خسرو باقری: گرفتن پایاننامههای غیرمرتبط با تخصص استادان، غیراخلاقی و ظلم به دانشجو است
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، در ابتدای این جلسه خسرو باقری، عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره رابطه دانشگاه با دانش و چه تاثیری دارد در اینکه فرهنگ دانشگاهی مورد توجه قرار بگیرد، گفت: «دانش در دانشگاه تخصصی میشود و با آموزش عمومی دوران دبیرستان فرق میکند. اقتضای دانشگاه تکثر است و باید دانشگاه با تناسب هر رشتهای انتظار متفاوتی داشته باشد. به اعتقاد من، تصور یک فرهنگ و هدف واحد برای آموزش عالی و دانشگاه اشتباه است.»
باقری ادامه داد: «رشتههای دانشگاه و حتی خود دانشگاه اقتضا میکند که یک تکثر در آن وجود داشته باشد، اما در مقابل کسانی معتقدند که باید به دنبال امر واحدی در دانشگاه بود. در این دیدگاه، فرهنگ دانشگاهی چیز واحدی میتواند باشد. برای مثال، بارنت که یکی از صاحبنظران معاصر در امر آموزش عالی است، معتقد است که رهاییبخشی هدف کلانی است که باید تمام دانشگاه را دربرگیرد. او براساس یک استدلال فلسفی میگوید ما در دانشگاه انتظار نداریم افراد دانششان را افزایش دهند، بلکه باید در یک طبقه فوقانی قرار گیرند و درک عمیقی از خود پیدا کنند و بتوانند قدرت خود را افزایش دهند و از این طریق است که رهایی از تنگناهای اجتماعی در دانشگاه اتفاق میافتد. او همچنین براساس استدلالی تاریخی معتقد است، کسانی که در گذشته درباره دانشگاه صحبت کردند همه به نحوی به دنبال این انتظار از آموزش عالی بودند که هدف واحدی را شکل دهد.»
عضو هیات علمی دانشگاه تهران افزود: «بنابراین در یک محور دیدگاه تکثر وجود دارد و اینکه هر دانشگاهی یک فضا را اقتضا میکند و در قطب مخالف با رویکردهایی مواجه میشویم که انتظار دارند نه تنها دانشگاه باید یک وحدت داشته باشد، بلکه باید بتواند آن فرهنگ دانشگاهی را هم دگرگون کند. به اعتقاد من هرکدام از این قطبها حرفشان تا حدی درست و تاحدی نادرست است. این یک واقعیت است که دانشگاه جای تخصص است، اما گاهی تخصصگرایی افراطی مشکلساز است. به نظر میرسد که ما باید در جایی اما نه در نقطه صفر آن را مهار کنیم. از طرف دیگر اینکه بگوییم دانشگاه یک فرهنگ واحد باید داشته باشد انتظار تعمیم بیش از حد است. همه اینها نشان میدهد که ما هم به وحدت و هم کثرت احتیاج داریم و افراط در آنها جایز نیست تا دانشجویان بتوانند در کنار تخصصهای خود درسهایی هم داشته باشند که به عمق دانش آنها دامن بزند.»
باقری به نمونههایی از هماهنگی وحدت و کثرت اشاره کرد و گفت: «برای مثال در رشتههای علوم اجتماعی اگر بخواهیم فضا را تعدیل نکنیم، از طریق روی آوردن بر اقتصاد یا کارآفرینی که در جامعه ما مرسوم است، باعث میشود که همه تابع اقتصاد شویم. برای نمونه در یک همایشی یک شخص اصطلاحی با عنوان کسبوکار قرآنی را مطرح کرد و خیلی هم از آن دفاع میکرد. من در جواب به او گفتم این اصطلاح شما میتواند فاجعهبار باشد. شعارهایی در آموزش عالی ایران رایج شده است مانند تبدیل دانش به ثروت؛ هرچند که در جاهایی معنا دارد و اقتضای برخی از رشتهها است، اما اگر در برخی جاها این را رواج دهیم، باعث میشود تا ما از نماز و پیشنماز هم انتظار پول داشته باشیم و این قطعا فاجعه میآفریند.»
او به مشکلات نهاد دانشگاه و صورتبندی ساختاری و غیرساختاری آنها اشاره کرد و افزود: «همه ما میدانیم که دانشگاه در جهان با بنبستهایی مواجه است و ایران هم همین مشکل را به طور مضاعف دارد. ما باید تفکر انتقادی را در دانشگاه گسترش دهیم، باید بدانیم که دانشگاه جای ناراحت شدن هم هست و این را باید قبول کنیم. همه ما بر این اعتقاد هستیم که دانشگاه ایران وضع مطلوبی ندارد و باید به دنبال پیدا کردن این وضعیت مطلوب بگردیم. برنامهریزان دانشگاه باید اصلاح ساختاری را انجام دهند و از طرف دیگر ما دانشگاهیان نیز باید بدانیم که درست و اشتباه چیست. همه مسائل به صورت ساختاری حل نمیشود و باید به بینش هم بسیار کمک کنیم. گرفتن پایاننامه برای استادی که در تخصص او نیست غیراخلاقی و ظلم به دانشجو است. بنابراین ایجاد یک تعهد درونی هم لازم است. کسانی که دستاندرکار برنامهریزی دانشگاه هستند، باید درسها را طوری برنامهریزی کنند که کارگشا باشد.»
این استاد دانشگاه در پایان بر لزوم اخلاق پژوهشی در نزد دانشگاهیان تاکید کرد و گفت: «اخلاق دانشگاهی و اخلاق پژوهش در حالحاضر مهمترین مساله حادی است که جامعه دانشگاهی با آن مواجه است. متاسفانه در جامعه ما کارهایی به هنجار تبدیل میشود و وقتی هنجار شد، طلبکار هم میشویم. همین حالا چقدر نزاع بین استادان یک گروه در دانشگاه وجود دارد که میگویند این پایاننامه در نوبت من است. به نظر من این مشکل باید حل شود و نیاز به تشریح و تدوین دارد و از طریق سلسله گفتوگوهایی باید اقناع در افراد به وجود بیاید.»
انتهای پیام/