دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
گفت‌وگوی آنا با کارگردان «خشکسالی و دروغ» (بخش دوم و پایانی)

پدرام علیزاده: دبیر جشنواره فیلم فجر به تماس‌هایم پاسخ نداد/ شهرداری عوارض چه خدماتی را از سینما می‌گیرد؟/ نگاه خودی و غیرخودی در سازمان سینمایی رواج دارد

در بخش نخست گفت‌وگو با پدرام علیزاده از فیلم‌سازهای جوان سینمای کشورمان که فیلم تازه‌اش «خشک‌سالی و دروغ» این روزها هفته ششم اکرانش را پشت سر می‌گذارد، بیشتر درباره‌ی خود فیلم با او گپ زدیم و حالا در بخش دوم او از سختی‌های فیلمسازی و اتفاق‌های عجیب‌وغریبی که برای خودش و فیلمش در حوزه هنری و جشنواره فیلم فجر افتاده گفت و از شرایط پیچیده اکران و سلطه پخش‌کننده‌ها در جدول اکران که فقط به نفع عده خاصی در سینما شده است، گلایه کرد.
کد خبر : 134833

سعید طاهری: پیش از این از نحوه تبلیغات فیلم‌تان در تلویزیون گلایه داشتید.


پدرام علیزاده: انتقاد من از این جهت بود که چرا یک حداقل تیزر برای هر فیلم تعیین نمی شود؟ چرا که شورایی در صداوسیما وجود دارد که فیلم‌ها را می‌بینند و تعیین می‌کنند که هر فیلم می‌تواند چند تیزر داشته باشد. هیچ ایرادی ندارد که هر فیلم‌ با نظر شورا چند تیزر داشته باشد اما به نظرم باید یک حداقل که در دیده شدن فیلم کمک کننده باشد، آن هم با زمان کوتاه تیزرها یعنی 25 ثانیه برای هر فیلم وجود داشته باشد . برای مثال وقتی به تعداد تیزرهای تعلق گرفته به فیلم‌ها نگاه می‌کنیم، تفاوت ها بسیار زیاد است. به فیلم «لانتوری» 250 تیزر و به «سیانور» 400 تیزر تعلق گرفت. اما سهم ما فقط 40 تیزر بود .


یاسین محمدی: اما گفته می‌شود 500 نوبت حق پخش تیزر به فیلم «لاک قرمز» تعلق گرفته است.


علیزاده: این فیلم به تهیه‌کنندگی آقای مجیدی با استقبال صدا و سیما مواجه شده و 500 نوبت پخش تیزر شامل حالش شده است. جالب است سعید خانی، پخش‌کننده فیلم در گفت‌وگویی اعلام کرده بود که از این تصمیم شوکه شده است.



طاهری: امکان تبلیغ با هزینه شخصی وجود نداشت؟


علیزاده: ما حاضر شدیم هزینه پخش تیزر را پرداخت کنیم. اما شاید جالب باشد که بدانید طبق قوانین 95 درصد تخفیف به تیزرهای فرهنگی تعلق می‌گیرد. شخصا اقدام کردم... قصد داشتم 50 میلیون تومان برای پخش تیزر هزینه کنم. به ما اعلام کردند با 50 میلیون می‌توانید معادل 600 میلیون تومان، حق پخش تیزر بگیرید. خبری که برای من خوشحال‌کننده بود و به خودم گفتم یک مانور تبلیغاتی راه می اندازم. اما متوجه شدم با 600 میلیون حتی نمی‌توان یک نوبت پخش تیزر بین برنامه های پر بیننده تلویزیون مثل «90» بگیرم. هزینه تبلیغ در صدا و سیما مابین برنامه های پر بیننده ثانیه‌ای 27 میلیون تومان است که ما با 50 میلیون تومان فقط می توانستیم کمتر از 10 تیزر بین بازپخش سریال‌های آی‌فیلم داشته باشیم .


طاهری: 40 تیزر شامل حال فیلم‌تان شد؟


علیزاده: بله. 20 تیزر و 20 زیرنویس که اوایل اکران و در زمان‌های مختلف پخش شدند؛ بهترین های آن بین دو مسابقه فوتبال بود و یک بار هم یک زیرنویس در برنامه «خندوانه» داشتیم.


طاهری: فکر می‌کنید تبلیغات تلویزیونی چقدر در فروش فیلم تاثیرگذار است؟


علیزاده: هنوز هم تیزر اصلی‌ترین نوع تبلیغات و جذب مخاطب است . درست است که تلویزیون بینندگان زیادی را از دست داده ولی هنوز هم برنامه‌های پر بیننده‌ای دارد مثل برنامه‌های ورزشی و مسابقات فوتبال و برنامه هایی مثل «خندوانه» و «دورهمی». تقریبا همه ما تیزر فیلم‌هایی مثل «سیانور» را دیده‌ایم. برنامه‌‌هایی مثل «90» پربیننده هستند و پخش تیزر هنگام پخش این شکل برنامه ها باعث دیده شدن فیلم می‌شود.


طاهری:حوزه هنری سالن‌هایش را در اختیار فیلم‌تان قرار نداد؟


علیزاده: یک روز قبل از اکران متوجه شدیم که حوزه تحریم‌مان کرده است. پیش از این «فروشنده» کم و بیش تحریم شده بود. فیلم «لانتوری» هم اولین فیلمی بود که امسال حوزه هنری تحریمش کرد و بعد هم نوبت به «خشکسالی و دروغ» رسید تا توسط حوزه تحریم شود.


طاهری: نحوه همکاری با حوزه هنری برای نمایش فیلم در سینماهای حوزه چگونه است؟


علیزاده: نکته تلخی وجود دارد؛ تمام فیلمسازها مجبورند چند ماه قبل از اکران، فیلم‌شان را به حوزه بدهند تا شورای حوزه فیلم را ببینند و نظر نهایی‌شان را اعلام کنند. حوزه هنری 3 نوع برخورد با فیلم‌های سینمایی دارد: اگر فیلم را بپسندند به سرگروهی سینما استقلال و یا آزادی اکرانش می‌کنند. در حالت دوم فیلم فقط در سالن‌های حوزه هنری اکران می‌شود و اما در حالت سوم، فیلم اصلا در سینماهای حوزه اکران نمی‌شود. پس از جلسه تماشای فیلم توسط اعضای شورا، حالت اول شامل حال «خشکسالی و دروغ» شد و اعلام کردند: فیلم به سرگروهی سینما استقلال یا آزادی می تواند اکران ‌شود. مرتضی شایسته، مدیر شرکت پخش هدایت‌فیلم که پخش‌کنندگی «خشکسالی و دروغ» را برعهده دارد، اعلام کرد قرارداد اکران فیلم به سرگروهی پردیس زندگی بسته شده است و قرار شد «خشکسالی و دروغ» فقط در سالن‌های حوزه نمایش داده شود. سه‌چهار روز قبل از اکران فیلم، پوسترها و بنرهای فیلم روی سردر سینما آزادی که سینمای اصلی حوزه هنری در تهران است، نصب شد و حتی فیلم را تحویل مسئولان سینما آزادی دادیم تا برای نمایش آماده شود تا این‌که مرتضی شایسته تماس گرفت و گفت: «حتما به حوزه هنری مراجعه کن.» بالاخره متوجه شدم که فیلم‌مان تحریم شده است...


محمدی: رسما به شما اعلام شد؟


علیزاده: نه به هیچ‌وجه. اعلام کردند که فیلم شما تحریم نشده ولی ما جایی برای نمایش فیلم نداریم! حوزه هنری بیش از یکصد سالن سینمادر کل کشور در اختیار دارد. همان موردی که در مورد «لانتوری» هم اعلام شد اما آن فیلم هم در سینماهای حوزه مثل «خشکسالی و دروغ» هرگز اکران نشد . خیلی تلاش کردم تا مدیران حوزه هنری را ببینم اما موفق نشدم. پس از مدتی یکی از مشاورهای معاون سینمایی حوزه هنری را دیدم و وقتی دلیل تحریم فیلمم را پرسیدم ایشان گفتند فیلم را ندیدند و این نظر اعضای شورا است که تغییر کرده است .


طاهری: سینماهای حوزه فروش تاثیرگذاری در تهران ندارند.


علیزاده: حوزه هنری غیر از سینما آزادی، سینمای مهم دیگری در تهران ندارد اما در شهرستان‌ها سالن‌های زیادی دارد. بیشتر سینماهای مراکز استان‌ها متعلق به حوزه است؛ طوری‌ که سینماهای اصلی شهرهایی مثل شیراز ، تبریز و همدان در اختیار ما نیست و در شهرهایی مثل ساری، شهرکرد، زنجان و ارومیه هم فیلم هرگز اکران نخواهد شد. مثلا شهرهایی مثل شیراز فقط یک سالن در اختیار ما است که روزانه یک سئانس به فیلم اختصاص می‌دهد. در واقع لطمه بزرگ فیلم نمایش داده نشدن در شهرستان‌‌هاست. هرچند توانستیم با کمکی برخی از دوستان فیلم را در آمفی‌تئاترهای کوچک با تجهیزات سیار نمایش دهیم تا فقط حوزه تصمیم‌گیرنده نباشد. اتفاق ناراحت‌کننده دیگر حمایت نشدن فیلمسازها توسط خانه سینماست. به عنوان یکی از اعضای کانون کارگردان‌ها که همیشه از خانه سینما حمایت کرده‌ام، انتظار داشتم خانه‌ای که متعلق به سینماگران است به ما کمک کند. اما فقط سکوت کرد .


طاهری: شاید موضع‌گیری در چنین مواقعی حساسیت‌برانگیر باشد و خانه سینما علاقه‌ای برای ورود به چنین مشکلاتی و حمایت از فیلمسازها نداشته باشد.


علیزاده: اگر نمی‌خواهند در قبال نمونه‌های موردی مثل فیلم من بیانیه‌ بدهند و یا اقدام خاصی بکنند، ایرادی ندراد اما حداقل برای حل شدن این معضل فکری بکنند.


محمدی: تحریم حوزه خودش نوعی تبلیغ برای شما محسوب می‌شد؟


علیزاده: برای ما برعکس بود چون نمایش «خشکسالی و دروغ» بارها و در دو دولت اجرا شده بود و مجوزهای فراوانی هم داشت و اتفاقا مردم فکر کردند این حربه تبلیغاتی ما است!


طاهری: سرمایه‌گذار فیلم،‌ خودتان بودید؟


علیزاده: بله؛ هفتاد درصد فیلم متعلق به من است. برایم خیلی مهم بود که فیلم بفروشد تا بتوانم فیلم بعدی‌ام را بسازم. چون قطعا دوباره برای ساخت فیلم بعدی خودم هم باید خودم سرمایه ساخت فیلم را فراهم کنم.


طاهری: اما غلامرضا موسوی تهیه‌کننده فیلم است...


علیزاده: تهیه‌کننده یعنی کسی که بیاید و تامین سرمایه کار را بپذیرد یا سرمایه‌گذار بیاورد و تمام وظایف یک تهیه‌کننده را انجام بدهد. غلامرضا موسوی به من کمک کرد و به عنوان تهیه‌کننده معنوی، کار را پذیرفت. غلام‌رضا موسوی لطف کرد و فقط تهیه‌کنندگی را پذیرفت تا بتوانم پروانه ساخت بگیرم و هر کمکی که توانست به من کرد و حتی برای پروانه نمایش هم که با مشکلات زیادی همراه شد بسیار به من کمک کرد و همه جا همراه‌ام بود. زمانی‌که به ارشاد مراجعه کردم تا فیلم را به تهیه کنندگی خودم بسازم با این مساله موافقت نشد و تهیه‌کننده‌ای را به من معرفی کردند که نتوانستم با او به توافق برسم. یکی از انتقادهایی که به سازمان سینمایی وارد است این موضوع است که، من که عضو مجمع فیلمسازان بودم که یکی از صنف‌های تهیه‌کنندگی‌ است و سابقه تولید، سرمایه گذاری و کارگردانی دارم چرا اجازه ندارم، تهیه‌کننده فیلم خودم باشم؟ در حالی که می‌توانم تهیه‌کننده فیلم دیگران باشم.


محمدی: تا چند فیلم این شرایط پابرجاست؟


علیزاده: چهارمین فیلم خودم را می‌توانم تهیه کنندگی کنم. سه فیلم اولم باید تهیه‌کننده داشته باشند. اجازه ندارم اسم خودم را به عنوان تهیه‌کننده بزنم در حالی که خودم سرمایه‌گذار فیلم هستم و تمام مراحل اجرایی را هم خودم انجام می دهم. البته این قانون غلطی است که در این دوره مدیریت سینما گذاشته شد و در دوره قبل این‌چنین نبود و گویای آن کارگردان‌هایی که فیلم دومشان را خودشان تهیه کردند .


محمدی: به نظر می‌رسد به تهیه‌کنندگی علاقه‌مند هستید.


علیزاده: وقتی خودم سرمایه‌گذار فیلم خودم هستم چرا باید تهیه‌کننده‌ای رقم سنگینی از من بگیرد در حالی که مسئولیت تهیه کنندگی برعهده خودم است. در حال حاضر بیشتر فیلمسازها، خودشان تهیه‌کننده فیلم خودشان هستند. فریدون جیرانی، مصطفی کیایی، حمید نعمت‌الله و رضا درمیشیان نمونه کارگردان‌های جوان و باتجربه سینما هستند که خودشان فیلم‌های خودشان را تهیه‌ کردند. چرا؟ چون تهیه‌کنندگی در سینمای ایران از بین رفته است. تهیه‌کننده خودش را یکی از عوامل فیلم می‌داند! وقتی به او مراجعه می‌کنید؛ اولین سوالی که می‌پرسد این است: سرمایه‌گذار دارید؟ دیگر کمتر فیلمسازان تن به کار با تهیه‌کنند‌ها می‌دهند. در حالی که تهیه‌کننده دو وظیفه اصلی دارد: مدیریت و اجرای پروژه و فراهم کردن سرمایه فیلم.


محمدی: چرا فیلم‌ در جشنواره فیلم فجر پدیرفته نشد؟


علیزاده: در مهرماه فیلم را تحویل شورای پروانه نمایش دادیم؛ اعلام کردند این فیلم ممیزی‌های زیادی دارد و باید برای اکران بخش‌های زیادی از آن حذف شود. سپس فیلم به دفتر جشنواره فجر تحویل داده شد. بعدها متوجه شدیم که اداره ارزش‌یابی با ارسال نامه‌ای از هیأت انتخاب جشنواره خواسته تا فیلم را از بخش داوری برای حضور در جشنواره کنار بگذارند و به این دلیل از جشنواره محروم شدیم. حضور در جشنواره می‌توانست باعث دیده شدن فیلم و بازیگران و حتی کاندیدا شدن علی سرابی به عنوان بازیگر اصلی مرد بشود و بازی فوق العاده گلزار بعد از سال‌ها در جشنواره دیده شود. اما فیلم من که تا امروز منتخب هفت جشنواره جهانی است و در دو جشنواره فیلم‌های ایرانی هم حضور داشته از اصلی ترین جشنواره کشور حذف شد. جشنواره ای که می توانست به دیده شدن فیلم و تبلیغات فیلم خیلی کمک کند و فیلم در بخشهای مختلف دیده شود به ویژه تدوین و صداگذاری. این را هم اضافه کنم با وجود 48 اصلاحیه روی فیلم، انسجام کار به بهترین نحو حفظ شد و تدوین‌گر فیلم میثم مولایی عالی کار کرد و حسین ابوالصدق صداگذار فیلم هم با دوبله های فراوان یک کار حیرت انگیز انجام داد که متاسفانه زحماتشان دیده نشد.


طاهری: برای حضور در جشنواره تلاش نکردید؟


علیزاده: دبیر جشنواره تماس‌هایم را بی‌جواب گذاشت و هرچقدر تلاش کردم او را ملاقات کنم، متاسفانه مرا نپذیرفت. در حالی که محمد حیدری در دانشگاه استادم بود و دو بار به عنوان دستیار کنارش بودم و رابطه نزدیکی داشتیم. متاسفانه رفتار ایشان در شان من و در شان فیلم ما نبود. البته این را هم می دانم که ایشان متاسفانه اختیاری از خود نداشتند.


محمدی: درنهایت «خشکسالی و دروغ» فیلم اخلاق‌گرایی است.


علیزاده: دقیقا؛ زشتی را نمی‌توان با زیبایی نشان داد. نشان دادن دروغ و روابط زناشویی و پنهان‌کاری، خیانت و طلاق تلخ است. چطور زشتی‌ها را با زیبایی نشان بدهیم؟ بی‌انصافی‌ست که بگوییم این فیلم بی‌اخلاقی را ترویج می‌دهد در حالی که حرف فیلم تماما اخلاقی است و دورغ و خیانت را نقد می‌کند.


طاهری: شاید اگر کارگردان باسابقه تری سراغ این قصه می‌رفت، فیلم دچار ممیزی های کمتری می شد.


علیزاده: متاسفانه در سازمان سینمایی نگاه عجیبی وجود دارد چرا که تو را یا خودی می دانند و یا غیرخودی... به محض این‌که یک جوان بخواهد یک موضوع حساس را کار کند غیرخودی می شود چرا که سوال پیش می آید که چرا او می خواهد روی این موضوع کار کند و دلیلش از ساخت این فیلم چیست و اعتماد کنار می‌رود. اگر خودی باشی؛ عبورت از خط قرمزها، نشان‌دهنده معضل‌ها و مشکلات تعبیر می‌شود اما وقتی جوان هستی حس اعتماد به شما وجود ندارد.


محمدی: در حقیقت یک بی‌اعتمادی وجود دارد.


علیزاده: بله؛ وقتی فیلمسازی جوان فیلمش را می‌سازد، اگر غیرخودی تلقی شود با موانعی روبه‌رو می‌شود و با سوال‌هایی از این دست: چرا این فیلم را ساختی؟ منظورت از این فیلم چیست؟ به دنبال چه هدفی هستی؟ و...


محمدی: اکران فیلم هم همزمان شد با بازگشایی مدراس و ایام سوگواری ماه محرم و حضور کنار فیلم «فروشنده»...


علیزاده: اگر «خشکسالی و دروغ» جای هفتم مهر، فقط دو هفته دیرتر روی پرده می‌رفت، خیلی به فروش فیلم بیشتر کمک می‌شد. هم زمانی با ایام عزاداری و بازگشایی مدارس قطعا تاثیر گذارند و وقتی کنار «فروشنده» هم اکران می‌شوید، تمام سالن‌ها متعلق به این فیلم است. اما با تمام محدودیت‌هایی که درباره اش صحبت کردیم و تمام مشکلات و تحریم ها و تهدیدها و حذف ها و سکوت ها و نداشتن تبلیغات، فیلم به فروش دو میلیارد و سیصد میلیون تومان تا این لحظه رسیده و هنوز چهار هفته دیگر هم به پایان اکرانش باقی مانده است که قطعا این رقم خیلی بیشتر از این خواهد شد .


طاهری: حرف آخر...


علیزاده: راه‌حل‌هایی وجود دارد برای بهتر شدن وضعیت سینما که هر سینماگر جوانی در بدو ورود به سینما به آن پی‌ می‌برد و تعجب برانگیز است که مسئولین و مدیران سینمایی متوجه‌اش نشده‌اند: از فروش هر فیلم سینمایی 14 درصد کسر می‌شود: 9 درصد به عنوان مالیات و 5 درصد به عنوان عوارض شهرداری. این قانون از قدیم بوده است و همچنان باقی مانده است. حال سوال اینجاست؟ در مقابل این عوارض، چه خدماتی به فیلمساز و سینمادار داده می‌شود؟ آیا فیلمهای تازه اکران می توانند با این عوارض چند تابلو در سطح شهر داشته باشند؟ یا در ازای داشتن بیلبورد با تعرفه های نجومی رو به رو نشوند؟ یا اجازه تبلیغ با تعرفه فرهنگی در مترو را داشته باشند؟ متاسفانه جواب منفی است .


امروزه سینماها مکانیزه شده‌اند؛ چرا همان لحظه‌ای که مخاطب بلیت می‌خرد، هزینه بلیت به سه قسمت تقسیم نمی‌شود؟ سهم سینمادار، سهم فیلمساز و مالیات و عوارض در لحظه به حساب‌شان واریز نمی‌شود؟ باور کنید کار آسانی است. ما پول‌مان را 7 یا 8 ماه بعد از سینمادار می‌گیریم! قرار شده است به سینماهایی که هنوز به سیستم مکانیزه مجهز نشدند، فیلم ندهند؛ این اتفاق خوبی است چرا که سینمادار مجبور می‌شود این سیستم ساده را نصب کند.


نکته دوم: یکی از عجیب‌ترین بخش‌های سینما به پخش‌کننده‌ها مربوط می‌شود. پخش‌کننده‌هایی که خودشان تهیه‌کننده و سینمادار هستند و عملا سیستم اکران فیلم‌های در انتظار اکران را در اختیار دارند. یعنی تهیه‌کننده‌ای که پخش‌کننده هم هست و سالن سینمایی هم دارد، برای اکران فیلمِ خودش در سالن‌های سینمایِ خودش با خودش قرارداد می‌بندد! از طرفی پخش‌کننده‌های قوی می‌توانند سینمادارها را تهدید کنند که در ازای تسویه نکردن بدهی، فیلم پرفروش بعدی را به او نخواهند داد اما پخش‌کننده ضعیف این قدرت را ندارد. امیدوارم این انحصارطلبی از بین برود تا تمام فیلمسازها بتوانند در شرایطی عادلانه وارد چرخه اکران عمومی شوند. پخش کننده ها در دنیا 25 درصد از فروش فیلم را می‌گیرند اما در ازای آن یک فیلم را اکران جهانی می‌کنند و با برنامه‌ریزی‌های دقیق برای هر فیلم و نحوه معرفی و تبلیغات، یک فیلم را در سراسر دنیا پخش می کنند. اما در ایران 10 درصد از فروش را پخش کننده برمی‌دارد اما هیچ‌ استراتژی و تصمیم‌گیری‌ای برای اکران یک فیلم و تفاوت اکران با فیلم دیگر وجود ندارد و برنامه‌ریزی هم برای تبلیغات وجود ندارد! پخش‌کننده‌هایی در ایران فعالیت می‌کنند که شرکت‌شان با یک نیرو کار می‌کند! ضعف این پخش را در فیلم قبلی خودم دیدم و به شدت لطمه خوردم .


انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب