دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
«موسیقی سلامت، موسیقی مبتذل»/۱

علیرضا شیرین‌فرد: تهیه‌کنندگان غیرفرهنگی باعث اُفت ذائقه مخاطبان موسیقی شده‌اند

علیرضا شیرین‌فرد: تهیه‌کنندگان غیرفرهنگی باعث اُفت ذائقه مخاطبان موسیقی شده‌اند
علیرضا شیرین‌فرد، مدرس دانشگاه و آهنگساز معتقد است از زمانی که افراد غیرمتخصص در قالب تهیه‌کننده و با تکیه بر پول وارد فضای موسیقی شدند، ذائقه مخاطبان به شدت افت کرد.
کد خبر : 876084

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، «علیرضا شیرین‌فرد» نوازنده، آهنگساز، خواننده و مدرس دانشگاه از اواخر دهه هفتاد فعالیت جدی موسیقیایی خود را آغاز کرده است. او دراین سال‌ها اُفت و خیز‌های زیادی در جریان فعالیت هنری‌اش در دهه‌های مختلف را تجربه کرده و در مقام آهنگساز در سریال‌های «باران بهاری»، «پیله‌های پرواز»، «مجموعه باغبان»، «لاله‌ها» حضور داشته است.

شیرین‌فرد از سال ۸۳ انیمیشن هم کار کرد و موسیقی چند فیلم شرکت کننده در جشنواره‌های خارجی را هم بر عهده داشت و برخی کارهایش نیز هنوز اکران نشده است.

شیرین‌فرد درباره روند خواننده شدنش می‌گوید که یک اتفاق خنده‌دار باعث شده، زمانی که برای ضبط یک برنامه خواننده لحظه آخر قرارش را ملغی کرده و او مجبور شده در آن ضبط تلویزیونی بخواند و بعد هم صدایش مورد توجه کارگردان قرار می‌گیرد و از سال ۹۱ خواننده هم شده است.

وی تا به امروز نزدیک به ۱۵ قطعه نیز خوانندگی کرده، اما معتقد است که دغدغه روزش خوانندگی نیست و اولویتش عرصه موسیقی نوازندگی و آهنگسازی است. تحصیلات علیرضا شیرین‌فرد در دو رشته حسابداری و موسیقی در مقطع کارشناسی، دو رشته موسیقی و مدیریت در مقطع ارشد و حال نیز دکتری در رشته علوم شناختی است.

شیرین‌فرد موسیقی را ابزاری برای گفتمان می‌داند، او معتقد است که یک نفر ممکن است موسیقی کار کند برای اینکه یک سازی بزند، یک نفر دیگر برای سرگرمی سمت موسیقی بیاید؛ اما یک نفر هم می‌خواهد در این عرصه حرفی برای گفتن داشته باشد. اکنون این هنرمند در دانشگاه تدریس می‌کند و معتقد است که دانشجو نباید دغدغه نمره داشته باشد؛ بلکه باید به دانشگاه بیاید تا چیزی یاد بگیرد و با استفاده از ابزارش که موسیقی است،‌ مشغول به کار باشد.

مشروح گفت‌وگوی آنا با علیرضا شیرین‌فرد در راستای ادامه پرونده «موسیقی سلامت، موسیقی مبتذل» که با هنرمندانی مانند علی قمصری، سهراب پورناظری، محسن نفر و علی رهبری گرفته شده را در ادامه بخوانید.

ببب

آنا: روند موسیقیایی ما فراز و فرود‌های زیادی را در کشور طی کرده است، خیلی از صاحب نظران معتقدند که در حال حاضر ذائقه موسیقیایی مردم ما نسبت به گذشته تغییر کرده است، نظر شما در این رابطه چیست؟

شیرین‌فرد: متأسفانه این اتفاق در همه جوانب زندگی ما ایرانی‌ها رخ داده است، من به شخصه به عنوان یک آهنگساز هیچوقت در زندگی‌ام پول حرف اول را نزده، هرچند همیشه گرفتار بی پولی بودم، اما گاه هم شده که در عین بی پولی کار‌هایی را قبول کردم که برایم ارزش معنوی داشته است مثلا برای سربازی که تصمیم داشت برای همسرش یک قطعه بخواند و پولی هم نداشت، کاری آماده کردم و هیچ دستمزدی هم نگرفتم؛ چراکه آنجا احساس کردم این کار مفید است؛ بنابراین پول برایم اولویت اول نبوده؛ اما آیا الان کسی هست که بگوید بدون جیره و مواجب کاری تولید می‌کند؟ حتی یک عکاس نیاز به ابزار کار دارد، یک هنرمند نیاز به یک ساز دارد این‌ها همه نیاز به پول دارند که با فعالیت اقتصادی میسر می‌شود؛ اما اگر همه فعالیت ما به سمت درآمدزایی و کار اقتصادی صرف برود و تنها به فکر سرمایه گذاری باشیم، چه شرایطی پیش می‌آید مثل همین الان که موسیقی ما به سمت نابودی رفته است.

از دهه هشتاد به این سمت موسیقی ما رنگ و بوی نابودی گرفت؛ از زمانی که  افراد غیرمتخصص  در قالب تهیه‌کننده  و با تکیه بر پول وارد فضای موسیقی، تئاتر و گالری‌ها شدند. در این قالب، در کمترین زمان ممکن یک آلبوم تهیه یا یک کنسرت برگزار می شد.هنرمندان به سمت این چرخه مالی رفتند که دیگر هنر برایشان ارزشی نداشت بلکه عرض یک تا دو ماه ضبط و میکس کار تولید و کنسرت هم برپا می‌شد! همین‌ها باعث شد که سطح کیفی کار موسیقی پایین بیاید، تولیدات ترانه‌ها ضعیف شود و صدای خواننده‌ها با دستگاه تصحیح و همینطور سطح ذائقه مخاطب هم کاهش پیدا کند.

در مصاحبه‌ای با گوش خودم شنیدم که تهیه کننده‌ای گفت فرقی بین خواننده و دبه خیار شور نمی‌بیند و با افتخار هم این را می‌گفت در حالی که ما از قدیم خواننده‌هایی مثل زنده‌یاد «فرهاد»  داشتیم که می‌گفتند اگر فرصت اجرای سه ـ چهار کار در روز هم داشته باشند، باز هم سعی می‌کنند کار کیفی تولید کنند که زمان ببرد درحالی‌که الان ما خواننده‌ها و نوازنده‌هایی داریم که وضع مالی پدرشان خوب بوده، نیمه شمالی شهر زندگی می‌کنند و به خوبی دیده می‌شوند درحالی‌که افرادی با همان مشخصات که وضع مالی خوبی نداشتند اصلا دیده نشدند. 

ببب

آنا: شما خودتان در این چند سال اخیر با توجه به اینکه در عرصه‌های مختلف موسیقی کار کردید، چه شرایطی را تجربه کردید.

شیرین‌فرد: از همین ایام کرونا به بعد من چهار سال بیکاری کشیدم، خیلی‌ها هم مثل من بودند؛ اما باز هم دغدغه‌ موسیقی داشتند. من تا به امروز یک تاکسی اینترنتی هم ثبت نام نکردم، پای موسیقی ایستادم تا نتیجه بگیرم، حال هنرمندانی اینطور هستند که تهیه کننده اصلاً برای سرمایه گذاری سراغشان هم نمی‌رود به همین دلیل خروجی پایینی هم دارند.

شما فرض کنید یک موسیقی کلاسیک ارکستری در تالار وحدت یا یک کنسرت موسیقی نواحی از شهر‌های مختلف ایران برگزار شود، فکر می‌کنید اگر همشهری‌های خودشان نیایند سالن پُر می‌شود؟ توقعی از مخاطب عام نمی‌رود که این مورد موسیقی‌ها را درک کند، چون اصلا نشنیده و سطح ذائقه‌اش متفاوت است.

اعتقاد دارم موسیقی زمانی افت کرد که ترانه به آن اضافه شد، موسیقی از جایگاه اصلی خود افول کرد چرا که مخاطب نمی‌توانست فراز و فرود ملودی را تحلیل کند و ترانه این گپ را پُر کرد تا به فهم مخاطب کمک کند. الان دیگر مخاطب موسیقی به تحلیل مینور، ماژور، گام بالا و پایین و زیباشناسی موسیقی نمی‌پردازد بلکه می‌گوید شعر برای چه کسی بود و خواننده کیست و آن را طبقه بندی و تحلیل می‌کند، مثل اینکه فقط براساس یک بازیگر یک فیلم را تحلیل کنید در زمینه موسیقی هم همین اتفاق افتاد، من یکی از دلائلی که کار‌های خودم را خودم می‌خوانم همین است که خروجی کارم متفاوت نشود و اعتقاد دارم که فقط خواننده نباید در یک اثر موسیقیایی دیده شود.

آنا: فضای مجازی چه تأثیری بر عرصه موسیقایی و سلیقه مخاطب گذاشته است...

شیرین‌فرد: اتفاقاً یکی از اتفاقات سال‌های اخیر همین شبکه‌های اجتماعی است هر کسی یک تریبون دست گرفته و کاری بدون پشتوانه فکری و مطالعه یا براساس تب شهرت بیرون می‌دهد که همه سم جامعه است، خود من روزانه ساعات زیادی بابت ورق زدن همین صفحات تلف می‌کنم، چون اینجا هرکسی تریبونی دست گرفته و همه دغدغه افرادی، چون بلاگر‌ها هم ختم به پول می‌شود. اینها دنبال جذب فالوور بدون دغدغه فرهنگی هستند. شما ببینید در یک اتفاق اجتماعی که ممکن است رقم بخورد چند نفر از این افرادی که تریبون فضای مجازی دارند پا پیش می‌گذارند و از موقعیت خود نمی‌ترسند، همه کسانی که جلو نمی‌آیند دغدغه اجتماعی و مردم ندارند.

حال تصور کنید دانشجوی بنده در دانشگاه فقط برای گرفتن یک مدرک به رشته موسیقی آمده، اما من کاری می‌کنم تا در طی چند ترم اول به هارمونی برسد و تحلیل موسیقی کند، چون او را رها نمی‌کنم و اجازه نمی‌دهم راه را اشتباه برود، اما در نهایت اعتقادم این است که ما در ایران به سیستم آموزش عالی یک چهار سال دوره لیسانس بدهکار هستیم چرا که از روی تعقل رشته انتخاب نمی‌کنیم و از روی ناآگاهی به دانشگاه می‌آییم. کسی که می‌خواهد رشته موسیقی بخواند یا باید دنبال نوازندگی و کار در این عرصه باشد یا علاقه‌مند باشد و چشم اندازی داشته باشد یا بخواهد آهنگساز شود، اما خروجی که امروز می‌بینیم تلف شدن این چهار سال عمر دانشجو‌هاست، چون بعد مدرک گرفتن تازه می‌خواهند تصمیم بگیرند که چطور درآمدزایی کنند و بزرگترین ضربه به آموزش عالی است.

آنا:‌ خود دانشگاه‌ها الان محل درآمدزایی شده‌اند

شیرین‌فرد: بله یکی از روسای دانشگاه‌ها خودش به من گفت که بخشنامه داشتند تا باید از فرصت‌ها برای درآمدزایی استفاده کنند، مگر دانشگاه بنگاه اقتصادی است؟ درست است که همه چیز به هم مرتبط است؛ اما وقتی دانشگاه بنگاه اقتصادی می‌شود دیگر برایش مهم نیست که دانشجو خروجی‌اش چیست؛ فقط بخشی از این فرهنگ سازی در مقطع دکتری هنوز باقی مانده وگرنه در مقطع ارشد و لیسانس دغدغه‌ای وجود ندارد که دانشجو بعد از دانشگاه چه کار کند.

هنرجویی در آموزشگاهم داشتم که عصر‌ها با یک عده دوست وقتش را در پارک‌ها تلف می‌کرد و یک روز مادرش به رسم تشکر از من به آموزشگاه آمد و گفت که پسرش از زمانی که در آموزشگاه آموزش می‌بیند هم سیگارش را ترک کرده و هم در دانشگاه مشغول شده و الان هم این هنرجو تدریس می‌کند، ما دراین حجم می‌توانیم اثرگذار باشیم من معتقدم اگر یک نفر را هم بتوانم به راه بیاورم، کارم را درست انجام داده‌ام.

الان هر یک از ما اگر بخواهیم چند موسیقی ماندگار را نام ببریم در این سال‌های اخیر چند قطعه هستند؟ برخی هنرمندان هم هستند که می‌گویند مثلا سبک من این است، درحالیکه سبک مثلا پاپ یا رپ است نه لحن اجرا، برخی هم می‌گویند که تلفیقی کار می‌کنند مثلا تنبک و گیتار را با هم کار می‌کنند درحالی‌که این علمی نیست این رفتار‌های نادرست در موسیقی را نمی‌توان جمع کرد، اما می‌توان مدیریت کرد. اگر هنرمند موسیقی مخاطبش را فهیم فرض کند، خط درست به او می‌دهد نه اینکه گوشش را با اراجیف پُر کند. ما اگر موسیقی نامناسب به گوش مخاطب نرسانیم، او خود به خود راه درست را می‌رود.

ذائقه مخاطب امروز موسیقی را چه چیزهایی نازل کرد/تب شهرت در شبکه‌های اجتماعی

از سوی دیگر هم رسانه ملی ما رادیو و تلویزیون است که هر موسیقی را پخش می‌کند تا مخاطب جذب شود ما الان افرادی را می‌بینیم که با باندبازی و کار‌هایی از این دست مجوز کار‌هایی را می‌گیرند که اصلا برای گوش مخاطب مناسب نیست، برای تهیه کننده‌ای که تنها برای پول کار می‌کند، چند قطعه برای مجوز به ارشاد ارائه می‌دهد و سه تای آن‌ها هم مجوز بگیرد برایش کافی است، چون پولش را در می‌آورد و نگاهش فرهنگی نیست همه این‌ها دست به دست می‌دهد تا وضعیت بازار موسیقی این روز‌های ما اینطور آشفته باشد.

آنا: پس شما قبول دارید که یک دسته بندی به نام موسیقی سلامت و مبتذل داریم.

شیرین‌فرد: به این معنی خیر.

آنا: به چه معنی قبول دارید؟

شیرین‌فرد: الان همین افرادی که به عنوان خواننده از آن سوی آب نام بردید که به جذب جوان و نوجوان ما می‌پردازند، حضورشان در سبک زندگی زندگی بچه‌های ما کمرنگ شده است به هرحال یک نفری که پزشک نباشد یک مدتی می‌تواند خود را در نقشی فرو ببرد، بعد ازآن حذف می‌شود این‌ها هم، چون پشتوانه ندارند در یک دوره و در بزنگاهی کارشان می‌گیرد و از گپی که در جامعه است استفاده می‌کنند ، بعد از آن دیگر وقتی مخاطب اقناع می‌شود و دیگر سوژه‌ای وجود ندارد که آن‌ها از آب گل آلود ماهی بگیرند، باز جامعه مسیر خود را می‌رود و فراموششان می‌کند.

خیلی از این افراد از سویی مدیریت می‌شوند وگرنه نه استعداد و نه صدایی دارند که کارشان بگیرد، من از آن دست هنرمندانی هستم که تب شهرت ندارم، برایم مهم نیست که کسی مرا بشناسد یا نشناسد، اگر جایی هم به من بد و بیراه هم بگویند اهمیتی نمی‌دهم، چون برای خودم مانیفست و مسیری دارم.

این گفت‌وگو ادامه دارد...

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب