سناریوهای پس از شکست عربستان در یمن/ سعودیها راهی جز توافق با ایران و روسیه ندارند
بهگزارش خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری آنا، روزنامه «الاخبار»لبنان در گزارشی تحلیلی به بررسی عملیات «توفان قاطعیت» به سرکردگی عربستان و نتیجه به دست آمده از آن پرداخت و نوشت: این (توقف تجاوزگری)، خلاصهای آشکار و بدون تاویل از دشمنی سعودیها علیه ملت یمن است. دشمنی سعودیها پس از 4 هفته کینهتوزی با اعلام بیانیه توقف عملیات «توفام فاطعیت» پایان یافت بدون اینکه اهداف سیاسی عربستان از آن محقق شود. جنبش «انصار الله» هرگز زیر بمباران وحشیانه تسلیم نشد و نیروهایش از حتی یک وجب از مناطق تحت کنترل خود عقبنشینی نکردند و از مبارزه مشروع خود علیه تروریستهای القاعده در استان حضرموت و سایر مناطق دست نکشیدند.
براساس این گزارش، «الاخبار» نوشت: عربستان مرتکب جنایتهای جنگی علیه مردم یمن شد، کودکان و زنان و سالخوردگان را کشت، زیر ساختها و مراکز خدماتی و درمانی را تخریب کرد و موجب بروز اختلال در زندگی روزمره خانوادهها، کارمندان و دانشجویان شد. باوجود این، آنها نتوانستند به اهدافی که از پیش مشخص کرده بودند دست یابند و «عبد ربه منصور هادی» رئیسجمهوری مستعفی به راس قدرت در یمن بازنگشت. سعودیها حتی نتوانستند اهداف غیر علنی خود همچون توانمند کردن شبکه القاعده برای پیروزی بر ملت یمن، ایجاد تفرقه در میان این ملت سرافراز براساس مبانی مذهبی و یا شعلهور کردن جنگ داخلی دست یابند. یمنیها دشمنی عربستان را با شجاعت و صبر پاسخ دادند و آماده بدترینها شدند. در این میان تنها تفالههای «اخوانالمسلمین» و برخی دیگر از احزاب سیاسی بر پیشانی خود داغ بدنامی بر جای گذاشتند و در نزد یمنیها بیاعتبار شدند.
این روزنامه لبنانی مینویسد: شکست سعودیها حتمی بود زیرا از همان آغاز دو گزینه مقابل خود داشتند، نخست اینکه مجبور بودند حملات هوایی را بدون تحقق هرگونه هدف سیاسی متوقف کنند و طبعا این شکست آشکاری برای آنها بهشمار میرفت. دوم اینکه اقدام به حمله زمینی کنند و وارد فرایندی فرسایشی شوند که طبعا تسلط آل سعود بر عربستان را که در معرض تجزیه به چهار اقلیم شامل استانهای اشغالی یمن (جیزان، نجران و عسیر)، استانهای اشغالی بحرین در شرق شبهجزیره عربستان، حجاز و نجد بود، تضعیف میکرد.
در نهایت، عربستان به شکست سیاسی خود اعتراف کرد تا کشورشان را از سرنوشتی حتمی نجات دهند. نکته جالب توجه این است طرفهایی که نردبان
عربستانیها نتوانستند به اهدافی که از پیش مشخص کرده بودند دست یابند و «عبد ربه منصور هادی» رئیسجمهوری مستعفی به راس قدرت در یمن بازنگشت. |
پایین آمدن از درخت بیثمر تجاوزگری به یمن را به دست عربستانیها دادند همان طرفهایی هستند که عربستان بارها از آنها به عنوان دشمن یاد کرده است، یعنی ایران و روسیه. این دو کشور تلاش کردند عربستان را از جنون برهانند و سعودیها را به دنبال کردن شیوههای مسالمتآمیز ترغیب کنند. در این میان، مسکو بارها از ریاض خواسته بود تا آبروی خود را حفظ کند و «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه سیاست مهار انتحار عربستان را دنبال کرد و به ملک «سلمان» درباره تعبات خطرناک تجاوزگری هشدار داد. «پوتین» از وی خواست تا سفری به کرملین برای تفاهم درباره اینکه روسیه آماده تضمین امنیت عربستان برای توقف جنگهایش در یمن، سوریه و عراق است داشته باشد. در این میان، دیپلماسی ایران نیز در راستای دستیابی به چارچوبی برای خاموش کردن شعلههای آتش نه فقط در شبه جزیره عربی بلکه در مشرق عربی به حرکت درآمد.
بهنوشته روزنامه «الاخبار»، اگر تجاوزگری شکست خورده عربستان به یمن بهطور مستقیم با هدف جلوگیری از استقلال ملت یمن و حضور ایران و روسیه در جوار عربستان بود، آل سعودِ مرعوب شده از اعتراف غرب به ایران به عنوان قدرتی منطقهای و ائتلاف ایران و روسیه تلاش کرد تا در مقابل این محور دست به تنشآفرینی بزند که آن را «توفان قاطعیت» نامیدند. این امر بیانگر ترس از تحولات راهبردی حاصل شده در دو سطح منطقهای و بینالمللی است. نخست، توافق میان تهران و جامعه بینالمللی برای حل و فصل پرونده هستهای و رفع محاصره ایران. دوم، رویکرد ایران برای پیوستن به پیمان دفاعی «شانگهای» و تصمیم مسکو برای اجرایی کردن قرارداد فروش سامانههای «اس 300». سوم، سخنان «باراک اوباما» رئیسجمهوری آمریکا درباره اینکه خطرات پیش روی کشورهای عرب حوزه خلیجفارس از داخل این کشورها و نه جانب ایران است که این خطرات داخلی به علت انسداد افق سیاسی و اجتماعی پیش روی ملتهای عرب است.
اما، پس از شکست سعودیها، این کشور چارهای جز اعتراف به موازنه قدرت جدید در سطح منطقهای و بینالمللی ندارد. بقای سعودیها در آینده مرهون توافقهای راهبردی میان این کشور با ایران و روسیه است.
پس از شکست سعودیها در یمن، دیگر عربستان نمیتواند حملهای با عنوان «توفان قاطعیت» در سوریه داشته باشد بلکه آنها باید رفته رفته آماده گفتوگو درباره حل بحران این کشور زیر نظر «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه باشند. تنها میماند برخی مخالفان که آنها نیز به مرور به روند مذاکرات ملی و سیاسی خواهند پیوست.
پس از شکست، پیش روی عربستان کاری خواهد بود که همواره از انجام آن درقبال عراق فرار کرده است، یعنی همان اعتراف به دولت جدید عراق و روابط منطقهای آن و پیوستن این کشور به محور مقاومت و در نهایت اینکه پس از شکست، ملک «سلمان» باید خود را مهیای رفتن به «کمپ دیوید» کند تا اینبار بهطور جدیتر نکات دیکته شده بهوسیله آمریکاییها در زمینههای سیاسی، فرهنگی و دینی داخلی را فراگیرد زیرا غرب (که همواره از وهابیت و تولیدات تروریستی آن به عنوان ابزاری سیاسی در کشورهای منطقه استفاده کرده است) امروز پی برده است که عربستان به خطری برای همه جهان تبدیل شده است و دیگر جهان راهی جز پایان دادن به این فرمول سعودی تاریخ گذشته و به روز کردن نظام سعودی یا خلاصی از آن ندارد.
انتهای پیام/