خداوند سبحان در نخستین آیه از سوره اسراء در قرآن کتاب آسمانی مسلمانان فرموده است: "پاک و منزه است خدایی که بندهاش را سیر داد از مسجدالحرام به مسجدالاقصی، مسجد مقدسی که گرداگردش را پر برکت ساختیم تا آیات خود را به او نشان دهیم در حالی که او شنوا و بینا است."
این آیه در عین فشردگی به اعجاز سفر قدسی و معراج رسول خاتم حضرت محمد(ص) دلالت دارد. در بعد ناسوتی، مبدأ سفر مسجدالحرام و منتهای آن مسجدالاقصی و قدس شریف است. در بعد معنوی هدف آسمانی آن مشاهده آیات باعظمت الهی و ذات احدیت است تا در پرتو این فیض ربانی وجود پرعظمت رسول خاتم(ص) با مشاهده آیات بیّنات، اوج یابد و به عنوان رسول اعظم و خاتم رسل الهی شناخته شود، بهطوری که اثر وضعی آن هدایت الهی تا قیامت و دوام و استمرار ابدی حق در برابر باطل باشد. از این بیان قرآن کریم چنین مستفاد است که عروج و نزول پیامبر(ص) و رمز و راز آن در این سرزمین مبارک، پیامبرخیز و قدس شریف صورت گرفته و قدس مکانی جاوید و مربوط به همه ادیان الهی در طول تاریخ، چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام است.
با نگاه به پیشینه تاریخی بیتالمقدس در مییابیم که 3500 سال پیش از میلاد، اقوام سامی از حجاز به این سرزمین کوچ کردهاند و اقوام اعراب کنعانی و بنی اسرائیل در این مکان سکونت داشتهاند و پیامبران زیادی مثل سلیمان نبی، برگزیدگان خدا در آن مدفون هستند. این سرزمین قیامهای پیامبران بزرگ الهی بر علیه مستکبران و جدالهای نابهجای قوم بنیاسرائیل را در خود ثبت کرده است و اگر گفته شده "کَم مِن نَبیّ قاتَلَ مَعَه رِبیون کثیراً"-" چه بسیار پیامبرانی که مقاتله و کشتار کردهاند با آنان"، مردمان و مشرکان زیادی، مربوط به این نقطه مکانی است. آنجا که فوج فوج پیامبران خدا سربریده شدهاند و یوسف به چاه افکنده شده است.
اگر بخواهیم فراز و فرودها و تحولات مربوط به این سرزمین را به رشته تحریر درآوریم، مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. با این حال باید گفت پس از ظهور اسلام و بعثت رسول خاتم(ص) اگرچه اجتماعات کوچکی از یهودیها و مسیحیها در آن باقی مانده بودند، ولی به تدریج آنها هم مسلمان شدند تا جائی که در زمان خلیفه سوم رسماً اینجا به عنوان سرزمین اسلامی شناخته شد. فرایند دینی و اسلامی، در گذشته و در سالیان متمادی و قرنها در آن ادامه داشت تا اینکه در سال 1897 میلادی دربال سوئیس سازمانی به نام صهیونیست جهانی از سوی دویستوچهل نفر از سران یهودی از کشورهای مختلف شکل گرفت و برای این سرزمین ادعای مالکیت کرد. آنان خواهان تشکیل دولت صهیونیستی در این مکان شدند.
صهیون کوهی است در پنج کیلومتری اورشلیم در فلسطین و اینان با تمسک به مکتب سیاسی و ساختگی صهیونیسم، خود را عشاق صهیون لقب دادند. در جنگ جهانی پس از شکست دولت عثمانی این سرزمین تحت اشغال بریتانیا قرار گرفت. انگلیسیها در این مقطع بنا به سبک استعماری خود با صدور اعلامیه بالفور در همپیمانی با صهیونیستها با سوءاستفاده از پیشینه تاریخی حضور بنیاسرائیل در آن، فلسطین را اسرائیل نامیده و فراخوان دادند یهودیها از سراسر دنیا و جهان از جمله روسیه، اتیوپی و اروپا به این نقطه مکانی مهاجرت کنند. اسرائیل لقب حضرت یعقوب است و بنی اسرائیل همان کسانی بودند که یوسف را به چاه انداخته و با موسی پیامبر خدا فسادگرانه تقابل کردند. آنان بنا به تفکر شرکآلودی که داشتند از مصر روزگاری به کنعان برگشته و از طریق کشتار آن را تصرف کرده بودند. در حالی که بعدها همچنان که اشاره شد یهودیها، مسیحیها و مسلمانان در آنجا زندگی مسالمتآمیز داشته و آن را سرزمین موعود الهی که به همگان تعلق دارد معرفی میکردند.
در سفرنامه ناصرخسرو میخوانیم: «بیتالمقدس شهری است که بر سر کوهی قرار دارد و در آن آب نیست مگر از باران، البته در اطراف این شهر چشمههای آب هست، سطح شهر سنگفرش است و بناها و بازارهای نیکو دارد. هنگام باران سطح شهر کاملا شسته میشود. این شهر دارای بیمارستانی نیک است. وقف بسیار دارد و خلق بسیاری را دارو و شربت دهند. طبیبان مزد خود را از موقوفات دریافت میکنند. در کنار صحرایی است بزرگ که آن را ساهره نامند. گویند که دشت قیامت همین صحراست و حشر مردم آنجا خواهند کرد. بدین سبب است که خلق بسیار از اطراف عالم بدان جا آمدهاند و در آن محل ساکن شدهاند تا آنجا وفات یابند و چون وعده حق سبحانه و تعالی سر رسد به میعادگان حاضر باشند.»
خدایا در آن روز پناه بندگان، تو باش
با این پیشینه تقدس، دین باورانه و آخرتگرایانهای که نسبت به این سرزمین وجود داشته و دارد متأسفانه با هدایت انگلیس و آمریکا اشغالگران جهانی و صهیونیستها، در حالیکه یهودیهای دنیا و جهان هم از آنان تنفر دارند اینجا را به مرکز جنایت و کشتار انسانی تبدیل کرده و سالها است به قتل و غارت ادامه میدهند. پیشینه تاریخی دولت اسرائیل گویای جنایت علیه بشریت است. در کتاب سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، که اکرم زعیتر آن را تألیف کرده و آیتالله هاشمی رفسنجانی این کتاب را در دوران جوانی و سالهای اولیه مبارزاتی خودش ترجمه و منتشر کرده است، جنایتهای بسیاری از سبعیت و کشتار عوامل و دژخیمان اسرائیل بر علیه مسلمانان و حتی مسیحیان بهطور مستند بیان شده است. امام خمینی (ره) با ارائه این کتاب به مراجع و علمای حوزه علمیه قم در شروع نهضت مبارزات انقلاب، علیه آمریکا و شاه که همپیمان اسرائیل در منطقه بود استفاده کرده و قاطعانه میخواست علما و مراجع دینی دست از مبارزه با اسرائیل، شاه و آمریکا برندارند و جهاد پیشه کنند.
او همیشه در سخنرانیها و اعلامیههای خودش خطر اسرائیل را به عنوان یک غدّه سرطانی گوشزد میکرد و برای نجات مسلمانان از چنگال صهیونیستها کوشش مینمود. راهپیمائی روز قدس که شکل جهانی پیدا کرده است یادگار آن مجاهد نستوه و بزرگ است. او در همان آغازین سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در 16 مرداد 1358 که مصادف با روز 13 ماه مبارک رمضان بود بیانیهای صادر کرد و در آن فرمود: «من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی میخواهم که برای کوتاهکردن دست این غاصب (رژیم اسرائیل ) و پشتیبانان آن به هم به پیوندند. جمیع مسلمانان جهان را دعوت میکنم، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و میتواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد به عنوان روز قدس انتخاب، و در مراسمی همبستگی بینالمللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین اعلام نمایند.»
این پیام نقطه عطفی شد برای ملت مظلوم فلسطین و همه مظلومانی که تحت ظلم قدرتهای استکباری قرار دارند. آن یار سفر کرده در یک پیام دیگری فرمود: «روز قدس روزی است که در آن باید به همه ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما به واسطه عمال خبیث شما، واقع نمیشود. روز قدس روز حیات اسلام است» و فرمود اگر مسلمانها دست در دست هم قرار بدهند و هر کدام سطل آبی بریزند اسرائیل را سیل میبرد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
*معاون امور مجلس دانشگاه آزاد اسلامی
انتهای پیام/