دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
رویا تیموریان:

آموزش تئاتر دچار سوءتفاهم است

رویا تیموریان که بارها داور جشنواره دانشگاهی بوده است، به عنوان هنرمند حرفه‌ای تئاتر به خوبی با نقاط ضعف و قوت هنرمندان جوان تئاتر آشنا است. وی در طول سال‌ها فعالیت در حوزه تئاتر و تلویزیون آثار فراوانی را در کارنامه‌هنری خود ثبت کرده که در اکثر آنها هنرمندان جوان زیادی نیز همکاری داشته‌اند.
کد خبر : 18949

رویا تیموریان در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی آنا، درباره نیاز‌های آموزشی، نوع فعالیت دانشجویان و کاستی‌های آثار نمایشی دانشجویان تئاتر توضیحاتی ارائه کرده است که می‌خوانید.


با توجه به آثار متعددی که از دانشجویان در جشنواره‌ها شاهد بوده‌اید چه نقاط ضعف و قوتی را در میان آثار نسل جدید تئاتر حائز اهمیت می‌دانید؟


تصور می‌کنم آنچه دیدم و بعد احساس کردم این بود که نمایش‌هایی که دیدیم سرشار از شور و عشق و انرژی بود و قطعاً شرکت‌کنندگان جشنواره‌های تئاتری عاشقان تئاتر هستند چراکه رشته تئاتر رشته بسیار سختی است. شرکت‌کنندگان با تمام مشکلاتی که در شهرهای خود دارند می‌آیند و با امکانات جشنواره تئاتر دانشگاهی به اجرای آثار می‌پردازند و این امر به دلیل این که ما خود زمانی دانشجو بودیم قابل درک است اگرچه در آن زمان ما این شانس را نداشتیم که هنرمندان حرفه‌ای ما را راهنمایی کنند. دانشجویان جوان باید این امکان و شرایط پیش آمده را به فال نیک بگیرند که بتوانند کارهایشان را خارج از کلاس و اطرافیانشان ارائه کنند و درباره آن صحبت کنند.


به نظر من نباید جایزه گرفتن یا نگرفتن برای دانشجو اهمیت چندانی داشته باشد، بلکه این مهم است که کارهایشان دیده شود. ای کاش فرصت بیشتری بود که ما می‌توانستیم با گروه‌ها درباره کمی‌ها و کاستی‌ها و نقاط مثبت کارهایشان صحبت کنیم.


نکته مثبت آثار دانشجویان همان انرژی است که این بچه‌ها دارند و خیلی‌هایشان از پتانسیل خوبی در کارگردانی یا بازیگری برخوردار هستند.


من با احتیاط می‌گویم آنچه که می‌بینم با احترام به تمام اساتید و مربیان، اسمش آموزش سوءتفاهمی است، آموزش سوءتفاهمی یعنی بچه‌ها به کارهایی هدایت شده‌اند که شاید برایشان خیلی زود بوده است مثلاً ما در نمایش‌ها اغلب کارهای آوانگارد یا مدرن دیدیم، در حالی‌که من از دانشجوی تئاتر انتظار دارم که اصل تئاتر را اول به ما نشان دهد بعد وارد آن مرحله شود؛ هرچند که گروه‌های تئاتری حق انجام تجربیات مختلف را دارند، اما شاید بهتر باشد آنها کارهایی که هم ساده‌تر باشند و از کارهای مدرن امروزی هم استفاده نمی‌کنند اجرا کنند تا بتوانند بیشتر خود را نشان دهند.


اعتقاد دارم افراد کم‌تجربه در گروه‌های تئاتری با کارهای مدرن و...، ندانستن‌هایشان را پنهان می‌کنند چون به کارگردان و بازیگر این امکان را می‌دهند که هر کاری انجام دهند.


مشکلات آموزشی که در دانشگاه‌ها وجود دارد چیست و به طور کل دانشجویان در چه بخش هایی نیاز به آموزش بیشتری دارند؟


نوع آموزش بخش اعظمش به سیاست‌گذاری فرهنگی، برنامه‌ریزی دانشگاه‌ها و مشکلات عدیده‌ای که در آموزش آن وجود دارد، بازمی‌گردد یعنی این که در پایتخت تعداد اساتید مجربی که با آگاهی و دانش و تجربه فراوان دارند تعدادشان کم است و این افراد اغلب پرکار هستند و در بخش‌های دیگری کار می‌کنند بنابراین کمتر می‌توانند در مراکز آموزش تئاتر حضور داشته باشند، حال چطور می‌شود که با وجود این همه دانشگاه و دانشجو در سراسر کشور مربی به آنها برسد؟








با احتیاط می‌گویم آنچه که می‌بینم با احترام به تمام اساتید و مربیان، اسمش آموزش سوءتفاهمی است، آموزش سوءتفاهمی یعنی بچه‌ها به کارهایی هدایت شده‌اند که شاید برایشان خیلی زود بوده است

بخشی دیگر به برنامه‌ریزی دروس بازمی‌گردد. برنامه درسی‌شان مبانی بازیگری و شیوه‌های مختلف اجرا، تمرکز، حس، حرکت، بدن و صدا است در حالی که آنچه من در دانشجویان دیده‌ام این است که پتانسیل تمامی این موارد را دارند ولی قادر به این نیستند که استفاده صحیحی از آن داشته باشند، در برخی افراد، صداها و حس‌ها بسیار خوب است ولی پرورش پیدا نکرده است. شاید تمرین‌هایی که لازم بوده انجام نشده است. اگرچه 80 درصد از کار بازیگر کار خود او است و استاد و مربی فقط راه‌ را نشان می‌دهد که چه دانشجو چه باید بکند که صداها و بدن بهتر داشته باشد. ما قرار نیست ورزشکار باشیم، ولی بدنمان باید آمادگی کامل برای کنترل صحنه را داشته باشد. در برخی از نمایش‌های دانشجویی مشاهده کرده‌ام که بازیگران کنترل در صحنه ندارند حتی بازیگرانی دیده‌ام که صداهای خوبی داشتند ولی گاه روی صحنه دچار سرفه می‌شدند یا این که در هنگام صحبت فشار زیادی به خود می‌آوردند چراکه صدایشان از جای درستی بیرون نمی‌آمد.


هنرجویان و دانشجویان در ارتقای سطح علمی و کیفی آثار چه نقشی می‌توانند داشته باشند؟


بخش عظیمی از این کار در تمرین‌های مختلفی است که بازیگران در خلوت خود باید انجام ‌دهند. کلاس تنها برای این است که مربی بازیگرانش را هدایت کند و تمرین‌های جدید بدهد و ایراد‌ها را رفع کند، بنابراین این خود فرد است که باید مطالعه کند، ضمن اینکه مطالعه فقط جستجوی مطالب در اینترنت نیست بلکه از جنس کتاب و کاغذ است، مطالعه درباره اتفاقات جدید بازیگری، خواندن رمان و نمایشنامه و تحلیل نمایشنامه است که کمک بزرگی در پیداکردن شخصیت‌ها، تحلیل شخصیت و وارد کردن ایده برای بازیگران است.


تصور می‌کنم آموزش عالی هم باید نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری نشان دهد و در راه‌اندازی دانشگاه‌ها در مناطق دور و نزدیک و ورود سالانه 7000 نفر دانشجوی جدید در رشته هنر توجه بیشتری داشته باشد، این‌که برای این افراد بازار کار وجود ندارد مشکلی است که در پی این سال‌ها و آموزش‌ها به‌وجود می‌آید.


بر اساس خروجی آموزش‌ها و عملکرد دانشجویان هنر معتقدم دانشجو باید دست به دست استادش دهد و آموزش عالی و مدیرانی که در دانشگاه‌ هستند باید در برنامه‌ریزی دروس بازنگری جدی باید انجام دهند.


ما در جشنواره تئاتر دانشجویی مرکز هنرهای نمایشی، فرصتی بود تا گروه‌ها با هیأت داوران صحبت کنند و از راهنمایی‌هایشان بهره‌مند شود، هرچند ممکن است دانشجویان از بازگویی نقاط ضعفشان چندان خوشحال نشوند. من فکر می‌کنم دانشجویان باید کمی تحملشان را بالا ببرند برای این‌که برخی مسائل را بپذیرند ، چراکه همین پذیرش باعث فکر کردن و گرفتن تصمیمات بهتر در کار می‌شود. خوشحالم که عشق به تئاتر در قشر جوان وجود دارد، این امر مایه امید است.


آیا این امکان وجود دارد که یک هنرجو صرفاً با آموزش تئوری و یا مطالعه بتواند آثار ارزشمندی تولید کند و این‌که فکر می‌کنید با شرایط فعلی آیا برای ارتباط با پیشکسوتان راهی وجود دارد که دانشجویان استان‌ها بتوانند به شکل مستمر از آن بهره‌مند شوند؟


در پیوند بین نسل گذشته و جوانان امروز خلأ زیادی وجود دارد بخصوص در کارهای هنری پیوند گذشته جوان است که اتفاقات خیلی بهتری را بوجود می‌آورد. با توجه به این‌که خیلی از اساتید در تهران حضور دارند فکر می‌کنم باید از مسئولان بخواهیم که برنامه‌ریزی کنند تا دانشجویانی که امکان این را ندارند که به تهران بیایند شرایطی بدست آورند که آموزش‌هایی از سوی اساتید و هنرمندان حرفه‌ای ببینند. اگرچه این پروسه کمی طولانی و هزینه‌بر است اما امکان‌پذیر است و قطعاً با برنامه‌ریزی انجام شدنی است.


ما از فسا هم در جشنواره تئاتر دانشگاهی هم شرکت کننده داشتیم بنابراین می‌توان از شیراز که مرکز استان است یا بندرعباس و یا دیگر شهرها می‌تواند مرکزی داشته باشد که دانشجویان برای آموختن و کار آنجا گرد‌هم آیند زیرا طبیعی است که یک مدرس نمی‌تواند یک روز به فسا، یک روز به شهرستان دیر برود و این در زمان‌بندی هم تاثیرگذار است.


ارزیابی شما از عملکرد دانشجویان تئاتر در بخش نمایشنامه‌نویسی و متون نمایشی چگونه است؟


نمایشنامه بخش مهمی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و حتی در بخش حرفه‌ای هم در آن با مشکل روبه‌رو هستیم. ما در بخش نمایشنامه‌ها اتفاق خوشایندی را شاهد نبوده‌ایم چراکه اساس بنیادی یک نمایش را ندارد و دچار پراکنده‌گویی هستند و آن یک روش است، در حالی‌که افراد باید در گام اول ثابت کنند که یک نمایشنامه‌نویس هستند بعد به دنبال شیوه‌ها روند.


ما می‌توانیم با یک مربی افراد را به فکری که با نوع نگاه اعضای گروه نزدیک کرد همراه کنیم تا بخشی از مشکلات حوزه نمایشنامه و نمایشنامه نویسی مرتفع شود.


چه راهکاری برای اجتناب از کپی برداری‌ها و اجراهای یکنواخت دارید؟


فکر می‌کنم اولین اقدام آموزش بچه‌های مستعد برای نمایشنامه‌نویسی است چون این تنها این عملکرد است که می‌تواند باعث شود بازیگر با یک کاراکتر درست نوشته شده به خوبی کارش را انجام دهد، طراحی صحنه، لباس و موسیقی، کارگردانی همه به هم زنجیره وار متصل هستند ولی بنیان و پایه و اساس آن نمایشنامه است.


چه انتظاری از وزارت علوم و مسئولان دانشگاه‌های کشور برای حمایت از دانشجویان تئاتری و ارتقای سطح آموزشی آنها دارید؟


خوشبختانه من این شانس را داشته‌ام که به واسطه داوری که در جشنواره تئاتر دانشگاهی داشتم با یکی از مسئولان آموزش عالی جشنواره گفت‌وگو کنم. در این گپ‌و گفت پیشنهادهایی را مطرح کردم و قرار است وی که دیدگاه هنردوستانه‌ای دارد به بررسی آنها بپردازد زیرا به طور کل این وزارت علوم است که می‌تواند تحقق پیشنهادها را فراهم کند و برنامه‌ریزی را انجام دهد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب