی است که رشد و توسعه تشکلهای اسلامی و حمایت از فعالیت آنها از جمله برنامههای است که مورد اهتمام و عمل است.
کانونهای دانشجویی، نشریات دانشجویی، اردوهای علمی، نهضت و اردوهای رضوی، کاروانهای راهیان نور، با تاکید بر امکان مشارکت مدیریتی همه تشکلهای دانشجویی در آن، جشنوارههای مختلف همچون رویش و حرکت و ... بخشی از مجموعهای بزرگ از فعالیتهای فرهنگی در دانشگاههاست.
نکته مهم در این میان آن است که به گمان ما میدان و نوع فعالیتهای فرهنگی محدود و مقید به آنچه که ذکر شد و حتی تمامی آنچه که در گزارشهای مفصل نیز آمده است، نیست. فرهنگ عرصهای بزرگ است که پیوسته در حال گسترش است. خلاقیت، ابتکار، نوآوری و پویایی درونی باعث تقویت فضای فرهنگی می شود و اگر این موارد نباشد، فرهنگ امری کلیشهای و ملالآور میشود. دانشگاهها از این حیث نیز ویژه هستند؛ جوانی، تعالی روحی و قدم گذاشتن به عرصه پختگی شخصیت، در دانشگاه اتفاق میافتد و یا باید اتفاق بیفتد.
به گمان ما عرضه فرهنگی و نوع فعالیتهای فرهنگی باید بتواند بین جوانی، عقلانیت، آرمانخواهی، انقلابیگری، نقادی، تحرک، نشاط، امید، شور، پویایی، سعی و خطا و از این طریق، بلوغ و کمال، آشتی، سازش و همنشینی برقرار کند.بر این همه، ارزشها و تعالیم دینی را نیز باید افزود. در منظومهای که این همه در آن مجتمع شدهاند، فقط نگاه درست به فرهنگ است که میتواند کارگشا باشد. هر جایی که این نگاه درست موجود بوده، ما با پیشرفت مواجه بودهایم.
اهتمامی که در ستاد وزارت و نیز دانشگاه به فرهنگ میشود، تا دانشگاهها به اصلاح و بهینهسازی ساختارهای خود در همه حوزهها به ویژه در عرصه فرهنگی بپردازند، همگی از رویکرد واقعبینانه و دغدغهمندانه به این میدان حکایت میکند.
به نظر حضرتعالی آیا میتوان با در نظر گرفتن راهکارهای تشویقی چون اعطای بورسهای تحصیلی و تغییرات در آییننامه ارتقاء اعضای هیات علمی برای اعمال نمرات فعالیتهای فرهنگی، این فعالیتها را در بین اساتید و دانشجویان توسعه و گسترش داد؟
این که کار خوب و نیّت خوب مورد تشویق و حمایت قرار گیرند، اصلی بدیهی است و اصولا ایرادی نمیتوان به آن گرفت.ولی بنابه همان دلیل که فرهنگ و عرصههای فعالیت در آن حساس و خطیر و مهم هستند، حمایت، تشویق و تنبیه و ... نیز به همان نسبت مهم و حساس است.
تشویق و حمایت میباید از هیچ امکانی برای تبدیل به کلیشه شدن و مورد سوءاستفاده قرار گرفتن برخوردار نباشند. اعطای پاداشهای غیرمرتبط با فرهنگ به فعالیتهای فرهنگی میتواند، مفسده خیر و زیانبار باشد جنس فرهنگ و اخلاق با اختیار و آزادی و خودانگیختگی تناسب دارد.
تشویق و حمایت در عرصه فرهنگی، باید از جنس فرهنگ باشد. باید نسبت به رذایلی همچون ریا، نفاق و سالوس و تعمیق دوگانگیها و میدان دادن به تظاهر، جداً و حتماً حساس و فوقالعاده سختگیر باشیم.
تجارب دوران انقلاب و اوایل پیروزی انقلاب که مقولاتی همچون «فی سیبل الله» رایج و مقبول و مرسوم بود، بهترین گواه است بر اینکه باید با نهایت دقت و مواظبت در مورد این موضوع حرف زد و عمل کرد. البته این موضوع، ظرفیت بحثهای مفصل و گستردهای را دارد که این مجال مناسبتی برای طرح آنها ندارد.
انتهای پیام/