دانشبنیانهای دانشجویی برای تحقق مطالبه رهبر انقلاب بهصف میشوند
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، لاله قلیپور- در سالی که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی سال «تولید، دانشبنیان، اشتغال آفرین» نامگذاری شده است، یکی از مهمترین رسالتهای نخبگان علمی، دانشگاهی و فعالان عرصه دانشبنیان، تبیین شرایط فعلی در راستای تحقق هر چه بیشتر شعار سال و رفع موانع موجود است که خود یکی از مصادیق تأکیدات مؤکد رهبری در خصوص جهاد تبیین خواهد بود.
در شرایط کنونی با اطلاع از اینکه در چه جایگاهی قرار داریم و چه موانعی در مسیر تحقق شعار سال وجود دارد باید بدانیم برای نیل به تولیدِ دانشبنیانِ اشتغال آفرین باید به چه سمت و سویی حرکت کرد و از چه ظرفیتهای بلااستفادهای بهره برد. در این راستا چگونگی نقشآفرینی دانشجویان در تحقق شعار سال مهم ارزیابی میشود.
ضرورت بهرهگیری از ظرفیت ۱۰ هزارنفری انجمنهای علمی در مسیر تحقق شعار سال
تفسیر اینکه در رابطه با نقشآفرینی دانشجویان در تحقق شعار سال، شعار «تولید، دانشبنیان و اشتغال آفرین» چه مسئولیتی بر عهده فعالان دانشجویی اعم از فعالان علمی-دانشجویی، فعالان تشکیلاتی و فعالان اسلامی و غیره است، مهم به نظر میرسد. کمیل یزدانی، دانشجوی دکترای مهندسی برق دانشگاه شهید بهشتی دراینباره عنوان میکند: «اولین مسئولیت تبیین این شعار است. در وهله بعدی نیز بهرهگیری از ظرفیتها برای هموار کردن مسیر تحقق شعار سال است.»
وی در رابطه با اولین مسئولیت تبیین این شعار است، توضیح میدهد: «در راستای فرمایش مقام معظم رهبری در رابطه با بحث جهاد تبیین، این مهمترین وظیفهای است که برای فعالان دانشجویی وجود دارد.»
با توجه به اینکه در گام دوم وظیفهای سنگینتر بر دوش فعالان علمی-دانشجویی قرارگرفته است، یزدانی اذعان میکند: «با توجه به اینکه فعالان در حوزههای علمی و تخصصی فعالیت میکنند و شبکهسازی گستردهای در کشور با در اختیار داشتن ظرفیت بیش از ۱۰ هزار انجمن علمی در دانشگاههای سراسر کشور و بیش از ۴۰ اتحادیه علمی-دانشجویی کشوری در اختیاردارند باید از این ظرفیتها برای هموار ساختن مسیر تحقق شعار سال استفاده کنند.»
تا زمانی که شناخت درستی از مفهوم دانشبنیان وجود نداشته باشد، فهم درستی در سیستم مدیریتی به وجود نمیآید. این دانشجوی دانشگاه اشاره میکند: باید روح دانشبنیان در تمامی حوزهها و علوم اعم از فنی و مهندسی تا پایه و انسانی دمیده شود.
توسعه فضای دانشبنیان در گرو بهرهگیری از توانمندیهای نخبگان علمی است
در شعار سال سه کلیدواژه داریم، تولید، دانشبنیان و اشتغال آفرین. یزدانی در توضیح نخستین کلیدواژه با اشاره به اینکه تحقق تولید درگرو حمایت از کارآفرینان و افرادی است که در عرصه فعالیتهای کسبوکاری مشغول فعالیت هستند، میگوید: «برای حمایت از این افراد یا باید دولت ورود مستقیم داشته باشد و حمایتهای مالی انجام دهد یا به اشکال غیرمالی این حمایتها صورت بگیرد.»
وی در ادامه میافزاید: در اوایل دهه ۶۰ و دهه ۷۰ دیدیم که حمایت مالی جوابگو نبود و هرچقدر به سمت دولتی شدن صنایع پیش رفتیم، ضررهایش را در دهههای بعد متحمل شدیم اما اینکه بتوانیم صنایع خود را به سمت خصوصیسازی ببریم و با کوچکتر کردن سهم دولت در صنایع، تصمیمگیریها و انتصابات صنایع بزرگ بتوانیم بازده و راندمان بیشتری در بحث تولید داشته باشیم، یکی از مهمترین راهکارها برای افزایش تولید است تا فضا، فضایی رقابتی شود. برای این مسئله اقدامی که انجام دادیم ورود خیلی مؤثر به فضای خصوصیسازی بوده اما در این رابطه با یکسری موانع و چالشهای متعددی روبهرو بودیم که این موانع را در میتوان در شیوه اجرای بحث خصوصیسازی دید.
یزدانی با تأکید بر سخنان مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویی سال ۹۸، میافزاید: اتفاقاً خصوصیسازی موضوعی است که باید اجرا شود اما مشکل اصلی که وجود دارد و اتفاقاً تشکلهای دانشجویی نیز بهدفعات به آن پرداختهاند در شیوه اجرای خصوصیسازی است.
بیشتر بخوانید:
- تولید دانشبنیان شاه کلید اقتصاد مقاومتی است/ تعداد شرکتهای دانشبنیان تا پایان امسال ۲ برابر میشود
- یادداشت| تولیدِ دانشبنیانِ اشتغال آفرین
- ارسال ۳۰۰ مقاله به دبیرخانه کنفرانس بینالمللی پژوهش در علوم و فناوری/ نگارش نیمی از مقالات توسط دانشجویان صاحب ایده
راهکار وی گره زدن صنایع بزرگ و پاییندست به یکدیگر است. دراینباره خاطرنشان میکند: «باید دو صنعت بزرگ کشور (نفت و خودرو) را به صنایع پاییندستی خصوصی گره بزنیم و اتفاقاً دولت نبایستی درروند سرمایهگذاری و سهامداری این نوع شرکتها ورود کند و راهکاری که در این خصوص وجود دارد، استفاده از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان است. اینجاست که کلیدواژه اول و دوم شعار سال به همدیگر مرتبط میشوند. یعنی درواقع افزایش و رونق تولید درگرو تولید دانشبنیان است.»
بدیهی است در مسیر دانشبنیان شدن تولید، مهمترین معضلی کمبود نیروی متخصص است. یزدانی با اشاره به این موضوع میگوید: «البته این بدان معنی آن نیست که در کشور نیروی متخصص کم داشته باشیم اما برای اینکه بتوانیم فضای دانشبنیان را توسعه بیشتری دهیم نیاز به این است که بتوانیم از ظرفیت نخبگان علمیمان بیشتر استفاده کنیم. یعنی تا جایی که میتوانیم از فرار مغزها و مهاجرت نخبگانمان جلوگیری کنیم و اتفاقاً آنهایی که از کشور خارجشدهاند را به انحای مختلف برگردانیم. اینیکی از راهکارهای مهم برای توسعه فضا و اکوسیستم دانشبنیان است.»
مهاجرت و فرار مغزها در هر جامعه آسیبزا خواهد بود. امام عدم مهاجرت و ماندن در کشور و رود به فضای دانشبنیانی وظیفهای است که انجام آن از دانشجویان و قشر علمی کشور انتظار میرود. این دانشجو دراینباره عنوان میکند: «انتظاری که یک نخبه علمی برای در کشور ماندن و ورود پیدا کردن به عرصه دانشبنیان دارد، این است که بتواند انگیزههای مادی و معنویاش در عرصه ورود به تولید دانشبنیان یا فضای دانشبنیان پاسخ داده شود و برای این مسئله هم نکته نظری که وجود دارد این است که نخبه علمی خودش منشأ اثر باشد و تأسیس کننده یک شرکت دانشبنیان باشد یا بهعنوان یک نیروی متخصص جذب یک شرکت دانشبنیان یا فضاهای اینچنینی مشغول به فعالیت شود.»
البته بدیهی است که برای دستیابی به این مسئله طبیعتاً نیاز به گسترش و وسعت پیدا کردن بحث اشتغال آفرینی وجود دارد. یزدانی دراینباره خاطرنشان میکند: «اینجاست که کلیدواژه دوم شعار سال هم به کلیدواژه سومش متصل میشود، یعنی ما دانشبنیان را محقق نخواهیم کرد مگر اینکه بتوانیم فضای اشتغال آفرینی را توسعه دهیم. اگر یک نگاه کلی کلان به این مسئله داشته باشیم، میبینیم که اتفاقاً هر سه کلیدواژه به هم متصل هستند و اینکه ما نمیتوانیم تولید را بهتنهایی، دانشبنیان را بهتنهایی یا اشتغال آفرینی را بهتنهایی محقق کنیم.»
«موضوع دیگری که در بخش اشتغال آفرینی بهعنوان سومین کلیدواژه اما اولین گام در مسیر ورود به عرصه تحقق شعار سال وجود دارد، یکی از راهکارهای دیگرش بحث سرمایهگذاری در زیرساختهاست.» یزدانی با بیان این موضوع عنوان میکند: «برای اینکه بتوانید اشتغال آفرینی را توسعه دهید، نیاز دارید که در زیرساختها، سرمایهگذاری کلانی صورت بگیرد. این سرمایهگذاری میتواند توسط دولت انجام شود اما راهکار صحیح این است که با جذب سرمایهگذار خارجی و داخلی این اتفاق بیفتد و این مسئله نیز درگرو این است که اقتصاد ما بتواند اقتصاد پایدارتری باشد و فضای بازار بتواند منطقی، معمول و مطمئن برای سرمایهگذاری باشد.»
البته در طی ده سال گذشته شکلگیری زیستبوم فناوری و نوآوری در ایران متشکل از شرکتهای دانشبنیان، شرکتهای خلاق، شتابدهندهها، استارتآپها، مراکز و کارخانههای نوآوری، صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه، صندوق نوآوری و شکوفایی، مراکز رشد دانشگاهی، پارکهای علم و فناوری و بنیاد ملی نخبگان فرصت مناسبی را برای تحقق این مهم فراهم آورده است. یزدانی با تأکید بر اینکه در عرصه علم و فناوری به جهاد تبیین نیاز است، میگوید: «هرچند همچنان نقش مراکز رشد دانشگاهی و پارکهای علم و فناوری بهعنوان نخستین و در دسترسترین جایگاه ورود نخبگان به حوزه فعالیتهای دانشبنیان در زیستبوم فناوری و نوآوری کشور نامشخص و مجهول است.»
وی میافزاید: «اگرچه تشکیل معاونت فناوری و نوآوری وزارت علوم بارقههای امیدی برای پویا نمودن ساختار این دو نهاد در دانشگاههای سراسر کشور بود، اما امروز با گذشت چندین ماه از طرح ایجاد این معاونت در وزارت علوم و همچنین شکلگیری آن در اوایل آذرماه سال ۱۴۰۰ همچنان رویه مشخصی برای ایفای نقش این دو نهاد در زیستبوم فناوری و نوآوری کشور ترسیم و عملیاتی نشده است.»
یزدانی در ادامه خاطرنشان میکند: «از سوی دیگر تدوین و ابلاغ طرح جهش تولید دانشبنیان با همکاری دولت و مجلس نیز گام مهمی در دانشبنیان نمودن صنعت و تولید بوده است که یقیناً زمینههای مناسبی را در راستای اشتغال نخبگان فراهم خواهد آورد. از همین رو گام سوم منوط به اشتغال آفرینی تولیدِ دانشبنیان است. راهکار اصلی برای تحقق اشتغال آفرینی پایدار توجه ویژه به سرمایهگذاری در زیرساختها، دانشبنیان نمودن شرکتهای تولیدی بزرگ و توسعه و تجاریسازی فعالیتهای دانشبنیان است. این راهکار دو رویه تقویت سرمایهگذاری داخلی و سرمایهگذاری خارجی را دنبال میکند.»
حمایتهای دولت برای ایجاد شرکتهای دانشبنیان در رشتههای علوم انسانی
فرایند تجاریسازی پژوهش، در مطالعات علوم طبیعی بنا بر ماهیت این علوم و ارتباط نزدیکتر آنها با صنعت و بهتبع آن تبدیل دانش به فناوری در این رشتهها آسانتر و ملموستر است؛ به همین دلیل، پژوهشهای بیشتر در این حوزه متمرکزشدهاند، اما در حوزه علوم انسانی بنا بر ماهیت پژوهش، توان تولید فناوری محصولات، تولید دانش و دانش فنی آنطور که در این علوم وجود دارد، چندان همپای سایر علوم گسترش نیافته است.
هدا رومزی، دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز با اشاره به اینکه پژوهشهای حوزههای علوم انسانی و اجتماعی، کارایی لازم را برای رفع نیازهای جامعه ندارند، میگوید: بیشتر دانشهای حوزه علوم انسانی و اجتماعی ترجمهای هستند و صاحبنظران و کارشناسان این حوزهها به ترجمه متون این رشته از زبانهای دیگر اکتفا میکنند و برای تولیدات علمی مبتنی بر پژوهش و توان علمی داخل کشور چندان اقدامی نمیکنند. همین امر در حوزه پژوهش سبب شده است بیشتر پژوهشهایی که در این حوزهها انجام میشود به تجاریسازی و عمل نینجامند.
علمی کردن علوم انسانی و دست یافتن به قوانین مستحکم مانند سایر علوم ازنظر این محقق تا حد زیادی به کاربرد نتایج این علوم در موقعیتهای واقعی زندگی بستگی دارد و خاطرنشان میکند: همین امر سبب تقویت و توجیه کاربردی سازی پژوهشهای علوم انسانی میشود. باوجود اهمیت و جایگاه علوم انسانی و اجتماعی در رشد و پیشرفت جامعه بشری، به مسئله کاربردی سازی یافتههای پژوهش در این حوزهها توجهی نشده است. باید توجه داشت در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، رشتههایی وجود دارد که میتوان دانش آنها را تجاری کرد و به کمک آنها به جامعه خدمات داد.
در اینجا سؤالی مطرح میشود، اینکه چرا باوجود تغییر نگاه اقتصادی به پژوهشها، نحوه صرف بودجههای پژوهشی و حرکت پژوهشهای سایر علوم بهمنظور کاربردی سازی تاکنون در پژوهشهای علوم انسانی اقدامی نشده است و اینکه با چه الگویی میتوان به ایجاد و توسعه شرکتهای دانشبنیان در علوم انسانی پرداخت؟ به باور وی؛ الگوی ایجاد شرکتهای دانشبنیان و توسعه آنها در رشتههای علوم انسانی در قالب ۶ مقوله اصلی عبارتاند از: مدیریت و سیاستگذاری، فعالیتهای آموزشی و پژوهشی، بسترها و زیرساختها، ارتباطات و شبکههای علمی، نوآوری، نشر و اشاعه دانش.
بیش از ۷۰ درصد توان آموزشی و پژوهشی در دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی قرار دارند، اما تولیدات علمی در کشور بهویژه در علوم انسانی از کشورهای پیشرفته پایینتر است. رومزی دراینباره میگوید: فقر تولید علم در کشور، مشکلی تاریخی، سیاسی، فرهنگی و روانشناختی است. میتوان تولید علم را تولید ثروت دانست زیرا پرورش انسانهایی فرهیخته، متفکر، ارزشی، همچنین رشد جامعهای پیشرو، تقویت ارزشها، هنجارها و غیره از رسالتهای این حوزه علمی است؛ اما فعالیتهای اندک آموزش و پژوهش در این حوزه، نشاندهنده موانع و گلوگاههایی در ایجاد و توسعه آن است.
این دانشجو با بیان اینکه بسترها و زیرساختها به آن بخش از زیرساختهای مدل کاربردی سازی پژوهشهای علوم انسانی اشاره دارند که آییننامههای اجرایی و نظام ارزشیابی کاربردی سازی پژوهش را در برمیگیرند، اذعان میکند: نبود مرجعیت علمی، مدل بومی پیشرفت، باورپذیری علمی و حمایتگری، از خلأهای موجود بر سر راه تجاریسازی پژوهشهای علوم انسانی هستند که نیازمند اقداماتی اساسی در این زمینه هستند. هم آنطور که قانون مالکیت معنوی برای اختراعات و اکتشافات تدوینشده است، باید قانونی جامع نیز درباره زیرساختهای نرم و انسانی و حمایت از پدیدآورندگان این نوع فناوریها تدوین شود.
یزدانی نیز در رابطه بااینکه چه سیاستی باید در پیشگرفته شود تا فارغالتحصیلان رشتههای علوم انسانی به بحثهای دانشبنیانی ورود کنند، خاطرنشان میکند: ظرفیتهای زیادی را معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری اخیراً به وجود آورده است. بحث دانشبنیان نوع ۳ و صنایع فرهنگی و صنایع خلاق، ظرفیتهایی هستند که از طرف معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ایجادشده برای شرکتهایی که بخواهند در حوزههای علوم انسانی حرف نویی را برای زدن داشته باشند. ابزارهای مختلفی در این راستا وجود دارد یا نوآوری در بحث رویه است یا در بستر است. اگر در بستر است، در قالب پلتفرمها و سامانههای مختلف، ارائه خدمات مختلفی که در حوزههای مختلف رشتههای علوم انسانی، از رشتههای حقوق گرفته تا بسترهایی که میتواند فراهم شود برای ارائه در اینها میتواند بسترهای نوینی باشد.
به گزارش آنا، فضای دانشمحور شدن در تولید، اقتصاد و صنعت درگرو این است که یک روح یکپارچه علمی در همه اینها تزریق شود تا فضای مؤثر در کشور را برای رفع چالشهای موجود فراهم کند. همچنان که اولین توصیه مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم، بحث علم و پژوهش است، حتی بالاتر از معنویت و اخلاق، حتی بالاتر از اقتصاد! درنتیجه این موضوع، موضوع مهمی است که بهعنوان اولین توصیه رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب مطرحشده است.
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/