وزیر امورخارجه آمریکا در «سوچی» به دنبال معامله «کریمه» با مسکو بهجای ایران و سوریه بود
بهگزارش خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری آنا به نقل از پایگاه خبری و تحلیلی «ایران-رو»، «ولادیمیر آلکسیف» کارشناس امور راهبردی روسیه در گزارشی نوشت: با وجود اینکه «باراک اوباما» رئیسجمهوری آمریکا و تیمش همچنان خود را پلیس جهان تصور میکنند و حاضر نیستند چشم خود را بر جهان واقعی باز کنند، آمریکا کماکان کشور بسیار حسابگری است که برای منافع ملی خود اولویت قائل است. اگر لازم باشد آمریکاییها میتوانند با دشمن دیروز خود، دیکتاتور یا حتی خود شیطان دست بدهند و اقدام به همکاری کنند.
نباید فکر کرد که واشنگتن ناگهان تحت تأثیر نزدیکی روابط مسکو و پکن و حضور رهبران چین در مراسم 8 می، از تشکیل پیمان روسیه و چین ترسیده است و درصدد بهبود روابط با مسکو بر آمده است. واقعیت سادهتر به نظر میآید و آن این است که آمریکا به کمک فوری روسیه در زمینه ایران و سوریه احتیاج دارد چرا که سیاست آمریکایی در این محورها به علت مقابله به وسیله عربستان، ترکیه و قطر، متحدان منطقهای اصلی آمریکا به مخاطره افتاده است. «باراک اوباما» نمیخواهد با شکست در خاورمیانه به سوی انتخابات جدید ریاستجمهوری آمریکا حرکت کند زیرا در این صورت برای «هیلاری کلینتون» دشوار خواهد بود که بتواند جای وی را در مقام عالی آمریکا بگیرد.
برنامه هستهای ایران و تحریمهای ضد ایرانی
«آلکسیف» با بیان اینکه ایران موضوع نخست دستور کار سیاست خاورمیانهای «جان کری» وزیر امورخارجه آمریکا در «سوچی» بود، نوشت «باراک اوباما» یک سال و نیم پیش به حل و فصل موضوع برنامه هستهای ایران و سالمسازی روابط با تهران امید بسته بود. این سیاست جدید ناظر بر «خروج نرم» آمریکا از منطقه بهوسیله خودداری از شرکت در عملیات جنگی و گذاشتن نقش پلیس منطقهای بر دوش اعضای شورای همکاری خلیجفارس به ریاست عربستان است. باید قبول کرد که این شرکای آمریکا در یمن ناکام ماندند ولی به اعمال فشار شدید بر «باراک اوباما» در زمینه یمن پرداختند. کار به جایی رسید که روز 14 می رهبران پادشاهیهای عربی و پیش از همه «سلمان» به رئیسجمهوری آمریکا اهانت کردند، زیرا در اجلاس ویژه آمریکا و شورای همکاری در «کمپ دیوید» که ویژه آنها ترتیب داده شد، شرکت نکردند.
به نوشته این کارشناس روس، حال باید این سوال را مطرح کرد که آمریکا در زمینه ایران از روسیه چه می خواهد؟ این خواسته پیش از همه مساعدت کامل در مذاکرات بر سر پرونده هستهای است. اوضاع به گونهای پیش میرود که ممکن است توافقات تا 30 ژوئن یعنی تاریخ نهایی مذاکرات هستهای که در لوزان تعیین شده بود، حاصل نشود. در بخش محتوایی موافقتنامه آینده که زیربنای این سند را تشکیل میدهد بنبست ایجاد شده است. از سویی تهران بر لغو بیدرنگ تحریمها پس از امضای موافقتنامه نهایی تأکید میکند و از سوی دیگر واشنگتن و متحدان غربی آن بر رفع تدریجی تحریمها به موازات اجرای تعهدات ایران پافشاری میکنند. احتمالا این روند تا چند سال آینده ادامه خواهد یافت که این موضوع برای جمهوری اسلامی ایران قطعاً قابل قبول نیست.
اختلافنظرهای فراوان دیگری که بهظاهر فنی هستند و در واقع اصولی میباشند، وجود دارند، از جمله نحوه نظارت بر اجرای موافقتنامه، تعداد سانتریفیوژها، امکان تعلیق اجرای موافقتنامه و اعمال خودکار تحریمها در صورت تخلف از آن. برای تهران گزینه رفع تدریجی و جزئی تحریمها قابل قبول نیست زیرا ایران در این صورت به گروگان دسیسههای غرب، عربستان و اسرائیل تبدیل میشود. بخش عمده ملت ایران که بیصبرانه منتظر خروج کامل کشور خود از تحریمها هستند، این گزینه را قبول ندارند.
«آلکسیف» نوشت: بدیهی است که واشنگتن بدون حمایت روسیه و چین نمیتواند گزینه خود را به کرسی بنشاند که در این صورت توافقات نهایی مختل میشود و برای «باراک اوباما» عواقب منفی داخلی و خارجی به بار خواهد آورد و به بازنده واقعی تبدیل خواهد شد. وضعیت عجیب و غریبی شکل گرفته است، واشنگتن در دو سال اخیر شرکا و دست نشاندههای غربی خود را تحت فشار وحشتناکی قرار داد و آنها را به طور خشن وادار کرده است که به تحریمهای غربی علیه روسیه دست بزنند و حالا، بدون اینکه مبتکر لغو تحریمها شود، وزیر امورخارجه خود را به «سوچی» فرستاد و حمایت مسکو از مذاکرات هستهای ایران و سایر امور بسیار مهم را میخواهد؟ آمریکاییها همیشه اعتقاد دارند که همه مدیون آنها هستند و اینکه هر کاری برای آنها مجاز است. آنها نفهمیدهاند که پس از اوکراین، برخورد روسیه با آمریکا در چارچوب امور بینالمللی تغییر کرده است. مسکو حاضر است فقط به طور برابر و با نهایت حسابگری با واشنگتن همکاری کند. همین امر باعث حملات کینهتوزانه ضد روسی در اجلاس شورای ناتو در آنتالیا شد.
صادرات اس-300 به ایران
کارشناس امور راهبردی روسیه میافزاید: جنبه دیگر موضوع ایران، آمادگی مسکو برای صدور سریع سامانههای «اس-300» و احتمالاً انواع دیگر اسلحه به جمهوری اسلامی ایران بود. این امر باعث نگرانی جدی شورای همکاری و اسرائیل میشود که از این واقعیت بهطور کامل برای تأثیر گذاری بر اذهان آمریکاییها استفاده میکنند. پادشاهیهای حاشیه خلیجفارس اینگونه القا میکردند که میتوانند از خرید سلاح آمریکایی دست بکشند و میگفتند که میتوانند به روسیه روی آورند. اسرائیل گام بلندتری برداشت و درباره اجرای قرارداد درباره «اس-300» هشدار داد و تهدید به فروش سلاح و تجهیزات نظامی به اوکراین کرد. بدیهی است که «نتانیاهو» نهایت حماقت از خود نشان داد، زیرا مسکو بهجای این اقدام میتواند به همسایگان عربی اسرائیل و تهران سامانههای ضد تانک «کورنت» را صادر کند که تانکهای «مرکاوا» را مثل گردو میشکنند. همچنین میتواند به صادرات جنگندههای «سوخوی-30» بپردازد.
در هر حال، «باراک اوباما» مجبور است واکنش از خود نشان دهد و در زمینه صادرات اسلحه به ایران از مسکو خواهشهایی بکند. این کار به «جان کری» محول شد. «اوباما» پیش از آن خواسته بود مسکو را مسخره کند و اظهار تعجب کرده بود که سامانه «اس-300» که سلاح تهاجمی نیست، هنوز برای ایران ارسال نشده است. سفر «کری» در حالی آغاز شد که آمریکا اعتراف کرد صادرات «اس-300» به ایران از هیچ کدام از تعهدات بینالمللی تخلف نمیکند که همین امر کار وی را دشوار کرد. تازه «ولادیمیر پوتین» پیش از آن فرمان درباره لغو تحریم صدور «اس-300» به ایران را امضا کرده بود.
سوریه
«آلکسیف» نوشت: سوریه، موضوع دوم دستور کار سیاست خارجه خاورمیانهای «جان کری» در «سوچی» بود. با وجود اختلاف نظرهای جدی، به نفع آمریکا و روسیه نیست که افراطگرایان در دمشق به قدرت دست یابند. با وجود اینکه در مرحله جاری برای واشنگتن پاکسازی عراق و سوریه از گروه داعش اهمیت بیشتری دارد که آمریکاییها به همین منظور به همکاری محرمانه با بغداد و دمشق دست زدهاند، گروه سهگانه ضد سوری (قطر، ترکیه، عربستان) تعجیل دارند که دولت «بشار اسد» را سریعتر سرنگون کنند تا بعد از آن ببینند کدامیک از افراطگرایان میتوانند در دمشق به قدرت دست یابند. هر تأخیری در این زمینه برای آنها خطر ایجاد میکند. حمله به دمشق به این خاطر هم به تأخیر افتاده است که عربستان در حال حاضر نمیتواند همه نیروهای خود را به مقابله با ایران و متحدان شیعه آن در جبهههای دیگری چون یمن، عراق و حزبالله لبنان وادار کند.
آمریکا در گذشته از ایجاد منطقه «پرواز ممنوع» بر فراز سوریه خودداری کرده بود که همینطور به تعبیر منابع ترکی، اسرائیلی و عربی، نکته کلیدی و نشانه تمایلات واقعی واشنگتن در زمینه حوادث سوریه است. بسیار جالب است که بلافاصله پس از آن، فرار اطلاعات و شواهد درباره برقراری روابط مشارکت میان سرویسهای ویژه آمریکا و فرانسه از سویی و سوریها از سوی دیگر منتشر شد. هدف این کار، تبادل اطلاعات درباره استقرار نیروهای داعش و دقت بیشتر در تعیین اهداف حملات هوایی نیروی هوایی آمریکا بود.
«آلکسیف» در پایان گزارش خود مینویسد: به هر صورت، ملاقات در «سوچی» نمادین بود. واشنگتن در عمل اعتراف کرد که آمریکاییها در زمینههای کلیدی امنیت بینالمللی نمیتوانند بدون همکاری با روسیه کاری از پیش ببرند. در آینده شکلگیری مثلث جدید اورآسیایی روسیه، ایران و چین، مسکو را در امور جهانی به شریک ضروریتر برای واشنگتن تبدیل خواهد کرد، ولی این بازی بر اساس قواعد آمریکایی تنظیم نخواهد شد. گرایش مسکو به شرق و جنوب هرچه قویتر و کاهش روابط با غرب هرچه بیشتر باشد، مواضع روسیه قویتر و وزینتر خواهد شد.
انتهای پیام/