از مخترع هوش مصنوعی تا هوش مصنوعی مخترع
به گزارش گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا دکتر مهدی زاهدی/مرجان ایمانیکیا؛ تاریخ تمدن بشری یک رشته پیوسته و تدریجی از نوآوریها، اختراعات و آثار ادبی و هنری است و در دورههایی شاهد جهشهای بزرگی در این خصوص بودهایم. حقیقت و جوهر تمدن و ترقیات، روح ابداع، اختراع و شاهکارهای ادبی و هنری است. آرنولد توین بی معتقد است تمدن، حاصل نبوغ، ابتکار و نوآوری مردمان یک جامعه است. ویل دورانت آن را نتیجه خلاقیتهای فرهنگی جامعه معرفی میکند. تمامی این خلاقیتها توسط انسانها به وجود آمدهاند، حال جهانی را تصور نماییم که این سیر تمدنی نه توسط انسان بلکه بهوسیله مصنوعات او، هوش مصنوعی، ادامه یابد. درواقع در عصر کنونی در حال گذار از حکومت انسان، بهعنوان یکتا منبع خلاقیت به سمت فناوری جدیدی به نام هوش مصنوعی هستیم که در پی ربودن گوی سبقت از بشر است. سامانههای هوش مصنوعی امروزی قادر به تولید اختراعات و پدیدآوردن آثار ادبی هنری هستند. این سامانهها میتوانند با ابداع فرآیندهای خلاقانه، تحولاتی عمیق در زندگی اجتماعی بشر ایجاد کنند. با پیشرفت روزافزون فناوری و به تبع آن فناوری هوش مصنوعی، شاهد دخالت هرچه بیشتر این ماشینهای خلاق در زندگی روزمره انسانها هستیم. امروزه جوامع بشری ناگزیر خواهند بود برای سازگاری با این پیشرفتها، شرکای جدید زندگی خود را به رسمیت بشناسند و سپس قواعد و قوانین جدیدی برای کنترل این صورت نوین زندگی وضع نمایند. یکی از این حوزهها که نیاز به وضع قوانین جدید یا اصلاح قوانین فعلی دارد، حوزه مالکیت فکری است.
هماکنون هوش مصنوعی توانایی انجام فعالیتهایی را دارد که سابقاً نیازمند دخالت مستقیم انسان بود. این دستگاهها بدون دخالت انسان قادر هستند حتی سیستم خود را ارتقا بخشند و به خلق و انجام اختراعات جدید بپردازند. درصورتیکه تعلق این اختراعات به هوش مصنوعی تأیید شوند، ما با هوش مصنوعی مخترع روبهرو هستیم. بررسی جایگاه حقوقی این اختراعات و شیوه حمایت از آنها از موضوعات جدید نظام مالکیت فکری است. شناسایی هوش مصنوعی بهعنوان مخترع و همچنین حمایت و تشویق اینگونه از اختراعات با انگیزه کمک به پیشرفت فناوری و انجام اختراعات بیشتر، موضوع این تحقیق است.
«ماشین خلاقیت» توسط استفان تالر و «ماشین اختراع» توسط جان کوزا خلق شدهاند که هر دو مثالهایی از هوش مصنوعی هستند که اقدام به تولید اختراع نمودهاند اما در اظهارنامه ثبت اختراعات آنها، نامی از هوش مصنوعی بهعنوان مخترع به میان آورده نشده بود و مخترعین این ماشینها بهعنوان مخترع معرفی شده بودند.
متعاقباً و در سال ۲۰۱۸ استفان تالر به همراه تیمی از حقوقدانان به رهبری رایان ابوت اقدام به ثبت اختراعاتی نمودند که در اظهارنامه ثبت آنها یک هوش مصنوعی به نام «دابوس» بهعنوان مخترع معرفی شده بود.
دابوس یک سیستم هوش مصنوعی است که توسط استفان تالر توسعه یافته و تاکنون موفق به تولید دو اختراع شده است. در اظهارنامه ثبت این اختراعات، عملکرد دابوس اینگونه توصیف شده که این هوش، یک شبکه عصبی مصنوعی است که قادر است عناصر و مفاهیم مختلف آموختهشده را به ابداعات بالقوه بدل کند.
درخواستهای ثبت اختراعات ابداعشده توسط دابوس در کشورهای امریکا و انگلیس و همینطور در دفتر ثبت اختراعات اروپایی به این دلیل که مخترع آنها «شخص حقیقی» نبود رد شدند و اینگونه استدلال شد که در قانون ثبت اختراع این کشورها و اروپا در توصیف مخترع از کلمه شخص استفاده شده بنابراین دابوس که یک هوش مصنوعی است و انسان نیست، نمیتواند بهعنوان مخترع این اختراعات شناخته شود.
این تقاضا در استرالیا سرنوشت دیگری پیدا کرد. در استرالیا اظهارنامه ثبت اختراع تولیدشده توسط دابوس، پس از عدم پذیرش اولیه در دفتر ثبت اختراع، نهایتاً در دادگاه تجدیدنظر مورد پذیرش قرار گرفت. قاضی استرالیایی با تفسیر موسع از کلمه مخترع و با تأکید بر اهداف نظام ثبت اختراعات، اعلام کرد که میتوان هوش مصنوعی را بهعنوان مخترع پذیرفت. از نظر این قاضی منظور از کلمه مخترع در قانون، هر عاملی است که بتواند اختراعی انجام دهد.
ایشان در پاسخ به این مسئله که آیا خروجیهای حاصل از الگوریتم هوش مصنوعی خودکار باید بهعنوان اختراع ثبت شوند یا خیر، اعلام کرد که پاسخ به این سؤال مستلزم بررسی اهداف و دلیل وجودی سیستم ثبت اختراع است. در دیدگاه وی توجیه و دلیل اصلی موجودیت نظام ثبت اختراع در حقیقت ایجاد انگیزه برای انجام اختراع و درنهایت افشای آن و قرار دادن دانش در اختیار جامعه است. سؤال این است که آیا هوش مصنوعی مخترع خودکار نیاز به آن دارد که برای انجام اختراع توسط نظام ثبت اختراع مورد تشویق قرار گیرد یا خیر؟ و آیا این نظام باعث ایجاد انگیزه در او میشود؟ باید در نظر داشت که اگرچه این سیستمها بهصورت خودکار عمل کرده و اختراع میکنند، اما این انسانها هستند که آنها را ساخته و به آنها رسیدگی میکنند؛ بنابراین در این صورت میتوان گفت که مشوقهای سیستم ثبت اختراع میتوانند در خصوص اختراعات تولیدشده توسط هوش مصنوعی هم به نحوی مؤثر واقع شوند. اعطای حق اختراع به اختراعات تولیدشده توسط هوش مصنوعی باعث افشای اطلاعات این نوع از اختراعات و تجاریسازی محصولات جدید خواهند شد. اگر مالکان هوش مصنوعی نتوانند حمایت نظام حق اختراع را به دست آورند ممکن است از اختراعات هوش مصنوعی در قالب اسرار تجاری حمایت به عمل آورند که دراینصورت هیچگونه افشای عمومی صورت نخواهد گرفت و جامعه از این دانش بهرهای نخواهد برد.
درحقیقت اعطای حق اختراع به اختراعات هوش مصنوعی باعث صیانت از تمامیت نظام حق اختراع و حقوق اخلاقی و معنوی مخترعین انسانی میشود. حقوق مالکیت فکری اهدافی از قبیل حمایت از حقوق معنوی و غیرمادی نیز دارد. در مورد اختراعات هوش مصنوعی، افراد ممکن است برای کاری که خودشان انجام ندادهاند بلکه ماشینها انجام دادهاند، اعتبار به دست آورند و این باعث ایجاد عدم صداقت بین داوطلبان ثبت اختراع شده و به افراد اجازه میدهد که اعتباری که مستحقش نیستند را به دست آورند. این اتفاق باعث بیعدالتی در حق هوش مصنوعی نمیشود اما ممکن است در حق دیگر افراد اجحاف شود به ویژه زمانی که اختراعات هوش مصنوعی رواج بیشتری پیدا کنند و در این صورت دستاوردهای افراد معمولی دیگر به چشم نخواهند آمد.
در برابر چنین نظراتی، مخالفانی هم در این زمینه وجود دارند و این مخالفت گاهی در پرتو ترسی است که افراد بهطور عمومی نسبت به هوش مصنوعی دارند. در ابتدا این نگرانی وجود دارد که اعطای حق اختراع به این اختراعات، بهطور منفی بر آینده نوآوری و اختراعات انسانی تأثیر خواهد گذاشت به گونهای که جایگزین کردن اختراعات انسانی با الگوریتمهای خودکار موجب ضعف هوش انسانی و از رواج افتادگی روشهای علمی خواهد شد. علاوه بر این خاصیت ویژه بودن استعدادهای نوآورانه انسانی بهمرورزمان از بین خواهند رفت زیرا فرآیند اختراع و نوآوری، بسیار آسان در دسترس افرادی قرار خواهد گرفت که هیچگونه منابع علمی ویژه یا مهارت و دانش خاصی ندارند.
بااینحال موافقین معتقدند با توجه به مزایای افزایش سرعت تولید اختراعات و تولید بیشتر اختراعات قابل ثبت، اعطای حق اختراع به اختراعات تولیدشده توسط کامپیوتر، باعث ایجاد انگیزه و مشوقی خواهد شد که با اهداف نظام حق اختراع همسو است. درست است که ریسکها و خطرات علمی و اقتصادی در این مسیر وجود دارد اما این خطرات از طریق راهکارهای دیگری قابل حل هستند و نیازی به خارج کردن این دسته از اختراعات از نظام حق اختراع نیست. حق اختراع باعث تشویق فعالیتهایی خواهد شد که در غیاب این حق، این فعالیتها در اندازه کوچکتر و طی زمان طولانیتری اتفاق میافتند لذا مشوقهای اقتصادی برای سرعت بخشیدن به پیشرفت و ارتقای هوش مصنوعی مخترع منجر به سودآوری خواهد شد و این دقیقاً همان توجیه اعطای حق اختراع به افراد مخترع انسانی است و مباحثی که در زمینه دلایل اعطای حق اختراع به مخترعین انسانی مطرح میشوند در زمینه اعطای حق اختراع به اختراعات هوش مصنوعی مخترع نیز قابلطرح و بحث هستند.
در پایان قابلذکر است که با فرض پذیرش هوش مصنوعی بهعنوان مخترع و با توجه به ماهیت این اختراعات و سرعت پیشرفت فناوری و بهتبع آن تولید اختراعات بیشتر توسط هوش مصنوعی این ترس وجود دارد که مالک حقوق ناشی از اختراعات هوش مصنوعی مخترع، انحصار زیادی در یک صنعت خاص به دست آورد و موجبات رقابت غیرمنصفانه فراهم شود؛ بنابراین باید حقوقی که به این دسته از اختراعات تعلق میگیرد محدودتر بوده و نسبت به اختراعات مخترعین انسانی، انحصار کوتاهمدتتری داشته باشند.
ازنظر نویسندگان این مقاله قوانین بینالمللی و ملی برای پیشبرد اهداف نظام حقوق مالکیت فکری و در جهت تشویق نوآوری، ضروری است هوش مصنوعی مخترع مورد شناسایی قرار گیرد و برای حمایت از اختراعات تولیدشده توسط هوش مصنوعی مخترع قوانین ویژهای وضع شود.
انتهای پیام/پ
انتهای پیام/