هوش مصنوعی چه تاثیری بر آموزش همگانی دارد؟
گروه جهان خبرگزاری آنا- رشد روزافزون محبوبیت برنامههای مبتنی بر هوش مصنوعی که در کسری از ثانیه قابلیت هایی چون خلق تصاویر، ویدئوها، موزیک، کُدنویسی و ایجاد متون نوشتاری متنوع را به نمایش میگذارند، همزمان موجی از تحسین و در عین حال نگرانی را در سراسر جهان موجب شده است.
آنچه ابزارهای هوش مصنوعی انجام میدهند، گاهی چنان چشمگیر و قانع کننده است که ناخودآگاه این تصور را ایجاد میکند که با موجودی هوشمند سروکار داریم که قابلیت درک سوالات مان را دارد و پاسخ هایش از روی درک و شعور است.
این تحول برای عموم مردم به مثابه وقوع انقلابی ناگهانی در عرصه فناوری است- انقلابی که سرشار از فرصتهای بالقوه و در عین حال مخاطراتی است که میتواند جهان ما را دگرگون کند.
بیش از هرچیز، آنچه به ویژه در ماههای اخیر شاهد بوده ایم حاکی از آن است که فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی که سابق بر این، پشت درهای بسته در اختیار پژوهشگران بود، اکنون از پرده برون افتاده و نه تنها با قرار گرفتن در معرض دید عموم مردم، علاقه و اشتیاق سرمایه گذاران را به خود جلب کرده است، بلکه شرایطی را پدید آورده که این قبیل برنامههای فناورانه، در فرصت تعامل با اجتماع، از سوی میلیونها کاربر به آزمون گذاشته میشوند.
این در حالی است که در شرایط معمول، هیچ شرکتی نمیتوانست این حجم از فعالیت و تبادل اطلاعات را برای ابزارهای هوش مصنوعی خود تضمین کند.
سال میلادی گذشته، برنامههای تبدیل متن به تصویر مانند «میدجرنی»، «استیبل دیفیوژن» یا «دال- ای» توجه هزاران کاربر جدید و کنجکاو از سراسر جهان را به خود جلب کرد، اما این مبحث زمانی به اوج خود رسید که شرکت «اوپنای آی» در دسامبر ۲۰۲۲ از برنامه مشابهی با نام «چت جی پی تی» رونمایی کرد.
جی پی تی یک چت روبات است که میتواند زبان طبیعی را بفهمد و بر اساس برنامه و تعاملات قبلی خود، پاسخ تولید کند. هوش مصنوعی بهکار رفته در این برنامه میتواند به سؤالات، از اطلاعات ساده تا پیچیده پاسخ دهد.
از نظر «نوام چامسکی» مشکل اساسی ابزاری مانند چت جی پی تی عدم تمایز میان اطلاعات واقعی و غیرواقعی است چراکه قادر به تمایز این دو نیست
پاسخهای حاصل از این چت روبات که ظرف چند ثانیه ارائه میشود، به قدری منسجم است که در بسیاری از موارد گمان میکنید که در تعامل با یک انسان هوشمند قرار دارید.
این فناوری به سرعت برق و باد جامعه انسانی را شیفته خود کرد و به نظر میرسد که محبوبیت آن ماندگار باشد حال آنکه در نگاه بسیاری از کارشناسان، آنقدرها هم که انتظار میرود، زمینه ساز تغییر و تحولی که به رشد نوع بشر کمک کند، نخواهد بود.
برای نمونه، ژانویه سال میلادی جاری (۲۰۲۳)، «نوآم چامسکی» که پدر علم زبان شناسی معاصر است و تاریخچه هوش مصنوعی را به دقت دنبال میکند، درباره نواقص جبران ناپذیر چت جی پی تی هشدار داد. به گفته این اندیشمند، مشکل اساسی چت جی پی تی عدم تمایز میان اطلاعات واقعی و غیرواقعی است چراکه این ابزار هوش مصنوعی فهمی از آنها ندارد و نمیتواند میان این دو تفاوتی قائل شود.
چامسکی اینگونه استدلال میکند که به واسطه این نقص، چت روبات جی پی تی نمیتواند هیچ تعامل علمی یا مهندسی سازی شدهای را داشته باشد الا اینکه «به بعضی دانش آموزان در تقلب یا چیزی مثل آن کمک کند».
واقعیت این است که روز به روز، حقههای قدیمی مانند رونویسی از روی ویکی پدیا جای خود را به فناوریهایی میدهد که میتوانند ظرف چند ثانیه همان کار را به گونهای خلاقانهتر و حتی قانع کنندهتر انجام دهند. با توجه به این واقعیت، جای این پرسش باقی میماند که «آیا آموزگاران هم به اندازه دانش آموزان برای گنجاندن هوش مصنوعی در کلاسهای درس و زندگی روزمره آمادگی یا حتی اشتیاق دارند»؟
مخاطرات هوش مصنوعی برای آموزش همگانی
از نظر «خوزه مورالس» پژوهشگر اسپانیایی فعال در حوزه هوش مصنوعی، ظهور چنین فناوری در مقطع فعلی آنقدرها هم مخرب نیست و چنانچه چت جی پی تی از همین فردا به مدارس عرضه شود، بی آنکه قابل رقابت با کتابهای درسی باشد، فقط به اتلاف وقت منجر خواهد شد.
از نظر برخی کارشناسان، نباید هوش مصنوعی را ابزاری قابل اعتماد برای انتقال دانش معرفی کنیم چراکه تصمیم گیری برمبنای نتایج حاصل از آنها اقدام معقولانه ای نیست
وی در این باره میگوید: ابزارهای هوش مصنوعیِ فعلی برای استفاده از تفکر انتزاعی، استدلال با فهم آنچه تولید میکنند، برنامه ریزی نشده اند. همه آنچه که آنها انجام میدهند این است که به مدد حجم عظیمی از داده ها، از ساختار متن و اطلاعاتی که نوع بشر در اختیارشان قرار میدهد و همچنین الگوهای تکرار پذیر، برای تولید محتوا استفاده کنند.
مورالس که استاد منطق کامپیوتر و عضو دپارتمان هوش مصنوعی دانشگاه پلی تکنیک مادرید است، در ادامه میافزاید: اینکه به مخاطب القا کنیم آنچه که ابزارهای هوش مصنوعی انجام میدهند، به نوعی هوشمندانه است، امر خطرناکی است. این خطرناک است که مردم را به سمت این باور سوق دهیم که میتوانند بر مبنای نتایج حاصل از هوش مصنوعی تصمیمهای مهمی اتخاذ کنند. خطرناک است که آنها را ابزاری قابل اعتماد برای انتقال دانش معرفی کنیم چراکه آنها فقط در نیمی از موارد به شما اطلاعات درست ارائه میکنند و در نیمی دیگر، با استناد به اطلاعات نادرست و در عین حال غیرقابل تشخیص، میتوانند مشاورههای گمراه کنندهای ارائه کنند.
از نظر مورالس، در حال حاظر، کتابها به مراتب قابل اعتمادتر از چت جی پی تی هستند به ویژه آنکه هر کشوری بسته به شرایطش محتوای کتابهای درسی را تنظیم میکند، اما فقط چند شرکت در سراسر جهان توانایی پردازش محتویات چت جی پی تی را دارند و جای این پرسش باقی میماند که آنها تا چه حد قابل اطمینان هستند.
این استاد دانشگاه مادرید میافزاید: با این اوصاف، تا زمانی که خودمان توانایی اعمال نفوذ بر هوش مصنوعی را نداشته باشیم، باید درباره اینکه دانش ارائه شده از سوی آنها را چه کسانی تدارک دیده اند محتاط باشیم و از اشتباهی که در رابطه با شبکههای اجتماعی مرتکب شدیم، بپرهیزیم.
از فناوری واهمه نداشته باشیم
اما «رُز لوکین» محقق آزمایشگاه دانشِ کالج دانشگاهیِ لندن نظر متفاوتی دارد. به گفته وی، «ضرورت تغییر بیشتر از ترس حس میشود».
وی در این باره میگوید: نظامهای آموزشی تنوع زیادی دارند و برخی از آنها برای اینکه دانش آموزان را به همزیستی و در نهایت بهرمندی از هوش مصنوعی عادت دهند، آمادگی بیشتری دارند. اما یک چیز قطعی است: موسسات و نظامهای آموزشی باید به چت جی پی تی به چشم یک فرصت نگاه کنند و در الزام به تغییر، از آن استقبال کنند.
کارشناسان دیگری هم هستند که می گویند به جای فرار از فناوری، باید ابزارهای هوش مصنوعی را در محیط های آموزشی بپذیریم و افکار عمومی را برای استفاده درست از آنها آماده کنیم
از نگاه افرادی مانند لوکین، استفاده معقولانه از هوش مصنوعی، روند یادگیری را جذابتر میکند و فرصتی به دانش آموز میدهد که گام برداشتن در مسیر آموزش را به تجربهای شخصی بدل کند.
کارشناسانی مانند لوکین یک استدلال دیگر هم دارند مبنی بر اینکه دیگر کار از کار گذشته و ظهور ابزارهایی مثل چت جی پی تی، دنیای آموزش را در برابر این حقیقت انکارناپذیر قرار داده که از این پس از تبعات هوش مصنوعی در امان نیست و باید آن را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر بپذیرد. پس به جای اینکه از فناوری فرار کنیم یا آن را ابزاری برای تقلب ببینیم، باید افکار عمومی را برای استفاده درست از این ابزار آماده کنیم.
«مارتین هنری» هماهنگ کننده تحقیق در موسسه آموزش بین الملل هم نظری مشابه با لوکین دارد و میگوید: ما باید به دانش آموزان شهروندی دیجیتال را بیاموزیم و آنها را با ایده امنیت دیجیتال مأنوس کنیم. فعلا در حال دست و پنجه نرم کردن با فناوری هستیم که پیش از این وجود نداشته، اما از این پس بسته به نحوه تعامل ما، میتواند تاثیری عمیق بر زندگی مان داشته باشد.
اما هنری هم مانند مورالس درباره اینکه تصمیم هایمان را با اتکا به هوش مصنوعی اتخاذ کنیم، هشدار میدهد چراکه بسته به برنامه یا اطلاعاتی که به این ابزار داده شده است، ممکن است به یک الگوریتم نژادپرستانه یا باور اشتباه برسیم.
البته، وقتی پای آموزگاران در میان باشد، به نظر میآید که هضم فناوری در مبحث آموزش، نیازمند گذر زمان باشد. تقریباً برای همه وضع به همین منوال است و در همان حال که هوش مصنوعی و حقیقت مجازی راه خود را به مدارس باز میکنند، همه به نوعی درگیر برقراری رابطه با آنها هستیم.
نهایت آنکه به گفته «پاسی سالبرگ» استاد آموزش در دانشگاه «کراس جنوبی» استرالیا، درحالی که هنوز برخی نگران تاثیرات منفی گوشیهای هوشمند یا گجتهای اینترنت محور هستند و از لزوم ممنوعیت استفاده از آنها در مدارس سخن میگویند، این گجتهای هوشمند خیلی زودتر از آنچه ما گمان کنیم با عبور از سد محدودیت ها، راه خود را به همه سطوح زندگی از پوشاک گرفته تا حتی بدن انسان باز میکنند.
بنابراین، چالش واقعی این نیست که آیا باید فناوریهای جدید مثل هوش مصنوعی را در مدارس بپذیریم یا خیر. چالش واقعی این است که با توجه به سرعت تحولات دنیای فناوری، چگونه باید مدارس را همپای آنها به روزرسانی کنیم تا کودکان برای ورود به آیندهای متفاوت از آنچه ما تجربه کردیم، آماده باشند. اینکه بیاموزیم چگونه با وجود همه فناوریهایی که نوع بشر را احاطه کرده، زندگی سالم، امن و مسئولانهای داشته باشیم، یکی از کاربردیترین مهارتهای قرن ۲۱ تلقی میشود.
منبع: وبسایت ایکوال تایمز
انتهای پیام/