جستوجو در هزارتوی پیچیده حافظه انسان/ خاطرات کجا شکل میگیرند؟
به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، حافظه بخش مهمی از ماهیت انسان است؛ اما بسیاری از ما پاسخ سوالاتی مانند این را که حافظه چیست یا خاطرات در کجای مغز شکل میگیرند نداریم. انسان بدون خاطرات سردرگم میشود. خاطرات رشتههایی هستند که زندگی ما را به هم متصل میکنند و آنچه را بودیم به آنچه هستیم ارتباط میدهند. با این حال بشر تنها چند سالی است که به علم خارقالعادهای که ساختار خاطرات را شکل میدهد، دست یافته است.
یکی از نخستین تشبیهات انسان از حافظه مربوط به یونان باستان است. افلاطون خاطرات را به حکاکی روی یک لوح مومی تشبیه میکند، ارسطو، شاگرد مورد علاقه افلاطون، نیز از این تشبیه در نوشتههای خود استفاده کرده است. به گفته ارسطو «فراموشی در کودکی به دلیل نرمی بیش از حد موم و در افراد مسن به دلیل سختی بیش از حد این لوح مومی اتفاق میافتد.»
بیشتر بخوانید:
چرا خاطرات کودکی از یادمان میرود؟
به عقیده وی خاطرات در مغز قرار نمیگرفتند بلکه در سراسر بدن جای داشتند. ارسطو بر این باور بود که مغز صرفاً برای خنک کردن قلب داغ انسان وجود دارد که جایگاه روح بشر است. ترجیح قلب به مغز در میان دانشمندان برای قرنها ادامه یافت که تا حدی زیادی به دلیل ممنوعیت کلیسا برای تشریح مغز انسان بود. درواقع مردم تا قرن ۱۷ میلادی نمیدانستند که مغز ظرفیت تفکر دارد.
نحوه عملکرد مغز انسان
هرمان ابینگهاوس، فیلسوف آلمانی، در اواخر قرن نوزدهم میلادی اولین مطالعه علمی در خصوص حافظه را آغاز کرد و به نوعی پیشگام در این حوزه به شمار میرود. نحوه عملکرد مغز برای این دانشمند بسیار مهمتر از محل قرارگیری خاطرات در مغز بود. ابینگهاوس در معروفترین آزمایشهای خود فهرستی شامل بیش از ۲ هزار لغت مانند «کاف» یا «نید» تهیه کرد، سعی کرد آنها را حفظ کند و به مرور زمان آنها را به خاطر بیاورد.
این دانشمند متوجه شد که انسان به صورت تصاعدی فراموش میکند، این امر بدین معناست که بلافاصله پس از یادگیری بسیاری از موارد را فراموش میکنیم سپس فراموشی به مرور زمان به شیوهای کندتر اتفاق میافتد. این فیلسوف آلمانی سه نوع حافظه را در روانشناسی طبقهبندی کرد که شامل حافظه حسی، حافظه کوتاهمدت و حافظه بلندمدت میشود؛ این دستهبندیها تا به امروز استفاده میشوند.
آشنایی با انواع حافظه
حافظه حسی نخستین نوع خاطره است که وارد مغز انسان میشود و تنها برای یک ثانیه دوام میآورد. لمس لباس روی پوست یا بوی آتش نمونههایی از حافظه حسی هستند. اگر به خاطرات حسی توجه نکنیم، برای همیشه ناپدید میشوند. با این حال اگر کمی به آن فکر کنیم وارد حافظه کوتاه مدت میشود. اکثر انسانها بدون آن که متوجه شوند از حافظه حسی استفاده میکنند، برای مثال تنها شما میدانید که چه اتفاقی در انتهای یک جمله میافتد چراکه اول جمله را به یاد میآورید.
حافظه کوتاه مدت انسان ظرفیتی حدود هفت خاطره دارد و میتواند حدود ۱۵ تا ۳۰ ثانیه در ذهن بماند. با یادآوری خاطرات موجود در حافظه کوتاه مدت میتوان آنها را به حافظه بلند مدت انتقال داد که انبار به ظاهر بیحد و حصر انسان برای خاطرات به مدت طولانی است.
نظریههای ذهن در دهههای اخیر
در طول دهههای بعد از ابینگهاوس دانشمندان دیگری به پیشرفت درک بشر از حافظه ادامه دادند. یکی از تاثیرگذارترین آنها فردریک بارتلت، روانشناسی بریتانیایی، بود. وی در سال ۱۹۱۴ مجموعه آزمایشهایی انجام داد و در آن از دانشآموزان خواست تا یک داستان را بخوانند و سپس آن را از حفظ تکرار کنند. بارتلت با تجزیه و تحلیل تغییرات داستان طی روزها، ماهها و سالها نظریهای را مطرح کرد که در حال حاضر اثبات شده است. براساس این نظریه، خاطرات بازسازیهای ناقصی از رویدادها هستند.
به گفته وی، «انسانها تنها بخش کوچکی از مشاهدات اصلی را به یاد میآورند و جاهای خالی را با ارجاعات فرهنگی و دانش شخصی پر میکنند.» علیرغم شناخت روزافزون بشر از نحوه عملکرد حافظه، همچنان سوالات بسیاری بیپاسخ مانده است. خاطرات کجا ذخیره میشوند؟ یک خاطره چه شکلی است؟ کارل لشلی، روانشناس آمریکایی، تمام عمر خود را صرف پیدا کردن پاسخی برای این سوالات کرده است.
بیشتر بخوانید:
علت از دست دادن حافظه در موشها مشخص شد
مهمترین آزمایشهای او شامل جستوجوی ردی از حافظه در مناطق خاصی از غشای مغزی موشها میشود. غشای مغزی لایه چینخورده و بیرونی مغز است که نقشی کلیدی در شناخت، ادراک حسی، تصمیمگیری و عملکردهای اصلی دارد. لشلی از سال ۱۹۳۵ شروع به انجام آزمایش جالبی کرد، وی پیش یا پس از تربیت موش برای یافتن راه خروج در یک هزار تو، به طور سیستماتیک به نواحی خاصی از قشر مغز این موجود آسیب میزد.
تفاوتی نداشت که لشلی به کدام قسمت از مغز موشهای آموزش دیده آسیب برساند، این جانوران راه خروج را بهتر از موشهای آموزش ندیده به یاد میآوردند. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که توانایی انسان در یادگیری و به خاطر سپردن در بسیاری از قسمتهای مغز پراکنده میشود و تنها در یک ناحیه قرار نمیگیرد.
انتهای پیام/۴۰۲۱/پ
انتهای پیام/